نویسنده: Olaf Pedersen
مترجم: فریبرز مجیدی



 
[Jān simonis-e selāndiā-yi]
John Simonis of Selandia
(شکوفایی، قرن نهم/ پانزدهم)، اخترشناسی.
هنوز معلوم نشده است که آیا جان سیمونیس سلاندیایی دانمارکی بوده است، چنان که پ. لمان تصور می‌کرد، یا هلندی، آن طور که ژ. بوژوان عقیده داشت. در حقیقت، هیچ چیز درباره‌ی زندگی او دانسته نیست جز آن که دکتری در علوم انسانی بود که در 796 تنها اثر شناخته شده اش را در وین نوشت. عنوان آن اثر Speculum planetarum («آیینه‌ی سیّارات») است و با این عبارت آغاز می‌گردد: «Ad utilitatem commune studentium in astrologia et
specialiter medicorum ». این رساله کاملاً معروف بود، و هم رگیومونتانوس و هم آرنالد بروکسلی از آن استنساخ کردند. دست کم بیست نسخه‌ی خطی از آن موجود است؛ علاوه بر نسخه هائی که ا. تسینر فهرست کرده است نسخه های زیرین نیز وجود دارند: Paris,; Darmstadt 780; Vatican lat. 5006; Vatican palat. 1340; B. N. lat. 10266 Yale De ricci sup. 25. متن (که چاپ آن در جریان است) ساختمان و مورد استفاده‌ی یک طولیاب (equatorium)، یا شبه رایانه‌ای برای محاسبه‌ی طول جغرافیایی سیّارات، را توصیف می‌کند که خصوصیات متعدد آن در مقایسه با ابزارهای پیشین کامپانوسِ نووارایی، پیتر نایتینگیل، ژانِ لین یری، و چاسر جدید و جالب توجه است.
خصوصیات جدید در آن بخش از ابزار است که به حرکت خورشید مربوط می‌شود. همه‌ی طولیابهای قبلی بر پایه‌ی نظریه‌ی اَبَرخُس (بی فلک تدویر و حاملی مختلف المرکز) استوار بودند؛ جان سلاندیایی آیینه‌ی خود را بر پایه‌ی نظریه‌ای معادل نظریه‌ی آپولونیوس (یک فلک تدویر و حاملی هم مرکز) بنا نهاد. او همه‌ی فلکهای تدویر را با دایره هائی خیالی معرفی می‌کرد که به وسیله‌ی نقطه های واقع در روی خطکشی که حول مرکز فلک تدویر می‌گردد بوجود می‌آیند و به همه‌ی سیارات، حاملی هم اندازه نسبت می‌داد، که در اثر گرهِ روی نخی بوجود می‌آمد که حول سنجاقی که در سوراخهای روی «اُم» (mater، صفحه‌ی کفیِ) ابزار نهاده شده است، می‌چرخد.
روی«اُم» رشته‌ای از دایره های درجه بندی شده حکاکی شده بود، که بیرونی ترین آنها فلک تدویر خورشید و ماه، و نیز دایره های فلک معدّل المسیر (equant circles) پنج سیاره‌ی دیگر، را نمایش می‌داد. بنابراین، در خصوص مورد اخیر، مرکز «اُم» همه‌ی مرکزهای فلک معدّل را نشان می‌دهد اما مثل ابزارهای پیشین، مرکز زمین را نمی نمایاند. این استنباط چند نتیجه‌ی عجیب در پی دارد. نخست، هر سیاره‌ای باید «مرکز زمینِ» مختص به خود را داشته باشد که با سوراخی که به طور دقیق روی «اُم» تعبیه شده نمایش داده می‌شود. دوم، ابزار باید به پنج دایره‌ی خاص، که هر یک نمایشگر فلک تدویر سیاره‌ای خاص است، مجهز باشد. سوم، از آنجائی که همه‌ی این فلکهای تدویر با «اُم» هم مرکزند، آنها را باید به 360 درجه‌ی نامساوی به گونه‌ای تقسیم کرد که هرگاه از «مرکز زمینِ» متناظر نگریسته شوند مساوی جلوه کنند. بجرأت می‌توان گفت که این ترکیب، که فوق العاده هوشمندانه و پیچیده ساخته شده بود، تا این زمان در تاریخ ابزارسازی بی همتا بوده است؛ اما تقسیم پرزحمت مقیاسها به درجه های نامساوی ممکن است بدرستی دلیلی بر این امر باشد که چرا هیچ اطلاعی درباره‌ی هیچ نمونه‌ای از ابزار واقعی در دست نیست و چرا اکثر نسخه های خطی فاقد تصویرند.

کتابشناسی

به آثار زیرین می‌توان مراجعه کرد: Mauscrits scientifiques médiévaux de l"université de Salamanque، از ژ. بوژوان (بوردو، 1962)، 166؛ «Skandinaviens Anteil and der lateinischen Literatur des Mittelalters»، از پاول لمان، در SBAW، بخش فلسفی- تاریخی، 1936، 2 (مونیخ، 1936)، 55؛ «Two Medieval Equatoria»، از ا. پدرسن، در Actes du XIe congrès international d"histoire des sciences، سوم (ورشو، 1968)، 68-72؛ La bibliothèque scientifique d"un imprimeur humaniste au XVe siècle verzeihnis der astronomischen Handschriften…، از ا. تسینر (مونیخ، 1925)، شماره های 3629-2642؛ و Leben ubd wriken des… Regiomontanus، از همو (مونیخ، 1938)، 52.
منبع مقاله :
گیلیپسی، چارلز کولستون؛ (1387)، زندگینامه علمی دانشوران، ترجمه: احمد آرام... [و دیگران]، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ نخست