علوم و مقدمات لازمه برای تفسیر و طریقه آن
علوم و مقدمات لازمه برای تفسیر و طریقه آن
نويسنده:حسن بيگلري
منبع:مقاله البیان
منبع:مقاله البیان
تفسیر از مهمترین رشتههای علوم دینی است زیرا قرآن کریم کتابی است که از مقام شامخ ربوبیتبر قلب خاتم انبیا(صلی الله علیه و آله) نازل گردیده و سرچشمه علوم و فنون اسلامی است و کسی که بخواهد به مقام الوهیت معرفتحاصل کند ناگزیر استبه اندازه توانایی و استعداد خویش به کتابش آشنایی پیدا نماید و برای تفسیر و آشنا شدن بکلام پروردگار و درک احکام و دستورهای قرآن مجید و استفاده از آیات الهی که جهت آدمی بالاترین مرتبه کمال و منتهای سعادت است تحصیل علوم و مقدمات زیر ضروری میباشد :
1-آموختن صرف و نحو و معانی و بیان و بدیع (علم معانی عبارتست از خواص ترکیب کلام به مقتضای مقام برای افاده معانی منظوره - علم بیان عبارتست از ایراد معانی منظوره به طرق مختلفه در وضوح دلالتبرای افهام مخاطب - علم بدیع شناسایی زیبایی و حسن لفظی یا معنوی کلام است که مجموع این سه رشته را علم بلاغت نامند.)
2- اطلاع از لغات عرب.
3- دانستن ناسخ و منسوخ قرآن.
4- آشنایی با احوال و عقاید عرب در زمان پیغمبر خاتم (صلی الله علیه و آله)
5- آگاهی از سنت و طریقه رسول اکرم برای تفسیر مجملات و تاویل متشابهات قرآن
6- دانستن شان نزول آیات
تبصره - بعضی از آیات، ابتداء و برخی از پس از واقعه یا پرسشی نازل شده و زمان و مکان و سبب نزول بسیاری از آیات هم معین گردیده که شناسایی آنها برای تفسیر لازم است و درباره اسباب نزول آیات شریفه کتابها نوشته شده که از همه مهمتر لباب النقول سیوطی و اسباب النزول واحدی است.
تفسیر چنان که از عبدالله بن عباس رسیده بر چهار قسم است:
اول – آن که هر کس بایستی آن را بداند و هیچ کس در ندانستن آن معذور نیست و آن تفسیر آیات توحید و احکام است.
دوم - تفسیری که عرب آن را میداند و آن ظاهر کلمات و لغات قرآنی است.
سوم - تاویل متشابهات و توضیح مجملات است که منحصر به ارباب علم و صاحبان خرد میباشد.
چهارم - تفسیری که فقط منحصر استبه ذات مقدس پروردگار و آن امور عالم غیب است مانند برپا شدن قیامت و حشر و نشر خلایق و نظایر آن.
بهترین طریقه برای درک معانی قرآن کریم آن است که آیاتی به آیات دیگر تفسیرشود زیرا القرآن یفسر بعضه ببعض (برخی از آیات قرآن به بعض دیگر تفسیر میشود.) که این خود یکی از مزایای قرآن است.
مولی علی(علیه السلام) در نهج البلاغه فرموده:
ینطق بعضه ببعض و یشهد بعضه علی بعض (یک قسمت از قرآن از قسمت دیگر سخن میگوید و پارهای از آن گواه پاره دیگر است.)
روش پیامبر بزرگوار اسلام و ائمه هدی(علیهم السلام) که معلمان واقعی قرآنند در تفسیر و تعلیم آیات الهی چنین بوده و به خود آیات قرآن استشهاد میفرمودند بنابراین در تفسیر آیات قرآن شریف همین رویه باید پیروی شود و در مواردی که تفسیر بعضی آیات به بعض دیگر ممکن نباشد به سنتیعنی گفتار و کردار و طریقه خاتم انبیاء(صلی الله علیه و آله) که در حقیقتبیان قرآن است مراجعه گردد چه همان طور که قرآن بر پیغمبر اسلام، به وحی نازل شده سنت نیز مستند به وحی است و به طور کلی تفسیر قرآن و بیان معانی کلام پرودگار باید متکی به آثار و اخبار و احادیث صحیحه از رسول اکرم و ائمه طاهرین(علیهم السلام)باشد زیرا قرآن در خاندان آنان نازل گردیده است چنان که نبی مکرم(صلی الله علیه و آله) در این مورد میفرماید:
1- ان تفسیر القرآن لا یجوز الا بالاثر الصحیح و النص الصریح
(تفسیر قرآن جز به حدیث صحیح و نص واضح و صریح قرآن جایز نیست.)
2- من فسر القرآن برایه فاصاب الحق فقد اخطا
(هرکس قرآن را به رای خود تفسیر کند و قول او موافق حق هم باشد خطا کرده است.)
3- من فسر القران برایه فلیتبوء مقعده من النار
(کسی که قرآن را به رای خویش تفسیر کند آتش جهنم را جایگاه خود قرار داده است.)
حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) فرموده:
من فسر القرآن برایه ان اصاب لم یوجر و ان اخطا فهو ابعد من السماء
(هر که قرآن را به اندیشه خود تفسیر کند اگر موافق حق باشد اجر و پاداشی ندارد و چنان چه خطا کند از رحمتخداوند دورتر از دوری آسمان خواهد بود.)
در فصل ششم مقدمه تفسیر منهج الصادقین ذکر شده که بعضی از اصحاب در مورد تفسیر قرآن، به ظاهر احادیث نامبرده نظر کرده و تفسیر تمام آیات را مشمول آنها دانستهاند لیکن صواب آن است که این احادیث مخصوص آیات مجمل و متشابه است نه مطلق آیات و دلیل آن مدح حق تعالی از جمعی است که استنباط معنی از قرآن کنند (الذین یستنبطونه منهم( و ذم گروهی که ترک تدبر و تفکر در آن را نمودهاند (افلا یتدبرون القرآن ام علی قلوب اقفالها)
اینک با توجه به مقدمه تفسیر مزبور چنان چه به آیات نامبرده و اخبار وارده در مورد منع تفسیر برای توجه شود چنین بر میآید که اخبار مذکوره مسلمین را بطور کلی از تفسیر کردن قرآن نهی نمیکند و نمیگوید لا تفسروا القرآن (تفسیر قرآن مکنید) بلکه میگوید قرآن را با رای و مرام خود تفسیر و توجیه منمائید و با عقاید باطله خویش سازش ندهید بنابراین راه پی بردن به معانی قرآن کریم برای ارباب فهم گشوده است و با تدبر و تفکر و مجاهدت در این راه، هرکس در خور توانائی و استعداد خویش از این دریای بیکران الهی بهرهمند خواهد شد چه،قرآن کتابی است قابل فهم که برای تربیتبشر نازل شده و برکات آن پایانناپذیر و حجتبر خلق است و برای اهل دقت و بحث و جولان فکر، میدان وسیعی است.
شرح حال انبیاء عظام،گوشهها و عصاره تاریخ قرنها، مواعظ و نصایح ترغیب به فضایل و ترهیب از رذایل، دعوت به تفکر در آفاق جهان و نفوس آدمیان، غور و بررسی در راز نهان کاینات و هر یک از این مباحثبه نوبه خود عرصه دیگری است که بشر را به تفکر و تعقل دعوت میکند تا مغز شیرین معانی از پوست عبارات در آورده شود.در دریای ژرف و پهناور قرآن، گوهر معانی بسیار و در این باغ بزرگ، گلهای زیبا و رنگارنگ برای چیدن بیشمار است که هیچ کس از آن تهی دستباز نمیگردد و خداوند بزرگ عصاره مدرکات قرون سلف و خلف را در آن ذخیره کرده و کسانی که گوش شنوا و عقل مفکر دارند از این خرمن بزرگ خوشهها خواهند چید .
1-آموختن صرف و نحو و معانی و بیان و بدیع (علم معانی عبارتست از خواص ترکیب کلام به مقتضای مقام برای افاده معانی منظوره - علم بیان عبارتست از ایراد معانی منظوره به طرق مختلفه در وضوح دلالتبرای افهام مخاطب - علم بدیع شناسایی زیبایی و حسن لفظی یا معنوی کلام است که مجموع این سه رشته را علم بلاغت نامند.)
2- اطلاع از لغات عرب.
3- دانستن ناسخ و منسوخ قرآن.
4- آشنایی با احوال و عقاید عرب در زمان پیغمبر خاتم (صلی الله علیه و آله)
5- آگاهی از سنت و طریقه رسول اکرم برای تفسیر مجملات و تاویل متشابهات قرآن
6- دانستن شان نزول آیات
تبصره - بعضی از آیات، ابتداء و برخی از پس از واقعه یا پرسشی نازل شده و زمان و مکان و سبب نزول بسیاری از آیات هم معین گردیده که شناسایی آنها برای تفسیر لازم است و درباره اسباب نزول آیات شریفه کتابها نوشته شده که از همه مهمتر لباب النقول سیوطی و اسباب النزول واحدی است.
تفسیر چنان که از عبدالله بن عباس رسیده بر چهار قسم است:
اول – آن که هر کس بایستی آن را بداند و هیچ کس در ندانستن آن معذور نیست و آن تفسیر آیات توحید و احکام است.
دوم - تفسیری که عرب آن را میداند و آن ظاهر کلمات و لغات قرآنی است.
سوم - تاویل متشابهات و توضیح مجملات است که منحصر به ارباب علم و صاحبان خرد میباشد.
چهارم - تفسیری که فقط منحصر استبه ذات مقدس پروردگار و آن امور عالم غیب است مانند برپا شدن قیامت و حشر و نشر خلایق و نظایر آن.
بهترین طریقه برای درک معانی قرآن کریم آن است که آیاتی به آیات دیگر تفسیرشود زیرا القرآن یفسر بعضه ببعض (برخی از آیات قرآن به بعض دیگر تفسیر میشود.) که این خود یکی از مزایای قرآن است.
مولی علی(علیه السلام) در نهج البلاغه فرموده:
ینطق بعضه ببعض و یشهد بعضه علی بعض (یک قسمت از قرآن از قسمت دیگر سخن میگوید و پارهای از آن گواه پاره دیگر است.)
روش پیامبر بزرگوار اسلام و ائمه هدی(علیهم السلام) که معلمان واقعی قرآنند در تفسیر و تعلیم آیات الهی چنین بوده و به خود آیات قرآن استشهاد میفرمودند بنابراین در تفسیر آیات قرآن شریف همین رویه باید پیروی شود و در مواردی که تفسیر بعضی آیات به بعض دیگر ممکن نباشد به سنتیعنی گفتار و کردار و طریقه خاتم انبیاء(صلی الله علیه و آله) که در حقیقتبیان قرآن است مراجعه گردد چه همان طور که قرآن بر پیغمبر اسلام، به وحی نازل شده سنت نیز مستند به وحی است و به طور کلی تفسیر قرآن و بیان معانی کلام پرودگار باید متکی به آثار و اخبار و احادیث صحیحه از رسول اکرم و ائمه طاهرین(علیهم السلام)باشد زیرا قرآن در خاندان آنان نازل گردیده است چنان که نبی مکرم(صلی الله علیه و آله) در این مورد میفرماید:
1- ان تفسیر القرآن لا یجوز الا بالاثر الصحیح و النص الصریح
(تفسیر قرآن جز به حدیث صحیح و نص واضح و صریح قرآن جایز نیست.)
2- من فسر القرآن برایه فاصاب الحق فقد اخطا
(هرکس قرآن را به رای خود تفسیر کند و قول او موافق حق هم باشد خطا کرده است.)
3- من فسر القران برایه فلیتبوء مقعده من النار
(کسی که قرآن را به رای خویش تفسیر کند آتش جهنم را جایگاه خود قرار داده است.)
حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) فرموده:
من فسر القرآن برایه ان اصاب لم یوجر و ان اخطا فهو ابعد من السماء
(هر که قرآن را به اندیشه خود تفسیر کند اگر موافق حق باشد اجر و پاداشی ندارد و چنان چه خطا کند از رحمتخداوند دورتر از دوری آسمان خواهد بود.)
در فصل ششم مقدمه تفسیر منهج الصادقین ذکر شده که بعضی از اصحاب در مورد تفسیر قرآن، به ظاهر احادیث نامبرده نظر کرده و تفسیر تمام آیات را مشمول آنها دانستهاند لیکن صواب آن است که این احادیث مخصوص آیات مجمل و متشابه است نه مطلق آیات و دلیل آن مدح حق تعالی از جمعی است که استنباط معنی از قرآن کنند (الذین یستنبطونه منهم( و ذم گروهی که ترک تدبر و تفکر در آن را نمودهاند (افلا یتدبرون القرآن ام علی قلوب اقفالها)
اینک با توجه به مقدمه تفسیر مزبور چنان چه به آیات نامبرده و اخبار وارده در مورد منع تفسیر برای توجه شود چنین بر میآید که اخبار مذکوره مسلمین را بطور کلی از تفسیر کردن قرآن نهی نمیکند و نمیگوید لا تفسروا القرآن (تفسیر قرآن مکنید) بلکه میگوید قرآن را با رای و مرام خود تفسیر و توجیه منمائید و با عقاید باطله خویش سازش ندهید بنابراین راه پی بردن به معانی قرآن کریم برای ارباب فهم گشوده است و با تدبر و تفکر و مجاهدت در این راه، هرکس در خور توانائی و استعداد خویش از این دریای بیکران الهی بهرهمند خواهد شد چه،قرآن کتابی است قابل فهم که برای تربیتبشر نازل شده و برکات آن پایانناپذیر و حجتبر خلق است و برای اهل دقت و بحث و جولان فکر، میدان وسیعی است.
شرح حال انبیاء عظام،گوشهها و عصاره تاریخ قرنها، مواعظ و نصایح ترغیب به فضایل و ترهیب از رذایل، دعوت به تفکر در آفاق جهان و نفوس آدمیان، غور و بررسی در راز نهان کاینات و هر یک از این مباحثبه نوبه خود عرصه دیگری است که بشر را به تفکر و تعقل دعوت میکند تا مغز شیرین معانی از پوست عبارات در آورده شود.در دریای ژرف و پهناور قرآن، گوهر معانی بسیار و در این باغ بزرگ، گلهای زیبا و رنگارنگ برای چیدن بیشمار است که هیچ کس از آن تهی دستباز نمیگردد و خداوند بزرگ عصاره مدرکات قرون سلف و خلف را در آن ذخیره کرده و کسانی که گوش شنوا و عقل مفکر دارند از این خرمن بزرگ خوشهها خواهند چید .
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}