جانِ (یوهانِ) گموندنی
مترجم: فریبرز مجیدی
John of Gmunden
(ت. گموند آم تراونزه، اتریش، حدود 759-763/ 1380-1384؛ و. وین، اتریش، 13 اسفند 821/23 فوریهی 1442)، اخترشناسی، ریاضیات، الهیات.
اصل و نسب جان گموندنی مدتهای دراز مورد اختلاف نظر بود. گموندن آم تراونزه، گموندن واقع در اتریش سفلی، واقع در ایالت بادن وورتمبورک آلمان، همه زادگاههای احتمالی او تصور میشوند؛ و نودر (نیدر)، شیندل، ویسبیر، و کرافت نامهای خانوادگی احتمالی او. اما به نظر میرسد که پژوهشهای اخیر در پروندههای دانشکدهی هنرهای دانشگاه وین این مسأله را فیصله داده باشد. در دفتر ثبت نام دانشگاه وین ورود یک اتریشی به نام «یوهانس سارتوریس دِ گموندین»، یعنی ورود پسر دوزنده ای گموندنی، در 30 مهر 779/ 13 اکتبر 1400 ثبت شده است. (1) مطمنئاً او همان «یوهانس گموندنی» ای بود که در 29 مهر 781 در امتحان دورهی لیسانس پذیرفته شد. (2) اگر او همان جان گموندنیِ اخترشناس باشد که در نهم فروردین 785، همراه با هشت نامزد دیگر، به عنوان استاد در دانشکدهی هنرها پذیرفته شدند، پس همهی سالهای دانشجوییش را در وین گذرانده بوده است. (3) زادگاه وی فقط میتواند گموندن آم تراونزه بوده باشد، زیرا که گموند و گموند واقع در آلمان در آن زمان تنها به نام «گاموندیا» شناخته میشد؛ و این محلی است در تراونزه که حتی در منابع لاتینی نیز «Gmunden» (و تا سال 729/1350Gemunden) نامیده شده است. (4) گموند واقع در آلمان را باید از صحنهی ذهن بیرون راند، زیرا جان گموندنی ما ممتحن شاگردان اتریشی بود، و این بدان معنی است که او بایست زادهی اتریش باشد. نامهای خانوادگی نودر و شیندل را میتوان کنار گذاشت، اما نام خانوادگی کرافت بیشتر و بهتر جا افتاده است. او، در نوشته ها و در گزارشهای دورهی ریاستش در دانشکدهی هنرها، که با دقت و به خط خودش نوشته شده است، خود را منحصراً «یوهانس دِگموندن» میخواند، و از اینجا معلوم میشود که او هرگز از نام خانوادگی استفاده نمی کرده است. (5)
زندگی علمی جان گموندنی را میتوان به چهار دوره تقسیم کرد. در دورهی نخست (785-795) سخنرانیهای آغازین او- علاوه بر سخنرانی ای که در 785 دربارهی «Thorice» ایراد کرد- به موضوعات غیرریاضی اختصاص داشت: «طبیعت» (787)، «آثار جوّی» (788، 790)، «رسالهی پتری هوسپانی» (789)، و «روش قدیمی» (792). (6) در 3 شهریور 788 او «استاد موظف» [باحقوق] شد و منصبی در کولگیوم دوکاله بدست آورد. (7) نخستین سخنرانی خود را در زمینهی ریاضیات در 791 ایراد نمود. به الهیات نیز علاقه مند بود، و تحصیل آن را در 794 با کسب درجهی «Baccalaureus biblics formatus in theologia» در الهیات به پایان رسانید. دو سخنرانی در این زمینه مربوط میشدند به «خروج» [اسرائیلیان از مصر] (794) و الهیات پتر لومبارد (795).
در 795-804 جان گموندنی منحصراً در زمینهی ریاضیات و اخترشناسی سخنرانی میکرد، و همین امر به نخستین دورهی استادی او در این رشته ها در دانشگاه وین انجامید؛ مقام استادی او در عهد ماکسیمیلیان اول به صورت دایمی درآمد. هنگامی که جان در 797 بیمار شد، حقوق ماهانه اش را از دست داد، زیرا مقرّری قانونی استادی فقط به کسی که به طور فعال تدریس میکرد قابل پرداخت بود اما، به درخواست هیأت علمی، دوک این محظور را برطرف کرد. جان اجازه یافت که در خانهی خود به تدریس و سخنرانی بپردازد- امتیازی که بندرت داده میشد. (8) در طی سالهائی که در دانشگاه بود مقامهای افتخاری بسیاری احراز کرد. او دوبار (792 و 802) سرپرست دانشگاه و ممتحن دانشجویان ساکسون (786)، مجارستانی (790)، و اتریشی (792) بود. (9) در 789 نامزد مقام «دبیری رسمی» شد. (10) در 793 تحویلدار (گنجور) خزانه داری دانشکده و عضو کمیتهی خوابگاهها (11) برای تنظیم آیین نامهی کمک هزینهی تحصیلی بود. در 795 «مشاور ملت اتریش» شد، و از 802 تا 804، نظارت بر برنامهی احداث ساختمان جدید دانشگاه به او سپرده شد. (12)
دورهی سوم (804-810) زمانی آغاز گردید که جان گموندنی از کولگیوم دوکاله بازنشسته شد و، در 2 خرداد 804، به صورت مرجع تقلید انجمن مذهبی استفانوس قدیس درآمد. (13) او قبلاً به سمت کشیشی گماشته شده بود (796) و موعظه میکرد. (14) همچنین نایب رئیس دانشگاهی بود که از مدتها پیش با گیمنازیوم استفانوس قدیس وابستگی نزدیک داشت. (15) جان از این پس خود را وقف نوشتههای مربوط به اخترشناسی، جدولهای نجومی، و آثار مرتبط با ابزارهای نجومی کرد. او دربارهی اسطرلاب نیز به سخنرانی میپرداخت. (16)
جان در دورهی آخر (810-821) در لا آن دِر تایا، plebanus شد، و این منصب کلیسایی درآمدی معادل 140 گولدن برایش ببار آورد. (17) در 814 وصیتنامه اش را نوشت، و در آن کتابها (بخصوص کتابهائی که خودش نوشته بود) و ابزارهای علمیش را به کتابخانهی دانشکدهی هنرها بخشید. در مورد طرز استفادهی آنها نیز دستورهای دقیقی داد. (18) خاطرنشان میسازیم که کتابهائی که آثار خود او بر آنها مبتنی بوده اند در فهرست وی وجود ندارند، اما این کتابها بی تردید در کتابخانهی دانشکدهی هنرها بوده اند. جان در 13 اسفند 821 درگذشت و احتمالاً در کلیسای بزرگ استفانوس قدیس دفن شد؛ هیچ بنای یادبودی نیست که نشان دهد او در کجا به خاک سپرده شده است. بعلاوه، هیچ تصویری هم از او در دست نداریم جز تمثالی خیالی که نشان میدهد وی گیس مصنوعی بلندی بر سر میگذاشته است. (19)
آثار جان گموندنی بازتاب هدف تعلیماتی است که در دانشگاههای مدرسی (اسکولاستیک) داده میشد: آموزش علم از کتابهای موجود، و نه پیش بردن آن. بالاتر از همه این که او معلم و مؤلف بود. عناوین سخنرانیهای او در زمینهی ریاضیات عبارت بودند از «روش محاسبهی اجزا» (791، 795، 796)، «مناظر و مرایا» (793)، «روش محاسبهی اعداد صحیح» (798)، و «اصول اقلیدس» (800). (20) در این رشتهی سخنرانیها به سخنرانی ای دربارهی latitudines formarum برنمی خوریم، در حالی که این موضوع جزو برنامهی تحصیلی و نیز عنوانی بود که نیکولاوسِ دینکلسبولی، معلم جان، در سال 770 درباره اش سخنرانی کرده بود. اما موضوعات اصلیِ مورد علاقهی جان در زمینهی اخترشناسی بود، و بنابراین حتی در نوشتههای ریاضی خود فقط دربارهی مسائلی به بحث میپرداخت که برای اخترشناسان سودمند بودند. تانستتر از سه رسالهی ریاضی به قلم او یاد میکند: کتابی دربارهی حساب با کسرهای شصتگانی، مجموعه ای از جداول تناسبها، و رساله ای دربارهی جِیب (سینوس). (21) فقط اولینِ آنها بچاپ رسید، و در جُنگی از خلاصهی آثار مشتمل بر سلسله نوشته هائی که پایه ای برای سخنرانیهای ریاضی فراهم میآورد انتشار یافت. (22) جان در این عرصه هیچ گونه نوآوری نکرد. (23) برای مثال، در گرفتن جذر یک عدد شصتگانی، نخست عدد را به ثانیه ها، چهاریک ها، و از همین قبیل (و بنابراین به دقیقههای با نمای زوج) تبدیل میکرد، عدد زوجی با چند صفر را بر آن میافزود تا به دقّت و صحّت بیشتری دست یابد، سپس ریشه را استخراج میکرد، از طریق «اعداد واسطه» به بخش کردن میپرداخت، و نتیجه را به صورت شصتگانی بیان میکرد (مثلاً
دیگر آثار ریاضی جان مندرج در چند جلد نسخهی خطی است که او خود بر آنها تاریخ نهاده است (Codex Vindobonensis 5151، 5268). (25) از نوشتههای او دربارهی زوایا، قوسها، و وترها معلوم میشود که هندسهی جیبی عربی در وین شناخته شده بود. با این حال جای تردید است که آیا- چنان که اظهار شده است- (26) جان با این فورمول (که با قانون جِیب تمام [کوسینوس] متناظر است) آشنا بوده است یا نه:
کاری که جان گموندنی در اخترشناسی کرد نسبت به کوششهائی که در ریاضیات بعمل آورد از اهمیت بیشتری برخوردار بود. به اعتبار تعلیمات و نوشتههای او بود که وین بعدها به مرکز پژوهشهای اخترشناختی در اروپا تبدیل شد. عناوین سخنرانیهای او در زمینهی اخترشناسی عبارت بودند از «نظریهی سیّارگی» (785، 779، 801، 802)، «کرّات مادّی» (803)، و «دربارهی اسطرلاب» (813). (29) احتمالاً او خود هیچ گونه رصد اصولی و منظمی از آسمان نکرده است، اما شهرت دارد که شاگردانش چنین کرده اند. ابزارهائی که بر طبق طرحهای خودساخته بود فقط در تدریس و برای تعیین زمان مورد استفاده قرار میگرفت. (30) جان به هیچ وجه اختربین نبود، و این نکته از نامه ای به تاریخ شهریور 811/ سپتامبر 1432 به یاکوب دِکلوزا، رئیس دیر، که پیشگوییهائی بر اساس قِران سیّارات کرده بود، برمی آید. (31) هرچند کتابخانهی وی حاوی نوشتههای متعددی در اختربینی بود، راهنماییهای دقیق او در وصیتنامه اش راجع به وام دادن این آثار خطرناک نشان میدهند که جان دربارهی این علم کاذب چگونه میاندیشید. اگر او گه گاه از خواصّ بروج دوازده گانه و از رگزنی سخن میراند، به این دلیل بود که چنین موضوعهائی مورد علاقهی مخصوص خریداران تقویمهای نجومی بود. (32)
تعداد زیادی از دستنوشتههای برجاماندهی آثار جان گموندنی گواه بر فعالیت ادبی وسیع او است که در 794 آغاز شد و تا زمان مرگ وی پیوسته تشدید گردید. بسیاری از دستنوشته ها به خط خود او هستند، از قبیل آنچه در Codex Vindobonensis، 244، 5151 5144، 5268 قرار دارند. (33) بیشتر نسخه هائی که توسط شاگردان و کاتبان دیگر نوشته شده اند، به سدهی پانزدهم برمی گردد. فقط بخش کوچکی (تقریباً بیست نسخهی خطی از 238 نسخه ای که تسینر جای آنها را در کتابخانههای اروپا تعیین کرده است) به دوره ای بعد تعلق دارد. این نکته نشان میدهد که آثار او جای خود را به آثار پویرباخ و رگیومونتانوس داده اند. نوشتههای جان را میتوان به جدولها، و آثار مربوط به ابزارهای نجومی تقسیم کرد.
جان گموندنی پنج تحریر از آثار جدول دار خود بوجود آورد، که مشتمل بر جدولهائی در مورد حرکات خورشید و ماه و سیّارات بودند، و همچون دربارهی گرفتها و ماه نو و بدر. با این آثار نیز شرحهائی روشنگر همراه بود (tabula cum canonibus). همهی اینها در وقفنامهی او یکایک برشمرده شده اند. رگیومونتانوس اولینِ این آثار جدول دار را (در Codex Vindobonesis، 5268) مطالعه کرد و خطائی در آن یافت که در حاشیه یادداشت کرد. (34) جان، مؤلف نوشتههای منفرد بسیاری در زمینهی اخترشناسی نیز بود که جزو آثار جدول دار وی درنیامده اند. این نوشته ها، که از آثار جدول دار او (به استثنای جدولهای گرفتها) کوتاهترند، جدولهای مربوط به حرکات سیّارات و ماه، عرضه جغرافیایی سیّارات (با توضیحات)، و ماه نو و بدر واقعی، و نیز جداول گرفتها را شامل میشوند. (35) نوشتههای اخترشناسی بیشتر را میتوان در آثار او راجع به ابزارهای نجومی یافت.
جان گموندنی، در کنار تنقیح و اصلاح مقادیر جدولهایش، علاقهی خاصی به تهیهی تقویمهائی داشت که اطلاعات مندرج در آثار جدول دار را به صورتی قابل استفاده تر در دسترس قرار دهند. اینها، علاوه بر این گونه اطلاعات نجومی، مشتمل بودندبر تقویم نخستین سالِ یک دوره با روزهای قدیسان و روزهای جشن، حرف روز یکشنبه*، و اعداد طلایی، به طوری که میشد در طول همهی نوزده سالِ یک دوره از آن تقویم استفاده کرد. (36) او چهار چاپ از تقویم منتشر کرد: اولین چاپ مربوط بود به سالهای 1415-1434؛ دوم، به 1421-1439؛ سوم، به 1425-1443؛ و چهارم به 1439-1514. (37) چاپ چهارم در 827 در چاپخانهی گوتنبرگ انتشار یافت. (38) دو تقویم دیگر که نام جان بر آنها بود بعداً منتشر شدند. از یکی از آنها، که اثری کنده کاری شده روی چوب، فقط پایهی (کلیشه ی) چوبی باقی مانده است؛ و از دیگری، یعنی تقویم دهقانان، فقط یک نسخه برجای مانده است. (39)
سومین حوزهی علاقهی جان گموندنی ابزارهای نجومی بود؛ او به توضیح طرز کار آنها پرداخته و راهنماییهائی برای ساختن آنها ارائه کرده است. او در وقفنامه اش از دو اثر در این زمینه یاد کرده است: مجموعهی جلد شده ای روی کاغذ پوستی سرخ رنگ حاوی Astrolabium Alphonsi («اسطرلاب آلفونسی») و کتاب کوچکی به قلم خود او با عنوان Astrolabii quadrantes («اسطرلابهای رُبعی»). (40) او در وصیتنامه اش از ابزارهای نجومی زیر نام میبرد: کرهای مجسّم (sphaera solida)، یک «طولیاب» کامپانوس با طرحهائی برگرفته از Albion (که والینگفرد آن را ابداع کرده و در اطرافش مطلب نوشته است)، یک اسطرلاب، دو رُبع دایره، کرهای مصنوعی (sphaera materialis)، یک ساعت آفتابی استوانه ای بزرگ، و چهار «theorice lignee». (41) او تصریح کرد که این ابزارها باید بخوبی حفظ، و بندرت بوام داده شوند- طولیاب فقط بسیار بندرت (rarissime). از همهی این وسایل هیچ چیز در وین باقی نمانده است. (42) از سوی دیگر، در حدود صد نسخهی خطی از رسالههای او دربارهی ابزارهای نجومی، محفوظ مانده اند. تا این تاریخ کسی راجع به این دستنوشته ها (که حاوی آثار دیگری در زمینهی اخترشناسی است) با جامعیت کافی بررسی نکرده است تا، بتفصیل، ثابت کند که جان چه چیزهائی از پیشینیان گرفته و چه خدماتی را خود به انجام رسانده است. ابزارهای مورد بحث او، هم از لحاظ شالودهی نظری و هم از لحاظ تولید و کاربردشان، بدین قرار بودند:
1.اسطرلاب. متن متشکّل از چهارده دستنوشته است. (43) فهرست ستارگانی که ضمیمهی یکی از آنها است نشان میدهد که نخستین تحریر به سال 803/ 1424 مربوط میشود. (44)
2. رُبع دایره. رسالهی جان دربارهی ربع دایره در سه تحریر وجود دارد.
ربع دایره یکم. از این تحریر کتاب پانزده نسخهی خطی بجا مانده است، که تاریخشان به سالهای 803-804/ 1424-1425 مربوط میگردد. (45) در اینجا او در مورد نسخهی تجدیدنظر شده ای از چاپ 738/ 1359 کتاب Quadrans nouvus («ربع دایرهی جدید»)، تألیف یعقوب ابن تبّون (که به یعقوب بن محیر یا پروفاتیوس یودایوس نیز شهرت دارد) از 670-671/ 1291-1292 و دربارهی نسخهی تجدیدنظر شده ای از چاپ 738/1359 نکته هائی بیرون کشیده است. (46) جان بر اینها مقدمه ای، و اظهارنظرهائی دربارهی اندازه گیری ارتفاعها، ضمیمه کرد. (47) تعدادی از دستنوشته ها نیز حاوی اطلاعاتی اضافی است که او در 804 عرضه کرده است: جدولی دربارهی مواضع حقیقی خورشید در آغاز ماههای سال، فهرستهائی از ستارگان، و جدولی در مورد ورود خورشید به برجهای دوازده گانه. (48)
ربع دایره دوم: تحریر دوم و منقحترِ کتابِ مربوط به ربع دایره فقط در یک نسخهی خطی وجود دارد؛ بی تردید این نسخه کار شاگردی است که از «جدولِ ساخته شدهی یوهان دِگموندن، 804» سخن رانده است. (49)
ربع دایره سوم: این تحریر، که مستقل از نوشتههای دیگر جان دربارهی این موضوع است، در سیزده نسخهی خطی شناخته شده است. (50) یکی از آنها تاریخ 818/ 1439 را بر خود دارد. (51) بسیاری از نسخههای خطی مشتملند بر جدولهائی از ارتفاعهای خورشید برای هر نیمهی ماه و برای موقعیتهای مکانیِ گوناگون (که باکرهی آسمانی محاسبه یا از آن استخراج شده است) و نیز جدولهائی برای منحنیهای سایهی ساعتهای آفتابیِ استوانه ای. (52)
3. Albion. این وسیلهی عمومی، که خواص ابزارهای مورد استفاده برای محاسبهی زمان و موقعیت مکانی را با هم درآمیخته بود، به وسیلهی ریچارد والینگفردی ابداع و ساخته شده بود. (53) رسالهی او در این باره (706/ 1327) توسط جان گموندنی، که غالباً ساخت این وسیله را به نادرست به او نسبت میدهند، مورد نقد و بررسی قرار گرفته بود. دستنوشتههای متعددی حاوی اضافات بیشتری به قلم جان موجود است، که فهرستی از ستارگان برای سال 809 و نیز راهنماییهائی (812) (به اغلب احتمال از او) دربارهی کاربرد «آلبیون» در تعیین گرفتها از آن جمله اند. (54) او قبلاً برای همین منظور برای سالهای 794-811 از این ابزار استفاده کرده بود. (55)
4. طولیاب. این ابزار، که یا از فلز یا از کاغذ ساخته شده بود، میتوانست حرکات سیّارات را نمایش دهد. (56) نشانههای این ابزار در قرن سیزدهم م در نوشتههای کامپانوس و در نوشتههای ژان لین یری و ابن تبوّن یافت شده است. (57) جان این وسیله را «ابزار پرهیبت» مینامید. (58) او، در پی کامپانوس، به شرح شالودهی نظری آن پرداخت و نحوهی ساختن و کاربرد آن را در اثری که در دانشگاه وین بچاپ رسید و مورد احترام فراوان پویرباخ و رگیومونتانوس بود، توصیف کرد. (59) دستنوشته ها جدولهای مربوط به میانگین حرکات خورشید و ماه را برای سال 807 نیز نشان میدهند. (60)
5. Torquetum، این ابزار، که منشأ آن نامعلوم است، موضوع رساله ای بود به قلم استادی به نام فرانکو دوپولونیا (پاریس، 1284)؛ توصیف این ابزار در دستنوشتههای قرون چهاردهم و پانزدهم م موجود است. (61) جان این رساله را با مقدمه و مؤخره ای کامل کرد. او در مؤخره شرح داد که با «turketum» میتوان اختلاف طول جغرافیایی میان دو محل را معین کرد.
6. ساعت آفتابی استوانه ای. منشأ این ابزار نیز ناشناخته است؛ شرح آن در اوایل قرن سیزدهم م در یک نسخهی خطی آکسفرد آمده است. (62) جان آن را به وین وارد کرد. اثر او دربارهی این ابزار، به نام Tractatus compositione et usi cylindri («رساله در باب ترکیب و کاربرد استوانه»)، در نوزده نسخهی خطی موجود است. (63) از این نسخههای خطی میتوان استنتاج کرد که او رساله را بین سالهای 809 و 817 تصنیف کرده است. وی منحنیهای سایه را در وین محاسبه کرد، و عرض جغرافیایی را به صورت
جان یا یکی از شاگردان او اثر دیگری دربارهی ساعتهای آفتابی و شب نماها نوشته است. (65)
مطالعهی ریاضیات و اخترشناسی به میزانی فراتر از آنچه در هنرهای چهارگانه [هندسه، اخترشناسی، حساب، و موسیقی] عرضه میشد نخست در وین از طریق کوششهای هاینریش هِسِنی امکان پذیر شد؛ او اطلاعات مربوط به پیشرفتهای تازه در ریاضیات را [بنابر گزارش پتروس راموس] (66) از پاریس با خود آورده بود. نخستین شاهد این مدعا را در کتاب نیکولاوسِ دینکلسبولی، که، علاوه بر تردیس اخترشناسیِ سکروباسکو و «اصول اقلیدس»، «تشکیل عرض جغرافیایی» اورم را نیز تدریس میکرد، میتوان یافت. آخرین سخنرانی او (784) دربارهی نظریههای مربوط به سیّارات (67) ممکن است جان گموندنی جوان را به مطالعهی اخترشناسی برانگیخته باشد. در هر صورت، جان نوشتههای مربوط به این موضوع را که در دسترس او بود، مطالعه کرد، از روی آنها نسخه برداشت، و پیاپی بر آنها مطلب افزود. اگرچه وی بندرت از پیشینیانش نام میبرد، تا حدی میتوان به منابع او پی برد. او با جدولهای آلفونسی و آکسفرد آشنا بود و اقلیدس را از طریق ویرایشی که کامپانوس، که با عقاید او در مورد نظریههای سیّارگی اشتراک داشت، فراهم آورده بود میشناخت. (68) جان در اولین اثر جدول دار خود به رابرت انگلیسی استناد کرد. (69) بعلاوه، کتاب Algorismus de minuciis phisicis او بی شک دنبالهی شرح ژان لین یری است. در 812 از رسالهی ژانِ موری دربارهی جداول تناسبها نسخه برداشت و آن را کامل کرد؛ و از این رو است که در بسیاری از نسخههای خطی از او به عنوان مؤلف نام برده شده است. (70) معلوم نیست که رسالهی او راجع به جِیب، قوس، و وتر تا چه حد به کار پیشنیاش [لوی بن گرسون، ژانِ موری، ژانِ لین یری، و دومینیکوسِ کلاوازیویی] وابسته بوده است. وابستگی او به مؤلفان قدیمیتر از خلال نوشتههای وی راجع به ابزارهای نجومی (طولیاب کامپانوس، رُبع دایرههای جدید ابن تبّون، آلبیون ریچارد والینگفردی، و torquetum فرانکو دو پولونیا) به بهترین وجه نمایان است. او در وصیتنامه اش از اثری به نام «اسطرلاب آلفونسی» نیز یاد میکند.
جان گموندنی هم از طریق تدریس و هم، تا مدتهای دراز پس از مرگ، از طریق نوشته هایش نقش مؤثری داشت. تانستتر از میان شاگردان او بخصوص از گئورک پرونرِ روسپاخی نام میبرد. رونوشتهائی (در لندن) از آثار جان به قلم همین شاگرد وجود دارد که با اظهارنظرهای رگیومونتانوس همراه است. (71) همکاران جان عبارت بودند از یوهان شیندل، یونانس فلتنر، و گئورک موستینگر، رئیس صومعهی آوگوستینی در کلوسترنویبورک. (72) فریدریکوس گرهارت (و. 843-844/ 1464-1465)، از صومعهی بندیکتی اِمِران قدیس، واقع در رگنسبورک، نیز روابطی با مکتب وین داشت؛ اما این روابط غیرمستقیم بود و بر پایهی تماسهای او با استاد راینهارت از کلوستر رایشنباخ، که در کلوسترنویبورک کار میکرد، قرار داشت. گرهارت گردآورندهی مجلدات نسخههای خطی ای بود که دانش ریاضی آن عصر را منعکس میکردند؛ او در این مجلدات آثاری از جان گموندنی را گنجانیده بود، که برخی از آنها از یک کتابچهی سخنرانی مربوط به سال 818/1439 استخراج شده بودند. (73) گرهارت علاقهی خاصی به جغرافیا داشت؛ و مختصات جغرافیایی، نقشی در اخترشناسی ایفا میکند. از این رو کاملاً امکان دارد که دانش او در این زمینه از وین سرچشمه گرفته باشد. (74)
جان گموندنی تأثیر زیادی بر پویرباخ گذاشت. مسلماً نمی توان فرض کرد که پویرباخ شاگرد مستقیم جان بوده است زیرا هنگامی که جان درگذشت پویرباخ نوزده ساله بود. با این حال، او بی تردید جان را شخصاً میشناخت، و نوشته هایش را سراسر مطالعه میکرد. همین اطلاع در مورد رگیومونتانوس در دست است؛ او در سالهای دانشجویی خود در وین ملاحظاتی انتقادی در نسخههای آثار جان بعمل آورد. (75)نسخهای از رسالهی مربوط به آلیبون را خریداری کرد.(76)
دستاوردهای چشمگیر پویرباخ و رگیومونتانوس موجب شد که جان گموندنی، تحت الشعاع قرار گیرد، و این نکته را از تعداد اندک نسخههای خطی آثار او که تاریخشان به بعداز قرن پانزدهم مربوط میشود میتوان دریافت. بااین حال، او بود که راه و رسمی را آغاز کرد که با پویرباخ استقرار یافت؛ و شهرت علمی پویرباخ بود که رگیومونتانوس جوان را واداشت تا به جای اقامت بیشتر در لایپ تسیش [لایپزیک] رهسپار وین شود (829).
پینوشتها:
1.Matrikel der Universität Wien («دفتر ثبت نام دانشگاه وین»)، یکم، 57. نام یک جان سارتوریس گموندنی دیگر در دفتر ثبت نام برای 2 اردیبهشت 782/14 آوریل 1403 ذکر شده است (یکم، 65). در این حال او نمی تواند در سال 785 استاد بوده باشد. وی ممکن است فرزند دوزندهی دیگری بوده، یا شاید برای دومین بار ثبت نام کرده باشد.
2. Acta Facultatis atrium Universitatis Viennensis 1385-1416 («اسناد دانشکدهی هنرهای دانشگاه وین، 764-795»)، 212. (با علامت اختصاری AFA به این مأخذ اشاره میشود.)
3. AFA، 261. جان گموندنی تنها کس در میان همهی نامزدها است که هیچ نام خانوادگی ای به او داده نشده است؛ اما اگر درست باشد (نامه از پ. اوئیبلاین) که سخنرانیها به «برگزیدگان به سمت استادی» با همان ترتیبی محوّل میشد که آنان «مقام استادی» خود را دریافت میداشتند، پس جان همان کرافت است. یوهانس ویسبیر اهل گموند آلمان در 785 در اولم [ulm] تحصیل کرد. «دربارهی یوهان گموندنی»، از م. کورتسه، در BMat، 10، شمارهی 2 (1896)، 4.
4. Johnann von Gumunden، از ر. کلوگ، ص 14. چندین املای لاتینی مختلف در نسخههای خطی وجود دارد، که از آن جمله است: Gmundt, Gmunde, Gmund و Gmündia. در مورد دو نقطهی روی «u» در «Gmünden»، همین اثر، 16. این دو نقطه علامت تغییر تلظف مصوت نیست، بلکه یک علامت مصوّت است؛ در این مورد، مقالهی هـ. روزنفلت، در SNeo، 37 (1965)، 126 و بعد، 132 و بعد.
5. نام نودر، چنان که ادعا شده است، در فهرست مردگان مندرج در سالنماهای کلیسای استفانوس قدیس دیده نمی شود. مقالهی «جان گموندنی»، از ی. موندی، 198، پانویس شمارهی 29. در خصوص نام شیندل، این یک موضوع تغییرنام در نسخههای خطی وین است. کلوگ، مأخذ حاشیهی [4]، 17، کورتسه، مأخذ حاشیهی [3]، 4. در سال 786 این دانشور پراگ را به قصد وین ترک کرد، و در آنجا چندین سال به تدریس خصوصی پرداخت. کپلر در پیشگفتار بر کتاب Rudolphine Tables («جدولهای رودولفی») از او و نیز از پویرباخ و رگیومونتانوس با ستایش یاد میکند. استادی به نام یوهانس کرافت در سال 786 دربارهی کتابهای اقلیدس سخنرانی کرده است (AFA، 281). دیگران نیز در حدود همین زمان راجع به اقلیدس به سخنرانی پرداخته اند (AFA، 281). دیگران نیز در حدود همین زمان راجع به اقلیدس به سخنرانی پرداخته اند (AFA، 253، 292، 453).
6. AFA، 292، 325، 356، و 401.
7. AFA، 324: «magistro Iohanni de Gmunden data fuit regencia»؛ کلوگ، 18 و بعد.
8. Geschichte der Wiener Universität im ersten Jahrhundert ihres Bestehen («تاریخ دانشگاه وین در نخستین قرن دایر بودن آن»)، از ی. آشباخ، 457.
9. دربارهی سرپرستی او در دانشگاه، AFA، 405؛ آشباخ، همان، 458. دربارهی مشاغل او به عنوان ممتحن، AFA، 284، 370، 402. در سال 792 او ممتحن نامزدهای دورهی لیسانس نیز بود (AFA، 391).
10. AFA، 345.
11. AFA، 421.
12. AFA، 472؛ آشباخ، مأخذ حاشیهی [8].
13. AFA، 530.
14. موندی، مأخذ حاشیهی [5]، 199؛ کلوگ، مأخذ حاشیهی [4]، 20 و بعد.
15. آشباخ، مأخذ حاشیهی [8]، 459؛ AFA، 530.
16. کلوگ، مأخذ حاشیهی [4]، 18. با آن که در سال 813 بازنشسته شد، باز در لا [lā] کشیش بود.
17. AFA، 530؛ کلوگ، مأخذ حاشیهی [8]، 21.
18. متن وصیتنامه در مأخذ یادشدهی موندی، 198، و مأخذ یادشدهی کلوگ، 90 و بعد، ذکر شده است.
19. Leben und Wirken des Johann Müller von königsberg, genannt Regionmontanus («زندگی و اثار یوهان مولرِ کونیشسبرکی، موسوم به رگیومونتانوس»)، از تسینر، 196، پانویس شمارهی 16. (با علامت اختصاری ZR به این مأخذ اشاره میشود. )
20. AFA، 381، 430؛ کلوگ، مأخذ حاشیهی [4]، 18. نیز یادداشت 5.
21. گ. تانستتر، در Tabulae eclypsium Magistri Georgii Peuerbachi («جداولِ گرفتهای استاد گئورک پویرباخ»)، نوشت: «یادداشتهائی دربارهی فن محاسبهی اجزای طبیعی، جدولهای تغییرات اجزای متناسب، رسالهی جیبها» (برگ آ آ 3 پشت).
22. عنوان مجموعهی خلاصه این است: Contenta in hoc libello. در این مورد Rara arithmetica، از د. ا. اسمیث، 118.
23. De thiende («دربارهی اعشار»)، از سیمون استوین، چاپ هـ. گریکه، ک. فوگل، در مجموعهی آثار کلاسیک علوم دقیق او ستوالت»، اول (براونشوایک، 1965)، 47 و بعد.
24. موندی، مأخذ حاشیهی [5]، 199.
25. رسالهی مربوط به جداول تناسبها، همراه با توضیحات روشنگر، در کتاب Verzeichnis der astronomischen Handschriften des deutschen krlturgebieten («فهرست نسخههای خطی نجومی در قلمرو فرهنگی آلمان»، از ا. تسینر، شمارههای 3585، 3586، 3695 (با تاریخ سال 812/ 1433 و 9 خرداد 819/ 21 مه 1440) آورده شده است؛ دو رسالهی مربوط به جِیب تمام، وتر، و قوس در این اثر تسینر (که با علامت ZA به آن اشاره میشود) با شمارههای 3591، 3592 ذکر گردیده است. نامه (از Codex Vindobenensis، 5268) را بوزارت انتشار داد (وین، 1971)؛ به دنبال آن اثری است دربارهی اقلیدس، که آن نیز به قلم جان گموندنی است.
26. کلوگ، مأخذ حاشیهی [4]، 50.
27. در اینجا H= ارتفاع نصف النهار، b= قوس نیمروزی، و t= زاویهی ساعتی.
28. Codex Vindobenensis، 5230، برگ 54 رو؛ ZR، 25- در اینجا cosb باید به (cos〖b-1〗) اصلاح شود.
29. کلوگ، مأخذ حاشیهی [4]، 18.
30. ZR، 15. تصور میرود که از Tabula de universo («جدول کیهان») نیز بی شک در دانشگاه استفاده میشد؛ در این باره موندی، مأخذ حاشیهی [5]؛ کلوگ، مأخذ حاشیهی [4]، 63 و بعد.
31. ZA، شمارهی 3584.
32. ZA، شمارهی 3732؛ موندی، مأخذ حاشیهی [5]، 204.
33. ZR، 16.
34. نسخههای خطی آثار جدول دار بدین قرارند:
تحریر یکم: Codex Vindobenensis، 5268، برگهای 1 پشت- 34 رو (ZA، شمارهی 3587؛ ZA، شمارهی 3588 چکیده ای است)، با توضیح در ZA، شمارهی 3589 (از 19 امرداد 816)؛ این جدولها در طی سالهای 812، 815، و 819، از میان دیگر سالها، برای وین معتبر بودند. برای آگاهی از یادداشتی که رگیومونتانوس در حاشیه نوشته است («non valet. Nam in alio circulo sumitur declination et in alio latitudo»)، ZR، 43.
تحریر دوم: ZA، شمارهی 3709 (برای سال 779).
تحریر سوم: ZA، شمارههای 3710-3716، نیز ZA، شمارهی 3719. نسخهی 3711 (در Codex Vindobenensis، 5151)، مانند آنچه در ZA، آمده، شمارهی 3694 (مربوط به 30 اردیبهشت 819)، به توسط خود جان گموندنی نوشته شده است. تحریر چهارم: ZA، شمارههای 3717، 3718، تاریخ رونویسی یکی از شاگردان در نسخه ای که در موزهی بریتانیا است 816/ 1437 است؛ در این باره موندی، همان، 202، پانویس 73.
تحریر پنجم: ZA، شمارههای 3691، 3693، با مطالب توضیحی در شمارههای 3688-3690 (برای سالهای 819، 823، 825.
35. دربارهی حرکات سیّارات و ماه، ZA، شمارههای 3496، 3720، 3721، 3723؛ بعلاوه، جداول موجود در ZA، شمارههای 11203، 11204، 11207 («quamvis de motibus mediis ….») از خود جان گموندنی مایه میگیرند (ZA، 523). دربارهی عرض جغرافیایی حقیقی سیّارات، ZA، شمارههای 3697، 3699 (از 9 خرداد و 13 خرداد 819)، 3698، 3700. دربارهی ماه نو و بدر واقعی، ZA، شمارههای 3702، 3707، 3708، 3733، 3734. جدولهای گرفتها در ZA، شمارههای 3498، 3701، 3703-3706، 3735 (برای سالهای 812 و 819)، مندرج است آثار دیگر او بی شک عبارتند از ZA، شمارههای 3590 (اخترشناسی)، 3725 (موضع کرات آسمانی)، و 3729 (فاصلههای میان اجرام آسمانی). Codex latinus monainesis، 8950، برگهای 81 رو- 92 پشت، رساله ای در باب «مبانی شمارش» مربوط به خورشید، ماه، و «رأس التنین (سر اژدها)». موندی، مأخذ حاشیهی [5]، 201، پانویس 72.
36. تانستتر (برگ آآ پشت) گزارش میدهد که او یک «kalendarium quod multis sequentibus annis utile erat et jacundissimus» (شاید AZ، شمارهی 3606) در کتابخانه بجا گذاشته است.
37. نخستین تقویم: ZA، شمارههای 3499-3502 (چهار نسخهی خطی). دومین تقویم: (نُه نسخهی خطی). ZA، شمارههای 3503-3511، 3578. این همان تقویمی بود که جان گموندنی برای چاپ آن کسب اجازه کرد. موندی، مأخذ حاشیهی [5]، 201، پانویس 71؛ کلوگ، مأخذ حاشیهی [4]، 91.
سومین تقویم: (پانزده نسخهی خطی): ZA، شمارههای 3512-3526؛ بر شمارهی 3513 تاریخ سال 413 گذاشته شده است.
چهارمین تقویم: در هشتاد نسخهی خطی موجود است (تسینر، در 1317، از وجود نود و نُه نسخه آگاهی داشت [ZR، 15]): ZA، شمارههای 3606-3678، که بر سه نسخه تاریخ سال 1439 گذاشته شده است؛ اعلام شد که این تقویم در دانشگاه وین محفوظ است (ZA، 425). چکیده ای از آن همراه با توضیح جان گموندنی در نسخهی خطی 12118 موجود است (ZA، 536).
38. «کشف جدید تقویمی نجومی برای سال 1448»، از ی. باوشینگر و ا. اشرودر.
39. موندی، مأخذ حاشیهی [5]، 203؛ کلوگ، مأخذ حاشیهی [4]، 79 و بعد (با تصویرهائی در صفحهی 81 و لوحههای هشتم و نهم)؛ آشباخ، مأخذ حاشیهی [8]، 456 و بعد.
40. هر ابزار نجومی برای «شناخت دقیق ستارگان» (λαμβα υεlυ τα^" αστρα) بکار میآمد.
41. تانستتر (برگ آآ 3 پشت) ابزار کامپانوس («equatorium motuum planetarum ex campano transsumptum» و تقریباً همهی ابزارهای دیگر را به طور ساده زیر عنوان «composito Astrolabii & utilitates eiusdem & quordundam aliorum instrumentarum» دسته بندی میکند.
42. رُبع دایره ای از عاج که در موزهی تاریخ هنر وین موجود است بی شک به وسیلهی جان گموندنی طراحی شده است. ZR، 16؛ کلوگ، مأخذ حاشیهی [4]، 26.
43. ZA، شمارههای 3593، 3593 آ- 3605.
44. ZA، شمارهی 3593؛ ZA، شمارهی 3602 مشتمل است بر فهرستی دیگر از ستارگان و همچنین جدولهائی برای پدیدارشدن برج و برای ورود خورشید به برجهای مربوط به سال 804.
45. ZA، شمارههای 3555-3569.
46. ZA، 424، دربارهی ابن تبّون Early science in oxford («علم آغازین در آکسفرد»)، از ر. ت. گانتر، دوم، 164.
47. ZA، 468.
48. ZA، شمارههای 3556، 3557، 3569، برای جدول مواضع حقیقی؛ ZA، شمارههای 3557، 3559، 3561 برای فهرستهای ستارگان؛ و برای ورود خورشید به برج دوازده گانه، ZA، شمارههای 3557 و 3564 برای سال 803؛ شمارهی 3568 برای سال 804؛ و شمارهی 3569.
49. ZA، شمارهی 3570. مطالب اضافی در ZA، شمارهی 3724 حاوی جدولهائی از ارتفاعهای استوایی است. در همین جلد از نسخههای خطی مقاله ای نیز دربارهی ربع دایرههای خورشیدی وجود دارد که یا به قلم جان گموندنی است یا به قلم یکی از شاگردان او (ZA، شماره 3731).
50. ZA، شمارههای 3571-3583.
51. ZA، شمارهی 3578.
52. در مورد ارتفاعهای خورشیدی، ZA، شمارههای 3572، 3578، 3580 برای وین، نورنبرک، کلوسترنویبورک، پراگ، ونیز، رم، و شهر «کوپت»؛ در مورد جدولهای منحنیهای سایه، ZA، شمارهی 3578 برای مکانهای نام برده شده و برای رگنسبورک. بعلاوه، شمارههای 3577، 3579، 3583 دارای جدولهائی برای وین هستند؛ و شمارهی 3576 این جدولها را برای وین و نورنبرک دارد.
53. گانتر، مأخذ حاشیهی [46]، 49 و بعد؛ ZA، شمارههای 11584-11586؛ ص g52.
54. ZA، شمارههای 11590-11593، 11596، و ص 529.
55. ZA، شمارهی 3498.
56. شاید ابزارهائی چوبی (theorice lignee) که در وصیتنامه از آنها نام برده شده چنین طولیابهائی باشند.
57. گانتر، مأخذ حاشیهی [46]، 234.
58. ZA، شمارهی 3527-3535؛ A2، ص 423.
59. توصیف جان گموندنی از کار کامپانوس عبارت است از ZA، شمارهی 1912؛ ساختمان و طرز استفاده از این ابزار در ZA، 423، مندرج است.
60. ZA، شمارههای 3527، 3531.
61. ZA، شمارههای 2787-2800 و ص 416 نیز Introduction to the History of Science («مقدمه بر تاریخ علم»)، از جورج سارتن، دوم، 1005 و سوم، 1846 (ترجمهی فارسی، از غ. صدری افشار)؛ و گانتر، مأخذ حاشیهی [46]، 35، 370 و بعد.
62. گانتر، مأخذ حاشیهی [46]، 123. از قرن چهاردهم م به این سو نسخه ای خطی از آن در آلمان بوده است.
63. ZA، شمارههای 3536-3554.
64. ونیز، رم. نورنبرک، پراک، و کلوسترنویبورک؛ اصل این محاسبه ها بخشی کار جان گموندنی و بخشی کار گئورک، رئیس دیر، است. بعلاوه، جداول ارتفاعهای خورشید برای وین، نورنبرک، و پراگ به بعضی از نسخههای خطی ضمیمه است (ZA، 424).
65. ZA، شمارههای 3722، 3726، 3727، 3730.
66. Mathematicarum scholarum, libri duo («ریاضیات مدرسی، دو کتاب»)، از پتروس راموس (بازل، 1569)، 64: «Henricus Hassianus … primo mathematicas artes Ltetia viennam transtulit» (آشباخ، مأخذ حاشیهی [8]، 386، پانویس 3).
67. AFA، 253.
68. فهرستی از ستارگان در ZA، شمارهی 452، تهیه و تکمیل شده است. نیز ZA، 390 جدولهای مربوط به عرض جغرافیایی سیّارات در ZA، شمارهی 3700 از جدولهای آکسفرد اقتباس شده اند (ZA، 426). دربارهی ویرایش کامپانوس از آثار اقلیدس، ZA، شماره 1912 و ص 405.
69. ZR، 14؛ موندی، مأخذ حاشیهی [5]، 200.
70. ZA، شمارهی 7423؛ دربارهی مؤلف انگاشته شدنِ او، ZA، 475.
71. ZR، 15، 43؛ موندی، همان، 197، 202، پانویس 73.
72. ZA، 529: «selder»؛ موندی، مأخذ حاشیهی [5]، 197. تانستتر، برگ آآ 3 یشت: «schinttel».
73. ZR، 50 و بعد؛ نیز ZA، شمارههای 3565، 3578، 10979، 11198، 11205، 11206.
74. «قدیمیترین نقشههای نوین آلمان و اروپای مرکزی»، از د. ب. دیورند، 498؛ Eine schrift über orts oordiantes («نوشته ای دربارهی مختصات مکانی»)، از موندی، در ZA، 3728.
75. ZR، 43.
76. ZR، 53، 218؛ در اینجا میتوان به سایر آثار جان گموندنی که رگیومونتانوس مطالعه کرده (و از بعضی قسمتها رنوشت برداشته است) اشارتی یافت.
کتابشناسی
یکم. کارهای اصلی.
بجز تقویمهای یادشده در متن، که پس از درگذشت جان گموندنی بچاپ رسید، تنها آثاری که قرار بود چاپ شود عبارت بود از رسالهی مربوط به جِیب (پایین، دربارهی بوزارت) و «Algorithmus Magistri Joannis de minuciis phisicis»، که در گزیده ای با عنوان Contenta in hoc libello، گردآوری یوئانس سیگرنیوس (وین، 1515)، منتشر شد. رونوشتی از صفحهی عنوان در Rara arithmetica، از اسمیث، ص 117، آمده است. گزیده ای در باب ریشه یابی در Geschichte Mathematik in Deutschland، از ک. ی. گرهارت (مونیخ، 1877)، ص7 و بعد، موجود است. وصیتنامهی جان گموندنی در «John of Gmunden»، از موندی، ص 198، و در «Johann von Gmunden»، از کلوگ، ص 90، همراه با رونوشت صفحهی اول، بچاپ رسیده است. دیگر نوشته هایش همگی به صورت نسخههای خطی نگهداری میشود؛ این آثار به همت تسینر در ZA گردآوری شده اند.سه نسخهی خطی به صورت نسخهی بدل میکروفیلم یا فتوکپی در دسترس است (سند 1645 در مؤسسهی اسناد امریکا، خیابان 1719 شمالی، شمال غربی، واشینگتن؛ در این باره موندی، مأخذ یادشده در بالا، ص 196):
1.نسخهی خطی لاتینی موناکو به شمارهی 7650، برگههای 1 رو- 8 رو (تقویمی که در ZA، شمارهی 3732، به آن اشاره شده است).
2. cod. Lat. Mon به شمارهی 8950، برگهی 81 پشت («proprietates signorum»، ZA، شمارهی 3732).
3. Cod. St. Flor، یازدهم، 102، 1 رو پشت (نامه به یاکوب دِکلوسا، ZA، شمارهی 3584؛ این نامه در اثر یادشدهی کلوگ، صفحهی 61 و بعد، بچاپ رسیده است).
دوم. خواندنیهای فرعی.
Acta Facultatis atrium Universitatis Viennensis 1385-1416 ویراستهی پ. اوئیبلاین (وین، 1968)، اثری از مؤسسهی تحقیقات تاریخی اتریش، دورهی ششم، بخش 2؛ Geschichte der Wiener Universität im ersten Jahrhundert ihres Bestehens، از ی. آشباخ (وین، 1865)، صفحات 455-467؛ «Ein neu entdeckter astronomischer kalender für das Jahr 1448»، از ی. باوشینگر و ا. اشرودر، در VGG، 1 (1902)، 4-14؛ «The Eraliest Modern Maps of Germany and Central Europe»، از د. پ. دیورند، در Isis، 19 (1933)، 486-502؛ Early science in oxford، دوم، Astronomy، از ر. ت. گانثر (آکسفرد، 1923)؛ «Johann von Gmunden, der Begründer der Himmelskunde auf deutschem Boden, Nach seien schriften und den Archivalien der wiener Universität»، از ر. کلوگ، در SAWW، 222، شمارهی 4 (1943)، 1-93؛ Die Matrikel der Universität wien، یکم، 1435-1377، چاپ مؤسسهی تحقیقات تاریخی اتریش (وین، 1956)؛ «John of Gmunden»، از ج. موندی، در Isis، 34 (1942-1943) 196-205؛ Introduction to the History of Science، از ج. سارتن، سوم (بالتیمور، 1948)، 1112 و بعد؛ Rara Arthmetica، از د. ا. اسمیث (باستن- لندن، 1908). 117، 449؛ Tabulae eclypsium Magistri Georgii Peurbchii. Tabula primi mobilis Joannis de Monteregio، از گ. تانستتر (وین، 1514)، که دربردارندهی viri mathematici quos inclytum Viennese gymnasium ordine celebres habuti، برگهی 3aa پشت است؛ A Catalogue of Incipits of Mediaeval Scientific Writings in Latin، از ل. ثوراندایک و پ. کبیر (لندن، 1963)، فهرست راهنما، ص 1838؛ و Verzeichnis der astronomischen Handschriften des deutschen kulurgebietes، از ا. تسینر (مونیخ، 1925)، 119-126؛ و Leben und, wirken des Johann Müler von königsberg. Gemmant Regiomontanus، از همو (مونیخ، 1938)، ص 14 به بعد و فهرست راهنما، ص 284.نیز «Der Traktat De sinibus, chordis et arcubus von Johannes von Gmunden»، از هـ. هـ، بوزارت، در DAW، 116 (وین، 1971)، 173-113.
منبع مقاله :
گیلیپسی، چارلز کولستون؛ (1387)، زندگینامه علمی دانشوران، ترجمه: احمد آرام... [و دیگران]، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ نخست
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}