گردآورنده: موسسه فرهنگی هنری قدر ولایت





 

اينها راجع به اموري که مربوط به دول اسلامي‌است؛ و آن مقداري که من مي‌توانم، به عنوان اينکه يک نفر معمم هستم و طلبه هستم، مي‌توانم به دول اسلامي‌ اعلام کنم؛ و اميدوارم برسد به آنها. اين چيزهايي است که، ضرورياتي است که اينها خودشان هم بايد توجّه داشته باشند؛ و اميدوارم که به گوش اينها فرو برود و يک وحدت اسلامي ‌واقعي [پيدا کنند]. گذشت کنند از بعض شهوات خودشان، و با هم دست برادري بدهند؛ تفوق از هم نکنند، با هم برادر بشوند - همه مجتمعاً در مقابل غرب؛ غربزده نباشند، در مقابل غرب بايستند دول شرق؛ حتي بوداييها، بايستند در مقابل غرب؛ غرب را عقبش بزنند. بعد در بين خودشان يک حکومت آرام، يک اجتماع آرام؛ همه ممالک سر جاي خودش باقي؛ هيچ کدام به هيچ کدام تجاوز نکنند؛ همه با هم برادر باشند. اگر غير خواست به آنها تجاوز کند، همه با هم همناله بشوند و جلو بروند.

اگر مسلمين با هم متّحد بشوند هيچ دولتي نمي‌تواند به آنها غلبه کند. اينها اشتباه است که خير، آنها چه دارند و چه دارند؛ خير، اينها نيست. شما عرضه نداريد؛ شما اغفال شديد. (1)

بر دانشمنداني که در اين اجتماع [حج] شرکت مي‌کنند، از هر کشوري که هستند، لازم است براي بيداري ملّت‌ها بيانيه‌هاي مستدلي با تبادل نظر صادر کرده و در محيط وحي بين جامعه مسلمين توزيع نمايند،

و نيز در کشورهاي خود پس از مراجعت، نشر دهند؛ و در آن بيانيه‌ها از سران کشورهاي اسلامي‌ بخواهند که اهداف اسلام را نصب عين خود قرار داده اختلافات را کنار گذاشته براي خلاصي از چنگال استعمار چاره بينديشند. (2)

به برادرهاي قَطري ما بگوييد و به برادرهاي خليجي ما بگوييد که آقا متحد بشويد. زير پناه بيرق اسلامي‌ بياييد. از طاغوت کناره‌گيري کنيد. وحدت کلمه پيدا کنيد. رمز غلبه ما وحدت کلمه و اتّکال به خدا بود. شما هم اتّکال به خدا پيدا کنيد و وحدت کلمه؛ شما هم پيروز خواهيد شد.

همه ملّتهاي اسلام بايد يکي بشوند. اگر ملّتهاي اسلام و دولتهاي اسلام متفرّق نبودند - دولت اسلامي ‌که نمي‌دانم داريم يا نداريم! و شايد شما بدانيد که نداريم، اميد است که پيدا بکنيم - اگر مسلمين با هم بودند، اينطور ذليل نبودند زير دست اجانب و عمال اجانب. مسلمين قريب يک ميليارد جمعيت‌اند ولي يک ميليارد جمعيت متفرق، جدا از هم. اگر يک حکومت بود مثل صدر اسلام، يک حکومت بود و همه تابع، ما به اين روز نمي‌نشستيم. آنها - اجانب - جديّت کردند تا حکومتها را به نفع خودشان متفرّق کردند، تکّه تکّه کردند. حتي اخيراً که عثماني يک مملکت وسيع بود، وقتي جنگ تمام شد، اينها را قريب پانزده تا جدا جدا از هم کردند؛ و همه عمّال خودشان! (3)

ملّتها و دولتها اگر بخواهند به پيروزي و هدفهاي اسلامي ‌به تمام ابعادش که سعادت بشر است برسند، بايد اعتصام به حبل‌الله کنند، از اختلافات و تفرقه بپرهيزند و فرمان حق تعالي را «وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِيعًا وَلاَ تَفَرَّقُواْ» را اطاعت نمايند. پشت کردن به تعاليم عاليه اسلام و روي آوردن به غرب و شرق، مسلمين را با قريب يک ميليارد جمعيّت و مخازن بسيار غني تحت سيطره اجانب درآورده و شعائر و مخازن آنها را به باد داده است.

شما ديديد و ما هم شاهد بوديم که وحدت کلمه يک ملّت شجاع ولي ضعيف با اعتماد به اسلام و خداي تعالي موجب غلبه بر غولهاي بين‌المللي شد و دست همه استعمارگران را قطع نمود. پس مسلمين بايد براي به دست آوردن استقلال و آزادي اين کليد پيروزي را به دست آورند و براي وحدت کلمه کوشش کنند. اين شما سران دولتها هستيد که بايد اين فکر اسلامي‌ را تعقيب کنيد و دست از دشمني و مخالفت با برادران خود برداريد. مسؤوليتهاي دولتهاي اسلامي‌ در پيشگاه خداي توانا و در پيشگاه ملّتهاي بسيار بزرگ است. دولتهاي اسلامي‌ بايد دولت مصر را در اين خيانت بزرگ که به اسلام و مسلمين نموده است به جاي خود بنشانند و با آن قطع رابطه کنند. ملّت مصر بايد دست اين خيانتکار را از کشور خود قطع کند و ننگ سرسپردگي به امريکا و صهيونيزم را از ملّت بزدايند. من به دولت دستور دادم که با مصر قطع رابطه نمايد. ما دست برادري به تمام ملّتهاي اسلامي‌ مي‌دهيم و از تمام آنان براي رسيدن به هدفهاي اسلامي‌ استمداد مي‌کنيم. (4)
تا مسلمين رمزي را که در ايران اتفاق افتاد پيدا نکنند، پيروز نمي‌شوند. آنها متحد شدند، و همه يکصدا اسلام را خواستند و جمهوري اسلام را خواستند. و وقتي همه با هم متّحد شدند، خداوند پيروزشان کرد.

اگر مسلمين اين رمز را پيدا کنند، اين ملّت عظيم اگر با هم مجتمع شوند، قدرتي هستند مافوق قدرتها؛ زيرا علاوه بر مخازن طبيعي قدرت معنوي دارند، که عبارت است از ايمان به خدا و رسول، که اگر مجتمع شوند قدرتي فوق آنها نمي‌شود لکن مع‌الأسف نصايح کمتر اثر مي‌کند. (5)

امّا راجع به روابط ما با دولتهاي اسلامي - بلکه با همه دوَل - يک روابطي است؛ اما با همه دوَل يک روابط سياسي است که البته دولت ما با آنها روابط را يا ايجاد مي‌کنند يا تحکيم مي‌کنند؛ و روابط ما با دولتهاي اسلامي ‌هميشه بايد قوي باشد.

دولتهاي اسلامي‌ بايد به منزله‌ي يک دولت باشند؛ کَانَّه يک جامعه هستند، يک پرچم دارند، يک کتاب دارند، يک پيغمبر دارند. اينها هميشه بايد با هم متّحد باشند، با هم علاقه‌هاي همه جانبه داشته باشند؛

و اگر ... اين آمال حاصل بشود که بين دولتهاي اسلامي ‌از همه‌ي جهات وحدت پيدا بشود، اميد است که بر مشکلات خودشان غلبه کنند، و يک قدرتي بزرگتر از قدرتهاي ديگر در مقابل ساير قدرتها باشند. (6)

من اميدوارم که بين دولتهاي اسلامي‌يک اخوّتي، اخوّت اسلامي، همانطوري که قرآن امر فرموده است، پيدا بشود؛ که اگر اين اخوت اسلامي‌ در بين ممالک اسلامي‌ پيدا بشود، يک قدرت عظيمي ‌است که هيچ يک از قدرتهاي دنيا نمي‌توانند به پاي آن باشند.

و من از خداي تبارک و تعالي مسألت مي‌کنم که اين معنا در همه دولتها تحقّق پيدا بکند؛ و همه موفق بشوند که براي اسلام باشند: و همه موفق باشند که اخوت اسلامي‌ خودشان را حفظ بکنند؛ و همه موفق باشند که در خدمت ملّتشان باشند که ملّت هم پشتيبان آنها باشد. (7)
مسلمين بايد از همين معنا عبرت بگيرند که چه شد يک حکومت بزرگ را آمدند بعد از جنگ و بعد از فتحشان تکه تکه کردند، قطعه قطعه کردند، و براي هر کدام حکومتي که مطيع خودشان بود قرار دادند. اين براي اين بود که از قدرت اسلام و مسلمين مي‌ترسيدند، و مي‌ديدند که اگر يک همچو قدرتي باشد و اگر ساير مسلمين هم به اينها متصل بشوند، ديگر مجال براي آنها و استفاده آنها در ممالک اسلامي‌ باقي نمي‌ماند. از اين جهت، اينها آن مملکت واحد را به ممالک کوچک، کوچک تقسيم کردند. بايد دولتهاي اسلامي ‌از اين عبرت ببرند [و] بدانند که رمز پيروزي دولتها وحدت کلمه است، و رفع اختلافات است و من اميدوارم که از اين قصه ايران آنها عبرت ببرند که وحدت کلمه يک ملّت که هيچ ابزار جنگي نداشت. در مقابل آن همه ابزار جنگي که شاه داشت و همه دولتها هم پشتيباني از آن مي‌کردند، مع‌ذلک وحدت کلمه ملّت ايران و اتّکاي آنها به اسلام موجب اين شد که آنها را شکست دادند و دولتهاي بزرگ هم نتوانستند نگه دارند آن شاه مخلوع ايران را. اينها چيزهايي است که بايد در ممالک ديگر در آن تفکّر بشود و مورد بررسي قرار بگيرد، و دولتها توجّه کنند به اين مسائل. اگر بخواهند از زير بار اجنبي خارج بشوند، بايد برنامه‌هاي فعلي را تغيير بدهند، و يک برنامه اسلامي، يک دولت اسلامي ‌[ايجاد کنند] همه به حکومت خودشان باقي بمانند، لکن متحد باشند همه با هم. (8)

اميدوارم که مسلمين و ملّتهاي اسلامي ‌همانطور که دستور اسلام و قرآن مجيد است با هم برادر باشند و نسبت به دشمنان انسانيت [و] کشورهاي اسلام، با شدّت و قدرت رفتار کنند و اين حاصل نمي‌شود الّا به اينکه از اختلافات جزئي، که بين دولتها هست، دست بردارند و مثل برادر هم باشند.

اين اختلاف موجب بهره‌برداري دشمنهاي اسلام و مسلمين است. بايد از اين بهره‌برداري جلوگيري بشود به وحدت اسلامي‌ و اينکه همه در تحت لواي اسلام و قرآن مجيد مجتمع بشوند؛ زيرا آنطور که قرآن دستور داده است: رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ وَ أَشِدَّاء بر کفار باشد. در اسلام اساساً نژاد مطرح نيست، عربي و عجمي‌ و ساير گروه‌ها ابداً مطرح نيست. اسلام براي تربيت انسان آمده است، مطلب در برنامه اسلام، انسان است و تربيت انساني. آنچه مطرح است تقوا و اخوت بين مسلمين و دوستي و رفع اختلافات است. (9)

مسلمين بايد با هم يد واحده باشند. هُم يَدٌ واحِدةٌ علي مَن سِواه. اينها بايد دست واحد باشند. مجتمع باشند. يک باشند. خودشان را از هم جدا ندانند. مرزها را اسباب جدايي قلبها ندانند. مرزها جدا، قلبها با هم.

مسلمين داراي قدرت بسيار هستند، و داراي خزاين بسيار. چنانچه با هم مجتمع بشوند، چنانچه مسلمين با هم اتحاد پيدا کنند، با حفظ مرزهاي خودشان، لکن قلبهايشان با هم متحد بشود، اينها جمعيت بسيار کثيري هستند؛ يک ميليارد جعيت. شايد الآن بيشتر باشند و خزاين بسيار دارند و احتياج به هيچ کشوري ندارند و همه کشورها تقريباً به آنها محتاج هستند. مع‌الأسف در اثر تبليغات سوئي که در طول تاريخ شده است، و مردم را از اين ابرقدرتها ترسانده‌اند. تبليغات خود آن ابرقدرتها اين بوده است که ملّتهاي ما را، ملّتهاي شما را از اينها بترسانند. به طوري که ما گمان بکنيم که اين ابرقدرتها آسيب‌پذير نيستند، اگر ملّتي نفس بکشد، آنها نفسش را خفه مي‌کنند. لکن ما ديديم که اينها تبليغاتي بود که صحيح نبود و قدرتهاي بزرگ هم با مقدرات يک مملکت وقتي که خود ملّت با هم مجتمع شدند، نمي‌توانند بازي بکنند و ما اتّکال به خدا داريم. اتّکال به اسلام داريم. پشتيباني ما اسلام و خداست و اميد اين داريم که همه ملّتهاي اسلامي‌ به ما بپيوندند. (10)

من اميدوارم که مسلمانان جهان در آستان قرن حاضر، گرفتاريهاي خود و منشأ آن را به درست ادراک کنند؛ و با اتحاد همه جانبه و اتّکال به اسلام و در زير پرچم پرافتخار آن از قيد و بندهاي استعمارگران رهايي يابند.

مسلمين که در آستان اين قرن دردهاي جانفرساي خود را يافته، و از قدرتهاي شيطاني بزرگ جز گرفتاريهاي گوناگون و چپاولگريها و جنايات چيزي نديده‌اند، بايد با هم پيوستگي صميمانه و توجّه به خداوند بزرگ و اسلام عزيز به فکر چاره برآيند. (11)

مسلمين به حسب دستور خداي تبارک و تعالي، يد واحده [اند] نه دو تا دست، يد واحدة علي من سواهم.

همه مثل اينکه يک دست، باز دو دست هم نفرموده است؛ براي اينکه دو دست هم ممکن است اين از اين طرف برود، آن از آن طرف، نه، دست واحد، همه‌شان مثل دست واحد مي‌مانند.

مسلم اينطوري است و اگر مسلمين اينطور باشند که آنطور وحدت با هم داشته باشند، که مثل يک دست باشند، يد واحده باشند، اين ديگر آسيب‌بردار نيست. (12)

اين اخوت ايماني که خداي تبارک و تعالي امر به اخوت کرده است و عقد اخوت بين مؤمنين انداخته است، انحصار به مؤمنين ايران ندارد. انحصار به مؤمنين يک کشور ندارد. اين عقد اخوت بين تمام مؤمنين دنياست.

تمام ممالک اسلام بايد با هم مثل برادر باشند و اگر ممالک اسلامي‌ مثل برادر با هم باشند و توده‌هايي که در هر کشوري زندگي مي‌کنند با توده‌هاي کشور ديگر مثل برادر نظر داشته باشند، اينها بر همه قدرتهاي عالم مسلط خواهند شد.

امروز شما گمان نکنيد که اگر در يک گوشه عالم يک قضيه واقع بشود، ساير ممالک ديگر مطلع نمي‌شوند. امروز دنيا يک عائله شده است. دنيا يک موجود شده است که همه عالم از هم مطلع مي‌شوند. با اين راديو و تلويزيون مي‌بينيد که مطلبي که در يک گوشه ديگر عالم واقع مي‌شود در همه جا منتشر مي‌شود. بايد اين اخوت ايماني طوري باشد که يک کشوري با کشور ديگري نظر خلاف نداشته باشند. (13)
اينهايي که درصدد اين معاني هستند، بدانند که اگر همه قدرتهاي خودشان را هم جمع بکنند نمي‌توانند به يک ملّتي که همه با هم فرياد الله اکبر مي‌زنند، نمي‌توانند اينها با آنها مقاومت کنند؛ بيخود درصدد تفرقه‌اندازي هستند. مسلمانها برادرند و تفرقه پيدا نمي‌کنند با تبليغات سوء بعض عناصر فاسد. اصل اين مسأله که شيعه و سنّي، شيعه يک طرف و سنّي يک طرف، اين از روي جهالت و از روي تبليغاتي که اجانب کردند پيش آمده است. چنانچه بين خود شيعه هم اشخاص مختلفي را با هم به مبارزه وامي‌دارند، و بين خود برادرهاي سنّي هم يک طايفه‌اي را به طايفه ديگر، در مقابل هم قرار مي‌دهند.

امروز روزي است که تمام طوايف مقابل هستند با قدرتهاي شيطاني که اساس اسلام را مي‌خواهند از بين ببرند؛ آن قدرتهايي که دريافته‌اند که آن چيزي که خطر براي آنها دارد اسلام است، آن چيزي که خطر براي آنها دارد وحدت ملّتهاي اسلامي‌ است. امروز روزي است که [بايد] تمام مسلمين تمام بلاد عالَم با هم مجتمع بشوند. (14)

نقشه‌هاي قدرتهاي بزرگ که مي‌خواهند مسلمين را زير سلطه خود بياورند و مخازن آنها را به غصب ببرند و اموال آنها را به چپاول ببرند از سالهايي طولاني دنبال نقشه‌هايي بودند، که از نقشه‌هاي بزرگ آنها مسأله‌ي ملّت‌گرايي است. اسلام آمده است تا تمام ملل دنيا را، عرب را، عجم را، تُرک را، فارس را همه را با هم متحد کند و يک امت بزرگ به نام امت اسلام در دنيا برقرار کند تا کساني که مي‌خواهند سلطه بر اين دولتهاي اسلامي ‌و مراکز اسلام پيدا بکنند، نتوانند به واسطه اجتماع بزرگي که مسلمين از هر طايفه [دارند] نقشه قدرتهاي بزرگ و وابستگان آنها در کشورهاي اسلامي‌ اين است که اين قشرهاي مُسلم را که خداي تبارک و تعالي بين آنها اخوَّت ايجاد کرده است، و مؤمنون را به نام اخوَّت ياد فرموده است از هم جدا کنند، و به اسم ملّت ترک، ملّت کرد، ملّت عرب، ملّت فارس از هم جدا کنند بلکه با هم دشمن کنند و اين درست برخلاف مسير اسلام است و مسير قرآن کريم.

تمام مسلمين با هم برادرند و برابرند، و هيچ يک از آنها از ديگري جدا نيستند، و همه آنها زير پرچم اسلام و زير پرچم توحيد بايد باشند. اينهايي که با اسم مليت و گروه‌گرايي و ملي‌گرايي بين مسلمين تفرقه مي‌اندازند، اينها لشکرهاي شيطان و کمک کارهاي به قدرتهاي بزرگ و مخالفين با قرآن کريم هستند. (15)

مبارک آن روزي است که اهداف اسلام، اهداف پيغمبر معظّم اسلام در همه کشورهاي اسلامي ‌تحقق پيدا بکند و اينطور نباشد که صرف شعار باشد و از حد الفاظ بيرون نرود. من اميدوارم که ممالک اسلامي ‌در اين وقتي که دنيا يک تحولي پيدا کرده است و مستضعفين بيدار شوند و بسياري از ممالک، استقلال از ساير ممالک پيدا کرده‌اند ما مسلمين هم که جمعيتمان اگر [با] هم باشيم بيشترين جمعيت را داريم و ذخايرمان بزرگترين ذخاير است، و افرادمان افراد بزرگ و برجسته است، بتوانيم با وحدت اسلامي ‌و زير تعاليم قرآن مجيد با هم مجتمع باشيم.

در عين حال که همه در ممالک خودمان استقلال داشته باشيم، لکن تمام مجتمع باشيم تحت لواي اسلام و توحيد و نگذاريم که دستهاي ابرقدرتها در ممالک ما حکومت کند و ما زير پرچم آنها باشيم. (16)

راهبردهاي تصريحي:

1- مسلمين بايد با هم اتحاد و وحدت داشته باشند.
2- اتحاد مسلمانان سبب غلبه‌ي بر دشمن مي‌شود.
3- وحدت به معناي يکي شدن دولتها نيست بلکه زير پرچم اسلام و با هم بودن است.
4- مسلمانان داراي ذخاير مادّي و معنوي عظيمي‌ هستند که تفرقه باعث عدم بهره‌برداري صحيح از آنها شده است.
5- هر کس در جهت تفرقه بين مسلمانان و کشورهاي اسلامي‌ تلاش کند، موافق منافع مستکبران و شيطان بزرگ عمل کرده است.

نکات استنباطي:

1- تا زماني که دول اسلامي ‌در پي تفرقه و تشتت و بازي کردن در زمين دشمن هستند و از اتحاد دوري مي‌کنند تغييري در حال مسلمانان ايجاد نمي‌شود.
2- دشمنان اسلام، همواره درصدد ايجاد تفرقه به انحاء مختلف هستند و امروز با ايجاد ايران هراسي تلاش مي‌کنند بين ايران و کشورهاي اسلامي‌ اختلاف ايجاد کنند.

پي‌نوشت‌ها:

1. صحيفه امام (ره)، ج1، ص 384.
2. صحيفه امام (ره)، ج2، ص 323.
3. صحيفه امام (ره)، ج6، صص 338 و 339.
4. صحيفه امام (ره)، ج7، ص 170.
5. صحيفه امام (ره)، ج7، ص 187.
6. صحيفه امام (ره)، ج7، ص 199.
7. صحيفه امام (ره)، ج8، ص 88.
8. صحيفه امام (ره)، ج8، ص 308.
9. صحيفه امام (ره)، ج9، صص 273 و 274.
10. صحيفه امام (ره)، ج11، ص 105.
11. صحيفه امام (ره)، ج10، ص 395.
12. صحيفه امام (ره)، ج12، ص 406.
13. صحيفه امام (ره)، ج13، ص 132.
14. صحيفه امام (ره)، ج13، صص 152 و 153.
15. صحيفه امام (ره)، ج13، صص 443 و 444.
16. صحيفه امام (ره)، ج14، ص 23.

منبع مقاله :
گردآوری: مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت، (1390)، سیره سیاسی حضرت امام خمینی (ره) (12)، تهران: قدر ولایت، چاپ اول.