نویسنده: دکتر رضا منصوری




 

«ناوی ناگار» یا «نیوی ناگار» مرحله‌ی نیروی دریایی هندوستان در بمبئی است؛ محله‌ای نظامی با خانه‌های سازمانی، ممتاز نسبت به بقیه‌ی محله‌های شهر. این ناحیه در بخش کُلابای بمبئی قرار دارد که بخش اعیان نشین و مرکز تجاری شهر است. در خیابان‌های همین بخش است که مغازه داران و دستفروشان در انتظار ایرانیان فخرفروش پسته فروش و بادام فروش و ساری خر هستند که جمعه به جمعه به بمبئی می‌آیند و برمی‌گردند. نیوی ناگار کنار ساحل قرار دارد. حد فاصل میان نیوی ناگار و دریا، انستیتو تاتا به وسعت چند ده هکتار واقع است. برای رسیدن به آن باید خیابان هومی بابا، خیابان اصلی نیوی ناگار را طی کرد. انتهای خیابان سمت چپ انستیتو تاتا و سمت راست مهمانسرای آن واقع است. چون منطقه نظامی است در سراسر خیابان بابا توقف و عسکبرداری ممنوع است.
نگهبانی انستیتو، در آستانه‌ی حیاطی وسیع و سرسبز، مرتب و منظم قرار دارد. از خیل بیکارانی که در مدخل همه‌ی مؤسسات تحقیقاتی ما در ایران پرسه می‌زنند خبری نیست. یک یا دو کارمندی هم که آنجا هستند مشغول کارند یا چنین وانمود می‌کنند. حال و هوای مدخل می‌گوید که سروکارمان با مرکزی است جدی، مرکز جهان اولی که فخر و ادعا و وِزوِز جهان سومی را خریدار نیست.
میزبان مشخص می‌شود، پرسشنامه‌ای کوتاه، پر و راه ورود، باز و حیاط سرسبز طی می‌شود. ساختمان عظیمی را با دو یال عمود بر هم در جلو خود می‌بینیم که در همان نظر اول عظیم‌‌‌تر از آن چیزی به نظر می‌آید که تصور می‌کردم. وارد ساختمان می‌شوم. دفتر اطلاعات مرتب است و کاری به کار فرد ندارد و رفت و آمدی جدی نظرم را جلب می‌کند. در طبقه‌ی دوم، بخش اختر فیزیک، میزبانم را می‌یابم که چند ساعت قبل از من از احمدآباد بازگشته است.
مجموعاً سلام و علیک و احوالپرسی و خوش آمدگویی و تهیه‌ی پرسشنامه برای تخصیص اتاقی در مهمانسرا پنج دقیقه طول نمی‌کشد. تعارفات و کار اداری تمام می‌شود و فیزیک شروع می‌شود؛ پس جای صحبت بیجا نیست. می‌بایستی تعریف کنم چه می‌کنم، از تحقیقاتم و مسائل مورد علاقه‌ام و از او بپرسم که چه می‌کند. چند نفر از افراد دیگر گروه نیز می‌آیند، لیکن این بار خوش‌و‌بش علمی بدون احوالپرسی تکرار می‌شود. تمام مدت، بخشی از ذهنم مشغول تصویری از دانشگاه‌ها و مراکز تحقیقاتی خودمان است که چقدر بی محتواست. اگر چندین روز را هم در یک مرکز تحقیقاتی بگذرانی شاید پنج دقیقه‌ی آن به مسائل پژوهشی پرداخته شود؛ بقیه حرف صد تا یک غاز و وزوز و پچ پچ است. در کمتر از 24 ساعتی که آنجا بودم جو علمی حاکم اجازه نمی‌داد سمینار ندهم و در دو سمینار دیگر که در همین مدت میهمان‌های دیگر گروه اختر فیزیک برگزار می‌کردند شرکت نکنم. چند ساعت اضافه را هم در کتابخانه گذراندم. کتابخانه تا ساعت 10 شب باز و تمام مخزن‌های کتاب و مجله و همین جور دستگاه کپی در اختیار استفاده کننده است.
ساعت نه شب که از میهمانسرا به انستیتو می‌رفتم، در راه چاکرابورتی، اختر فیزیکدان مشهور را دیدم. بسیار جوان است. در مورد کار اختر پراسانا و آبراموویتز از او پرسیدم و نکات مبهمی از آن برایم حل شد. به کتابخانه که رسیدم بغض گلویم را گرفته بود چرا ما این جو علمی را نداریم. در پانزده دقیقه قدم زدن در راه کتابخانه مشکلی علمی حل می‌شود. خوش و بش علمی جزئی از زندگی روزمره است. چند صد محققی که آنجا هستند هر کدام مرجعی هستند در زمینه‌ای. آن هم در کشوری، در شهری که فقر بیداد می‌کند.
دیدن موجوداتی که در هر گوشه‌ی شهر می‌لولند و خدا می‌داند چگونه شکمشان سیر می‌شود، چگونه استحمام می‌کنند، چگونه می‌زیند، آن چنان تأثرانگیز است که هر کسی تاب دیدن آن را ندارد. چگونه پژوهشگران انستیتو تاتا بدان خو گرفته‌اند. آن طرف دیوار انستیتو تاتا حلبی آباد (نه حلبی آباد وطنی که در مقابل نوع هندی آن منزل‌های فاخری به حساب می‌آید) شروع می‌شود و از انتهای آن خبری نیست. چگونه است که هندیان توانسته‌اند آن چنان در علوم پیشرفت کنند که مثلاً دقیق‌ترین ترازوی پیچشی برای آزمون اصل هم ارزی نسبیت عام را در اینجا بسازند، و چگونه نتوانسته‌اند فقر مفرط را نابود کنند، فقری که در توصیف نمی‌گنجد.
کتابخانه مجالی می‌دهد تا تاریخچه‌ی انستیتو تاتا را مطالعه کنم: تأسیس سال 1945/1324 سال اتمام جنگ جهانی دوم، توسط سر دورابجی تاتاتر است. هومی جهانگیر بابا فیزیکدان مشهور هندی در سال 1940 در سن 29 سالگی پس از 13 سال تحصیل و تحقیق در انگلستان، به کشورش بازمی‌گردد. بازنگشتنش به کمبریج معلول علت‌هایی است خارج از قدرت وی. در این سال در انستیتوی علوم هند (IIS) در بانگلور شروع به کار می‌کند. سر دورابجی تاتاتر است تجهیزات لازم برای پژوهش در زمینه‌ی پرتو کیهانی در اختیار وی می‌گذارد. وی در جایی نوشته است:
«ایجاد یک جو علمی روشنفکرانه، نظیر آنچه در پاریس و کمبریج می‌بینم، تأثیر شگرفی بر رشد و توسعه‌ی علوم در هند خواهد گذاشت. این وظیفه‌ی افرادی مثل ماست که در وطن خودمان بمانیم و مکتب‌های ممتاز بسازیم برای پژوهش از آن نوعی که کشورهای دیگر دارند و خوشا به حالشان. »
در سال‌های 44-1943، بابا به این فکر می‌افتد که فیزیک هسته‌ای تنها یک زمینه‌ی تحقیقاتی غریب نیست، بلکه زمینه‌ای است که می‌تواند منجر به استفاده‌ی مهار شده از انرژی هسته‌ای بشود و انرژی لازم برای رشد ملت را به دست بدهد. با این زمینه‌ی فکری است که بابا در 9 اوت 1943 نامه‌ای به جهانگیر تاتا (1) می‌نویسد. بعضی از مضامین این نامه:
عدم حمایت مالی باعث شده است:
1. آنهایی که راه علم را پیش گرفته‌اند مجهز به تجهیزات لازم برای تحقیقات نباشند.
2. بار سنگین آموزش و کار اداری زیاد مهلت تحقیق به محققان نمی‌دهد.
3. شرایط فقیرانه‌ی کار و آینده‌ی بد اقتصادی اهل علم باعث شده است که بسیاری از افراد قابل به شغل‌های اداری و تجاری روی آورند.
بابا در همین نامه به تاتا می‌نویسد اگر علم بخواهد در هندوستان رشد بکند لازم است بیشتر از این علوم ناب و بنیادی حمایت بشود؛ علومی که هیچ نتیجه و بازده اقتصادی آنی ندارند.
جهانگیر تاتا می‌نویسد:
«در جوانی که مانند هزاران نفر دیگر خواب هندوستانی آزاد، صنعتی و مدرن را می‌دیدم، زندگی و جدال بیش از پنجاه ساله‌ی رهبرانی مانند دادابای نائوروجی، ماهاتما گاندی، جواهر لعل نهرو، والابهای پاتل و دیگران مرا متقاعد کرده بود که دیری نخواهد پایید که آزادی سیاسی هند فراخواهد رسید و زمان آن فرا رسیده است که کشور خودش را آماده کند تا سرنوشتش را خود به دست بگیرد. جاماست جی تاتا هشدار داده بود که آزادی سیاسی بدون قدرت اقتصادی برای حمایت از آن، و در صورت لزوم دفاع از آن، سرابی بیش نیست، و قدرت اقتصادی باید مبتنی بر علم و آموزش فنی و صنعت باشد. خود او پایه‌گذار این هر سه بود و بانی تأسیس انستیتوی علوم هند در بانگلور ... هنگامی که به اوضاع نگران کننده‌ی سال‌های دهه‌ی سی میلادی می‌نگریستم، با مسائل اجتناب ناپذیرش و نیز خطراتی که در پیش داشت، مطمئن بودم که تنها افراد نخبه، درخشان و متعهد می‌توانند سرنوشتی متعالی را برای کشور رقم بزنند. مطمئن بودم اگر قرار باشد هند آهنگ لازم را برای رشد متناسب با رفاه مردم میلیونیش داشته باشد، باید به آخرین پیشرفت‌های علوم و فناوری دست یابد، پیشرفت‌هایی که تا حد زیادی بقیه‌ی دنیا را متحول کرده است.
ظهور هومی بابا در صحنه در سال 1943 با استعدادی فراوان برای علوم و نگرشی پیامبرانه به اهمیت و استعداد انرژی هسته‌ای برای صنایع گویی قسمت بود، و از پیش تعیین شده ... او خیلی زود دریافت که لازم است مرکزی برای تحقیقات علوم پایه در بالاترین سطح تأسیس شود تا بتوان استعدادهای جوان را، به منظور آماده سازی هندوستان برای شروع عصر هسته‌ای، ... این بود که وقتی بابا برای من نوشت و برای تأسیس آنچه که بعداً انستیتوی تاتا برای پژوهش‌های بنیادی نام گرفت کمک خواست، احتیاج زیادی به متقاعد کردن من و نیز همکارانم در تاتاتراست نداشت. »
تاتا در جواب به بابا می‌نویسد:
«اگر شما با همکارانتان در جامعه‌ی علمی پیشنهاد مشخصی دارید، ارائه دهید. می‌توانید امیدوار باشید که سر دورابجی تاتاتراست و شاید حتی سرراتان تاتاتراست به شما پاسخ مثبت بدهند. هرچه باشد پیشبرد علم یکی از اهدافی است که این تراست‌ها بر مبنای آن تأسیس شده‌اند. »
بابا که تشویق شده بود نامه‌ای به رئیس سر دورابجی تاتاتراست می‌نویسد و پیشنهاد مشخص خود را برای تأسیس یک مرکز تحقیقاتی عنوان می‌کند. بابا در این نامه می‌نویسد:
«در چند دهه‌ی بعد، هنگامی که انرژی هسته‌ای با موفقیت برای تولید نیرو به کار گرفته شود، آنگاه هندوستان نباید برای جذب متخصصان، چشم به خارج داشته باشد، بلکه آنها دم دستش خواهند بود. »
این نامه 18 ماه قبل از اولین انفجار اتمی روی هیروشیما نوشته شده است.
در همین زمان حکومت بمبئی به بابا پیشنهاد پذیرش یک کرسی فیزیک در انستیتو سلطنتی علوم در بمبئی کرده بود. پس قرار شد پولی که حکومت برای تأسیس این کرسی و نیز تجهیزات آزمایشگاهی برای بابا در نظر گرفته بود مشترکاً با سرمایه‌ی تاتراست خرج تأسیس این انستیتو بشود. این بود که انستیتو تاتا برای پژوهش‌های بنیادی در ماه مه 1945 در بمبئی تأسیس شد.
از آن پس انستیتو تاتا به شدت رشد کرده است. کیفیت همواره نقش اصلی را داشته است. مهم‌ترین آزمایشگاه‌های انستیتو ابتدا در آلونک‌های نظامی برپا شدند. تلسکوپ رادیویی آنها در همین آلونک ساخته شد. نجوم رادیویی از همان ابتدا در انستتیو تاتا بسیار فعال بوده است. تحقیقات برای ساختن آنتن‌های نجومی آن چنان گسترش یافت که مهم‌ترین بخش صنایع الکترونیک هندوستان از آن منتزع شد. در همین انستیتو در سال 1954/1333 اولین کامپیوتر هندی ساخته شد. پژوهشگران انستیتو تاتا محاسبات خود را با همین کامپیوتر انجام می‌دادند.
اکنون انستیتو تاتا با سیصد محقق در زمینه‌های گوناگونی مانند فیزیک ذرات بنیادی، کیهان شناسی و نسبیت عام تجربی، نجوم رادیویی، ریاضی، ژنتیک و مخابرات فعال است، و از زبده‌ترین مراکز تحقیقاتی دنیا به شمار می‌رود. در انتخاب محقق و دانشجوی دکتری بسیار گزینشی عمل می‌کند. راه یافتن به آن برای هر هندی یک افتخار محسوب می‌شود.
مراکز تحقیقاتی در هند بسیارند. از جمله مراکز فعال دیگر، آزمایشگاه پژوهش‌های فیزیک (در احمدآباد) که رشته‌های وابسته مانند نجوم، اخترشناسی، ژئوفیزیک و اقیانوس شناسی در آن مرکز فعال است. اولین ماهواره‌ی هند در این مرکز ساخته شده است. تعجب آور اینجاست که کل بودجه‌ی پژوهشی این مرکز در سال 1991 برابر 400.000 روپیا یا 16.000 دلار بوده است. کم نیستند دستگاه‌هایی مانند دو دستگاه طیف سنج جرمی که در این مرکز ساخته شده است.
به نظر می‌رسد از یک طرف میان مراکز تحقیقاتی زبده‌ی هند و دانشگاه‌های متعارف آن و از طرف دیگر میان پژوهشگران و متخصصان عالی رتبه‌ی هند و توده‌ی مردم شکافی وجود دارد. از یک طرف به نظر می‌رسد حفظ کیفیت عالی در مراکزی مانند انستیتو تاتا باعث نشده است که این کیفیت به تعداد بی شمار دانشگاه‌های کشور تسری پیدا کند. بیشتر دانشگاه‌ها، در مقایسه با مراکز کیفی هند، سطح نازلی دارند. این زنگ خطر و عبرتی است برای برنامه‌ریزان علوم و فناوری در ایران. از طرف دیگر قشر عظیم انسان‌هایی که در فقر مطلق زندگی می‌کنند و هیچ ارتباطی با زندگی مدرن و صنعتی ندارند نشان می‌دهد که هنوز فرهنگ علوم و فناوری مدرن در جامعه‌ی هند رسوخ نکرده است. مشکلات فرهنگی پیچیده‌ای که چند زبانگی، و نیز زبان بیگانه‌ی انگلیسی به عنوان زبان علم و فناوری، یکی از آنهاست، مانع از آن شده است که جامعه متحول شود. به این ترتیب به نظر می‌رسد جامعه‌ی پژوهشگران و تکنوکرات‌های هند پذیرفته‌اند که باید با فقر بسازند، آن را نبینند و در جوار حلبی آبادها مهم‌ترین مراکز تحقیقاتی دنیا را بسازند. در ساختمان فعلی انستیتو تاتای امروز، که به سال 1960/1339 افتتاح شد، پژوهشگرانی تراز اول وجود دارد. دوراندیشی تاتا با حدی بوده است که بهترین معمار را انتخاب می‌کند و دستش را در طراحی بازمی‌گذارد و معماران هندی را در کنار آنها به کار می‌گیرد و هم از مقاطعه کاران هندی استفاده می‌کند. به این ترتیب می‌بینیم که سی سال پس از احداث، هنوز این مرکز مانند یک ساختمان کاملاً مدرن نقش خود را بازی می‌کند. واقعیتی که کمتر در ساختمان‌های مدرن هندوستان مشهود است.
می بینیم که تنها یک مرکز تحقیقاتی در پیشرفت علوم و فناوری چقدر می‌توان مؤثر باشد. اگر بابا این مرکز را در کشور دیگری به همین قصد می‌ساخت قطعاً ثمره‌ی بسیار کمتری می‌داشت. اما وی خوش شانس بود که جو کشورش پذیرای این‌اندیشه‌ی ایده‌آل گرایانه بود، صاحبان صنایع هند بینشی بسیار دوراندیشانه داشتند؛ وضعیتی که حتی بیست سال بعد از آن در هیچ یک از کشورهای جهان سوم وجود نداشت. به همین دلیل عبدالسلام مرکز بین المللی فیزیک نظری را با هدف گسترش علوم پایه در کشورهای جهان سوم در سال 1965/1344 در ایتالیا بنا نهاد.
به نظر می‌رسد کشورهای جهان سوم، و دانشمندان این کشورها، هنوز اهمیت تأسیس به جا و مدیریت مناسب این مراکز را درک نکرده‌اند. درست است که هند با تأسیس این مراکز موفق نشده است تمام مشکلات کشورش را حل کند؛ اما قطعاً قدمی بزرگ برداشته است. ما نیز باید بتوانیم این قدم بزرگ را برداریم، و در عین حال کل جامعه را مدنظر داشته باشیم. ایران، هند نیست. زمان هم زمان دیگری است. مدل هند هم برای ما راهگشا نیست. اما آنچه عبرت انگیز است خواست دانشمندان هندی، تمایل دولت، و تمایل صاحبان صنایع هند به حمایت است، بکوشیم این شرایط را در کشورمان فراهم کنیم.

پی‌نوشت‌ها:

1. هومی جهانگیربابا و خانواده‌ی تاتا هر دو از پارسیان بوده‌اند که از ایران به هندوستان کوچیده‌اند.

منبع مقاله :
فصلنامه‌ی سیاست علمی و پژوهشی، 1371، شماره‌ی 3، صفحه‌ی 170،