ضرورت طرح مباحث مهدويت
نويسنده:محمد جواد كمار
منبع:www.aman.ir
كتاب [ضرورت طرح مباحث مهدويت] نخستين شماره از سلسه كتاب هاي همراه با عنوان [انتظار] است كه به تازگي بنياد فرهنگي حضرت مهدي موعود (عج) به قلم آقاي روح الله شاكري زواردهي انتشار داده است.

خلاصه اي از كتاب

مقدمه: قبل از پرداختن به هر کاري، آنچه اهميت دارد، معلوم شدن ضرورت آن کار است تا براي انسان انگيزه و نشاط ايجاد کند. مسأله مهدويت هم يکي از مسائل مهمي است که در ابتداي کار بايد ضرورت طرح آن براي همگان آشکار شود. سوالي که پيش مي آيد، اين است که با وجود گسترش دانش در جهان امروز چه نيازي به پرداختن به مباحث مهدويت احساس مي شود. آيا دانستن آن باعث پيشرفت در زندگي انسان مي شود يا اين که ندانستن آن تاثيري ندارد.
براي روشن شدن ضرورت طرح مباحث مهدويت به بررسي ابعاد و زواياي گوناگون آن مي پردازيم:

1. بعد اعتقادي

يکي از ابعاد مهم آن بعد اعتقادي است . در فرهنگ ديني( قرآن و روايات شيعه و سني) بحث معرفت و شناخت امام در رديف اصول اعتقادي شمرده شده است. اين بعد را بيشتر باز مي کنيم:
أ. شناخت امام راه معرفت خدا: نخستين و مهم ترين وظيفه هر کس شناخت خداوند است. از نظر روايات، راه معرفت خدا و اوصافش شناخت اولياي الاهي و امامان معصوم: است، چرا که اين افراد مظهر اسما و صفات الاهي اند. به عبارت روشن تر، شناخت امام طريق معرفت خدا است و معرفت خدا بدون شناخت کسي که از جانب او سمت راهنمايي بندگان را دارد، امکان پذير نيست.
ب. شناخت امام شرط اسلام واقعي: به اتفاق شيعه و سني، پيامبر اسلام فرموده است:
مَنْ مَاتَ لَا يَعْرِفُ إِمَامَهُ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّة [1]
بر اين اساس، شناخت امام شرط اسلام است و اگر کسي بدون شناخت امام بميرد، گويا از اسلام بي بهره بوده است؛ هر چند مناسک و اعمال اسلامي را انجام داده باشد.
ج. شرط قبولي اعمال پذيرش ولايت: امام صادق(ع) مي فرمايد:
لَا يَقْبَلُ اللَّهُ مِنَ الْعِبَادِ عَمَلًا إِلَّا بِمَعْرِفَتِنَا [2]
بر اين اساس، همه اعمال انسان در ظرف معرفت و آگاهي او به امام زمان4 ارزش مي يابد.
د. بايستگي شناخت ولي نعمت: امام واسطه فيض الهي است و نعمت ها به واسطه وجود او به عالم مي رسد. امام هم در تشريع و هم در جنبه تکوين واسطه است. بيمنه رزق الوري و بوجوده ثبتت الارض والسماء [3].
هـ . امامت سفارش پيامبر اکرم(ص): پيامبر خدا (ص) فرمود:
إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا أَبَدا [4]
روشن است که تمسک به قرآن بدون فهميدن محتواي آن معنا ندارد و تسمک به امامان معصوم: بدون معرفت و آگاهي به جايگاه رفيع و ويژگي هاي منحصر به فرد آنان ممکن نيست.

2. بعد اجتماعي

مسلمان باور قطعي دارد که يگانه نظام اجتماعي عادلانه که به تمام خواست هاي مشروع بشري پاسخ داده و منصفانه ترين قوانين را براي انسان ها آماده کرده، نظام حکومتي اسلام و قانون الاهي قرآن است و زيباترين آن در عصر ظهور حضرت مهدي4 تحقق خواهد يافت و اين يعني اميد، نشاط و زندگي.

3. بعد سياسي

بشر امروزي، با تجربۀ گذشته ، عطش طرح و نگاه جديد به جهان هستي دارد و چيزي نمي تواند آن را سيراب کند، مگر طرح مدينه فاضله مهدوي. نظريه مهدويت، نظريه جهاني است نه منطقه اي و اين انديشه نو براي جهان و اداره آن برنامه و طرح بنيادين و کارساز دارد.
اگر مهدويت به خوبي تبيين شود ، حرکت هاي اصلاحي در سراسر جهان به بهترين شکل روح و حيات مي گيرد؛ چنان که انقلاب اسلامي ايران به صورت زمينه و بستر مناسب براي انقلاب بزرگ حضرت مهدي(عج) شکل گرفت.

4. بعد تاريخي

مهدويت که در جهت مسأله امامت و در امتداد نبوت و خاتميت است، درمرحله اي حساس از تاريخ آغاز شده و تا امروز ادامه يافته.
مسأله مهدويت در طول تاريخ مطرح بوده است. موعود باوري اسلامي يا مهدويت، نقش موثري در ايجاد جريانهاي ديني سياسي در تاريخ اسلام ايفا کرده است.

5. بعد فرهنگي

کار فرهنگي در عرصه مهدويت در چند محور ترسيم مي شود:
أ. تعيين راهبرد انتظار: راهبرد يعني هنر توزيع و به کارگيري همه افراد و امکانات موجود براي نيل به هدفي کلان. در طراحي راهبرد کلان براي مهدويت بايد به آينده نظر داشت و نقطه مطلوب و مفروضي را تعيين کرد و از طرح هر نوع برنامه منفعلانه در تدوين راهبرد پرهيز کرد.
ب. آسيب شناسي و لزوم مقابله با آن: اعتقاد به مهدويت کنار پيامدهاي مثبتي که دارد، براي عده اي ناخوشايند است. آنان که منافعاشان به خطر مي افتد ، به طور قطع ساکت نخواهند نشست.
در چنين وضعيتي مي توان با شناخت بموقع دشمن و آسيب ها، برنامه هاي آن ها را ناکام گذاشت .