نویسنده: دکتر رضا منصوری




 

علوم جدید به اندازه‌ای پیچیده شده‌اند که ارزیابی و برنامه‌ریزی آن برای خود به صورت یک علم درآمده است و مانند هر علم دیگر کمی شده است. وضعیت علمی هر کشور با پارامترهایی مشخص می‌شود که آنها را پارامترهای علم سنجی می‌نامند، (1) مانند تعداد محقق، تعداد نشریات، تعداد مقالات. رشد علمی هر کشور نیز از روی افزایش این گونه پارامترها سنجیده می‌شود. دو سولاپرایس در کتاب پراهمیت خود علم خُرد، علم کلان (2) در اوایل دهه‌ی 1960/1340 پارامترهای گوناگون علم سنجی را در دویست سال گذشته کشورهای صنعتی بررسی می‌کند و به این نتیجه می‌رسد که علوم در این کشورها رشدنمایی داشته است و هر 15 سال «دو برابر» شده است. این دو برابر شدن با سنجیدن پارامترهایی مانند تعداد دانش پیشگان و تعداد مقاله‌‌های منتشر شده و در مجلات ادواری معتبر به دست می‌آید. در مورد دانش پیشگان این بدان معناست که مثلاً 20 درصد آنها می‌تواند هر سه سال دو نفر مانند خود تربیت کند. (3) چون مقاطع عالی آموزش در کشور ما جدیداً راه اندازی شده است و آمار اعزامیان و نیز بازگشت آنها پیچیده است، به سختی می‌توان آهنگ افزایش تعداد دانش پیشگان را برآورد کرد. آمار 15 سال اخیر نشان می‌دهد که تعداد مدرسان دانشگاه‌‌های کشورمان، با وجود افت و خیزهای زیاد، عملاً ثابت بوده است. اما همان گونه که از نمودار مشهود است تعداد مقاله‌‌های پژوهشی از سال 1349 پس از یک دوره رشد سریع از سال 1357 به شدت سیر نزولی پیدا کرده است. (4) و(5) اما تعداد مقاله‌‌ها در دو سال اخیر رشد بسیار مناسبی دارد، که به هیچ وجه متناسب با آهنگ رشد تعداد دانشوران نیست. این رشد، که نامتناسب با هنجارهای بین المللی است، دو پرسش برمی انگیزاند: چرا این آهنگ رشد با آهنگ رشد تعداد دانشوران متناسب نیست؟ و علت این رشد چیست؟ پاسخ پرسش اول در این واقعیت نهفته است که قبل از شروع این رشد، در مقایسه با هنجارهای بین المللی کیفیت علوم ما (مانند تعداد مقالات و تعداد ارجاعات به آنها) حدود یک پنجم تعداد دانشوران ما بوده است. (6)
بنابراین بجاست، بدون افزایش تعداد دانشوران، تعداد مقالات حدود پنج برابر سال‌‌های گذشته بشود. پس 50 درصد رشد در سه سال 68 تا 71 خیلی دور از انتظار نیست. البته حفظ این آهنگ رشد به پارامترهای دیگر بستگی دارد که آن را در جواب پرسش دوم باید جستجو کرد.

نمودار 1. توزیع سالیانه‌ی کل مقالات ایرانی در طی سال‌‌های 1975-2002.
پاسخ پرسش دوم در آرامش نسبی بعد از جنگ تحمیلی در دانشگاه‌‌ها و مراکز تحقیقاتی، در سرمایه‌گذاری بیشتر برای تحقیق، و در راه اندازی دوره‌‌های دکتری نهفته است.
نمودار 1 به خوبی نشان می‌دهد که توجه به تحقیق چگونه مؤثر می‌افتد. البته، رشد سریع تعداد مقاله‌‌ها، که بسیار خوشایند است، نباید باعث غفلت از سرمایه‌گذاری بیشتر بشود. این روند رشد را بدون سرمایه‌گذاری بیشتر برای تحقیق قطعاً نمی‌توان برای مدت طولانی حفظ کرد. علاوه بر آن باید کوشید که پارامترهای دیگر علم سنجی نیز، همگام با این رشد، آهنگ رشد متناسبی پیدا کنند.
یک نکته نیز قابل توجه است که در همین دوران رشد علوم در سه سال گذشته، در عراق تعداد مقالات به شدت کاهش یافته است. تحلیل این تغییرات و نیز تعیین پارامترهای همبستگی مربوط به عوامل علم سنجی مختلف از جمله کارهای تحقیقاتی در سیاست گذاری علوم است که لازم است انجام شود.

پی‌نوشت‌ها:

1. رساله‌ی کارشناسی ارشد آقای زندوانی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران 1372، و رساله‌ی کارشناسی ارشد آقای ریاحی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران 1372.
2. D. J. de solla price, Little science, Big Science (N. Y. Columbia 1963).
3. Barry Barnes, About Science, (Basil Blackwell, 1989).
4. رساله‌ی کارشناسی ارشد آقای زندوانی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران 1372، و رساله‌ی کارشناسی ارشد آقای ریاحی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران 1372.
5. شاپور اعتماد، تحقیقات و علوم پایه، اخبار مرکز تحقیقات فیزیک نظری و ریاضیات 1371، سال اول، شماره‌ی سوم.
6. نگرشی بر وضعیت تحقیقات در ایران، فصلنامه‎ی سیاست علمی و پژوهشی، 1370، شماره‌ی 1، صفحه‌ی 15.

منبع مقاله :
فصلنامه‌ی علمی و پژوهشی، 1372، شماره‌ی 4، صفحه‌ی 12