نویسنده: عباس زریاب خویی




 

ملاحبیب الله معروف به ملامیرزاجان، باغنوی شیرازی، از علمای ایرانی در قرن دهم هجری و متبّحر در علوم عقلی بود. باغنوی (1) منسوب است به باغِ نو، محله ای در شیراز که نام آن بارها در شدّ الازار و شیرازنامه آمده است.
به گفته‌ی شیخ ابوالقاسم قاسمی کازرونی، مؤلفِ سُلَّم السَموات، که قدیمی ترین شرح حال او را نوشته است، ملامیرزاجان نزد جمال الدین محمود شیرازی، که افضلِ شاگردان غیاث الدین منصور دشتکی شیرازی و نیز از شاگردان پدرش امیر صدرالدین محمد بوده، تلمّذ کرده است. (2) عبدالله بن عیسی افندی اصفهانی، که شرح حال باغنوی را به قسم دوم کتاب خود (قسمت چاپ نشده‌ی مخصوص علمای اهل سنت) واگذاشته است، در شرح حال ملاعبدالله بن شهاب الدین حسن یزدی شهابادی می‌گوید که او با ملا احمد اردبیلی (مقدّس اردبیلی) و مولی میرزاجان باغنوی نزد جمال الدین محمود، شاگرد علامه‌ی دوانی، علوم عقلیّه می‌خواندند. (3) همین مطلب را خوانساری (4) در شرح حال مقدّس اردبیلی نوشته و افزوده است که مقدّس اردبیلی و ملا میرزاجان همسایه بوده اند. اما اینکه در ضمن شرح حال ملامیرزاجان (5) او را معاصر جلال الدین دوانی می‌داند اشتباه است، زیرا تاریخ مرگ دوانی 908 است و باغنوی در دهه‌ی آخر قرن دهم درگذشته است.
باغنوی با اینکه سنّی مذهب (6) بود، به گفته‌ی اسکندربیگ منشی، در زمان شاه طهماسب (حکـ: 930- 984) «در خطه‌ی شیراز بر مسند تدریس تمکّن داشت» بیشتر شاگردان او به مقام مدرّسی رسیدند. در زمان شاه اسماعیل دوم (حکـ: 984-985)، نزد او به قزوین رفت و در ظلّ حمایت شاه صفوی، که خود مظنون به تسنّن بود، از اظهار مذهب خود ابایی نداشت. بدین جهت، پس از مرگ اسماعیل دوم نتوانست در ایران بماند و به جانب ماوراء النهر و هندوستان رفت و در آن دیار درگذشت. (7) اسماعیل دوم در 13 رمضان 985 درگذشت و باغنوی، به گفته‌ی قاسمی کازرونی، در 988 در لار بوده و می‌خواسته از آنجا به هندوستان برود. (8) بنابراین، پس از مرگ اسماعیل دوم سه سال در ایران مانده و آنگاه به هندوستان و از آنجا به ماوراء النهر سفر کرده است.
وفات ملامیرزا جان در 995 (9) یا 994، (10) در ماه رجب (11) در بخارا (12) اتفاق افتاده است. چون قاضی احمد قمی عمر او را هنگام مرگ متجاوز از شصت سال می‌داند، تولد او باید در حدود 930 باشد.
نوشته های باغنوی، برطبق معمول فضلای آن عصر، بیشتر در تحشیه و تعلیق کتب متقدّمان است. تألیفات او را قمی در حدود دوازده جلد گفته است که بعضی را در ایران و بعضی را در ماوراء النهر نوشته است. از جمله‌ی تألیفات او در ایران است: حاشیه بر «اثبات واجب» جلال الدین دوانی که آن را در نیمه‌ی ذیحجه‌ی 983 نوشته است (این کتاب که آغاز آن در کشف الظنون ضبط شده است، حاشیه بر رساله‌ی قدیمه‌ی «اثبات واجب» دوانی است، نه آنچنان که قاضی احمد گفته است، بر رساله‌ی جدیده‌ی او)، حاشیه بر حاشیه‌ی خطائی، حاشیه بر حاشیه‌ی مطالع، حاشیه بر حاشیه‌ی تصدیقات مطالع، حاشیه بر شرح حکمة العین، حاشیه بر حاشیه‌ی قدیم علامه‌ی دوانی (نوشته‌ی مولانا حنیفی). از جمله تألیفات او در ماوراء النهر است: حاشیه‌ی مطول، حاشیه‌ی شرح مواقف، حاشیه بر مبحث «حال» شرح جامی بر کافیه. حاجی خلیفه کتابی به نام اُنموذج الفنون را به او نسبت می‌دهد. خوانساری (13) کتاب الردود و النقود را نیز تألیف او می‌داند، در صورتی که این کتاب شرح امام اکمل الدین محمدبن محمود البابُرتی (14) (متوفی 786) بر مختصر الاصولِ عضدی است. باغنوی حاشیه ای بر شرح مختصرِ عضدی دارد که حاجی خلیفه آن را ذیل «منتهی السئول» نقل کرده و از آن دو نسخه (به ش 685 و 686) در کتابخانه‌ی مدرسه‌ی «سپهسالار جدید» موجود است. در حواشی شرح تجرید قوشچی (چاپ سنگی تهران) بعضی حواشی از ملا میرزاجان چاپ شده که ظاهراً همان است که حاجی خلیفه ذیل «تجریدالکلام» آورده و گفته است که «از جمله‌ی حواشی بر شرح جدید و حاشیه‌ی قدیمه، حاشیه‌ی محقق ملامیرزاجان شیرازی است که قبول افتاده است و میان طلاب دست به دست می‌گردد و تا مباحث جواهر و اَعراض است».
حاج ملاهادی سبزواری در شرح منظومه‌ی حکمتِ خود (15) در فصل «طبیعیات» مطلبی از باغنوی در ردّ بر دوانی درباره‌ی فرق تقسیم عقلی و تقسیم وهمی دارد.

پی‌نوشت‌ها:

1. که برخی از مؤلفان، از جمله حاجی خلیفه، ذیل «رسالة فی اثبات الواجب» اشتباهاً «باغندی» ضبط کرده اند.
2. فسائی، ج1، ص 46-47، به نقل قاسمی کازرونی؛ اسکندرمنشی، ص 119؛ در متن چاپی عالم آرای عباسی، کمال الدین محمود به جای جمال الدین محمود آمده و گفته شده که او شاگرد بی واسطه‌ی جلال الدین محمد دوانی بوده است.
3. افندی اصفهانی، ج3، ص 191.
4. ج1، ص 82.
5. ج3، ص 12.
6. «اشعری شافعی»، خوانساری، ج3، ص 12.
7. ص 119.
8. ص 128.
9. همان جا؛ قمی، ج2، ص 1072، ذیل اختلافات نسخه‌ی برلین با نسخه‌ی اصلی.
10. حاجی خلیفه، ج1، ص 842.
11. همان جا.
12. قمی، همان جا.
13. ج3، ص 12.
14. ر. ک. دانشنامه‌ی جهان اسلام، ذیل «بابرتی».
15. ص 206-207.

منابع تحقیق:
اسکندر منشی، تاریخ عالم آرای عباسی، چاپ سنگی تهران 1314، چاپ افست تهران 1364 ش.
عبدالله بن عیسی افندی اصفهانی، ریاض العلماء و فیاض الفضلاء، چاپ احمد حسینی، قم 1401.
معین الدین جنیدبن محمود جنید شیرازی، شدّ الازار فی حط الاوزار عن زوار المزار، چاپ محمد قزوینی و عباس اقبال، تهران 1328 ش.
مصطفی بن عبدالله حاجی خلیفه، کشف الظنون عن اسامی الکتب و الفنون، بیروت 1402/ 1982.
ضیاء الدین حدائق شیرازی، فهرست کتابخانه‌ی مدرسه‌ی سپهسالار، تهران 1313-1318ش، ج
محمدباقر بن زین العابدین خوانساری، روضات الجنات، چاپ اسدالله اسماعیلیان، قم 1390-1392.
دانشنامه‌ی جهان اسلام، زیرنظر غلامعلی حداد عادل، تهران: بنیاد دایرة المعارف اسلامی، 1375 ش-.
احمدبن ابی الخیر زرکوب شیرازی، شیرازنامه، تهران 1310 ش.
هادی بن مهدی سبزواری، شرح منظومه، چاپ سنگی تهران 1298.
حسن بن حسن فسائی، تاریخ فارسنامه‌ی ناصری، چاپ سنگی تهران 1313.
ابوالقاسم بن ابی حامد قاسمی کازرونی، سلم السموات، تهران 1340 ش.
احمدبن حسین قمی، خلاصة التواریخ، چاپ احسان اشراقی، تهران 1359- 1363ش.
علاء الدین علی بن محمد قوشچی، شرح تجرید العقائد، چاپ سنگی تهران 1285.

منبع مقاله :
زریاب خویی، عباس؛ (1389)، مقالات زریاب (سی و دو جستار در موضوعات گوناگون به ضمیمه‌ی زندگینامه‌ی خودنوشت)، تهران: نشر کتاب مرجع، چاپ اوّل