نویسنده: حجت الاسلام محمد فاکر میبدی
منبع: کتاب گفتمان مهدویت
 
 
 
 
 

وظیفه ی منتظران

اصلِ ظهور منجی، قطعی و تردیدناپذیر است، اما سؤال این است که چه باید کرد تا این حرکت، سرعت بگیرد؟ آیا به راستی راهی برای تعجیل وجود دارد؟ آیا ممکن است با زمینه سازی مناسب، به ظهور حضرت حجّت عجل الله تعالی فرجه الشریف شتاب بخشید؟ قرآن در این باره چه سخنی دارد؟ برای پاسخ گویی به این پرسش ها، نخست به تبیین و نقد دیدگاه ها پرداخته، سپس با نگاه قرآن آشنا می شویم:

دیدگاه نخست

ظهور حضرت حجّت عجل الله تعالی فرجه الشریف، همانند وقوع قیامت، به اراده ی خداوند است و انسان ها –خواه دوست آن حضرت باشند یا دشمن وی- نقشی در آن ندارند. باید منتظر بود تا با اراده ی الهی ظهور فرا رسد. دلیلِ طرف داران نظریه ی نخست، بعضی روایات است، از جمله روایت مفضّل از امام صادق علیه السلام که می فرماید: … لِأَنَّهُ هُوَ السَّاعةُ اَلَّتی قالَ اللهُ تعالی: (یَسأَلُونَکَ عِنَ السّاعََةِ أَیّانَ مُرساها قُل إِنَّما عِلمُها عِندَ رَبِّی لا یُجَلِّیها لِوَقتِها إِلاّ هُوَ)؛1و2 به درستی که آن، همان زمانی است که خداوند فرموده است: (درباره ی قیامت از تو سؤال می کنند، کی فرا می رسد؟ بگو: علمش فقط نزد پرودگار من است؛ و هیچ کس جز او (نمی تواند) وقت آن را آشکار سازد). برخی روایات، حتی بحث از حضرت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را ممنوع کرده، آن را گمراهی می دانند؛ چنان که امام عجل الله تعالی فرجه الشریف در ذیل آیه ی (… وَ ما یُدرِیکَ لَعَلَّ السّاعَةَ تَکُونُ قَرِیباً.)3 و (یَستَعجِلُ بِها الَّذِینَ لا یُؤمِنُونَ بِها وَ الَّذِینَ آمَنُوا مُشفِقُونَ مِنها وَ یَعلَمُونَ أَنَّها الحَقُّ أَلا إِنَّ الَّذِینَ یُمارُونَ فِی السّاعَةِ لَفِی ضَلال بَعِیدٍ).4 در معنای (یُمَارُونَ) فرمود: یَقُولُونَ مَتَی وُلِدَ؟ وَ مَن رَأی؟ وَ أَینَ یَکُونُ؟ وَ مَتی یَظَهرُ؟ وَ کُلُّ ذَلِکَ إِستِعجالاً لِأَمرِ اللهِ وَ شَکّاً فی قَضائِهِ وَ دُخُولاً فی قُدرَتِهِ؛5 می گویند کِی به دنیا آمد؟ و چه کسی دید؟ و کجاست؟ و کِی ظاهر می شود؟ و تمامی این ها عجله در کار خدا و شک در قضایش و دخول در قدرت او است. این دو روایت، ضمن آن تأویل آیات قیامت را ظهور حضرت حجّت عجل الله تعالی فرجه الشریف دانسته، شتاب در وقوع آن را نبودِ ایمان تلقی نموده است و بحث و سؤال درباره ی آن حضرت عجل الله تعالی فرجه الشریف، از جمله زمان ظهور را «مِراء»، «مُحاجّة»، شک در حکم الهی و دخالت در قدرت خدا می داند. در روایت دیگری تصریح شده که امر ظهور، قابل تعجیل نیست؛ چنان که در روایتی از امام صادق علیه السلام می-خوانیم: إِنَّ اللهَ لا یَعجَلُ لِعَجَلَةِ العِبادِ، إِنَّ لِهذَا الأَمرِ غایَةً یَنتَهی إِلَیها، فَلَو قَد بَلَغُوها لَم یَستَقدِمُوا ساعَةً وَ لَم یَستَأخِرُوا؛6 خداوند به دلیل تعجیل بندگان، شتاب نخواهد کرد. همانا برای این امر پایانی است که به آن منتهی می شود. چون آن پایان فرا رسد، لحظه ای پیش و تأخیری نخواهد افتاد. بنابراین دیدگاه، انسان جز انتظار تکوینی، هیچ نقشی ندارد و همانند کسی است که مسافری دارد، اما نمی داند کجاست، باید به حکم تکوین، چشم به راه او باشد تا از راه برسد، زیرا این امر به اراده و مشیّت مطلق الهی بوده و کسی نمی تواند اراده ی خدا را تغییر دهد و خواسته ای جداگانه داشته باشد؛ وجه تشبیه بهره بردن از حضرت –در زمان غیبت- به خورشیدِ در پس ابرها، می تواند مؤید این بینش باشد، چرا که بشر نمی تواند به سادگی ابرها را کنار زده، خورشید را نمایان سازد. این دیدگاه، با همه ی سمت و سوی توحیدی و معرفتی اش، توجیه عقلانی نداشته و دست کم با اراده، اختیار، تشریع، تکلیف و اذن در دعا، منافات دارد. از سوی دیگر، نکوهش استعجال و سؤال از حال آن حضرت عجل الله تعالی فرجه الشریف، اشاره به کسانی دارد که در وجود حضرت عجل الله تعالی فرجه الشریف تردید داشته، با پرسش های مکرر در صدد شبهه افکنی در اصل وجود امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف بوده اند، در حالی که روایات متعددی که در معرفی حضرت عجل الله تعالی فرجه الشریف وارد شده، هرگز نشانه ی «مراء» و «محاجه» نیست.

دیدگاه دوم

با توجه به حدیث: «إِمتَلَأَ الأَرضُ ظُلماً وَ جَوراً»7، باید در گسترش ظلم و جور گام برداشت، تا پیمانه پر شده و زمینه ی ظهور فراهم گردد. پیامبر صَلی الله عَلَیهِ و آلهِ و سَلَم درباره ی حضرت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف فرمود: المَهدیُّ مِن وُلدی تَکُونُ لَهُ غَیبَةٌ إِذا ظَهَرَ یَملَأُ الأَرضَ قِسطاً وَ عَدلاً کَما مُلِئَت جَوراً وَ ظُلماً؛8 مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از فرزندان من است که برای او زندگی نهانی خواهد بود. آن هنگام که ظهور نماید، زمین را از عدل و قسط آکنده کند؛ چنان که از جور و ظلم پر شده باشد. این روایت که به «امتلا» شهرت دارد، میان شیعه و سنّی متواتر است. امّا ادعای طرف داران این نظریه نمی تواند توجیه گر اشاعه ی ظلم، جور، فحشا، منکرات و گناه کاری باشد، چرا که با روح قرآن در تضاد کامل قرار دارد، به ویژه با آیات تشکیل حکومت اسلامی و اجرایِ حدود و احکام و آیات امر به معروف و نهی از منکر، تواصی، ارشاد و تبلیغ، ناسازگار است. خواست خداوند در قرآن دعوت به خیر، امر به معروف و نهی از منکر است: (وَ لتَکُن مِنکُم أُمَّةٌ یَدعُونَ إِلی الخَیرِ وَ یَأمُرُونَ بِالمَعرُوفِ وَ یَنهَونَ عَنِ المُنکَرِ…)؛9 باید از میان شما، جمعی دعوت به نیکی و امر به معروف نهی از منکر کنند… . پر کردن جامعه از ظلم و جور و گناه و فحشا، خواست شیطان و منافقان است. خداوند متعال می فرماید: (…وَ مَن یَتَّبِع خُطُواتِ الشَّیطانِ فَإِنَّهُ یَأمُرُ بِالفَحشاءِ وَ المُنکَرِ…)؛10 …هرکس پیرو گام های شیطان شود، [گمراهش می سازد، زیرا] او به فحشا و منکر فرمان می دهد… . در آیه ی دیگر می فرماید: (المُنافِقُونَ وَ المُنافِقاتُ بَعضُهُم مِن بَعضٍ یَأمُرُونَ بِالمُنکَرِ وَ یَنهُونَ عَنِ المَعرُوفِ…)؛11 مردان و زنان منافق، همه از یک گروهند. آن ها امر به منکر، و نهی از معروف می کنند… . براساس این دیدگاه، باید به بخش عظیمی از آیات قرآن و پیام آن ها بی اعتنایی کرد و مخالف آن ها عمل نمود، تا پیمانه پر شود. در سایه شوم این نظریه، تمام انقلاب های آزادی بخش، جنگ های حق طلبی و حتی قیام ائمه علیهم السلام محکوم و دچار بحران مشروعیّت می شود، زیرا باعث تأخیر ظهور منجی می شود. حدیث «امتلا» اشاره به ظهور علایم و نشانه ها، از جمله گسترش بی عدالتی، گناه و منکرات در آخرالزمان دارد و این هرگز به معنای جواز ارتکاب گناه نیست.

دیدگاه سوم

این دیدگاه، بر این باور است که باید علت یا علت های غیبت را برطرف نمود، تا زمینه ی ظهور فراهم آید و با استناد به برخی روایات، مواردی را مطرح ساخته است:

الف) دوری از بیعت ستم گران

اگر امام عجل الله تعالی فرجه الشریف درآن زمان غیبت نمی کرد، باید تن به بیعت حاکمِ زمان خود می داد؛ چنان که روایت رضوی نیز به آن اشاره می کند: قال الإمام الرضا علیه السلام: لِئَلاّ یَکُونَ فی عُنُقِهِ لِأَحَدٍ بَیعَةٌ إِذا قامَ بِالسَّیفِ؛12 امام رضا علیه السلام فرمود: [به این جهت غیبتش طول کشید] تا آن که وقت قیام با شمشیر، بیعت کسی بر گردنش نباشد.

ب) خوف و ترس

در روایت زراره از امام صادق علیه السلام می خوانیم: لِلغُلامِ غَیبَةٌ قَبلَ قِیامهِ، قُلتُ وَ لِمَ؟ قالَ یَخافُ عَلی نَفسِهِ الذِّبحَ؛13 برای جوان (امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف) قبل از قیامش غیبتی است. پرسیدم برا چه؟ فرمود: چون از کشته شدنش می ترسد. در روایت دیگر می فرماید: إنّ لِلقائِمِ غَیبَةٌ قَبلَ ظُهُورِهِ، قُلتُ وَ لِمَ؟ قالَ: یُخافُ القَتلُ؛14 همانا برای قائم قبل از ظهورش غیبتی است. گفتم: برای چه؟ فرمود: ترس از کشته شدن.

ج) آزمایش الهی

اخبار متعددی دلالت بر این دارد که آزمایش الهی از عوامل غیبت است. در روایتی از امام باقر علیه السلام در پاسخ به جابر جعفی، آمده است: هَیهاتَ، هیهاتَ، لا یَکُونُ فَرَجُنا حَتّی، تُغَربَلُوا، حتّی یَذهَبَ الکَدِرُ وَ یَبقی الصَّفوُ؛15 هیهات، هیهات! فرج ما پیش نخواهد آمد، تا این که شما غربال شوید، سپس غربال شوید [کنایه از آزمایش های سخت] تا این که [ناخالص ها از خالص ها جدا شوند] ناخالص ها بروند و خالص ها باقی بمانند. امام رضا علیه السلام می فرماید: اَما وَ اللهِ لا یَکُونُ الَّذی تَمُدُّونَ إِلَیهِ أَعیُنَکم حَتّی تَتَمَیَّزُوا أَو تَتَمَحَّصُوا، وَ حَتّی لا یَبقی مِنکُم إِلاّ الأَندَرُ. ثُمَّ تَلا: (أَم حَسِبتُم أَن تُترَکُوا وَ لَمّا یَعلَمِ اللهُ الّذِینَ جاهَدُوا مِنکُم وَ لَم یَتَّخِذُوا مِن دُونِ اللهِ وَ لا رَسُولِهِ وَ لا المُؤمِنِینَ وَ لِیجَةً وَاللهُ خَبِیرٌ بِما تَعمَلُونَ)؛16 و17 به خدا سوگند! آن چه شما چشم انتظار آن هستید، نخواهد آمد، تا این که به آزمایش های سخت دچار شده، خوب و بد شما جدا شود و در این آزمایش سخت، اندکی از شما باقی بماند، سپس آیه ی شریفه را تلاوت فرمود: آیا گمان کردید که [به حال خود] رها می شوید، در حالی که خداوند هنوز کسانی را که از شما جهاد کردند و غیر از خدا و رسولش و مؤمنان را مَحرم اسرار خویش انتخاب ننمودند، [از دیگران] مشخّص نساخته است؟! [باید آزموده شوید و صفوف از هم جدا گردد؛] و خداوند به آن چه عمل می کنید، آگاه است.

د) بی وفایی مردم

در توقیعات شریفه آمده است: وَ لَو أَنَّ أَشیاعَنا وَ فَّقَهُمُ اللهُ لِطاعَتِهِ عَلی إِجتِماعٍ مِنَ القُلُوبِ فِی الوَفاءِ بِالعَهدِ عَلَیهِم لَما تَأَخَّرَ عَنهُمُ الیُمنُ بِلِقائِنا وَ لَتَعَجَّلَت لَهُم السَّعادَةُ بِمُشاهَدَتِنَا عَلی حَقَّ المَعرِفَةِ وَ صِدقِها مِنهُم بِنا فَما یَحسِبُنا عَنهُم إِلاَّ ما یَتَّصِلُ بِنا مِمَّا نُکرِهُهُ وَ لا نُؤثِرُهُ مِنهُم؛18 و اگر شیعیان ما –که خداوند آن ها را به طاعت و بندگی خویش موفق بدارد- در وفای به عهد و پیمان الهی اتفاق و اتحاد می داشتند و عهد و پیمان الهی را محترم می شمردند، سعادت دیدار ما به تأخیر نمی افتاد و زودتر به دیدار ما نایل
می شدند؛ و اگر براساس معرفت واقعی و راست گویی و صداقت عمل می کردند چیزی از ما بر ایشان پنهان نمی ماند مگر آن چه که ما برای آنان ناخوشایند می دانیم و تأثیری بر آن ها ندارد.

هـ) عدم ضرورت بیان علّت غیبت

بعضی روایات، بیان گر این است که امامان معصوم علیهم السلام از علت اصلی غیبت آگاهند، اما مأمور به بیان آن نیستند؛ از این رو سربسته و به طور اجمال حکمت هایی از آن را بیان نموده اند. دلیل این مدعا، روایت عبدالله فضل هاشمی از امام صادق علیه السلام است که فرمود: برای صاحب الامر، غیبت ناگزیری است که هر باطل جویی در آن به شک می افتد، گفتم: فدایت شوم، برای چه؟ فرمود: به دلیل امری که ما اجازه نداریم آن را هویدا کنیم، گفتم: در آن غیبت چه حکمتی وجود دارد؟ فرمود: حکمت غیبت او، همان است که در غیبت حجّت-های الهی پیش از او بوده است و وجه حکمت غیبت او پس از ظهورش آشکار گردد، هم چنان که وجه حکمت کارهای خضر علیه السلام از شکستن کشتی و کشتن پسر و به پا داشتن دیوار، بر موسی علیه السلام روشن نبود، تا آن که وقت جدایی آن ها فرا رسید.19 براساس این روایت –به خصوص تشبیه غیبت به حضرت خضر علیه السلام و کارهایش که در هنگام همراهی حضرت موسی علیه السلام صورت گرفته است- غیبت حضرت حجّت عجل الله تعالی فرجه الشریف واقعیتی دارای تأویل است که پس از ظهور، خود آن حضرت عجل الله تعالی فرجه الشریف آن را روشن خواهد کرد.

دیدگاه چهارم

همان گونه که مردم، در عصر حضور ائمه علیهم السلام، وظایفی بر عهده داشته اند که می بایست ادا می کردند، در غیبت نیز افزون بر تکالیف عمومی، وظایفی بر دوش دارند، تا ضمن رسیدن به اجر و ثواب، در زمینه ی ظهور نیز گام هایی بردارند.

وظایف عصر غیبت

از مجموع روایات، چنین به دست می آید شیعه در عصر غیبت وظایفی را بر عهده دارد، که در این جا به برخی از آن ها اشاره می کنیم:

الف) صبر

امام رضا علیه السلام می فرماید: ما أَحسَنَ الصَّبرُ وَ إِنتِظارُ الفَرَجِ، أَما سَمِعتَ قَولَ اللهِ عَزَّوَجَلَّ: (…وَ ارتَقِبُوا إِنِّی مَعَکُم رَقِیبٌ)20 وَ قَولَهُ عَزَّوَجَلَّ (…فَانتَظِرُوا إِنِّی مَعَکُم مِنَ المُنتَظِرِینَ)21. فَعَلَیکُم بِالصَّبرِ فَإِنَّهُ إِنَّما یَجیءُ الفَرَجُ عَلی الیَأسِ فَقَد کانَ الَّذینَ مِن قَبلِکُم أَصبَرَ مِنکُم؛22 (…چشم به راه باشید که من نیز با شما چشم به راهم) و فرمود: (… منتظر باشید که من نیز با شما از منتظرانم.) پس بر شما باد صبر کنید، که فرج پس از یأس می-آید و پیشینیان شما از شما صابرتر بودند. تعبیر «علیکم بالصبر» آشکارا نشان می دهد که در عصر غیبت، صبر بر فراق، وظیفه ی شیعیان است.

ب) انتظار

پیامبر صَلی الله عَلَیهِ و آلهِ و سَلَم می فرماید: اَفضَلُ أَعمالِ أُمَّتِی إِنتِظارُ الفَرَجِ؛23 انتظار فرج، بهترین اعمال امّت من است. امام علی علیه السلام در پاسخ کسی که از وی پرسید: کدام عمل نزد خدا بهتر است؟ فرمود: انتظار فرج.24 انتظار بر دو قسم است: تکوینی و تشریعی. انتظار تکوینی، بیشتر حالت منفی دارد، اما تشریعی، پویا و توأم با علم و عمل است. امام سجاد علیه السلام در این باره می فرماید: وَ المُنتَظِرونَ لِظُهُورِهِ أَفضَلُ أَهلِ کُلِّ زَمَانٍ، لِأَنَّ اللهَ تَعالی ذِکرُهُ، أَعطاهُم مِنَ العُقُولِ وَ الأَفهامِ وَ المَعرِفَةِ ما صَارَت بِهِ الغَیبَةٌ عِندَهُم بِمَنزَلَةِ المُشاهَدَةِ، وَ جَعَلَهُم فی ذلِکَ الزَّمانِ بِمَنزِلَةِ المُجاهِدینَ بَینَ یَدَی رَسُولِ اللهِ صَلی الله عَلَیهِ و آلهِ و سَلَم بِالسَّیفِ اُولئِکَ المُخلِصُونَ حَقَّاً، وَ شیعَتُنا صِدقاً، وَ الدُّعاةُ إِلی دینِ اللهِ سِرّاً وَ جَهراً.25 منتظران ظهور او از مردم هر زمانی برترند، زیرا خدای تعالی عقل و فهم و معرفتی به آن ها عطا فرموده است که غیبت نزد آنان، به منزله ی مشاهده است و آنان را در آن زمان مانند مجاهدان پیش روی پیامبر خدا صَلی الله عَلَیهِ و آلهِ و سَلَم –که با شمشیر به جهاد برخاستند- قرار داده است. آنان مخلصان حقیقی و شیعیان راستین ما و دعوت کنندگان به دین خدایِ تعالی در نهان و آشکارند.

ج) دعا

برخی روایات، عمده ترین وظیفه ی عصر غیبت را دعا دانسته اند، از جمله در توقیع «اسحاق بن یعقوب» که محمدبن عثمان آن را دریافت کرده است، حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف فرموده اند: وَ أَکثِرُوا الدُّعاءَ بِتَعجِِیلِ الفَرَجِ، فَإِنَّ ذلِکَ فَرَجُکُم؛26 برای تعجیل در گشایش، زیاد دعا کنید زیرا این، گشایش و آسایش شما خواهد بود.

د) انقطاع

امام صادق علیه السلام فرمود: إِنَّ هذَا الأَمرِ لا یَأتیکُم إِلاّ بَعدَ أَیاسٍ؛…27 این امر [ظهور] محقّق نخواهد شد، مگر بعد از مأیوس شدن [مردم]… . هم-چنین امام رضا علیه السلام فرمود: فَإِنَّهُ إِنَّما یَجیءُ الفَرَجُ عَلَی الیَأسِ وَ قَد کانَ الَّذینَ مِن قَبلِکُم أَصبَرَ مِنکُم؛28 به درستی که گشایش، بعد از یأس و ناامیدی خواهد بود و کسانی هم که قبل از شما بوده اند بیش از شما صبر پیشه کرده بودند. براساس مضمون روایت، بشر تا زمانی که چشم امید به قدرت های غیرالهی داشته باشد، عطش مهدی خواهی و عدالت مهدوی در او پدید نخواهد آمد. با توجه به آن چه گذشت، همه ی دیدگاه های مطرح شده به نوعی خدشه پذیر است و آن چه بیش از سایر نظریه ها پذیرفتنی بوده و دلایل قطعی بر آن هست، دعا برای ظهور فرج و انتقطاع از قدرت های غیرالهی است زمینه را برای ظهور حضرت عجل الله تعالی فرجه الشریف فراهم می کند.

عوامل آمادگی و زمینه ساز

برخی روایات، به طور کلی بر این مطلب دلالت دارند؛ که آیا برای زمینه سازی ظهور، دلیلی وجود دارد یا نه؟ طبرانی و ابن ماجه از پیامبر صَلی الله عَلَیهِ و آلهِ و سَلَم نقل می کنند که فرمود: یَخرُجُ ناسٌ مِنَ المَشرِقِ فیُوَطِّئُونَ لِلمَهدِیِّ سُلطانَهُ؛29 مردمانی از مشرق خروج خواهند نمود، پس زمینه را برای حکومت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف فراهم می سازند. امام صادق علیه السلام درباره ی طولانی شدن عذاب بنی اسراییل می فرماید: فَلَمَّا طالَ عَلی بَنی إِسراییلَ العَذابُ ضَجُّوا وَ بَکَوا إِلی اللهِ أَربَعینَ صَباحاً فَأَوحَی اللهُ إِلی مُوسی وَ هارُونَ علیهماالسلام أَن یُخَلِّصَهُم مِن فِرعَونَ فَحُطَّ عَنهُم سَبعینَ وَ مِأَةَ سَنَةً، قالَ [الراوی] وَ قالَ أَبُو عَبدِاللهِ علیه السلام: هکَذا أَنتُم لَو فَعَلتُم لَفَرَّجَ اللهُ عَنَّا. فَأَمَّا إِذ لَم تَکُونُوا فَإِنَّ الأَمرَ یُنتَهی إِلی مَنتَهاهُ؛30 پس چون عذاب بنی اسراییل طولانی شد، چهل شبانه روز به درگاه خداوند ناله سردادند، آن گاه خداوند به موسی و هارون علیهما السلام وحی فرمود، تا بنی اسراییل را از دست فرعون نجات دهند… پس امام صادق علیه السلام فرمود: اگر شما نیز چنین می کردید، خداوند برای ما گشایش حاصل می-فرمود. پس اگر چنین نکنید، این امر تا منتهای خود ادامه خواهد یافت. بر پایه ی این روایت، اگر کارها درست انجام شود، غیبت کاهش می یابد. تشکیل حکومت جهانی با آن عظمت و شکوه، هرچند به صورت ناگهانی محال نیست، اما دلیلی عقلی یا نقلی معتبر بر وقوع آن نداریم. ممکن است خود ظهور –به دلیل معلوم نشدن وقت آن- به طور «بغتة» و ناگهانی صورت گیرد، اما قطعاً نمی توان گفت بدون هیچ زمینه ای رخ خواهد داد.

نظر دانشمندان

شهید مطهری رحمت الله علیه می نویسد: بعضی از علمای شیعه –که به برخی دولت های شیعی معاصر خود حسن ظن داشته اند- احتمال داده اند، دولت حقی که تا قیام مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف ادامه خواهد یافت، همان سلسله دولتی باشد که بوده است.31 این سخن بیان گر آن است که علمای شیعه به حکومت زمینه ساز باور داشته اند. آیت الله مکارم شیرازی می نویسد: برای این که دنیا چنان حکومتی را پذیرا باشد، چند نوع آمادگی لازم است:
1. آمادگی فکری و فرهنگی: به این معنا که سطح افکار مردم جهان بالا رفته و مسأله «نژاد» یا مرزهای جغرافیایی حل شده باشد.
2. آمادگی اجتماعی: مردم جهان، باید از ظلم و ستم و نظامات موجود خسته شده و تلخی زندگی مادی و یک بعدی را احساس کنند و از حل مشکلات کنونی خود مأیوس گردند.
3. آمادگی تکنولوژی و ارتباطی: بر خلاف آن چه بعضی می پندارند، این گونه نیست که رسیدن به مرحله ی تکامل اجتماعی و جهانی آکنده از صلح و عدالت، حتماً با نابودی تکنولوژی جدید امکان پذیر است. وجود این صنایع پیشرفته، نه تنها مزاحم یک حکومت عادلانه جهانی نخواهد بود، بلکه شاید بدون آن، وصول به چنین هدفی محال باشد… معجزه، استثنایی منطقی در نظام جاری طبیعت است، آن هم برای اثبات حقانیت یک آیین آسمانی، نه برای اداره ی همیشگی نظام جامعه.32
4. آمادگی های فردی: حکومت جهانی قبل از هر چیز نیازمند به عناصر آماده و با ارزش انسانی است، تا بتواند بار سنگین اصلاحات چنین وسیعی را به دوش بکشد و این در درجه ی اول نیازمند به بالا بردن سطح اندیشه و آگاهی و آمادگی روحی و فکری برای پیاده کردن آن برنامه ی عظیم است… منتظر واقعی برای چنین برنامه ی مهمی، نمی-تواند نقش نظاره گر را داشته باشد… .33
مؤید این سخن، دعای عهد است: اَللهُمَّ إِنّی أُجَدِّدُ فِی صَبیحَةِ یَومِی هذا وَ ما عِشتُ فِیهِ مِن أَیّامِ حَیاتِِی عَهداً و عَقداً وَ بَیعَةً لَهُ فِِی عُنُقی، لا أَحُولُ عَنها، وَ لا أَزُولُ أَبَداً؛34 پروردگارا من در صبح گاه امروز عهد و پیمانی که برگرنم است، تجدید می کنم که هرگز آن را از گردنم بر ندارم و از آن جدا نشوم اگر آمادگی، شرط حضور و ظهور باشد و از سوی دیگر، این امر به دست انسان صورت گیرد، طبیعی است که او می تواند در تعجیلِ ظهور ایفاگر نقش مهمّی باشد.

پی نوشت ها:

*. محقّق و استاد حوزه ی علمیّه.
1. اعراف (7) آیه ی 187.
2. علاّمه مجلسی، بحارالأنوار، ج53، صَلی الله عَلَیهِ و آلهِ و سَلَم2، باب 28.
3. احزاب (33) آیه ی 63: … و چه می دانی شاید قیامت نزدیک باشد.
4. شوری (42) آیه ی 18: کسانی که به قیامت ایمان ندارند درباره ی آن شتاب می کنند، ولی آن ها که ایمان آورده اند، پیوسته از آن هراسانند و می دانند آن حق است؛ آگاه باشید کسانی که در قیامت تردید می کنند در گمراهی عمیقی هستند.
5. همو، بحارالأنوار، ج53، صَلی الله عَلَیهِ و آلهِ و سَلَم2، باب 28.
6. همان، ج52، صَلی الله عَلَیهِ و آلهِ و سَلَم118؛ شیخ کلینی، ج1، صَلی الله عَلَیهِ و آلهِ و سَلَم369، ح7.
7. علی بن عیسی اربلی، کشف الغمه، ج2، صَلی الله عَلَیهِ و آلهِ و سَلَم468، باب ذکر علامات قیام.
8. علی بن حسام الدین متقی، البرهان فی علامات آخرالزمان، صَلی الله عَلَیهِ و آلهِ و سَلَم78؛ صافی، منتخب الأثر، صَلی الله عَلَیهِ و آلهِ و سَلَم310؛ القندوزی، ینابیع المودة لذوی القربی، ج3، صَلی الله عَلَیهِ و آلهِ و سَلَم115.
9. آل عمران (3) آیه ی 104.
10. نور (24) آیه ی 21.
11. توبه (9) آیه ی 67.
12. لطف الله صافی گلپایگانی، منتخب الأثر فی الإمام الثانی عشر، صَلی الله عَلَیهِ و آلهِ و سَلَم334؛ شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا علیه السلام، ج1، صَلی الله عَلَیهِ و آلهِ و سَلَم273، باب 28، ح6.
13. علاّمه مجلسی، بحارالأنوار، ج52، صَلی الله عَلَیهِ و آلهِ و سَلَم97، باب 20، ح 18.
14. همان، صَلی الله عَلَیهِ و آلهِ و سَلَم98؛ شیخ طوسی، الغیبه، صَلی الله عَلَیهِ و آلهِ و سَلَم329، فصل 5.
15. شیخ طوسی، الغیبه، صَلی الله عَلَیهِ و آلهِ و سَلَم339، فصل 5.
16. توبه (9) آیه ی 16.
17. همو، الغیبه، صَلی الله عَلَیهِ و آلهِ و سَلَم336، فصل 5.
18. علاّمه مجلسی، بحارالأنوار، ج53، صَلی الله عَلَیهِ و آلهِ و سَلَم117؛ علی یزدی حائری، الزام الناصب، ج2، صَلی الله عَلَیهِ و آلهِ و سَلَم 467؛ شیخ طبرسی، الاحتجاج، ج2، صَلی الله عَلَیهِ و آلهِ و سَلَم498.
19. همان، ج52، صَلی الله عَلَیهِ و آلهِ و سَلَم91، ج52، صَلی الله عَلَیهِ و آلهِ و سَلَم113؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج2، صَلی الله عَلَیهِ و آلهِ و سَلَم481، باب 44، ح11.
20. هود (11) آیه ی 93: …شما انتظار بکشید، من هم با شما در انتظارم.
21. اعراف (7) آیه ی 71؛ یونس (10) آیه ی 20 و 102: …پس شما منتظر باشید، من هم با شما انتظار می کشم.
22. علاّمه مجلسی، بحارالأنوار، ج52، صَلی الله عَلَیهِ و آلهِ و سَلَم129؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج1، صَلی الله عَلَیهِ و آلهِ و سَلَم245، باب 55، ح5.
23. همان، صَلی الله عَلَیهِ و آلهِ و سَلَم122.
24. همان، صَلی الله عَلَیهِ و آلهِ و سَلَم122.
25. همان، ج52، صَلی الله عَلَیهِ و آلهِ و سَلَم123؛ کامل سلیمان، یوم-الخلاص، صَلی الله عَلَیهِ و آلهِ و سَلَم203؛ شیخ طبرسیف الاحتجاج، ج2، صَلی الله عَلَیهِ و آلهِ و سَلَم317.
26. همو، بحارالأنوار، ج52، صَلی الله عَلَیهِ و آلهِ و سَلَم92؛ علی یزدی حائری، الزام الناصب، ج1، صَلی الله عَلَیهِ و آلهِ و سَلَم428؛ شیخ طوسی، الغیبه، صَلی الله عَلَیهِ و آلهِ و سَلَم290.
27. همان، ج52، صَلی الله عَلَیهِ و آلهِ و سَلَم111؛ شیخ کلینی، کافی، ج1، صَلی الله عَلَیهِ و آلهِ و سَلَم370.
28. همان، صَلی الله عَلَیهِ و آلهِ و سَلَم110 و129؛ شیخ صدوق، کمال-الدین و تمام النعمه، ج2، صَلی الله عَلَیهِ و آلهِ و سَلَم645.
29. علی بن حسام الدین متقی، البرهان فی علامات مهدی آخرالزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، صَلی الله عَلَیهِ و آلهِ و سَلَم 147؛ علی بن عیسی اربلی، کشف الغمه، ج1، صَلی الله عَلَیهِ و آلهِ و سَلَم477.
30. علاّمه مجلسی، بحارالأنوار، ج52، صَلی الله عَلَیهِ و آلهِ و سَلَم131؛ محمدبن مسعود عیاشی، تفسیر عیاشی، ج2، صَلی الله عَلَیهِ و آلهِ و سَلَم154.
31. مرتضی مطهری، قیام و انقلاب مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، صَلی الله عَلَیهِ و آلهِ و سَلَم68.
32. ناصر مکارم شیرازی، حکومت جهانی مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، صَلی الله عَلَیهِ و آلهِ و سَلَم80-83.
33. همان، صَلی الله عَلَیهِ و آلهِ و سَلَم100.
34. علاّمه مجلسی، بحارالأنوار، ج53، صَلی الله عَلَیهِ و آلهِ و سَلَم96، کفعمی، المصباح، صَلی الله عَلَیهِ و آلهِ و سَلَم550.