جوانى يعنى همه چيز
جوانى يعنى همه چيز
نويسنده:خديجه جبلى
جوانى هنگامى است كه آدم براى نخستين بار با سخت كوشى در پى شناخت جهان و يافتن جايگاه خود در آن مى رود. اين كار در سايه تجربه هاى تازه ممكن مى شود كه برخى از آن ها گاه خطرناك و يا خطرآفرين است. اغلب جوانان به دنبال هيجاناتى هستند كه درك آن ها براى آدم بزرگ ها دشوار است. خوشبختانه بيشتر جوانان هيجان را در ورزش، فعاليت هاى گروهى و يا ساير كارهاى پر انرژى اما كم خطر پيدا مى كنند. در اغلب موارد آنان سيگار يا مواد مخدر را با گروه دوستان تجربه مى كنند، در اين ميان چنان چه جوانى چنين كارهايى را به تنهايى انجام بدهد خطر بيشترى او را تهديد مى كند و هشدار از سوى بزرگترهاى جوان معمولاً موثرتر از پدر و مادر است. به نظر مى رسد شناختن جوان كار چندان دشوارى نباشد اگر به نشانه هاى اين دوره از زندگى از زاويه ديگرى و با دقت بيشتر نگريسته شود.
مشكلات رفتارى: جوانان و والدين شان متقابل، مدام از رفتار همديگر ايراد مى گيرند. گاه والدين فكر مى كنند هرگونه كنترل يا تاثيرى را بر فرزند خود از دست داده اند. جوانان خود مى خواهند پدر و مادرشان مقررات و محدوديت هاى يكسان داشته باشند، در عين حال گاه به شدت از محدود شدن آزادى و تصميم گيرى براى خودشان مى رنجند. حتى اگر بين آن ها اختلاف نظر باشد باز هم جاى نگرانى هست تجربه نشان داده چنان چه والدين ندانند فرزندشان كجاها مى رود، خطر بالنسبه بيشترى آن ها را تهديد مى كند.
مشكلات تحصيلى: ترك تحصيل در جوانان ممكن است به علت مشكل جدايى از والدين، زندگى خانوادگى آشفته، طلاق يا مرگ زودهنگام يكى از والدين در خانواده اتفاق بيفتد، برخى ها نيز آنقدر كمال طلب هستند كه از اين كه عملكرد شايسته اى ندارند سرخورده مى شوند. بعضى مدرسه گريزند، اين گروه معمولاً در خانه غمگين و در مدرسه ناموفق اند و ترجيح مى دهند روزشان را با كسانى بگذرانند كه احساسى شبيه به آن ها دارند.گاه مشكلات عاطفى روى عملكرد درسى تاثير مى گذارد. پرخورى، خواب بيش از حد و رسيدگى بيش از اندازه به وضع ظاهر ممكن است نشانه هاى درگيرى هاى عاطفى باشد.نگرانى براى كسى يا اين كه در خانه چه مى گذرد، تمركز روى درس ها را دشوار مى كند.معمولاً والدين و آموزگاران به جوانان فشار مى آورند تا درس هايشان را خوب بخوانند اما جوانان معمولاً خودشان اولين وظيفه مهم را درس خواندن مى دانند، غر زدن هاى بيش از حد ممكن است نتيجه برعكس داشته باشد.
مشكل تغذيه: وزن براى جوانان موضوع مهمى است. چنان چه جوانى چاق باشد براى همين او را مسخره كنند يا مدام سرزنش بشود بيشتر از خودش بدش مى آيد و افسرده مى شود كه خود منجر به كم تجربگى و بيشتر غذا خوردن مى شود كه بدتر از مشكل چاقى است. رژيم گرفتن هم معمولاً اوضاع را خراب تر مى كند. مهم ترين مساله اين است كه جوان تاييد بگيرد تا از خودش راضى باشد، حال چه چاق باشد چه لاغر. خيلى از جوانان رژيم مى گيرند و خوشبختانه تعداد كمى از آن ها دچار اختلال تغذيه جدى مى شوند.تنها يكى از هر هزار جوان دچار بى اشتهايى مى شود و به همين اندازه نيز از پراشتهايى رنج مى برند.تعدادى از جوانان به سراغ تجربه مواد مخدر مى روند اما استفاده منظم و هر روزه از مواد مخدر در اين سنين كمتر روى مى دهد. والدين بايد در زمينه مصرف مواد مخدر و عوارض آن در جوانان اطلاعات كافى كسب كنند.
خانه را امن كنيد: جوانان به دنبال كشف زندگى هستند اما نياز به پايگاهى دارند كه برگردند. خانه بايد جاى امنى باشد كه جوان دوست دارد به آن جا برگردد، جايى كه از او حمايت و مراقبت مى شود و او را مهم مى شمارند. بزرگسالان بايد چشمه پند و اندرز، همدلى و امنيت باشند. جوان بايد مطمئن بشود پدر يا مادرش به يكباره براى قضاوت، انتقاد يا يك نصيحت ساده از كوره در نمى رود. گوش دادن نخستين مهارت لازم است. جوان هر قدر هم كه رشد سريعى داشته باشد، پدر و مادر بايد حامى او باشند و به همين علت بايد تصميم بگيرند كه قوانين اوليه چه باشد. اين درست كه جوان گاه با وضع قوانين ممكن است مخالفت كند اما اين ها براى امنيت او لازمند. قوانين بايد روشن بوده و به همه افراد خانواده تفهيم شوند البته جايى كه امكانش هست بايد با خود جوان هم توافق كرد. قوانين بايد منطقى و محكم باشند اما آن قدر سختگيرانه نباشند كه جوان از آن زده بشود. براى همه چيز نبايد قوانين وضع كرد. برخى موارد قابل مذاكره اند و برخى ديگر را بايد به جوان واگذار كرد. تحريم هايى مانند منع خروج از خانه فقط هنگامى كارساز است كه از قبل به آن فكر شده باشد. اگر نمى خواهيد چنين كارى بكنيد حرفى از آن به ميان نياوريد. برعكس پاداش براى رفتارهاى خوب در اين بين اهميت دارد.
كمك بخواهيد: گاهى اوقات تمام اين توصيه ها هم كارى از پيش نمى برد و شما و فرزند جوانتان با هم نمى سازيد. گاهى نگرانى ها درباره تغييرات جسمى دوره جوانى، اين كه زود اتفاق افتاده اند يا دير شده اند، يا روابط او با دوستانش تمامى ندارد. در اين گونه موارد از مشاوران خانواده كمك بخواهيد. هنگامى كه نوجوانتان در تحصيل مشكل دارد مسلماً معلم ها منابع اطلاعاتى خوبى هستند. معلم شايد مشاوره تحصيلى را پيشنهاد كند.
مشكلات رفتارى: جوانان و والدين شان متقابل، مدام از رفتار همديگر ايراد مى گيرند. گاه والدين فكر مى كنند هرگونه كنترل يا تاثيرى را بر فرزند خود از دست داده اند. جوانان خود مى خواهند پدر و مادرشان مقررات و محدوديت هاى يكسان داشته باشند، در عين حال گاه به شدت از محدود شدن آزادى و تصميم گيرى براى خودشان مى رنجند. حتى اگر بين آن ها اختلاف نظر باشد باز هم جاى نگرانى هست تجربه نشان داده چنان چه والدين ندانند فرزندشان كجاها مى رود، خطر بالنسبه بيشترى آن ها را تهديد مى كند.
مشكلات تحصيلى: ترك تحصيل در جوانان ممكن است به علت مشكل جدايى از والدين، زندگى خانوادگى آشفته، طلاق يا مرگ زودهنگام يكى از والدين در خانواده اتفاق بيفتد، برخى ها نيز آنقدر كمال طلب هستند كه از اين كه عملكرد شايسته اى ندارند سرخورده مى شوند. بعضى مدرسه گريزند، اين گروه معمولاً در خانه غمگين و در مدرسه ناموفق اند و ترجيح مى دهند روزشان را با كسانى بگذرانند كه احساسى شبيه به آن ها دارند.گاه مشكلات عاطفى روى عملكرد درسى تاثير مى گذارد. پرخورى، خواب بيش از حد و رسيدگى بيش از اندازه به وضع ظاهر ممكن است نشانه هاى درگيرى هاى عاطفى باشد.نگرانى براى كسى يا اين كه در خانه چه مى گذرد، تمركز روى درس ها را دشوار مى كند.معمولاً والدين و آموزگاران به جوانان فشار مى آورند تا درس هايشان را خوب بخوانند اما جوانان معمولاً خودشان اولين وظيفه مهم را درس خواندن مى دانند، غر زدن هاى بيش از حد ممكن است نتيجه برعكس داشته باشد.
مشكل تغذيه: وزن براى جوانان موضوع مهمى است. چنان چه جوانى چاق باشد براى همين او را مسخره كنند يا مدام سرزنش بشود بيشتر از خودش بدش مى آيد و افسرده مى شود كه خود منجر به كم تجربگى و بيشتر غذا خوردن مى شود كه بدتر از مشكل چاقى است. رژيم گرفتن هم معمولاً اوضاع را خراب تر مى كند. مهم ترين مساله اين است كه جوان تاييد بگيرد تا از خودش راضى باشد، حال چه چاق باشد چه لاغر. خيلى از جوانان رژيم مى گيرند و خوشبختانه تعداد كمى از آن ها دچار اختلال تغذيه جدى مى شوند.تنها يكى از هر هزار جوان دچار بى اشتهايى مى شود و به همين اندازه نيز از پراشتهايى رنج مى برند.تعدادى از جوانان به سراغ تجربه مواد مخدر مى روند اما استفاده منظم و هر روزه از مواد مخدر در اين سنين كمتر روى مى دهد. والدين بايد در زمينه مصرف مواد مخدر و عوارض آن در جوانان اطلاعات كافى كسب كنند.
خانه را امن كنيد: جوانان به دنبال كشف زندگى هستند اما نياز به پايگاهى دارند كه برگردند. خانه بايد جاى امنى باشد كه جوان دوست دارد به آن جا برگردد، جايى كه از او حمايت و مراقبت مى شود و او را مهم مى شمارند. بزرگسالان بايد چشمه پند و اندرز، همدلى و امنيت باشند. جوان بايد مطمئن بشود پدر يا مادرش به يكباره براى قضاوت، انتقاد يا يك نصيحت ساده از كوره در نمى رود. گوش دادن نخستين مهارت لازم است. جوان هر قدر هم كه رشد سريعى داشته باشد، پدر و مادر بايد حامى او باشند و به همين علت بايد تصميم بگيرند كه قوانين اوليه چه باشد. اين درست كه جوان گاه با وضع قوانين ممكن است مخالفت كند اما اين ها براى امنيت او لازمند. قوانين بايد روشن بوده و به همه افراد خانواده تفهيم شوند البته جايى كه امكانش هست بايد با خود جوان هم توافق كرد. قوانين بايد منطقى و محكم باشند اما آن قدر سختگيرانه نباشند كه جوان از آن زده بشود. براى همه چيز نبايد قوانين وضع كرد. برخى موارد قابل مذاكره اند و برخى ديگر را بايد به جوان واگذار كرد. تحريم هايى مانند منع خروج از خانه فقط هنگامى كارساز است كه از قبل به آن فكر شده باشد. اگر نمى خواهيد چنين كارى بكنيد حرفى از آن به ميان نياوريد. برعكس پاداش براى رفتارهاى خوب در اين بين اهميت دارد.
اختلاف نظرها را مديريت كنيد: جوانان خانواده بايد در وضع قوانين خانه مشاركت كنند.
آن ها هم مانند هر فردى ديگر اگر دليل منطقى ببينند و كارساز بودن آن را لمس كنند، بيشتر به قانون پناه مى برند. چنان چه جوان در قوانين خانه مشاركت نمى كند حتماً با وضع آن از سوى شما مشكل دارد و بهتر است او را هم در اين كار شريك كنيد. والدين نيز بايد موضع گيرى خود را انتخاب كنند. خيلى از كارهايى كه جوانان انجام مى دهند به نظر ناراحت كننده مى رسد همان طور كه والدين جوانان را ناراحت مى كنند اما اين فقط ظاهر هر قضيه است و گاه همه اين كارها ارزش جار و جنجال ندارند. درست است كه جوان در اين سن، مستقل تر شده است اما هنوز خيلى چيزها را درباره رفتارهايش از پدر و مادر ياد مى گيرد. اگر مى خواهيد دروغ نگويد، خودتان دروغ نگوييد، چنان چه مى خواهيد سيگار نكشد، خودتان سيگار نكشيد. اگر مى خواهيد مهربان و بخشنده باشد خودتان اين طور باشيد. دستورالعمل «آن كارى را كه مى گويم بكن نه آن كارى را كه مى كنم.» در اين مواقع، هيچ اثرى ندارد. اگر فرزند جوان شما آن قدر كه انتظار داريد سپاسگزار نيست، نگران نباشيد. خيلى خوب و ايده آل بود اگر اين طور بود اما احتمالاً تا وقتى كه خودش بچه دار نشود نمى فهمد كار شما چه قدر سخت و دشوار بوده است.كمك بخواهيد: گاهى اوقات تمام اين توصيه ها هم كارى از پيش نمى برد و شما و فرزند جوانتان با هم نمى سازيد. گاهى نگرانى ها درباره تغييرات جسمى دوره جوانى، اين كه زود اتفاق افتاده اند يا دير شده اند، يا روابط او با دوستانش تمامى ندارد. در اين گونه موارد از مشاوران خانواده كمك بخواهيد. هنگامى كه نوجوانتان در تحصيل مشكل دارد مسلماً معلم ها منابع اطلاعاتى خوبى هستند. معلم شايد مشاوره تحصيلى را پيشنهاد كند.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}