توقيع مبارك حضرت بقيه الله به جناب احمد بن اسحاق
توقيع مبارك حضرت بقيه الله به جناب احمد بن اسحاق
منبع:ماهنامه موعود
احمد بن اسحاق ميگويد: از جعفر بن علي نامهاي به دست من رسيد كه طيّ آن ادّعا كرده بود به تمام دين (حلال و حرام) و نيز كليّة علوم و آنچه كه مردم بدان نيازمندند، آگاهي دارد. پس از اينكه نامه را خواندم، عريضهاي به پيشگاه مقدّس حضرت امام عصر، روحي له الفداء، نگاشته، نامة جعفر را نيز در جوف آن قرار دادم. متعاقباً از ناحية مقدّسه جوابي بدين شرح واصل شد:
به نام خداوند بخشايندة مهربان
خداوند تو را پايدار بدارد. نامة تو و ضميمة آن (نامة جعفر) به من رسيد و از مضمون آنكه با اختلاف الفاظ و اشتباهات بسيار توأم بود، مطّلع شدم و اگر شما هم دقّت كرده بوديد به برخي از آنها آگاه ميشديد. حمد و ثنا مختصّ ذات پاك خداوند متعال، پروردگار جهانيان است كه براي او شريكي در احسان وي نسبت به ما و فضلش بر ما نيست. خداوند عزّ و جلّ، مقدّر و معيّن فرموده است كه حقّ به مرحلة نهايي و كمال خود برسد.
و خداوند اراده فرموده است كه باطل از بين برود. و او برآنچه بيان نمودم گواه است و آنچه كه تذكّر ميدهم در روز قيامت بر شما حجّت خواهد بود و از آنچه كه در آن اختلاف داشتيم سؤال خواهد كرد. خداوند، براي صاحب آن نامه (جعفر) هيچ گونه مقام و حقّي بر ما و شما و بر ديگر مخلوقات قرار نداده است و اطاعت او واجب نيست و من طيّ يك جمله مطلب را به نحو كافي و كامل بيان خواهم كرد. انشاءالله.
اي احمد بن اسحق! خداوند تو را از رحمت بينهايتش بهرهمند سازد. خداوند متعال خلايق را بيهوده نيافريده و آنان را مهمل نگذاشته است، بلكه آنان را به قدرت كاملة خويش آفريده و براي رسيدن به كمال واقعي، اسباب تكامل را به آنان مرحمت فرموده است؛ از جمله براي شنيدن حقايق، گوش و براي ديدن آيات الهي، چشم و براي درك حقايق و تميز باطل از حقّ، قلب و عقل عنايت فرمود و سپس سلسلة جليل انبياء(ع) را برانگيخت كه به نعمتهاي او در آخرت و الطاف وي در اين دنيا بشارت دهند و از عذاب او مردم را بترسانند و افراد جامعه را به اطاعت و فرمانبرداري از خداوند دستور دهند و از نافرماني و مخالفت وي بر حذر دارند و آنچه كه در شناخت خداوند و دين مقدّس اسلام مؤثّر است در اختيارشان قرار داده تا با عوامل جهل و ناداني مبارزه كنند. و از ديگر الطاف بزرگ الهي، فرو فرستادن قرآن كريم است كه تمام موجبات خوشبختي و سعادت و همة عوامل بدبختي و شقاوت را بيان ميدارد.
ديگر از ابزار كمال، فرو فرستادن ملائكه است در ميان مردم و كساني كه از طرف خداوند براي هدايت آنان مبعوث شدهاند، كه خود فضل الهي بر همة آنها (انبياء و مردم) است. همچنين از نشانههاي قدرت الهي آنكه دلايل و براهين منطقي و معجزاتي به وسيلة انبياء و پيامبران به منصّة ظهور رسيده است، از جمله براي برخي از آنان (حضرت ابراهيم(ع)) آتش را گلستان نمود و او را خليل خويش قرار داد. با ديگري سخن گفت و عصايش را اژدهايي مهيب نمود. پيامبر ديگري با اجازه خداوند، مردهها را زنده مينمود و بيماريها را شفا ميداد و به برخي ديگر از انبياء زبان حيوانات را آموخت و براي دستيابي به هر چيز، وسيلة مناسب در اختيار آنها قرار ميداد.
سپس حضرت محمد(ص) را به رسالت مبعوث فرمود و به وسيلة او نعمت را تمام و نبوّت و پيامبري را به او ختم نمود و وجود مقدّسش را براي همة جهانيان رحمت واسعة الهي قرار داد. آنچه كه ميبايد، با راستگويي و صداقت ظاهر نمود و علائم و آيات و نشانههاي قدرت خداوندي را آنگونه كه لازم بود، بيان داشت و در حالي كه تمام خوبيها كه در سعادت هر انساني مؤثّر است در وجود گراميش جمع بود، از اين جهان رحلت فرمود و پس از او [خداوند بزرگ] امر اسلام و مسلمين و خلافت و امامت را به برادر، پسر عمّ، وصيّ و وارث وي عليّ بن ابيطالب و پس از آن حضرت، به فرزندانش يكي پس از ديگري سپرد تا با تعليمات و راهنماييهاي ائمّة معصومين(ع) دين خود را زنده و نور خود را تمام كند. و در ميان فرزندان آن حضرت و برادران و پسرعموها و خويشان آنها تفاوتهاي روشن و آشكاري قرار داد تا امام از مأموم و حجّت خدا از غير او شناخته شوند.
آري، بدين طريق امام از مأموم و حجّت خدا از كسي كه بايد از وي متعابعت نمايد شناخته شدند. برخي از امتيازات و برجستگيها و ويژگيهاي ائمّه معصومين به قرار زير است:
1. مقام عصمت دارند.
2. جانشينان رسول اكرم(ص) از تمام عيوب [ظاهري و باطني] مبرّي و منزّهاند.
3. برگزيدگان خدا و رسول او از تمام پليديها بركنارند.
4. ذوات مقدّسة ائمّه(ع) از همة عوارض نفساني به دورند.
5. اوصياي رسول گرامي گنجينههاي علوم خداوند بزرگند.
6. حجّتهاي خداوند پس از خاتم انبياء(ص) بايد مركز حكمتهاي الهي باشند.
7. اوصياي دوازدهگانة پيامبر بزرگ بايد مركز اسرار الهي باشند.
8. اين ذوات مقدّسه به وسيلة دلايل و براهين و معجزات و كراماتي كه خداوند متعال در اختيارشان قرار داده است مؤيّد به تأييدات الهي هستند و اگر اين ويژگيها را نداشتند با ديگران مساوي بودند و حقّ برتري از آنان سلب ميشد.
با اين تفضيل و خصوصيات اوصياي رسول اكرم(ص) كه براي شما نقل كردم، اين پيرو باطل و دروغگو (جعفر و ادّعاي باطل او) بر خداوند افترا بسته است. اين شخص با اميد به چه چيزي ميخواهد اين ادّعاي عاري از حقيقت خود را ثابت كند.؟ آيا با اطّلاعاتي كه در احكام الهي دارد؟ به خدا قسم اين فرد آنقدر بياطّلاع است كه حلال و حرام را نميشناسد و ميان بد و خوب فرق نميگذارد. آيا به دانش خود تكيه دارد؟ او به قدري تهي دست است كه حقّ و باطل را نميشناسد، محكم و متشابه را نميداند و از احكام نماز، حتّي وقت آن آگاهي ندارد. آيا اين مدّعي فاقد صلاحيّت، به ورع و تقواي خويش تكيه ميكند؟ خداوند شاهد است كه نماز واجب خويش را براي اينكه شعبدهبازي ياد بگيرد ترك نموده است. حتماً از ظروف مشروب و آثار ديگري از گناهان او كه مشهور است، اطلاع داريد.
آيا اين شخص، براي اثبات مدّعاي خود، آيهاي از قرآن يا حجّتي دارد؟ اگر اين چنين است پس بيان كند و اگر دليل ديگري دارد، بياورد، چنان كه خداوند متعال در قرآن كريم فرموده است:
«به نام خداوند بخشنده مهربان. اين كتابي است نازل شده از سوي خداوند مقتدر حكيم. ما آسمانها و زمين و آنچه كه در بين آسمانها و زمين است، همه را جز به حقّ و مدّتي كه نام برده شده، نيافريديم و آنها كه كافر گشتند، از آنچه آنها را ترسانيدند، دوري گزينند. به آنها بگو به من نشان دهيد آنهايي را كه غير از خداي يگانه ميخوانند، چه چيز از زمين را آفريدهاند؟ مگر در خلقت آسمانها شركت داشتهاند؟ كتابي را كه پيش از اين [قرآن] آمده باشد و يا علامتي كه موجب يقين به اين معني باشد، اگر راستگو هستيد، بياوريد. كيست گمراهتر از كسي كه غير از خداي يگانه را ميخواند و تا روز قيامت دعايش مستجاب نميشود؟ و آن خدايان باطل، از اينكه آنها را ميخوانند غافلند. وقتي اين مردم برانگيخته شدند، همين خدايان دشمن آنها خواهند بود و عبادت آنها را انكار ميكنند.»
خداوند تو را توفيق دهد، آنچه برايت گفتم از اين ستمكار ظالم بپرس و او را آزمايش كن. از يكي از آيات قرآن و تفسير آن از وي سؤال نما و يا از نماز و شرايط آن از او بازپرس تا به معايب و كمبودهاي او پي ببري و حال او را بداني. و خداوند كفايت كننده است. خداوند حقّ را براي اهلش حفظ ميكند و آنها در جايگاهش قرار ميدهد.
خداوند متعال پس از حضرت امام حسن و امام حسين(ع) امامت را در دو برادر قرار نداده است. و آنگاه كه خداوند اجازه فرمايد كه ما سخن گوييم حقّ ظاهر خواهد شد و باطل از ميان خواهد رفت. البتّه توجّه ما به خداوند بزرگ و الطاف اوست و ذات مقدّسش بهترين وكيل براي ما است. و درود بر حضرت محمد و خاندان پاك و طاهر او باد.1
به نام خداوند بخشايندة مهربان
خداوند تو را پايدار بدارد. نامة تو و ضميمة آن (نامة جعفر) به من رسيد و از مضمون آنكه با اختلاف الفاظ و اشتباهات بسيار توأم بود، مطّلع شدم و اگر شما هم دقّت كرده بوديد به برخي از آنها آگاه ميشديد. حمد و ثنا مختصّ ذات پاك خداوند متعال، پروردگار جهانيان است كه براي او شريكي در احسان وي نسبت به ما و فضلش بر ما نيست. خداوند عزّ و جلّ، مقدّر و معيّن فرموده است كه حقّ به مرحلة نهايي و كمال خود برسد.
و خداوند اراده فرموده است كه باطل از بين برود. و او برآنچه بيان نمودم گواه است و آنچه كه تذكّر ميدهم در روز قيامت بر شما حجّت خواهد بود و از آنچه كه در آن اختلاف داشتيم سؤال خواهد كرد. خداوند، براي صاحب آن نامه (جعفر) هيچ گونه مقام و حقّي بر ما و شما و بر ديگر مخلوقات قرار نداده است و اطاعت او واجب نيست و من طيّ يك جمله مطلب را به نحو كافي و كامل بيان خواهم كرد. انشاءالله.
اي احمد بن اسحق! خداوند تو را از رحمت بينهايتش بهرهمند سازد. خداوند متعال خلايق را بيهوده نيافريده و آنان را مهمل نگذاشته است، بلكه آنان را به قدرت كاملة خويش آفريده و براي رسيدن به كمال واقعي، اسباب تكامل را به آنان مرحمت فرموده است؛ از جمله براي شنيدن حقايق، گوش و براي ديدن آيات الهي، چشم و براي درك حقايق و تميز باطل از حقّ، قلب و عقل عنايت فرمود و سپس سلسلة جليل انبياء(ع) را برانگيخت كه به نعمتهاي او در آخرت و الطاف وي در اين دنيا بشارت دهند و از عذاب او مردم را بترسانند و افراد جامعه را به اطاعت و فرمانبرداري از خداوند دستور دهند و از نافرماني و مخالفت وي بر حذر دارند و آنچه كه در شناخت خداوند و دين مقدّس اسلام مؤثّر است در اختيارشان قرار داده تا با عوامل جهل و ناداني مبارزه كنند. و از ديگر الطاف بزرگ الهي، فرو فرستادن قرآن كريم است كه تمام موجبات خوشبختي و سعادت و همة عوامل بدبختي و شقاوت را بيان ميدارد.
ديگر از ابزار كمال، فرو فرستادن ملائكه است در ميان مردم و كساني كه از طرف خداوند براي هدايت آنان مبعوث شدهاند، كه خود فضل الهي بر همة آنها (انبياء و مردم) است. همچنين از نشانههاي قدرت الهي آنكه دلايل و براهين منطقي و معجزاتي به وسيلة انبياء و پيامبران به منصّة ظهور رسيده است، از جمله براي برخي از آنان (حضرت ابراهيم(ع)) آتش را گلستان نمود و او را خليل خويش قرار داد. با ديگري سخن گفت و عصايش را اژدهايي مهيب نمود. پيامبر ديگري با اجازه خداوند، مردهها را زنده مينمود و بيماريها را شفا ميداد و به برخي ديگر از انبياء زبان حيوانات را آموخت و براي دستيابي به هر چيز، وسيلة مناسب در اختيار آنها قرار ميداد.
سپس حضرت محمد(ص) را به رسالت مبعوث فرمود و به وسيلة او نعمت را تمام و نبوّت و پيامبري را به او ختم نمود و وجود مقدّسش را براي همة جهانيان رحمت واسعة الهي قرار داد. آنچه كه ميبايد، با راستگويي و صداقت ظاهر نمود و علائم و آيات و نشانههاي قدرت خداوندي را آنگونه كه لازم بود، بيان داشت و در حالي كه تمام خوبيها كه در سعادت هر انساني مؤثّر است در وجود گراميش جمع بود، از اين جهان رحلت فرمود و پس از او [خداوند بزرگ] امر اسلام و مسلمين و خلافت و امامت را به برادر، پسر عمّ، وصيّ و وارث وي عليّ بن ابيطالب و پس از آن حضرت، به فرزندانش يكي پس از ديگري سپرد تا با تعليمات و راهنماييهاي ائمّة معصومين(ع) دين خود را زنده و نور خود را تمام كند. و در ميان فرزندان آن حضرت و برادران و پسرعموها و خويشان آنها تفاوتهاي روشن و آشكاري قرار داد تا امام از مأموم و حجّت خدا از غير او شناخته شوند.
آري، بدين طريق امام از مأموم و حجّت خدا از كسي كه بايد از وي متعابعت نمايد شناخته شدند. برخي از امتيازات و برجستگيها و ويژگيهاي ائمّه معصومين به قرار زير است:
1. مقام عصمت دارند.
2. جانشينان رسول اكرم(ص) از تمام عيوب [ظاهري و باطني] مبرّي و منزّهاند.
3. برگزيدگان خدا و رسول او از تمام پليديها بركنارند.
4. ذوات مقدّسة ائمّه(ع) از همة عوارض نفساني به دورند.
5. اوصياي رسول گرامي گنجينههاي علوم خداوند بزرگند.
6. حجّتهاي خداوند پس از خاتم انبياء(ص) بايد مركز حكمتهاي الهي باشند.
7. اوصياي دوازدهگانة پيامبر بزرگ بايد مركز اسرار الهي باشند.
8. اين ذوات مقدّسه به وسيلة دلايل و براهين و معجزات و كراماتي كه خداوند متعال در اختيارشان قرار داده است مؤيّد به تأييدات الهي هستند و اگر اين ويژگيها را نداشتند با ديگران مساوي بودند و حقّ برتري از آنان سلب ميشد.
با اين تفضيل و خصوصيات اوصياي رسول اكرم(ص) كه براي شما نقل كردم، اين پيرو باطل و دروغگو (جعفر و ادّعاي باطل او) بر خداوند افترا بسته است. اين شخص با اميد به چه چيزي ميخواهد اين ادّعاي عاري از حقيقت خود را ثابت كند.؟ آيا با اطّلاعاتي كه در احكام الهي دارد؟ به خدا قسم اين فرد آنقدر بياطّلاع است كه حلال و حرام را نميشناسد و ميان بد و خوب فرق نميگذارد. آيا به دانش خود تكيه دارد؟ او به قدري تهي دست است كه حقّ و باطل را نميشناسد، محكم و متشابه را نميداند و از احكام نماز، حتّي وقت آن آگاهي ندارد. آيا اين مدّعي فاقد صلاحيّت، به ورع و تقواي خويش تكيه ميكند؟ خداوند شاهد است كه نماز واجب خويش را براي اينكه شعبدهبازي ياد بگيرد ترك نموده است. حتماً از ظروف مشروب و آثار ديگري از گناهان او كه مشهور است، اطلاع داريد.
آيا اين شخص، براي اثبات مدّعاي خود، آيهاي از قرآن يا حجّتي دارد؟ اگر اين چنين است پس بيان كند و اگر دليل ديگري دارد، بياورد، چنان كه خداوند متعال در قرآن كريم فرموده است:
«به نام خداوند بخشنده مهربان. اين كتابي است نازل شده از سوي خداوند مقتدر حكيم. ما آسمانها و زمين و آنچه كه در بين آسمانها و زمين است، همه را جز به حقّ و مدّتي كه نام برده شده، نيافريديم و آنها كه كافر گشتند، از آنچه آنها را ترسانيدند، دوري گزينند. به آنها بگو به من نشان دهيد آنهايي را كه غير از خداي يگانه ميخوانند، چه چيز از زمين را آفريدهاند؟ مگر در خلقت آسمانها شركت داشتهاند؟ كتابي را كه پيش از اين [قرآن] آمده باشد و يا علامتي كه موجب يقين به اين معني باشد، اگر راستگو هستيد، بياوريد. كيست گمراهتر از كسي كه غير از خداي يگانه را ميخواند و تا روز قيامت دعايش مستجاب نميشود؟ و آن خدايان باطل، از اينكه آنها را ميخوانند غافلند. وقتي اين مردم برانگيخته شدند، همين خدايان دشمن آنها خواهند بود و عبادت آنها را انكار ميكنند.»
خداوند تو را توفيق دهد، آنچه برايت گفتم از اين ستمكار ظالم بپرس و او را آزمايش كن. از يكي از آيات قرآن و تفسير آن از وي سؤال نما و يا از نماز و شرايط آن از او بازپرس تا به معايب و كمبودهاي او پي ببري و حال او را بداني. و خداوند كفايت كننده است. خداوند حقّ را براي اهلش حفظ ميكند و آنها در جايگاهش قرار ميدهد.
خداوند متعال پس از حضرت امام حسن و امام حسين(ع) امامت را در دو برادر قرار نداده است. و آنگاه كه خداوند اجازه فرمايد كه ما سخن گوييم حقّ ظاهر خواهد شد و باطل از ميان خواهد رفت. البتّه توجّه ما به خداوند بزرگ و الطاف اوست و ذات مقدّسش بهترين وكيل براي ما است. و درود بر حضرت محمد و خاندان پاك و طاهر او باد.1
پينوشت:
1. شيخ طوسي، الغيبة، ص 174.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}