نویسنده: ناصر فکوهی




 

واژه‌ی شمن (1) در خانواده‌ی زبان‌های ترک و مغول ریشه دارد و نخستین بار به شخصیت‌هایی اطلاق شد که به فرهنگ سیبری تعلق داشتند. منظور از شمن، فردی است که به اعتقاد اعضای گروه یا قبیله دارای قدرت‌های مافوق انسانی در ایجاد رابطه با «جهان دیگر» و ارواح درگذشتگان است و شمنیسم مجموع رفتارها، مناسک و فرهنگی است که در حوزه‌ی مادی و غیرمادی، این شخصیت را همراهی می‌کنند.
بر اساس مطالعات میدانی مردم نگارانه در قرن بیستم، شمنیسم، همچون توتمیسم پدیده ای جهان شمول به نظر می‌رسد که در فرهنگ‌هایی بسیار متفاوت و کاملاً بی ارتباط با یکدیگر وجود داشته و امروز نیز اشکال جدید آن در بسیاری از فرهنگ‌ها، از جمله فرهنگ کشورهای توسعه یافته، مشاهده می‌شود.
شخصیت شمن، عموماً در جماعت خود احترام خاصی دارد که به صورت اهدای هدایا و یا خدمات گوناگون از سوی افراد جماعت بروز می‌کند.
شمن‌ها عموماً زندگی ساده ای دارند، ریاضت می‌کشند و به دور از جماعت زندگی می‌کنند، اما گاه ممکن است شمن در کنار مردم عادی زندگی کند و حتی همچون آن‌ها به کار تولیدی مثلاً کشاورزی مشغول باشد.
شخصیت شمن، هرچند با مردم عادی تفاوت دارد و این تمایز را می‌توان در نحوه‌ی زندگی، پوشش و گاه در حرکات و رفتارهای به ظاهر عادی او دید، برخلاف شخصیت «جادوگر» نه صاحب قدرت «شخصی» برای تغییر چیزها و فرایندهای زندگی، صاحب قدرت در برقراری یک «ارتباط» پنداشته می‌شود: ارتباط میان جهان «زندگان» و جهان «نیاکان». مردمی که به شمن‌ها رجوع می‌کنند، در پی ایجاد ارتباط با نیاکان و درگذشتگان خود هستند تا به کمک آن‌ها بر مشکلاتشان غلبه کنند و یا از آینده مطلع شوند. به همین دلیل مهم ترین رسالت و فضیلت شمن در قابلیت برقراری این ارتباط یا تبدیل خود به یک «رسانه» خلاصه می‌شود.
شمن برای آن که «کالبد» خود را آماده‌ی برقراری این «رابطه» کند، دست به اعمالی می‌زند که به «اعمال شمنی» معروف اند. برخی از مهم ترین و رایج ترین آن‌ها عبارت اند از: عزلت و جدایی شمن از مردم و گوشه نشینی او برای مدتی کمابیش طولانی، روزه گرفتن و ریاضت کشی و قرار دادن کالبد خود در شرایط دشوار فیزیکی، عبادت و خواندن دعا و سرودهای خاص پیش از شروع به کار و ... . اما این ارتباط عموماً در «خلسه» یا در حالت از خودبی خود شدن صورت می‌گیرد. شمن با حضور کسانی که مایل به ایجاد رابطه هستند و نیز انجام عملیات خاصی چون استفاده از مواد توهم زا، رقص، سرودخوانی، حرکات خاص و غیره، در وضعیت بدنی خاص قرار می‌گیرد و به روح یا ارواح مورد نظر «امکان می‌دهد» در کالبد او «دخول» کنند و آن را در دست گیرند. روح از طریق کالبد شمن، که دیگر در اختیار صاحبش نیست، با کسانی که تمایل به ارتباط با او دارند وارد رابطه می‌شود. این رابطه ممکن است صرفاً شامل انجام حرکاتی خاص به وسیله‌ی کالبد شمن باشد که باید آن‌ها را تفسیر کرد. رابطه می‌تواند از طریق زبان و گفتار برقرار شود، یعنی روح مورد نظر ظاهراً با زمان شمن سخن بگوید و به پرسش‌های حاضران پاسخ دهد، و یا از روش‌های دیگر ارتباطی مثل حروف الفبایی و غیره برای رساندن پیام استفاده کند. به هر رو، پس از برقراری ارتباط، که گاه ممکن است موفقیت آمیز نباشد و متقاضیان نتوانند با روح رابطه ایجاد کنند و یا پاسخ مناسبی بیابند، شمن از حالت «خلسه» خارج می‌شود، روح از بدن او «بیرون می‌رود» و او در حالتی پساخلسه ای به خواب می‌رود یا بی هوش می‌شود. باور عمومی این است که شمن برای برقراری ارتباط انرژی فراوانی صرف می‌کند، بنابراین پس از آن بسیار خسته و فرسوده می‌شود.
همان گونه که گفتیم، شمن قاعدتاً صاحب قدرت شخصی تصور نمی شود، اما ممکن است در برخی جوامع شخصیت او با شخصیت جادوگر یکی شود و او علاوه بر ایجاد ارتباط، قدرت شفابخشی یا تأثیرگذاری بر واقعیت‌های بیرونی را نیز بیابد.
شمنیسم در برخی از نقاط جهان گستره‌ی بیش تری داشته است، از جمله شمال آسیا (به ویژه مغولستان و سیبری)، در میان سرخپوستان امریکا و در آفریقا. در برخی از مناطق نیز شمنیسم خاصی رواج دارد همچون شمنیسم نوشتاری در چین، که در آن شمن‌ها اعمال خود را از طریق خواندن و نوشتن دعاها و نوشته‌های خاص انجام می‌دهند. شمن‌ها در بعضی از جوامع، از جمله چین، نفوذ بسیاری دارند و به همین دلیل دولت‌ها تلاش کرده اند بر آن‌ها مسلط شوند.
شمنیسم از جمله فعالیت‌هایی است که در عرصه‌ی اعتقادات از جوامع موسوم به «ابتدایی» تا «پیشرفته ترین» جوامع وجود دارد. شمن‌های جدید در جوامع توسعه یافته، برخلاف شمن‌های جوامع «ابتدایی»، اغلب افرادی سودجو هستند که از موقعیتشان برای کسب منافع مادی بهره می‌برند و در مقابل خدمات خود دستمزدهای سنگین طلب می‌کنند. آن چه عموماً در جوامع کنونی به «احضار ارواح» معروف است، نوعی شمنیسم جدید است که در اغلب موارد رنگ و بویی از تقلب و شارلاتانیسم دارد. از تفاوت‌های عمده ی شمنیسم جدید با شمنیسم کلاسیک در کوتاه بودن فرایند آماده ساختن کالبد برای ورود «روح» به آن است. به هر رو اعتقاد به وجود جهان دیگر و تداوم ارواح درگذشتگان در آن، اعتقاد به قدرت ارواح درگذشتگان در پیشگویی آینده و تأثیرگذاری بر واقعیت‌های زندگی و باور به امکان برقراری رابطه با آن‌ها و پرسش یا خواهشی از آن‌ها برای باور به شمنیسم، چه در شکل کلاسیک آن و چه در اشکال جدیدش، ضروری است.
پیوند رفتارهای شمنی با رفتارهای جادویی، شفاگری، قربانی، عبادت‌ها و دعاخوانی و حالات خلسه و از خود بی خود شدن، همچنین پیوند این رفتارها با اشکال خاصی از هنرها از جمله هنرهای نمایشی و اجرا و رقص و آواز از مواردی است که انسان شناسان را به مطالعه‌ی جنبه‌های مختلف این پدیده واداشته است. این مطالعات طی سال‌های اخیر از جنبه‌های کارکردی شمنیسم به سوی ابعاد نمادین، شناختی، نشانه شناختی شمنیسم و نیز جایگاه آن در کل نظام اجتماعی و رابطه اش با سایر نظام‌ها از جمله نظام خویشاوندی، سیاسی و اقتصادی سوق یافته اند.

پی‌نوشت‌:

1. shaman.

منبع مقاله :
فکوهی، ناصر؛ (1391)، مبانی انسان شناسی، تهران: نشر نی، چاپ اول