داستانی از داستان های جوامع الحکایات
قضاوت حضرت سلیمان
... زمانی که حضرت داود علیه السلام بر مملکتی حکومت میکرد و پیامبر و پادشاه آن سرزمین بود و قوم بنی اسرائیل را رهبری و هدایت مینمود، در جنگهای بسیار نیز شرکت کرده بود و میکرد و در تمامی آنها پیروز و موفق شده
نویسنده: سدید الدین محمد عوفی
بازنویسی: مهرداد آهو
بازنویسی: مهرداد آهو
داستانی از داستان های جوامع الحکایات
... زمانی که حضرت داود علیه السلام بر مملکتی حکومت میکرد و پیامبر و پادشاه آن سرزمین بود و قوم بنی اسرائیل را رهبری و هدایت مینمود، در جنگهای بسیار نیز شرکت کرده بود و میکرد و در تمامی آنها پیروز و موفق شده بود. حتی در زمان کودکی حضرت داود در جنگی حضور داشت و سردار بزرگ فلسطینی ها یعنی «جالوت» را از پا درآورده بود و همین امر سبب شکست سپاه فلسطینیها از سپاه بنی اسرائیل به فرماندهی طالوت شده بود.طالوت به نشانه ی سپاسگزاری از حضرت داود علیه السلام دختر خود میکال را به همسری او درآورد و به او فرماندهی سپاه بنی اسرائیل را واگذار کرد و هر چه که میخواست در اختیارش میگذاشت و خلاصه تمام آنچه یک فرمانده سپاه باید داشته باشد، در اختیار حضرت داود قرار گرفت و از قضا همیشه هم در مبارزات و جنگهایش پیروز و سرفراز بود.
القصه در زمان پیری این پیامبر عزیز که پادشاه بنی اسرائیل بود. هر کسی که احتیاج به قاضی زبردست و استاد داشت، نزد او میآمد. زیرا در آن زمان حضرت داود بهترین قاضی بود و عادلانه ترین و کاملترین قضاوتها و داوریها را میکرد.
یک روز مردی پیش حضرت داود علیه السلام آمد و گفت: گوسفندان مردی در نیمه های شب گذشته به داخل باغ انگور من شدند و تمامی انگورهای باغ مرا خورده اند و اکنون به من شکایت از آن مرد نزد شما آمده ام تا درباره آن قضاوت کنید. حضرت که خود جواب آن را میدانست تمام فرزندانش را جمع کرد و از آنها قضاوت درباره آن مرد را پرسید. پس همه فرزندان به فکر فرو رفتند ولی نتوانستند به هیچ جوابی برسند.
تنها فرزند کوچک او، سلیمان علیه السلام بود که گفت: پدرجان من جواب این پرسش را میدانم و پاسخش این است که باید گوسفندان آن مرد که انگورهای باغ را خورده اند را به صاحب باغ انگور بدهند تا از پوست و شیر و گوشت آنها استفاده کند و امرار معاش کند و زندگی خود را بگرداند. تا اینکه باغش دوباره پس از یکسال میوه بدهد و او آن وقت میتواند گوسفندان آن مرد را به او بازگرداند و خود نیز از ثمره باغش استفاده کند و بابت گوسفندان نیز چیزی نباید بپردازد، زیرا چیزی که عوض دارد گله ندارد. پس داود علیه السلام به سلیمان پسرش آفرین گفت و این قضاوت از طرف خداوند نیز تایید شد و بدین ترتیب سلیمان علیه السلام بعد از داود علیه السلام برگزیده شد تا بتواند بعد از پدرش حضرت داود علیه السلام مردم را به بهترین صورت هدایت و راهنمایی کند.
سلیمان علیه السلام پس از اینکه به پیامبری مبعوث شد تمام زمین و زمان و باد و اجنّه و تمامی حیوانات و جانوران تحت فرمان او بودند و او بر همه اینها حکم میراند و به هر کدامشان که دستوری میداد، اجرا میکردند. پس بدین ترتیب حضرت سلیمان براساس قضاوت درستش که از طرف خداوند نیز تایید شد به مقام پیامبری رسید.
منبع مقاله :
مهرداد، آهو؛ (1389)، 62 داستان از (کلیله و دمنه- سیاستنامه- مرزبان نامه- مثنوی معنوی- تحفةالمجالس- سندبادنامه- قابوسنامه- جوامع الحکایات- منطق الطیر)، تهران: انتشارات سما، چاپ سوم
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}