دنياي نهفته در ماهيت بازي بچّه ها
منبع:روزنامه قدس
به هنگام بازي، بچه ها درك خود را از خويشتن و ديگران، معلوماتشان را از دنياي مادي اطراف، و قابليتشان را براي ارتباط برقرار كردن با همسالان و بزرگسالان بسط مي دهند. در اين مقاله درباره بازي بچه ها و رابطه آن با رشد كودك از شيرخوارگي تا خردسالي بحث خواهيم كرد. همچنين اين مقاله راههايي را به آموزش دهندگان و ساير بزرگسالان پيشنهاد مي كند كه از آن طريق بتوانند بازي بچه ها را پشتيباني كنند.

بازيهاي حسي حركتي

در آن چه كه «پياژه» (1962) به درستي، بازيهاي حسي حركتي توصيفشان كرده، شيرخوار و نوپا كارهايي را از طريق تحرك فيزيكي و حس كردن، با اشيا و اشخاص انجام مي دهد.در حدود شش ماهگي، شيرخواران كمي رشد كرده اند اما حركات هماهنگ از طريق آزمون و خطا و تمرين بيشتر حاصل مي شود. شيرخواران حركاتي را انجام مي دهند كه منجر به اتفاقهاي جالبي بشود، مثلاً با هل دادن يا چنگ زدن. يك كودك شيرخوار توپي را هل مي دهد تا قل بخورد تا از اين طريق حس و لذت حركت را تجربه كند.همچنان كه كودكان به تواناييهاي حركتي جديد مسلط مي شوند، طرحهاي ساده را تلفيق مي كنند تا بازيهاي پيچيده تري را خلق كنند. كودكان كمي بزرگتر، توپ را هل مي دهند و خود به دنبال آن مي خزند و دوباره مي گيرندش. زماني كه به كودكان 9 ماهه مجموعه اي از اشيا داده مي شود، آنها حركات محدودي را با تمام اشياي آن مجموعه اجرا مي كنند تا ببينند آنها چگونه واكنش نشان مي دهند. با هل دادن اشياي مختلف، كودك مي آموزد كه مثلاً توپ قل مي خورد، جغجغه صدا مي كند و ... در حدود دوازده ماهگي، اشيا منجر به حركات متفاوتتر و خاصتري مي شوند. در اين سن كودك توپ را پرتاب مي كند يا به آن لگد مي زند و جغجغه را تكان مي دهد.
در سال دوم زندگي، كودك نوپا در حال بسط آگاهي خود از عملكرد اشيا در دنياي اطراف خود است. كودك نوپا فنجان را در نعلبكي مي گذارد و قاشق را در دهان. در طول نيمه دوم سال دوم زندگي، كودكان نوپا با تغيير يا ابداع اشيا و نقشها، به طور نمادين شروع به نشان دادن دنياي خود مي كنند. مثلاً يك نوشيدني خيالي را مي ريزند و به كسي تعارف مي كنند (برگن 1988). بزرگسالان چنين بازيهايي را ابداع و حمايت مي كنند. آنها كودك را تاب مي دهند و يا براي اولين قدمهاي لرزان او فرياد هلهله و آفرين سر مي دهند. پاسخهاي بچه ها واكنش بزرگسالان را تنظيم مي كند. مثلاً اگر تاب خيلي بالا برود جيغ و گريه كودك به فرد بزرگسال خاطرنشان مي كند كه بايد حركت ملايمتري داشته باشد. در بازيهاي تعاملي با بزرگسالان مثل اتل متل يا لي لي حوضك، كودكان مي آموزند كه نوبت را رعايت كنند، ياد مي گيرند كه چگونه با ديگران وارد تعامل شوند و ديگران را در بازي مشاركت دهند.همچنان كه قابليت بيان نمادين تجربه ها در كودكان رشد مي كند، بازيهاي غيرواقعي تبديل به يكي از فعاليتهاي چشمگير بچه ها مي شود. در اين نوع پيچيده بازي، بچه ها نقش مي پذيرند، طرحهاي فعالانه و كنشگرانه را اجرا مي كنند، و اشيا را به چيزهايي تشبيه مي كنند كه بيانگر افكار و احساسات آنها در مورد حيات اجتماعي باشد. (گروي، 1984)
طرحهاي عملي(بازيهاي عملي)، برنامه كار راههايي هستند كه در آنها رفتار و پيشامدها به هم مرتبط و پيامد يكديگر هستند. موضوعهاي مرتبط با خانواده، دكتر بازي و بازيهاي پليسي در بازيهاي عملي، محبوب كودكان كم سن و سال هستند.نقشهايي كه كودكان در بازي مي پذيرند هويتهاي فرضي آنها در بازي است. بعضي نقشها مربوط به حرفه خاصي و لازمه بازي به خصوصي هستند. مثلاً، مسافرت رفتن نياز به مسافر و راننده دارد. نقشهايي خانوادگي مثل مادر، پدر و بچه نيز محبوب هستند و در بازيهايي با موضوع فعاليتهاي خانوادگي در خانه مورد توجه قرار مي گيرند. علاوه بر اين، بچه ها نقش شخصيتهاي كليشه اي برگرفته از فرهنگ خود را نيز تقليد مي كنند، مثل پرستار و نيز شخصيتهاي افسانه اي بر گرفته از كتابها و برنامه هاي تلويزيوني را نيز تقليد مي كنند. البته بازيهاي مرتبط با چنين نقشهايي، قابل پيش بيني تر و محدودتر از بازيهايي با موضوعهاي مرتبط با تجربه هاي مستقيم- مثل زندگي خانوادگي- هستند. (گروي - 1984)
زماني كه بازيهاي اجتماعي دراماتيك پديدار مي شوند، اشيا، نقشهايي را كه كودكان به عهده مي گيرند تحت تأثير قرار مي دهد. براي مثال، لوازم خانگي، منجر به بازيهاي عملي و نقشهاي مرتبط با خانواده مي شوند، اما مثلاً شنل، محرك بازيهاي با تم قهرمان بازي هستند. مي توان با فراهم كردن اشياي واقعي براي بچه هاي كوچكتر، در اين امر به آنها كمك كرد. (فين- 1981) حتي يك بچه سه ساله هم مي تواند براي مطابقت با بازي مورد نظر، اشيايي را ابداع كند يا اشياي موجود را تغيير شكل بدهد.
در حدود چهار يا پنج سالگي، نظرات و ديدگاههاي كودكان در مورد جامعه و زندگي اجتماعي وارد بازيهاي نمايشي مي شود. اگر چه بعضي از بازيهاي غيرواقعي (نمايشي) به تنهايي يا همراه با بزرگترها قابل انجام هستند، اما اغلب بازيهاي غيرواقعي كودكان به سن پيش دبستاني همراه با همسالان در مهد كودك يا كودكان همسن همسايه و فاميل انجام مي گيرد. براي اجرا و ادامه اتفاقها در بازيهاي غيرواقعي، مفاهيم مشترك بسياري بايد بين بچه ها با گفت و گو رد و بدل شود.
ممكن است به طور مستقيم يا غيرمستقيم درباره اعمال و گفتار مناسب نقش با بازيكنان اين بازيها صحبت بشود. بازيكنان اغلب گفت و گوهايي ترتيب مي دهند كه راهنماي رفتار نقشها باشد (مثل اين: «كوچولو، تو بايد غذات رو تموم كني») در اين بين درگيريهاي بالقوه اي هم وجود دارد. اگر چه مفاهيم موجود در اين بازيها اغلب بازتاب رفتارها در دنياي واقعي هستند، اما علاوه بر آنها، برداشتهاي شخصي بچه ها از جهان و آرزوهاي آنها را نيز در برمي گيرند. بچه اي كه نقش كسي را بازي مي كند كه از يك منوي خيالي، كباب و آبنبات سفارش مي دهد در واقع به طور مستقيم از اتفاقها و چيزهاي واقعي كه قبلاً ديده تقليد نكرده است.
بازيهاي ساختماني با زمينه هاي سمبوليك نيز مورد علاقه كودكان سن پيش دبستاني هستند، آنها در اين بازيها از بلوكها، آدمها و ماشينهاي كوچك استفاده مي كنند تا موقعيتهايي مرتبط با تجربه هاي شخصي شان را خلق كنند. در سنين پيش دبستاني بازيهاي پرشور و تحرك و جست و خيز نيز محبوب بچه ها هستند. در اين بازيها، گروهي از بچه ها مي دوند، مي پرند، و كشتي مي گيرند. بازيهاي با الگوهاي حركتي، نياز به چنين رفتارهايي براي اجرا دارند. ممكن است بزرگسالان نگران شوند كه چنين بازيهايي پرخاشگرانه خواهند شد، و احتمالاً آنها بايد بر بازي بچه ها نظارت كنند. بچه هايي كه در اين بازيها شركت مي كنند مهارتهاي حركتي خود را بهبود مي بخشند، بين پرخاشگري واقعي و ساختگي را تمايز قايل مي شوند، و ياد مي گيرند كه فعاليتهاي يكديگر را تنظيم كنند. (گروي- 1984)

بازيهاي قانونمند

> بچه ها در سن پنج سالگي يا كمي زودتر به بازيهاي قراردادي با همسالان خود علاقه مند مي شوند. روشهاي تفكر منطقي تر و اجتماعي شده تر كودكان بزرگتر، باعث مي شود كه اين كودكان بتوانند با همديگر بازي كنند. بازيهاي قانونمند مهمترين و شناخته شده ترين شكل بازيها در سنين مياني دوران كودكي هستند. (پياژه- 1962).
عنصر اصلي در اين بازيها قوانين صريح و مشخصي است كه راهنماي رفتار گروهي كودكان است. بازيهاي قانونمند در مقايسه با بازيهاي نمايشي (غير واقعي) بسيار سازمان يافته تر هستند. بازيهاي قانونمند معمولاً شامل دو يا چند بازيكن، رقابت و توافق بر سر معياري براي تعيين برنده هستند. براي مثال انتخاب گروهها در اين بازيها ممكن است به اظهار دوستي به فرد يا افرادي و تعيين گروه حريف بينجامد. اين بازيها فعاليتهاي مشترك و اهداف مشترك براي بچه ها ايجاد مي كند. بچه ها در اين بازيها اغلب براي اين كه بازي را به شكل مورد نظرشان پياده كنند بر سر قوانين بازي با هم مذاكره مي كنند (كينگ، 1986).
بچه ها مي توانند مهارتها و استراتژيهاي استدلال كردن را در بازيهاي استراتژي بياموزند. در اين بازيها بچه ها بايد همزمان هم تكنيكهاي تهاجم و هم ملاحظات دفاعي را در نظر بگيرند. بسياري از بازيهاي كارتي تقويت كننده آگاهي رياضي و روانشناسي حريف هستند. چنين بازيهايي مي توانند به طرز خردمندانه اي بخشهاي محرك و مناسبي از آموزش پيش دبستاني و دبستاني باشند. (كامي و دوريس، 1980، كامي 1985).

نقش بزرگترها در بازي كودكان

اين راهنماييهاي عمومي مي توانند مفيد باشند:
الف- براي بازي كودكان ارزش قايل شويد و درباره بازيشان با آنها صحبت كنيد.
بزرگترها اغلب مي گويند: «من از اين كار تو خوشم آمد»، ولي به ندرت ممكن است بگويند: «من از اين بازي تو خوشم اومد»
ب- در مواقع مقتضي و مناسب با كودكان بازي كنيد، به ويژه در سنين پايين. اگر بزرگترها به بازي كودكان توجه كنند و با بچه ها وارد بازي شوند، بچه ها اين پيام را دريافت خواهند كرد كه بازي چيز با ارزشي است.
ج- محيطي مناسب بازي و تفريح بچه ها خلق كنيد. مهم است كه بزرگترها لوازمي را فراهم كنند كه كودكان بتوانند در بازي آنها را كشف و كند و كاو كنند و با بازيشان وفق بدهند.
د- وقتي بازي دچار مشكل يا بي حاصل مي شود، نقشهاي جديد پيشنهاد كنيد، يا امكان تجربه هاي جديدي مثل رفتن به گردش را براي بچه ها فراهم كنيد.
ه- براي اطمينان از وجود محيطي امن براي بازي بچه ها، مداخله كنيد. حتي در بچه هاي سنين بالاتر نيز، اغلب در حين گفت و گو، درگيري پيش مي آيد. هنگامي كه كودكان خود قادر به حل درگيري در بين خودشان نيستند بزرگترها مي توانند كمك كنند. (كادول، 1977)
بزرگترها بايد بازيهايي را كه براي بعضي بچه هاي خاص مشكل ساز است شناسايي كنند. آنها بايد مواد و لوازمي را كه بچه ها در بازي استفاده مي كنند از لحاظ ايمني چك كنند و سرانجام بزرگترها بايد خطرات نهفته در درگيريهاي فيزيكي را كه بچه ها با هم ترتيب مي دهند به آنها گوشزد كنند.