برداشتهایی از بیانات امام خمینی (ره)
لزوم برائت از مشرکین در ایام حج
اینجانب تمام گرفتاریها و بدبختیهای مسلمین و دولتهای کشورهای اسلامی را در اختلاف و نفاق بین آنان میدانم.
چرا باید دولتهای اسلامی با داشتن قریب یک میلیارد جمعیت و در دست داشتن ذخیرههای زیرزمینی، خصوصاً موجهای نفت که رگ حیات ابرقدرتهاست، و برخورداری از تعلیمات حیاتبخش قرآن کریم و دستورات عبادی سیاسی پیامبر اسلام (ص) که مسلمانان را به اعتصام به «حبل الله» دعوت و از تفرقه و اختلاف تحذیر میفرماید، و با داشتن مَلاذ و ملجأیی چون حرمین شریفین، که در عهد رسولالله - صلواتالله علیه - مرکز عبادت و سیاست اسلامی بوده و پس از رحلت آن بزرگوار مدتها نیز چنین بوده است و طرح فتوحات و سیاسات از آن دو مرکز بزرگ سیاسی عبادی ریخته میشده است، اکنون به واسطه کجفهمیها و غرضورزیها و تبلیغات وسیع ابرقدرتها کار را به آنجا بکشانند که دخالت در امور سیاسی و اجتماعی، که مورد احتیاج مبرم و از اهمّ امور مسلمین است، در حرمین شریفین جرم شناخته شود و پلیس سعودی در داخل مسجدالحرام و در جایی که به حکم خدا و به نصّ قرآن مجید برای همه کس حتی منحرفین محل امن است با چکمه و سلاح به مسلمانان حمله کرده و آنان را مضروب و دستگیر نمایند و به زندان بفرستند.جرم این مسلمانان شعار بر ضد امریکا و اسرائیل، این دشمنان خدا و رسول بوده است. من نمیدانم مسائل و جریاناتی که در کشور شما و حرمین شریفین میگذرد به طور صحیح به شما گزارش میدهند، یا همچون شعارهای ایرانیان، که در همه جا شعار آنان مشهور است، برای شما تحریف شده و برخلاف واقع گزارش دادهاند و نمیدانم ائمه جماعات حرمین شریفین از اسلام چه برداشت کردهاند و از حج بیتالله الحرام، که سرتاسر آن مشحون به سیاست، و سرّ جعل آن قیام انسانها به قسط و رفع ستمگریها و چپاولگریهاست، که سیاست کلی انبیای عظام و خصوص حضرت رسول خاتم - صلواتالله علیه و آله و سلم - است چه فهمیدهاند که زائرین حرمین شریفین را به اسم اسلام از دخالت در سیاست و حتی از شعار علیه اسرائیل و امریکا منع و مسلمانان را، به دلخواه امریکا و اسرائیل و سایر دشمنان اسلام و برخلاف سیره پیامبر عظیمالشأن اسلام (ص) و مسلمانان صدر اسلام، از دخالت در سیاست منع میکنند و عمداً یا از روی جهالت و غفلت مقدمات سلطه اجانب را بر ممالک اسلامی حتی حرمین شریفین، مهبط وحی و مهبط ملائکةالله فراهم مینمایند. (1)
اگر دولت حجاز از این فریضه عبادی - سیاسی، که هر سال در مواقف کریمه حرمین شریفین با حضور میلیونی مسلمانان تشکیل میشود، استفاده سیاسی اسلامی مینمود، احتیاج به امریکا و هواپیماهای آواکس آن، و سایر ابرقدرتها نداشت و مشکلات مسلمانان حل میشد.
میدانیم که امریکا این هواپیماها را از آن جهت در اختیار عربستان قرار داده است تا به نفع خود و اسرائیل از آن استفاده نماید. چنان که دیدیم که آواکسهای امریکایی برای تفرقه بین ایران و سایر مسلمانان عرب گزارشی سرتاسر دروغ داد مبنی بر بمباران مراکز نفتی کویت توسط ایران. معالأسف این سهلانگاری در عموم دولتهای کشورهای اسلامی شیوع دارد، تا آنجا که مسلمانان و خصوص دولتمردان آنان را دست خیانتکار و جنایتکار ابرقدرتها از دخالت در سیاست و اهتمام به امر مسلمین بر کنار زده است؛ و تا جایی که در مرکز سیاست اسلام، مسلمین به حکم وعّاظ السلاطین با دخالت در سیاست، بلکه با شعار علیه دشمنان خونخوار قرآن کریم و اسلام عزیز، مجرم شناخته میشوند و به حبس و شکنجه کشیده میگردند. (2)اعلان برائت از مشرکان که از ارکان توحیدی و واجبات سیاسی حجّ است، باید در ایّام حجّ به صورت تظاهرات و راهپیمایی با صلابت و شکوه هرچه بیشتر و بهتر برگزار شود و حجّاج محترم ایرانی و غیرایرانی با هماهنگی کامل با مسؤولین حجّ و نماینده اینجانب، جناب حجتالاسلام آقای کروبی در کلیه مراسم شرکت نمایند و فریاد کوبندهی برائت از مشرکان و ملحدان استکبار جهانی و در رأس آنان امریکای جنایتکار را در کنار خانه توحید طنین اندازند و از ابراز بغض و کینه خود نسبت به دشمنان خدا و خلق غافل نشوند.
مگر تحقّق دیانت جز اعلام محبّت و وفاداری نسبت به حق و اظهار خشم و برائت نسبت به باطل است؟ حاشا که خلوص عشق موحّدین جز به ظهور کامل نفرت از مشرکین و منافقین میسّر شود و کدام خانهای سزاوارتر از کعبه و خانهی امن و طهارت و ناس که در آن به هر چه تجاوز و ستم و استثمار و بردگی و یا دون صفتی و نامردمی است عملاً و قولاً پشت شود و در تجدید میثاق «أَلَسْتَ بِرَبِّكُمْ» بت آلههها و اربابان «مُّتَفَرِّقُونَ» شکسته شود و خاطرهی مهمترین و بزرگترین حرکت سیاسی پیامبر (ص) در وَأَذَانٌ مِّنَ اللّهِ وَرَسُولِهِ إِلَى النَّاسِ یَوْمَ الْحَجِّ الأَكْبَرِ زنده بماند و تکرار شود، چرا که سنّت پیامبر (ص) و اعلان برائت کهنه شدنی نیست و نه تنها اعلان برائت به ایام و مراسم حج منحصر نشود، که باید مسلمانان فضای سراسر عالم را از مَحبّت و عشق نسبت به ذات حق و نفرت و بغض عملی نسبت به دشمنان خدا لبریز کنند و به وسوسهی خنّاسان و شبهات تردیدآفرینان و متحجرین و منحرفین گوش فرا ندهند و لحظهای از این آهنگ مقدّس توحیدی و جهان شمولی اسلام، غفلت نکنند که مسلماً جهانخواران و دشمنان ملّتها، بعد از این آرام و قرار نخواهند داشت و به حیلهها و تزویرها و چهرههای گوناگون متمسک میشوند و روحانینماها و آخوندهای درباری و اجیرشدگان سلاطین و ملّیگراها و منافقین به فلسفهها و تفسیرها و برداشتهای غلط و منحرف روی میآورند و برای خلع سلاحهای مسلمانان و ضربه زدن به صلابت و اُبّهت و اقتدار امت محمد (ص) به هر کاری دست میزنند و چه بسا جاهلان مُتنسّک (3) بگویند که قداست خانه حق و کعبه معظّمه را به شعار و تظاهرات و راهپیمایی و اعلان برائت نباید شکست و حج جای عبادت و ذکر است نه میدان صفآرایی و رزم و نیز چه بسا عالمان مُتهتّک (4) القا کنند که مبارزه و برائت و جنگ و ستیز، کار دنیاداران و دنیاطلبان بوده است و ورود در مسائل سیاسی، آن هم در ایام حج دون شأن روحانیون و علما میباشد که خود این القائات نیز از سیاست مخفی و تحریکات جهانخواران به شمار میرود. (4)
مسلمانان باید با همه امکانات و وسایل لازم به مقابله جدّی و دفاع از ارزشهای الهی و منافع مسلمین برخیزند و صفوف مبارزه و دفاع مقدس خویش را محکم و مستحکم نمایند
و به این بیخبران و دلمردگان و پیروان شیاطین بیش از این مجال حمله را به صفوف عقیده و عزّت مسلمانان ندهند و از همه جا و همه سرزمینها و خصوصاً از کعبه حق به جنود خدا متصل شوند و زائران عزیز، از بهترین و مقدّسترین سرزمینهای عشق و شعور و جهاد به کعبه بالاتری رهسپار شوند و همچون سیّد و سالار شهیدان حضرت ابی عبدالله الحسین (ع) از احرام حج به احرام حُبّ و از طواف کعبه و حرم به طواف صاحب بیت و از تَوضؤ زمزم به غسل شهادت و خون رو آورند و به امّتی شکستناپذیر و بنیانی مرصوص مبدّل گردند که نه ابرقدرت شرق یارای مقابله آنان را داشته باشد نه غرب که مسلّماً روح و پیام حج چیز دیگری غیر از این نخواهد بود که مسلمانان، هم دستورالعمل جهاد با نفس را بگیرند و هم برنامه مبارزه با کفر و شرک را.به هر حال اعلان برائت در حج، تجدید میثاق مبارزه و تمرین تشکل مجاهدان برای ادامه نبرد با کفر و شرک و بت پرستها است و به شعار هم خلاصه نمیشود که سرآغاز علنی ساختن منشور مبارزه و سازماندهی جنود خدای تعالی در برابر جنود ابلیس و ابلیسصفتان است و از اصول اوّلیه توحید به شمار میرود و اگر مسلمانان در خانه ناس و خانه خدا از دشمنان خدا اظهار برائت نکنند، پس در کجا میتوانند اظهار نمایند؟
و اگر حرم و کعبه و مسجد و محراب، سنگر و پشتیبان سربازان خدا و مدافعان حرم و حرمت انبیا نیست، پس مأمن و پناهگاه آنان در کجاست؟ (6)خلاصه، اعلان برائت مرحله اوّل مبارزه و ادامه آن مراحل دیگر وظیفه ما است و در هر عصر و زمانی جلوهها و شیوهها و برنامههای متناسب خود را میطلبد و باید دید که در عصری همانند امروز که سران کفر و شرک همه موجودیت توحید را به خطر انداختهاند و تمامی مظاهر ملی و فرهنگی و دینی و سیاسی ملّتها را بازیچه هوسها و شهوتها نمودهاند چه باید کرد.
آیا باید در خانهها نشست و با تحلیلهای غلط و اهانت به مقام و منزلت انسانها و القای روحیه ناتوانی و عجز در مسلمانان، عملاً شیطان و شیطانزادگان را تحمل کرد و جامعه را از وصول به خلوص - که غایت کمال و نهایت آمال است - منع کرد و تصور نمود که مبارزه انبیا با بت و بتپرستها منحصر به سنگ و چوبهای بیجان بوده است و نعوذ بالله پیامبرانی همچون ابراهیم در شکستن بتها پیشقدم و اما در مصاف با ستمگران، صحنه مبارزه را ترک کردهاند؟ و حال آنکه تمام بتشکنیها و مبارزات و جنگهای حضرت ابراهیم با نمرودیان و ماه و خورشید و ستارهپرستان مقدمه یک هجرت بزرگ و همه آن هجرتها و تحمل سختیها و سکونت در وادی غیر ذی زرع و ساختن بیت و فدیه اسماعیل، مقدمه بعثت و رسالتی است که در آن، ختم پیام آوران، سخن اوّلین و آخرین بانیان و مؤسسان کعبه را تکرار میکند و رسالت ابدی خود را با کلام ابدی إِنَّنِی بَرِیءٌ مِّمَّا تُشْرِكُونَ ابلاغ مینماید که اگر غیر از این تحلیل و تفسیری ارائه دهیم، اصلاً در زمان معاصر، بت و بتپرستی وجود ندارد و راستی کدام انسان عاقلی است که بتپرستی جدید و مدرن را در شکلها و افسونها و ترفندهای ویژه خود نشناخته باشد و از سلطهای که بتخانههایی چون کاخ سیاه بر ممالک اسلامی و خون و ناموس مسلمین و جهان سوم پیدا کردهاند، خبر نداشته باشد. (7)امروز فریاد برائت از مشرکان و کافران، فریاد از ستم ستمگران و فریاد امّتی است که جانشان از تجاوزات شرق و غرب و در رأس آنان امریکا و اَذناب آن به لب رسیده است و خانه و وطن و سرمایهاش به غارت رفته است.
فریاد برائت ما، فریاد ملّت مظلوم و ستم - دیده - کشیده افغانستان است و من متأسفم که شوروی به تذکر و هشدار من در مورد افغانستان عمل ننمود و به این کشور اسلامی حمله کرد. بارها گفتهام و اکنون نیز تذکر میدهم که ملّت افغانستان را به حال خود رها کنید، مردم افغانستان سرنوشت خودشان را تعیین نموده و استقلال واقعی خود را تضمین میکنند و به ولایت کرملین یا قیمومت امریکا احتیاجی ندارند و مسلم بعد از خروج نظامیان بیگانه از کشورشان، به سلطه دیگری گردن نمینهند و پای امریکا را اگر قصد دخالت و تجاوز در کشورشان کرده باشد، میشکنند.و نیز فریاد برائت ما فریاد مردم مسلمان آفریقا است، فریاد برادران و خواهران دینی ما که به جرم سیاه بودن، تازیانه ستمِ سیه ورزان بیفرهنگِ نژادپرست را میخورند.
فریاد برائت ما، فریاد برائت مردم لبنان و فلسطین و همه ملّتها و کشورهای دیگری است که ابرقدرتهای شرق و غرب، خصوصاً امریکا و اسرائیل به آنان چشم طمع دوختهاند و سرمایه آنان را به غارت بردهاند و نوکران و سرسپردگان خود را به آنان تحمل نمودهاند و از فواصل هزاران کیلومتر راه به سرزمینهای آنان چنگ انداخته و مرزهای آبی و خاکی کشورشان را اشغال کردهاند. (8)
فریاد برائت ما، فریاد برائت همه مردمانی است که دیگر تحمل تفرعن امریکا و حضور سلطهطلبانه آن را از دست دادهاند و نمیخواهند صدای خشم و نفرتشان برای ابد در گلوهایشان خاموش و افسرده بماند و اراده کردهاند که آزاد زندگی کنند و آزاد بمیرند و فریادگر نسلها باشند. فریاد برائت ما، فریاد دفاع از مکتب و حیثیات و نوامیس، فریاد دفاع از منابع و ثروتها و سرمایهها، فریاد دردمندان ملّتهایی است که خنجر کفر و نفاق قلب آنان را دریده است. فریاد برائت ما، فریاد فقر و تهیدستی گرسنگان و محرومان و پابرهنههایی است که حاصل عرق جبین و زحمات شبانهروزی آنان را، زراندوزان و دزدان بینالمللی به یغما بردهاند و حریصانه از خون دل ملّتهای فقیر و کشاورزان و کارگران و زحمتکشان، به اسم سرمایهداری و سوسیالیزم و کمونیزم مکیده و شریان حیات اقتصاد جهان را به خود پیوند دادهاند و مردم جهان را از رسیدن به کمترین حقوق حقه خود محروم نمودهاند. فریاد برائت ما، فریاد امّتی است که همه کفر و استکبار به مرگ او در کمین نشستهاند و همه تیرها و کمانها و نیزهها به طرف قرآن و عترت عظیم نشانه رفتهاند و هیهات که امّت محمّد (ص) و سیرابشدگان کوثر عاشورا و منتظرات وراثت صالحان به مرگ ذلتبار و به اسارت غرب و شرق تن در دهند و هیهات که خمینی، در برابر تجاوز دیوسیرتان و مشرکان و کافران به حریم قرآن کریم و عترت رسول خدا و امّت محمّد (ص) و پیروان ابراهیم حنیف ساکت و آرام بماند و یا نظارهگر صحنههای ذلت و حقارت مسلمانان باشد.
من خون و جان ناقابل خویش را برای ادای واجب حق و فریضه دفاع از مسلمانان آماده نمودهام و در انتظار فوز عظیم شهادتم. (9)راهبردهای تصریحی:
1- حج باید همراه با برائت از مشرکین باشد.2- حکومت آل سعود همواره مخالف برائت از مشرکین بوده است.
3- حج بدون برائت از مشرکان، حج ابراهیمی و محمّدی (ص) نیست.
4- دشمنان از مراسم برائت از مشرکان که افشاگری ماهیت آنان است، میترسند.
نکات استنباطی:
1- روح حج در نفی طاغوت و بازگشت به خداوند است که برائت از مشرکین تجلّی آن است.2- حج فرصت مغتنمی است برای بررسی مسائل جهان اسلام و ستمگریهای دشمنان بویژه آمریکا و صهیونیسم و به همین علت است که دشمنان تلاش میکنند تا جهتگیری حج را محدود به مسائل عبادی کنند.
پینوشتها:
1. صحیفه امام (ره)، ج15، صص 290 و 291.
2. صحیفه امام (ره)، ج15، صص 291 و 292.
3. جاهلان زاهد.
4. عالمان پرده در (رسوا و بی حیا).
5. صحیفه امام (ره)، ج20، صص 314 و 315.
6. صحیفه امام (ره)، ج20، صص 315 و 316.
7. صحیفه امام (ره)، 20، صص 316 و 317.
8. صحیفه امام (ره)، ج20، صص 317 و 318.
9. صحیفه امام (ره)، ج20، ص 318.
گردآوری: مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت، (1390)، سیره سیاسی حضرت امام خمینی (ره) (12)، تهران: قدر ولایت، چاپ اول.
/ج
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}