تامپسن، جان ووْن
از سالهای آغازین زندگی تامپسن اطلاعات چندانی در دست نیست جز آنكه بخشی از آن را در حوالی بریك اپان توئید در ناحیهی شمالی انگلستان گذراند و در آنجا طب و جراحی خواند. در اسفند 1177 به سمت كمك جرّاح هنگ داخلی
نویسنده: Alwyne Wheeler
مترجم: زهره ضرابی
مترجم: زهره ضرابی
[jān von tāmpsən]
John Vaughan Thompson
(ت. بریك اپان توئید، انگلستان[؟]، 28 آبان 1158 / 19 نوامبر 1779؛ و. سیدنی، نیوساوث ویلز، استرالیا، اول بهمن 1225/ 21 ژانویه 1847)، تاریخ طبیعی.
از سالهای آغازین زندگی تامپسن اطلاعات چندانی در دست نیست جز آنكه بخشی از آن را در حوالی بریك اپان توئید در ناحیهی شمالی انگلستان گذراند و در آنجا طب و جراحی خواند. در اسفند 1177 به سمت كمك جرّاح هنگ داخلی ویژهی فرمانروای ویلز، كه در 1176 به همت سرویلیام جانستن بوجود آمده بود، منصوب شد. تامپسن، پس از آنكه در 12 تیرماه 1179 به عنوان كمك جراح به هنگ سی و هفتم پیاده انتقال یافت، در خرداد 1182 به درجهی جرّاح، در آذر 1191 به سمت جرّاح ستاد، و سپس در تیر 1209 به سمت قائم مقام بازرس كل بیمارستانهای ارتش ارتقا یافت. در 1214 به عنوان افسر پزشك به قرارگاه محكومان در نیوساوث ویلز فرستاده شد، و این سمت را تا بهمن 1222، كه با نصف حقوق بازنشسته شد، برعهده داشت.
نخستین دورهی خدمت تامپسن در بخش پزشكی ارتش بریتانیا با جنگهای ناپوْلئوْن همزمان بود. در آذر 1178 همراه هنگ خود به جبل الطارق رفت. در زمستان 1179 به گیانا (گویان) و هند غربی، كه در آن زمان صحنهای از جنگ بین انگلستان و فرانسه و هلند بود، اعزام شد. اقامت تامپسن فرصت آشنا شدن با گیا و زیای محلی منطقه را برایش فراهم ساخت. گفته میشود كه وی در 1188 به انگلستان بازگشته است (اگرچه یكی از نامههای او در بایگانی «انجمن لینهای» كه در 18 اردیبهشت 1186 از لندن فرستاده شده است نشان میدهد كه خدمت وی در هند غربی با مسافرتی به انگلستان قطع شده بوده است).
سه سال بعد تامپسن به جزایر مسكارین فرستاده شد، و ادعا میشود كه یكی از وظایف او در آنجا متداول ساختن استفاده از واكسن در ماداگاسكار بوده است، اگرچه در منابع رسمی آن دوره از وی با عنوان «عامل دولت در ماداگاسكار» نام برده شده است، و این امر نشان میدهد كه وظایف سیاسی نیز بر عهدهی او بوده است. از 1195 تا 1214 در كوْرك (كه معمولاً به نام «خورِ كوْرك» خوانده میشد) در آیرلند مستقر بود، و قسمت اعظم تحقیقات خود در مورد بیمهرگان آبزی را در آنجا انجام داد. درواقع، این دوره ثابت كرد كه پربارترین دورهی زندگی وی بوده است. سمت بعدی او در نیوساوث ویلز با كار در تاریخ طبیعی ممتاز نبود، هرچند به دلبستگی قبلی خود كه وارد كردن گیاهان مفید به مستعمره بود بازگشت.
قسمت بزرگی از زندگی شخصی تامپسن به صورت معما باقی مانده است. هیچ جا ثبت نشده است كه وی ازدواج كرده باشد، و ظاهراً هیچ گونه گزارش شخصی از دوستان و آشنایان وی وجود ندارد. این امر شاید به دلیل وظایف رسمی او در مناطق نسبتاً دورافتاده بوده كه او را از مراكز اصلی پیشرفتهای علمی و فرهنگی در جزایر بریتانیا دور نگاه میداشت. در 17 بهمن 1188 به عضویت «انجمن لینه ای» لندن برگزیده شد و با الگزاندر مك لی، یكی از دبیران قبلی انجمن، كه سپس به عنوان دبیر مستعمراتی نزد حكومت نیوساوث ویلز منصوب شد، مكاتبه داشت- و مسلماً مناسباتشان خیلی نزدیك و صمیمانه بود. كار تامپسن در زمینهی بیمهره گان دریایی او را به تعدادی از مفاهیم تازهی انقلابی در نظامندیهای بنیادی رهنمون كرد، و این امر باعث برخورد تند وی با تشكیلات جانورشناسی در لندن شد. نامههای او و نوشتههائی كه در آن زمان از وی انتشار یافتهاند حكایت از مردی دارند كه كاسهی صبرش از محافظه كاری مخالفان لبریز شده است، و سرانجام هم مخالفتها او را تلخكام ساختند.
نوشتههای انتشاریافتهی تامپسن در زیست شناسی به سه دسته تقسیم میشوند: نخستین نوشتههای وی در گیاه شناسی، رشتهای كه در بخش بعدی زندگی نیز به آن پرداخت؛ نوشتههای نوع كلی او در جانورشناسی؛ و آثار جذاب و پرارزشش در شناخت جانوران دریایی. او خدمت چندانی به علم پزشكی نكرد، اگرچه در سال 1211/ 1832 جزوهای با عنوان The Pestilential Cholera Unmasked… («كنار زدن نقاب از چهرهی وبای بدخیم... ») منتشر ساخت، كه به تشخیص و معالجهی بیماری وبا اختصاص داشت، لیكن درك كافی و كاملی از عوامل موثر در بیماری را نشان نمیداد. اما موضوع این جزوه بحث روز بود زیرا وبا در دههی قبل، از آسیا به سمت غرب گسترش یافته بود و در سال 1211 همگان شاهد نخستین بروز عمدهی آن در جزایر بریتانیا بودند.
اشتغال ذهنی تامپسن به گیاه شناسی از آغاز كارش در كتابی به نام A Catalogue of Plants Growing in the Vicinity of Berwick- upon-Tweed («فهرستنامهای از گیاهانی كه در حوالی بریك اپان توئید میرویند») نمایان شد، كه در 1186/ 1807 انتشار یافت، و وصفی بود واجد صلاحیت از زیای محلی. در همان سال دو نوشتهی وی در مورد گیاه شناسی در «انجمن لینهای» لندن خوانده شد. نوشتهی اول، با عنوان «در مورد جنس Kaempferia»، عمدتاً به آرایش منتظم این جنس مربوط میشد. دومین نوشته، «گزارشی دربارهی گونههای جدید فلفل و چند اظهارنظر شتابزده دربارهی این جنس»، در 1187 بچاپ رسید. این مقاله از این نظر جالب توجه است كه ضمناً شرحی از سفرهای وی در هند غربی، و مشاهداتی كه در مورد این جنس در ترینیداد سنت وینسنت، و گرانادا کرده بود، بدست میدهد. اقامت او در ترینیداد، به نگارش مقالهی انتشار نایافتهای به نام «شرح جنس جدیدی از راستهی طبیعی گیاه مورد» هم انجامید، كه در 12 اسفند 1190 در «انجمن لینهای» خوانده شد.
تامپسن، به هنگام اقامت در جزیرهی موریس، به مطالعات گیاه شناختی ادامه داد و كتابی با عنوان Catalogue of the Exotic Plants Cultuvated in the Mauritius... («فهرستنامهای از گیاهان غیربومی كه در جزیرهی موریس كشت میشوند»)، تألیف كرد كه در آبان 1195، اندك زمانی پس از آنكه تامپسن جزیره را ترك كرد- اما بر طبق ادعای خود وی پس از برداشتن صفحهی عنوانی كه نام او را بر خود داشت- بینام نویسنده منتشر شد (احتمالاً شخصی قصد داشت كه تامپسن را از افتخار محروم كند). این فهرستنامه اولین كار در مورد گیاهان جزیره بود كه در محل منتشر میشد، و برای استخراج تاریخ آغاز كشت بسیاری از انواع غیربومی در «باغهای گیاهان» و سایر نقاط بسیار مفید است. این نوشته علاقهی تامپسن به وارد كردن گیاهان مفید را نیز نشان میدهد، علاقهای كه در بسیاری از مستعمره نشینهای آن زمان وجود داشت. آخرین تحقیقات گیاه شناختی تامپسن، كه بعد از سكونت وی در نیوساوث ویلز نوشته شد، به وارد كردن و كشت پنبه و نیشكر مربوط بود.
نوشتههای انتشاریافتهی متنوع تامپسن در جانورشناسی با مقالهای به نام «شرح گونهی جدیدی از جنس Mus، متعلق به گروه موشهای كیسه دار» آغاز شد، كه در جامائیكا نوشته شد؛ این مقاله در سال 1191 خوانده شد و در 1194 بچاپ رسید. وی در 1208 شرحی بر مطالعات خود دربارهی استخوانهای پرندگان از بین رفتهی مسكارین را كه در مدت اقامتش در این جزایر بعمل آورده بود منتشر كرد؛ عنوان آن نوشته این بود: «خدماتی به تاریخ طبیعی دوْدوْ... پرندهای كه به نظر میرسد در اواسط قرن هفدهم یا اوایل قرن هجدهم از بین رفته باشد.»
ظاهراً در هنگام بازگشت از جزایر موْریس بود كه تامپسن اولین تحقیق خود در مورد بیمهرگان دریایی را انجام داد. وی در جنوب ماداگاسكار نورافشانی حیرت آوری را در دریا مشاهده كرد. توری حلقوی از جنس پارچهی وال در عقب كشتی آویخت و تعداد زیادی جانور دریایی كوچك را كه تا آن وقت در آب دیده نمیشدند گرفت. گفته میشود كه تامپسن نخستین كسی بود كه تور پلانكتوْنی را بكار برد، و تقریباً شكی نیست كه او فقط براساس فكر خودش در تیر یا امرداد 1195 از آن استفاده كرد؛ ولی قبل از او جان كرنچ در فروردین 1195 تور مشابهی را در سفر اكتشافی كشتی جیمز كینگستن تاكی بر رودخانهی زئیر (یاكوْنگوْ) بكار برد. تامپسن، برخلاف كرنچ، آن قدر زنده ماند كه از تور وال خود برای گرفتن پلانكتوْن در سالهای متمادی استفاده كند.
تامپسن كتابی با عنوان Memoir on the Pentacrinus europaeus («رسالهای دربارهی لاله وشان اروپایی») منتشر كرد، كه در آن كشف گونهای اروپایی از خارپوستان لاله وش در خلیج كوْو را اعلام نمود. لاله وشان، بخصوص لاله وشان شناور و سوسنهای دریایی، فقط از روی نمونههای خشك شدهای كه در هند غربی موجود بود شناخته میشدند، و دانش چندانی در مورد خویشاوندیهای آنها در دست نبود. یادداشت او بدانچه در اثر كوشش ج. میلر در مورد قضیهی فوق روشن شده بود بسیار افزود. تامپسن در 1215 مجدداً به موضوع Pentacrinus پرداخت و نشان داد كه این موجود مرحلهی اولیهی زندگی Comatula (ستارهی كاكلی) اروپایی است؛ در همان زمان چیزی به نام Mystomum costatum، را وصف كرد كه در آن موقع از پُرتاران تقریباً ناشناخته بشمار میرفت و با لاله وش شناور همسفرگی [اجتماع دو سازواره كه یكی از آنها از آن سود میبرد و دیگری نه سود میبرد و نه زیان] داشت، هرچند كه وی از آن به عنوان «معمای كامل جانورشناسی» یاد میكرد.
یكی از خدمات اساسی تامپسن به جانورشناسی كشف این نكته بود كه برخی از انواع پلانكتوْنی سخت پوستان، كه در آن زمان به نام جنس Zoea شناخته میشدند، پس از طی دورهی دگردیسی به عنوان خرچنگ جوان خوراكی اروپایی (Cancer pagurus) قابل تشخیصند. او یافتههای خود را به صورت اولین یادداشتهایش در Zoological Researches… («تحقیقات جانورشناختی... ») منتشر كرد، لیكن موفق به اثبات دورهی كامل دگردیسی نشد زیرا كه Zoea در جریان تغییر میمرد؛ فقط با مقایسهی آنها با تخمهای یك خرچنگ ماده بود كه وی قادر به استنتاج این رابطه شد. لیكن تامپسن این نكته را همراه با نوشتهی دومی با عنوان «دربارهی جنس Mysis» اعلام نمود و در آن نشان داد كه سخت پوستان سینه پوش به شكلی بسیار مشابه با نوع بالغ از تخم بیرون میآیند. این هر دو نوشته فقط چند ماه قبل از تحقیقات راتكه دربارهی رشد خرچنگ آب شیرین (Potamobius، سابقاً Astacus) انتشار یافتند، و نشان دادند كه نوزادان در یكی از مراحل بعدی رشد از تخم بیرون میآیند. به این ترتیب عجیب نیست كه بسیاری از جانورشناسان با ادعای تامپسن در مورد دگردیسی در سخت پوستان با شك آشكار و حتی توأم با استهزا برخورد كردند. مسألهی مورد بحث بسیار جدی بود، زیرا علم طبقه بندی آن زمان، آن گونه كه ویلیام لیچ و ژوْرژ كوویه شرح داده بودند، سخت پوستان را بر این اساس از حشرات جدا میكرد كه رشد دستهی اول مستقیماً و بیدگردیسی صورت میپذیرفت. با این حال، تامپسن اندكی بعد توانست فرضیهاش را به اثبات رساند. او در سومین یادداشتش در «تحقیقات جانورشناختی... » (1208) یكی از تجربههای موفق سال 1206 را كه در طی آن خرچنگ تخم بر (ovigerous) را نگهداری كرده و كرمینههای تازه از تخم درآمده را بررسی نموده بود شرح داد. در 1209 ادعا نمود كه كرمینههای تازه از تخم درآمدهی هشت جنس از سخت پوستان كوتاه را به شكل Zoea مشاهده كرده است؛ در 1214 یادداشتهائی در مورد تاریخ طبیعی خرچنگ نخودیِ Pinnotheres (همسفرهی موسل، Mytilus) منتشر كرد، كه در آن مجدداً مشاهدهی كرمینههای از تخم درآمده به صورت Zoea را شرح داده بود؛ و در 1215 گزارشی دربارهی از تخم بیرون آمدن آزمایشگاهی خرچنگ عنكبوتی Macropodia rostrata و نیز مقالات دیگری در مورد رشد سخت پوستان، انتشار داد. برخی از جانورشناسان، بخصوص جان ا. وست وود، از پذیرفتن حقیقت موجود در مشاهدات تامپسن سرباز زدند، و حتی شواهدی را كه او ارائه میكرد یكسره انكار كردند، و جرّ و بحث بالا گرفت. سرانجام دیگران مسأله را پی گرفتند و یافتههای تامپسن را تأیید كردند.
دومین كار مهم تامپسن در زیست شناسی دریایی این كشف بود كه رشته پایان جزء سخت پوستانند؛ در دستگاهی كه كوویه مطرح ساخته بود آنها ردهای از نرم تنان شناخته میشدند. تامپسن، با استفاده از تور پلانكتوْنی خود، تعدادی كرمینهی كوچك نیمه شفاف از سخت پوستان را بدست آورد، و آنها را زنده نگهداری كرد. او كشف كرد كه این جانوران دستخوش دگردیسی میشوند و به صورت سرخابهای بلوطی شكل به ته كشتی میچسبند. شرح ساده و در عین حال درخشان وی از موقعیت رشته پایان در دستگاه طبقه بندی در چهارمین یادداشت در «تحقیقات جانورشناختی... » بچاپ رسید (1209). خدمت تامپسن به زیست شناسی رشته پایان با این تحقیق پایان نیافت، زیرا كه در سال 1215 مقالهای در مورد سرخاب Sacculina كه انگل خرچنگ ساحلی Carcinus maenas است را برشتهی تحریر درآورد، و از ماهیت حقیقی آن پرده برداشت و صورتهای كرمینهای آن را تعیین و توصیف كرد.
سومین كار عمدهی تامپسن در زیست شناسی دریایی شناسایی ردهای از جانوران بود كه بر آنها «پرزیوگان» (Polyzoa) نام نهاد. این جانوران قبلاً به مثابهی بخشی از مجموعهی ناهمگون بی مهرگان مرموز، یا باصطلاح «جانوران گیاه سان» (zoophytes) شمرده میشدند؛ اما او نشان داد كه آنها چیزی غیر از آب وشان گروه زی و آبدزدكهای دریایی هستند، كه گهگاه با آنها اشتباه میشوند. اصطلاح Polyzoa در سطح وسیعی، بخصوص در بریتانیا، متداول گردید، ولی نهایتاً اصطلاح Bryozoa (به همان معنی پرزیوگان)، كه تقریباً همزمان با آن پیشنهاد شده بود، جای آن را گرفت.
جان ووْن تامپسن طبیعیدانی اهل عمل بود؛ استفادهی وی از تور و مشاهدهی جانوران زنده او را قادر ساختند كه خدمتی واقعی به زیست شناسی دریایی انجام دهد. از این گذشته، وی درك هوشیارانهای از مفاهیم ضمنی مشاهدات خود نمایان میساخت كه برای فردی كه در علوم طبیعی آموزش ندیده و از جریان اصلی جانورشناسی بدور افتاده بود فوق العاده قابل توجه به نظر میرسید. وی در بخش عمدهای از عمر خود از شهرتی كه استحقاقش را داشت محروم ماند؛ درواقع فقط در نیمهی قرن بیستم بوده است كه قدر خدمات فراوان او به اندازهی كافی شناخته شده است.
مقالات زیر به صورت نوشتههای پیاپی بچاپ رسیدهاند؛ (نامه به سردبیر) مربوط به دگردیسی در سخت پوستان كوتاه، در ZooJ، 5 (1831)، 383-384؛ «Memoir on the Metamorphosis and Natural History of the Pinnotheres,or Pea-Crabs»، در EntM، 3( 1835)، 85-90؛ «Of the Double Metamorphsis in Macropodia Phalangium, or SpiderCrab... »، همان، 3 (1836)، 370-375؛ «Natural History and Metamorphsis of an Anomalous Crustaeous Parasite of Carcinus Maenas, the Sacculina carcini»، همان، 452-456؛ «Memoir on the Star-Fish of the Genus Comatula»، در ENPJ، 20(1836)، 295-300؛ و «Memoir on the Metamorphosis in the Macrourae or Long-tailed Crustacea,Exemplified by the Prawn (Palaemon serratus)»، همان، 21 (1836)، 221-223. آثار گیاه شناختی عبارتند از Catalogue of Plants Growing in the Vicinty of Berwick-upon-Tweed (لندن، 1807)؛ و Catalogue of the Exotic Plants Cultivated in the Maurtius... (موْریس، 1816).
دوم. خواندنیهای فرعی- مقدمهی الوین ویلر بر جزوهی Zoological Researches…، كه توسط «انجمن كتابشناسی تاریخ طبیعی»، یك-شش، برای تقدیر از كار تامپسن انتشار یافت (لندن، 1968). -«The Terms Polyzoa and Bryozoa»، از ت. ر. استبینگ و دیگران، در PLSL، جلسهی 123 (1910-1911)، 61-72، برای یادداشتهائی دربارهی پیشنهاد واژهی «پرزیوگان»؛ و «A Forgotten Work by John Vaughan Thompson» از ر. ا. ووْن در PRSAM، 1(1953)، 241-248، برای گزارشی از فهرستنامهی گیاهان غیربومی در جزیرهی موریس.
منبع مقاله :
گیلیپسی، چارلز كولستون، (1387)، زندگینامهی علمی دانشوران، ترجمه احمد آرام...[ و دیگران]، تهران: شركت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ اول
John Vaughan Thompson
(ت. بریك اپان توئید، انگلستان[؟]، 28 آبان 1158 / 19 نوامبر 1779؛ و. سیدنی، نیوساوث ویلز، استرالیا، اول بهمن 1225/ 21 ژانویه 1847)، تاریخ طبیعی.
از سالهای آغازین زندگی تامپسن اطلاعات چندانی در دست نیست جز آنكه بخشی از آن را در حوالی بریك اپان توئید در ناحیهی شمالی انگلستان گذراند و در آنجا طب و جراحی خواند. در اسفند 1177 به سمت كمك جرّاح هنگ داخلی ویژهی فرمانروای ویلز، كه در 1176 به همت سرویلیام جانستن بوجود آمده بود، منصوب شد. تامپسن، پس از آنكه در 12 تیرماه 1179 به عنوان كمك جراح به هنگ سی و هفتم پیاده انتقال یافت، در خرداد 1182 به درجهی جرّاح، در آذر 1191 به سمت جرّاح ستاد، و سپس در تیر 1209 به سمت قائم مقام بازرس كل بیمارستانهای ارتش ارتقا یافت. در 1214 به عنوان افسر پزشك به قرارگاه محكومان در نیوساوث ویلز فرستاده شد، و این سمت را تا بهمن 1222، كه با نصف حقوق بازنشسته شد، برعهده داشت.
نخستین دورهی خدمت تامپسن در بخش پزشكی ارتش بریتانیا با جنگهای ناپوْلئوْن همزمان بود. در آذر 1178 همراه هنگ خود به جبل الطارق رفت. در زمستان 1179 به گیانا (گویان) و هند غربی، كه در آن زمان صحنهای از جنگ بین انگلستان و فرانسه و هلند بود، اعزام شد. اقامت تامپسن فرصت آشنا شدن با گیا و زیای محلی منطقه را برایش فراهم ساخت. گفته میشود كه وی در 1188 به انگلستان بازگشته است (اگرچه یكی از نامههای او در بایگانی «انجمن لینهای» كه در 18 اردیبهشت 1186 از لندن فرستاده شده است نشان میدهد كه خدمت وی در هند غربی با مسافرتی به انگلستان قطع شده بوده است).
سه سال بعد تامپسن به جزایر مسكارین فرستاده شد، و ادعا میشود كه یكی از وظایف او در آنجا متداول ساختن استفاده از واكسن در ماداگاسكار بوده است، اگرچه در منابع رسمی آن دوره از وی با عنوان «عامل دولت در ماداگاسكار» نام برده شده است، و این امر نشان میدهد كه وظایف سیاسی نیز بر عهدهی او بوده است. از 1195 تا 1214 در كوْرك (كه معمولاً به نام «خورِ كوْرك» خوانده میشد) در آیرلند مستقر بود، و قسمت اعظم تحقیقات خود در مورد بیمهرگان آبزی را در آنجا انجام داد. درواقع، این دوره ثابت كرد كه پربارترین دورهی زندگی وی بوده است. سمت بعدی او در نیوساوث ویلز با كار در تاریخ طبیعی ممتاز نبود، هرچند به دلبستگی قبلی خود كه وارد كردن گیاهان مفید به مستعمره بود بازگشت.
قسمت بزرگی از زندگی شخصی تامپسن به صورت معما باقی مانده است. هیچ جا ثبت نشده است كه وی ازدواج كرده باشد، و ظاهراً هیچ گونه گزارش شخصی از دوستان و آشنایان وی وجود ندارد. این امر شاید به دلیل وظایف رسمی او در مناطق نسبتاً دورافتاده بوده كه او را از مراكز اصلی پیشرفتهای علمی و فرهنگی در جزایر بریتانیا دور نگاه میداشت. در 17 بهمن 1188 به عضویت «انجمن لینه ای» لندن برگزیده شد و با الگزاندر مك لی، یكی از دبیران قبلی انجمن، كه سپس به عنوان دبیر مستعمراتی نزد حكومت نیوساوث ویلز منصوب شد، مكاتبه داشت- و مسلماً مناسباتشان خیلی نزدیك و صمیمانه بود. كار تامپسن در زمینهی بیمهره گان دریایی او را به تعدادی از مفاهیم تازهی انقلابی در نظامندیهای بنیادی رهنمون كرد، و این امر باعث برخورد تند وی با تشكیلات جانورشناسی در لندن شد. نامههای او و نوشتههائی كه در آن زمان از وی انتشار یافتهاند حكایت از مردی دارند كه كاسهی صبرش از محافظه كاری مخالفان لبریز شده است، و سرانجام هم مخالفتها او را تلخكام ساختند.
نوشتههای انتشاریافتهی تامپسن در زیست شناسی به سه دسته تقسیم میشوند: نخستین نوشتههای وی در گیاه شناسی، رشتهای كه در بخش بعدی زندگی نیز به آن پرداخت؛ نوشتههای نوع كلی او در جانورشناسی؛ و آثار جذاب و پرارزشش در شناخت جانوران دریایی. او خدمت چندانی به علم پزشكی نكرد، اگرچه در سال 1211/ 1832 جزوهای با عنوان The Pestilential Cholera Unmasked… («كنار زدن نقاب از چهرهی وبای بدخیم... ») منتشر ساخت، كه به تشخیص و معالجهی بیماری وبا اختصاص داشت، لیكن درك كافی و كاملی از عوامل موثر در بیماری را نشان نمیداد. اما موضوع این جزوه بحث روز بود زیرا وبا در دههی قبل، از آسیا به سمت غرب گسترش یافته بود و در سال 1211 همگان شاهد نخستین بروز عمدهی آن در جزایر بریتانیا بودند.
اشتغال ذهنی تامپسن به گیاه شناسی از آغاز كارش در كتابی به نام A Catalogue of Plants Growing in the Vicinity of Berwick- upon-Tweed («فهرستنامهای از گیاهانی كه در حوالی بریك اپان توئید میرویند») نمایان شد، كه در 1186/ 1807 انتشار یافت، و وصفی بود واجد صلاحیت از زیای محلی. در همان سال دو نوشتهی وی در مورد گیاه شناسی در «انجمن لینهای» لندن خوانده شد. نوشتهی اول، با عنوان «در مورد جنس Kaempferia»، عمدتاً به آرایش منتظم این جنس مربوط میشد. دومین نوشته، «گزارشی دربارهی گونههای جدید فلفل و چند اظهارنظر شتابزده دربارهی این جنس»، در 1187 بچاپ رسید. این مقاله از این نظر جالب توجه است كه ضمناً شرحی از سفرهای وی در هند غربی، و مشاهداتی كه در مورد این جنس در ترینیداد سنت وینسنت، و گرانادا کرده بود، بدست میدهد. اقامت او در ترینیداد، به نگارش مقالهی انتشار نایافتهای به نام «شرح جنس جدیدی از راستهی طبیعی گیاه مورد» هم انجامید، كه در 12 اسفند 1190 در «انجمن لینهای» خوانده شد.
تامپسن، به هنگام اقامت در جزیرهی موریس، به مطالعات گیاه شناختی ادامه داد و كتابی با عنوان Catalogue of the Exotic Plants Cultuvated in the Mauritius... («فهرستنامهای از گیاهان غیربومی كه در جزیرهی موریس كشت میشوند»)، تألیف كرد كه در آبان 1195، اندك زمانی پس از آنكه تامپسن جزیره را ترك كرد- اما بر طبق ادعای خود وی پس از برداشتن صفحهی عنوانی كه نام او را بر خود داشت- بینام نویسنده منتشر شد (احتمالاً شخصی قصد داشت كه تامپسن را از افتخار محروم كند). این فهرستنامه اولین كار در مورد گیاهان جزیره بود كه در محل منتشر میشد، و برای استخراج تاریخ آغاز كشت بسیاری از انواع غیربومی در «باغهای گیاهان» و سایر نقاط بسیار مفید است. این نوشته علاقهی تامپسن به وارد كردن گیاهان مفید را نیز نشان میدهد، علاقهای كه در بسیاری از مستعمره نشینهای آن زمان وجود داشت. آخرین تحقیقات گیاه شناختی تامپسن، كه بعد از سكونت وی در نیوساوث ویلز نوشته شد، به وارد كردن و كشت پنبه و نیشكر مربوط بود.
نوشتههای انتشاریافتهی متنوع تامپسن در جانورشناسی با مقالهای به نام «شرح گونهی جدیدی از جنس Mus، متعلق به گروه موشهای كیسه دار» آغاز شد، كه در جامائیكا نوشته شد؛ این مقاله در سال 1191 خوانده شد و در 1194 بچاپ رسید. وی در 1208 شرحی بر مطالعات خود دربارهی استخوانهای پرندگان از بین رفتهی مسكارین را كه در مدت اقامتش در این جزایر بعمل آورده بود منتشر كرد؛ عنوان آن نوشته این بود: «خدماتی به تاریخ طبیعی دوْدوْ... پرندهای كه به نظر میرسد در اواسط قرن هفدهم یا اوایل قرن هجدهم از بین رفته باشد.»
ظاهراً در هنگام بازگشت از جزایر موْریس بود كه تامپسن اولین تحقیق خود در مورد بیمهرگان دریایی را انجام داد. وی در جنوب ماداگاسكار نورافشانی حیرت آوری را در دریا مشاهده كرد. توری حلقوی از جنس پارچهی وال در عقب كشتی آویخت و تعداد زیادی جانور دریایی كوچك را كه تا آن وقت در آب دیده نمیشدند گرفت. گفته میشود كه تامپسن نخستین كسی بود كه تور پلانكتوْنی را بكار برد، و تقریباً شكی نیست كه او فقط براساس فكر خودش در تیر یا امرداد 1195 از آن استفاده كرد؛ ولی قبل از او جان كرنچ در فروردین 1195 تور مشابهی را در سفر اكتشافی كشتی جیمز كینگستن تاكی بر رودخانهی زئیر (یاكوْنگوْ) بكار برد. تامپسن، برخلاف كرنچ، آن قدر زنده ماند كه از تور وال خود برای گرفتن پلانكتوْن در سالهای متمادی استفاده كند.
تامپسن كتابی با عنوان Memoir on the Pentacrinus europaeus («رسالهای دربارهی لاله وشان اروپایی») منتشر كرد، كه در آن كشف گونهای اروپایی از خارپوستان لاله وش در خلیج كوْو را اعلام نمود. لاله وشان، بخصوص لاله وشان شناور و سوسنهای دریایی، فقط از روی نمونههای خشك شدهای كه در هند غربی موجود بود شناخته میشدند، و دانش چندانی در مورد خویشاوندیهای آنها در دست نبود. یادداشت او بدانچه در اثر كوشش ج. میلر در مورد قضیهی فوق روشن شده بود بسیار افزود. تامپسن در 1215 مجدداً به موضوع Pentacrinus پرداخت و نشان داد كه این موجود مرحلهی اولیهی زندگی Comatula (ستارهی كاكلی) اروپایی است؛ در همان زمان چیزی به نام Mystomum costatum، را وصف كرد كه در آن موقع از پُرتاران تقریباً ناشناخته بشمار میرفت و با لاله وش شناور همسفرگی [اجتماع دو سازواره كه یكی از آنها از آن سود میبرد و دیگری نه سود میبرد و نه زیان] داشت، هرچند كه وی از آن به عنوان «معمای كامل جانورشناسی» یاد میكرد.
یكی از خدمات اساسی تامپسن به جانورشناسی كشف این نكته بود كه برخی از انواع پلانكتوْنی سخت پوستان، كه در آن زمان به نام جنس Zoea شناخته میشدند، پس از طی دورهی دگردیسی به عنوان خرچنگ جوان خوراكی اروپایی (Cancer pagurus) قابل تشخیصند. او یافتههای خود را به صورت اولین یادداشتهایش در Zoological Researches… («تحقیقات جانورشناختی... ») منتشر كرد، لیكن موفق به اثبات دورهی كامل دگردیسی نشد زیرا كه Zoea در جریان تغییر میمرد؛ فقط با مقایسهی آنها با تخمهای یك خرچنگ ماده بود كه وی قادر به استنتاج این رابطه شد. لیكن تامپسن این نكته را همراه با نوشتهی دومی با عنوان «دربارهی جنس Mysis» اعلام نمود و در آن نشان داد كه سخت پوستان سینه پوش به شكلی بسیار مشابه با نوع بالغ از تخم بیرون میآیند. این هر دو نوشته فقط چند ماه قبل از تحقیقات راتكه دربارهی رشد خرچنگ آب شیرین (Potamobius، سابقاً Astacus) انتشار یافتند، و نشان دادند كه نوزادان در یكی از مراحل بعدی رشد از تخم بیرون میآیند. به این ترتیب عجیب نیست كه بسیاری از جانورشناسان با ادعای تامپسن در مورد دگردیسی در سخت پوستان با شك آشكار و حتی توأم با استهزا برخورد كردند. مسألهی مورد بحث بسیار جدی بود، زیرا علم طبقه بندی آن زمان، آن گونه كه ویلیام لیچ و ژوْرژ كوویه شرح داده بودند، سخت پوستان را بر این اساس از حشرات جدا میكرد كه رشد دستهی اول مستقیماً و بیدگردیسی صورت میپذیرفت. با این حال، تامپسن اندكی بعد توانست فرضیهاش را به اثبات رساند. او در سومین یادداشتش در «تحقیقات جانورشناختی... » (1208) یكی از تجربههای موفق سال 1206 را كه در طی آن خرچنگ تخم بر (ovigerous) را نگهداری كرده و كرمینههای تازه از تخم درآمده را بررسی نموده بود شرح داد. در 1209 ادعا نمود كه كرمینههای تازه از تخم درآمدهی هشت جنس از سخت پوستان كوتاه را به شكل Zoea مشاهده كرده است؛ در 1214 یادداشتهائی در مورد تاریخ طبیعی خرچنگ نخودیِ Pinnotheres (همسفرهی موسل، Mytilus) منتشر كرد، كه در آن مجدداً مشاهدهی كرمینههای از تخم درآمده به صورت Zoea را شرح داده بود؛ و در 1215 گزارشی دربارهی از تخم بیرون آمدن آزمایشگاهی خرچنگ عنكبوتی Macropodia rostrata و نیز مقالات دیگری در مورد رشد سخت پوستان، انتشار داد. برخی از جانورشناسان، بخصوص جان ا. وست وود، از پذیرفتن حقیقت موجود در مشاهدات تامپسن سرباز زدند، و حتی شواهدی را كه او ارائه میكرد یكسره انكار كردند، و جرّ و بحث بالا گرفت. سرانجام دیگران مسأله را پی گرفتند و یافتههای تامپسن را تأیید كردند.
دومین كار مهم تامپسن در زیست شناسی دریایی این كشف بود كه رشته پایان جزء سخت پوستانند؛ در دستگاهی كه كوویه مطرح ساخته بود آنها ردهای از نرم تنان شناخته میشدند. تامپسن، با استفاده از تور پلانكتوْنی خود، تعدادی كرمینهی كوچك نیمه شفاف از سخت پوستان را بدست آورد، و آنها را زنده نگهداری كرد. او كشف كرد كه این جانوران دستخوش دگردیسی میشوند و به صورت سرخابهای بلوطی شكل به ته كشتی میچسبند. شرح ساده و در عین حال درخشان وی از موقعیت رشته پایان در دستگاه طبقه بندی در چهارمین یادداشت در «تحقیقات جانورشناختی... » بچاپ رسید (1209). خدمت تامپسن به زیست شناسی رشته پایان با این تحقیق پایان نیافت، زیرا كه در سال 1215 مقالهای در مورد سرخاب Sacculina كه انگل خرچنگ ساحلی Carcinus maenas است را برشتهی تحریر درآورد، و از ماهیت حقیقی آن پرده برداشت و صورتهای كرمینهای آن را تعیین و توصیف كرد.
سومین كار عمدهی تامپسن در زیست شناسی دریایی شناسایی ردهای از جانوران بود كه بر آنها «پرزیوگان» (Polyzoa) نام نهاد. این جانوران قبلاً به مثابهی بخشی از مجموعهی ناهمگون بی مهرگان مرموز، یا باصطلاح «جانوران گیاه سان» (zoophytes) شمرده میشدند؛ اما او نشان داد كه آنها چیزی غیر از آب وشان گروه زی و آبدزدكهای دریایی هستند، كه گهگاه با آنها اشتباه میشوند. اصطلاح Polyzoa در سطح وسیعی، بخصوص در بریتانیا، متداول گردید، ولی نهایتاً اصطلاح Bryozoa (به همان معنی پرزیوگان)، كه تقریباً همزمان با آن پیشنهاد شده بود، جای آن را گرفت.
جان ووْن تامپسن طبیعیدانی اهل عمل بود؛ استفادهی وی از تور و مشاهدهی جانوران زنده او را قادر ساختند كه خدمتی واقعی به زیست شناسی دریایی انجام دهد. از این گذشته، وی درك هوشیارانهای از مفاهیم ضمنی مشاهدات خود نمایان میساخت كه برای فردی كه در علوم طبیعی آموزش ندیده و از جریان اصلی جانورشناسی بدور افتاده بود فوق العاده قابل توجه به نظر میرسید. وی در بخش عمدهای از عمر خود از شهرتی كه استحقاقش را داشت محروم ماند؛ درواقع فقط در نیمهی قرن بیستم بوده است كه قدر خدمات فراوان او به اندازهی كافی شناخته شده است.
كتابشناسی
یكم. كارهای اصلی.
مهمترین آثار تامپسن دربارهی بیمهرگان دریایی عبارتند از Zoological Researches and Illustrations (كوْرك، آیرلند، 1828-1834)، مجموعهای از پنج جزوهی كمیاب، كه اخیراً توسط «انجمن كتابشناسی تاریخ طبیعی» تجدید چاپ شده است (لندن، 1868)؛ و The Memoire on the Pentacrinus europaeus: A Recent Species Discovered in the Cove of Cork (كوْرك، 1827).مقالات زیر به صورت نوشتههای پیاپی بچاپ رسیدهاند؛ (نامه به سردبیر) مربوط به دگردیسی در سخت پوستان كوتاه، در ZooJ، 5 (1831)، 383-384؛ «Memoir on the Metamorphosis and Natural History of the Pinnotheres,or Pea-Crabs»، در EntM، 3( 1835)، 85-90؛ «Of the Double Metamorphsis in Macropodia Phalangium, or SpiderCrab... »، همان، 3 (1836)، 370-375؛ «Natural History and Metamorphsis of an Anomalous Crustaeous Parasite of Carcinus Maenas, the Sacculina carcini»، همان، 452-456؛ «Memoir on the Star-Fish of the Genus Comatula»، در ENPJ، 20(1836)، 295-300؛ و «Memoir on the Metamorphosis in the Macrourae or Long-tailed Crustacea,Exemplified by the Prawn (Palaemon serratus)»، همان، 21 (1836)، 221-223. آثار گیاه شناختی عبارتند از Catalogue of Plants Growing in the Vicinty of Berwick-upon-Tweed (لندن، 1807)؛ و Catalogue of the Exotic Plants Cultivated in the Maurtius... (موْریس، 1816).
دوم. خواندنیهای فرعی- مقدمهی الوین ویلر بر جزوهی Zoological Researches…، كه توسط «انجمن كتابشناسی تاریخ طبیعی»، یك-شش، برای تقدیر از كار تامپسن انتشار یافت (لندن، 1968). -«The Terms Polyzoa and Bryozoa»، از ت. ر. استبینگ و دیگران، در PLSL، جلسهی 123 (1910-1911)، 61-72، برای یادداشتهائی دربارهی پیشنهاد واژهی «پرزیوگان»؛ و «A Forgotten Work by John Vaughan Thompson» از ر. ا. ووْن در PRSAM، 1(1953)، 241-248، برای گزارشی از فهرستنامهی گیاهان غیربومی در جزیرهی موریس.
منبع مقاله :
گیلیپسی، چارلز كولستون، (1387)، زندگینامهی علمی دانشوران، ترجمه احمد آرام...[ و دیگران]، تهران: شركت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ اول
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}