جمینس (مشهور به لَمبریت یا لَمبرت)، تامس
جمینس- که نام مستعار او ممکن است حاکی از این باشد که وی برادر دوقلوی جسپر لمبریت بوده است- در حدود سال 919 به انگلستان مهاجرت کرد، و در آنجا به حرفه های حکّاکی، چاپ، و ابزارسازی پرداخت، که احتمالاً حرفهی
نویسنده: C. D. o"Malley
مترجم: فریبرز مجیدی
مترجم: فریبرز مجیدی
(ت. لیزه، بلژیک، حدود 889/ 1510؛ و. لندن، انگلستان، خرداد 941/1562)، پزشکی.
جمینس- که نام مستعار او ممکن است حاکی از این باشد که وی برادر دوقلوی جسپر لمبریت بوده است- در حدود سال 919 به انگلستان مهاجرت کرد، و در آنجا به حرفه های حکّاکی، چاپ، و ابزارسازی پرداخت، که احتمالاً حرفهی اخیر را با دستیاری هامفری کول انجام داد. تصویر کالبدشناختی منحصر به فرد زنی که روی مس حکّاکی شده (حدود 919)، و اکنون در کتابخانهی پزشکی تاریخی ولکم (catalogue of printed Books) [فهرست کتابهای چاپ شده»]، یکم [لندن، 1962]، شمارهی 290) مضبوط است، احتمالاً کار جمینس بود، چنان که compendiosa totius anatomie delineatio (1545) نسخهی منحصر به فرد Morysse and Damashin Renewed and Encreased. Very profitable for Goldsmiths and Embroiderars (لندن، 1548)، که اکنون در موزهی ایالتی مونستر محفوظند، نیز از آثار او است. جمینس نقشه ای با عنوان Nova descripto Hispaniae، بر چهار ورق، هم حکاکی و هم چاپ کرد (لندن، 934/ 1555)، و Britannia insula … nova descriptio را بچاپ رسانید (لندن، 934/ 1555)؛ نسخه های منحصر به فرد هر دو اکنون در کتابخانهی ملی پاریس است. او همچنین prognostication of Right Good Effect، اثر لنرد دیگز، را در 934 و ویرایش دومی از آن را در 935 چاپ کرد، و احتمالاً مسئولیت طراحی نشانه های منطقة البروج در صفحهی عنوان بر عهدهی او بود؛ Boke Named Tectionicon اثر دیگز را نیز او انتشار داد (941). بعلاوه، اسطرلابهای متعددی ترسیم و حکّاکی کرد: یکی با نشانهای خانوادگی دیوکِ نورثمبرلند، سِر جان چیک، و ادورد چهارم، به تاریخ 931 (که اکنون در «رصدخانهی سلطنتی بلژیک»، بروکسل، محفوظ است)، دو تا در حدود سال 934 («موزهی ملی دریایی»، گرینیچ، و «موزهی تاریخ علم»، فلورانس)، و یکی دیگر برای ملکه ایلیزبث [الیزابت] («موزهی تاریخ علم»، آکسفرد).
مهمترین اثر جمینس عبارت بود از رشته تصویرهای زیبای کالبدشناختیِ حک شده بر مس، که بیشترشان از کتاب Fabrica («کالبد») اثر وزالیوس و چندتائی از کتاب Epitome («خلاصهی ») او به عاریت گرفته شده بودند. هنری سوم، همان دم که مجموعه ای از این حکّاکیها در 933 به او تقدیم شد، جمینس را واداشت که آنها را به صورت کتابی منتشر کند. این کتاب در سال بعد، با عنوان compendiosa totius anatomie delinatio، در لندن انتشار یافت، و ناشر آن ج. هرفرد بود و نه خود جمینس، که ظاهراً هنوز چاپخانه اش را تأسیس نکرده بود. تصویرها با متن لاتینی Epitome وزایوس، که در فصل پایانیش در نتیجهی ایجاز کلام اندکی نقص داشت، و با متن لاتینی توصیفها (فهرستهای راهنما)ی وزالیوس از تصویرها، همراه بودند. محتمل به نظر میرسد که منظور از این نخستین عاریت گیری متون و تصویرهای مهم وزالیوس، به صورت یک رساله، همنوا کردن سخنرانیهای کالبدشناختی ای بود که در انجمن متحد تازه تأسیس (919) سلمانی- جرّاحان لندن ایراد شده بودند.
اگرچه کتاب جمینس کالبدشناسی وزالیوسی را به انگلستان معرفی کرد اما به نظر میرسد که سطح آن از حدّ فهم جرّاحان بسیار بالاتر بوده باشد، زیرا که جرّاحان به جای کسب تعلیمات دانشگاهی آموزش صنفی میدیدند و بنابراین قادر به درک متن لاتینی نبودند. در نتیجهی فروشی احتمالاً یأس آور، compendious Anatomy («کالبدشناسی مختصر»)، همراه با «رساله» ای انگلیسی که جای متن لاتینی Epitome را گرفته بود و با توضیحات وزالیوس از تصویرها که به انگلیسی ترجمه شده بودند، باردیگر در سال 932 انتشار یافت («توسط نیکولَس هیل در لندن ... برای تامس جمینس چاپ شد»). ترجمه ها و متن جدید کار تامس یودل بود، و متن جدید اساساً همان متنی بود که تامس ویکری در کتاب Anatomie of Mand Bodie («کالبدشناسی بدن آدمی»، 1548) از آن استفاده کرده بود؛ کتاب اخیر تألیفی بود مربوط به قرن چهاردهم که عمدتاً نمایشگر کالبدشناسی جرّاحی اَنری موندویلی بود، که امروزه از طریق وجود یک نسخهی دستنویس مربوط به اواخر قرن پانزدهم (نسخهی خطی ولکم، به شمارهی 564) شناخته میشود. یودل بخشهائی از کتاب جالینوسی لودوویکوس واسایوس به نام In anatomen corporis humani tabula quatuor (1540) و چند قطعه از گی دو/ شولیاک را بدان افزود. بنابراین، نتیجهی کار در اصل یک متن کالبدشناختی قرون وسطایی بود که عملاً با تصویرهایی ضمیمهی وزالیوسی و توضیحات وزالیوسی آن منافات داشت؛ به رغم سطح تقریباً پایین تحقیقات کالبدشناختی در انگلستان آن زمان، از این کتاب برای آموزش کالبدشناسی نمی شد بهرهی چندانی گرفت. شاید بیشتر به دلیل تصویرهای تماشایی وزالیوسی و نه به دلیل متن، به نظر میرسد که در 938 تقاضای چاپ دیگری از Compendious Anatomy شده بود باشد، و این بار کمکی بسیار اندک از ریچارد ایدنِ ناشر («در لندن در صومعهی راهیان سیاه جامهی دومینیکی به وسیلهی تامس جمینس، در سال سعد، 938/1559، چاپ شد»).
به رغم ارزش قابل تردید متن، تصویرهای عاریتی به جمینس تأثیر قابل توجهی داشتند و به نوبهی خود برای کتابهایByrth of Mankynde («تولد انسان»)، نوشتهی رنلد (لندن، 1545، و چند چاپ بعدی)، Government of Health («حکومت تندرستی»)، نوشتهی ویلیام بالین (لندن، 1558، 1559)، profitable Treaties of the Anatomie of Mans Body («رساله های مفید دربارهی کالبدشناسی بدن آدمی»)، نوشتهی ویکری (لندن، 1577)، و Histoire of Man Sucked from the Sappe of the Most Approved Anathomistes («تاریخ انسان، فراهم شده از شیرهی جان تأیید شده ترین کالبدشناسان»)، نوشتهی بَنستر (لندن، 1579) به عاریت گرفته شدند. در 939 یا اندکی پس از آن لوحه های جمینس در دسترس چاپخانه دار پاریسی آندره وکسل قرار گرفتند و، با کمک ژاک گرِونَ ناشر، همراه با متون لاتینی و فرانسوی که از نخستین چاپ 924 جمینس اقتباس شده بودند از نو بچاپ رسیدند (943، 944، 947). این چاپهای پاریسی به نوبهی خود در اواخر نیمهی دوم قرن هفهدهم م به چاپهای دیگری در فرانسه، آلمان، و هلند انجامیدند.
جدا از این فعالیتها، اطلاع چندانی از زندگی جمینس در دست نیست. در طی سلطنت هنری هشتم او به عنوان جرّاح سلطنتی دستمزد دریافت میکرد، هرچند هیچ نشانه ای وجود ندارد که او هرگز آموزش لازم را دیده باشد، جز شاید در مورد مهارتهای فنی و آنچه ممکن است از اقتباس تصاویر و متون وزالیوس دربارهی کالبدشناسی فراگرفته باشد. در حقیقت، وی در 934 به جرم مبادرت به پزشکی بدون مجوّز از طرف «کالج پزشکان لندن» جریمه شد و به جای پرداخت جریمه اش چاپ 200 نسخه آگهی علیه شیادی در پزشکی را برای کالج برعهده گرفت. امروزه هیچ اطلاعی از وجود نسخه ای از این آگاهی در دست نیست. به نظر میرسد که فعالیتهای چاپی و حکّاکی جمینس، که در صومعهی راهبان سیاه جامهی دومینیکی صورت میگرفت، از نظر مالی موفّقیت آمیز بود، چنان که توزیع دارایی او بر طبق وصیّتنامهاش، به تاریخ اول خرداد 941، از این نکته حکایت میکند.
منبع مقاله :
گیلیپسی، چارلز کولستون؛ (1387)، زندگینامه علمی دانشوران، ترجمه: احمد آرام... [و دیگران]، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ نخست
جمینس- که نام مستعار او ممکن است حاکی از این باشد که وی برادر دوقلوی جسپر لمبریت بوده است- در حدود سال 919 به انگلستان مهاجرت کرد، و در آنجا به حرفه های حکّاکی، چاپ، و ابزارسازی پرداخت، که احتمالاً حرفهی اخیر را با دستیاری هامفری کول انجام داد. تصویر کالبدشناختی منحصر به فرد زنی که روی مس حکّاکی شده (حدود 919)، و اکنون در کتابخانهی پزشکی تاریخی ولکم (catalogue of printed Books) [فهرست کتابهای چاپ شده»]، یکم [لندن، 1962]، شمارهی 290) مضبوط است، احتمالاً کار جمینس بود، چنان که compendiosa totius anatomie delineatio (1545) نسخهی منحصر به فرد Morysse and Damashin Renewed and Encreased. Very profitable for Goldsmiths and Embroiderars (لندن، 1548)، که اکنون در موزهی ایالتی مونستر محفوظند، نیز از آثار او است. جمینس نقشه ای با عنوان Nova descripto Hispaniae، بر چهار ورق، هم حکاکی و هم چاپ کرد (لندن، 934/ 1555)، و Britannia insula … nova descriptio را بچاپ رسانید (لندن، 934/ 1555)؛ نسخه های منحصر به فرد هر دو اکنون در کتابخانهی ملی پاریس است. او همچنین prognostication of Right Good Effect، اثر لنرد دیگز، را در 934 و ویرایش دومی از آن را در 935 چاپ کرد، و احتمالاً مسئولیت طراحی نشانه های منطقة البروج در صفحهی عنوان بر عهدهی او بود؛ Boke Named Tectionicon اثر دیگز را نیز او انتشار داد (941). بعلاوه، اسطرلابهای متعددی ترسیم و حکّاکی کرد: یکی با نشانهای خانوادگی دیوکِ نورثمبرلند، سِر جان چیک، و ادورد چهارم، به تاریخ 931 (که اکنون در «رصدخانهی سلطنتی بلژیک»، بروکسل، محفوظ است)، دو تا در حدود سال 934 («موزهی ملی دریایی»، گرینیچ، و «موزهی تاریخ علم»، فلورانس)، و یکی دیگر برای ملکه ایلیزبث [الیزابت] («موزهی تاریخ علم»، آکسفرد).
مهمترین اثر جمینس عبارت بود از رشته تصویرهای زیبای کالبدشناختیِ حک شده بر مس، که بیشترشان از کتاب Fabrica («کالبد») اثر وزالیوس و چندتائی از کتاب Epitome («خلاصهی ») او به عاریت گرفته شده بودند. هنری سوم، همان دم که مجموعه ای از این حکّاکیها در 933 به او تقدیم شد، جمینس را واداشت که آنها را به صورت کتابی منتشر کند. این کتاب در سال بعد، با عنوان compendiosa totius anatomie delinatio، در لندن انتشار یافت، و ناشر آن ج. هرفرد بود و نه خود جمینس، که ظاهراً هنوز چاپخانه اش را تأسیس نکرده بود. تصویرها با متن لاتینی Epitome وزایوس، که در فصل پایانیش در نتیجهی ایجاز کلام اندکی نقص داشت، و با متن لاتینی توصیفها (فهرستهای راهنما)ی وزالیوس از تصویرها، همراه بودند. محتمل به نظر میرسد که منظور از این نخستین عاریت گیری متون و تصویرهای مهم وزالیوس، به صورت یک رساله، همنوا کردن سخنرانیهای کالبدشناختی ای بود که در انجمن متحد تازه تأسیس (919) سلمانی- جرّاحان لندن ایراد شده بودند.
اگرچه کتاب جمینس کالبدشناسی وزالیوسی را به انگلستان معرفی کرد اما به نظر میرسد که سطح آن از حدّ فهم جرّاحان بسیار بالاتر بوده باشد، زیرا که جرّاحان به جای کسب تعلیمات دانشگاهی آموزش صنفی میدیدند و بنابراین قادر به درک متن لاتینی نبودند. در نتیجهی فروشی احتمالاً یأس آور، compendious Anatomy («کالبدشناسی مختصر»)، همراه با «رساله» ای انگلیسی که جای متن لاتینی Epitome را گرفته بود و با توضیحات وزالیوس از تصویرها که به انگلیسی ترجمه شده بودند، باردیگر در سال 932 انتشار یافت («توسط نیکولَس هیل در لندن ... برای تامس جمینس چاپ شد»). ترجمه ها و متن جدید کار تامس یودل بود، و متن جدید اساساً همان متنی بود که تامس ویکری در کتاب Anatomie of Mand Bodie («کالبدشناسی بدن آدمی»، 1548) از آن استفاده کرده بود؛ کتاب اخیر تألیفی بود مربوط به قرن چهاردهم که عمدتاً نمایشگر کالبدشناسی جرّاحی اَنری موندویلی بود، که امروزه از طریق وجود یک نسخهی دستنویس مربوط به اواخر قرن پانزدهم (نسخهی خطی ولکم، به شمارهی 564) شناخته میشود. یودل بخشهائی از کتاب جالینوسی لودوویکوس واسایوس به نام In anatomen corporis humani tabula quatuor (1540) و چند قطعه از گی دو/ شولیاک را بدان افزود. بنابراین، نتیجهی کار در اصل یک متن کالبدشناختی قرون وسطایی بود که عملاً با تصویرهایی ضمیمهی وزالیوسی و توضیحات وزالیوسی آن منافات داشت؛ به رغم سطح تقریباً پایین تحقیقات کالبدشناختی در انگلستان آن زمان، از این کتاب برای آموزش کالبدشناسی نمی شد بهرهی چندانی گرفت. شاید بیشتر به دلیل تصویرهای تماشایی وزالیوسی و نه به دلیل متن، به نظر میرسد که در 938 تقاضای چاپ دیگری از Compendious Anatomy شده بود باشد، و این بار کمکی بسیار اندک از ریچارد ایدنِ ناشر («در لندن در صومعهی راهیان سیاه جامهی دومینیکی به وسیلهی تامس جمینس، در سال سعد، 938/1559، چاپ شد»).
به رغم ارزش قابل تردید متن، تصویرهای عاریتی به جمینس تأثیر قابل توجهی داشتند و به نوبهی خود برای کتابهایByrth of Mankynde («تولد انسان»)، نوشتهی رنلد (لندن، 1545، و چند چاپ بعدی)، Government of Health («حکومت تندرستی»)، نوشتهی ویلیام بالین (لندن، 1558، 1559)، profitable Treaties of the Anatomie of Mans Body («رساله های مفید دربارهی کالبدشناسی بدن آدمی»)، نوشتهی ویکری (لندن، 1577)، و Histoire of Man Sucked from the Sappe of the Most Approved Anathomistes («تاریخ انسان، فراهم شده از شیرهی جان تأیید شده ترین کالبدشناسان»)، نوشتهی بَنستر (لندن، 1579) به عاریت گرفته شدند. در 939 یا اندکی پس از آن لوحه های جمینس در دسترس چاپخانه دار پاریسی آندره وکسل قرار گرفتند و، با کمک ژاک گرِونَ ناشر، همراه با متون لاتینی و فرانسوی که از نخستین چاپ 924 جمینس اقتباس شده بودند از نو بچاپ رسیدند (943، 944، 947). این چاپهای پاریسی به نوبهی خود در اواخر نیمهی دوم قرن هفهدهم م به چاپهای دیگری در فرانسه، آلمان، و هلند انجامیدند.
جدا از این فعالیتها، اطلاع چندانی از زندگی جمینس در دست نیست. در طی سلطنت هنری هشتم او به عنوان جرّاح سلطنتی دستمزد دریافت میکرد، هرچند هیچ نشانه ای وجود ندارد که او هرگز آموزش لازم را دیده باشد، جز شاید در مورد مهارتهای فنی و آنچه ممکن است از اقتباس تصاویر و متون وزالیوس دربارهی کالبدشناسی فراگرفته باشد. در حقیقت، وی در 934 به جرم مبادرت به پزشکی بدون مجوّز از طرف «کالج پزشکان لندن» جریمه شد و به جای پرداخت جریمه اش چاپ 200 نسخه آگهی علیه شیادی در پزشکی را برای کالج برعهده گرفت. امروزه هیچ اطلاعی از وجود نسخه ای از این آگاهی در دست نیست. به نظر میرسد که فعالیتهای چاپی و حکّاکی جمینس، که در صومعهی راهبان سیاه جامهی دومینیکی صورت میگرفت، از نظر مالی موفّقیت آمیز بود، چنان که توزیع دارایی او بر طبق وصیّتنامهاش، به تاریخ اول خرداد 941، از این نکته حکایت میکند.
کتابشناسی
همهی آثار جمینس امروزه بسیار کمیابند. برای آگاهی از جزئیات فهرست آثار مربوط به کالبدشناسی، A Bio-bibliography of Vaselius، از هاروی کوشینگ (همدن، کنتیکت، 1962)، 121-130، 131-132، 135-136. چاپ سال 1553 کتاب Compendiosa totius anantomie denlineatio در چاپی عکسی انتشار یافته است (لندن، 1959)؛ مقدمهی کتاب به قلم د. اومالی حاوی کاملترین گزارش دربارهی جمینس و فعالیتهای او است. چاپی عکسی نیز از تصویرها وجود دارد (ژنو، 1964) که عنوان عجیب Andreas vesalius بر آن نهاده شده است. متأسفانه متن توضیحی ضمیمهی آن دارای سهوها و خطاهای بسیار است.منبع مقاله :
گیلیپسی، چارلز کولستون؛ (1387)، زندگینامه علمی دانشوران، ترجمه: احمد آرام... [و دیگران]، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ نخست
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}