گردآورنده: موسسه فرهنگی هنری قدر ولایت





 


فاجعه لبنان و مصیبات وارده بر برادران ‌ایمانی ما به حدی نیست که بتوان تحریر کرد. اکنون جنگی که دستهای مرموز دشمن انسانیت به نفع استعمار و اسرائیل برپا نمود و لبنان را به صورت مخروبه‌ای وحشتناک درآورد. قدری آرامش صوری پیدا کرده لکن هزارها خانواده محترم که دیروز با عزّت و نعمت و رفاه به سر می‌بردند، با از دست دادن عزیزان خود و خراب شدن خانمان و فقدان اموال، بی‌سرپرست و بی‌پناه در ‌این فصل سرما با آلام و دردهای ناگفتنی دست به گریبان هستند. کمکهایی که از اهل خیر خصوصاً‌ ایران شده است گرچه موجب تقدیر و تشکر است لکن جبران گرفتاریهای نامحدود برادران عزیز ما را نمی‌کند. عزیزانی که سَلَف آنها مردانه برای عظمت و عزّت و شعائر خود با جناحهای مختلف وحشیهای قرون وسطایی و آدمکهای استعمارزده جنگیدند، و خون خود را در راه شرافت و عزّت خود ریخته جانبازی شجاعانه کردند؛ شَکَّرَ الله سَعیَهم و جَزاهُمُ اللهُ خَیراً.
اکنون بازماندگان آنها - طفلهای عزیز بی‌پدر و سرپرست، پدر و مادرهای فرزند از دست داده، و هزاران مجروح و ناقص‌الاعضاء - به جا ماندند با مصیبتهای گوناگون و آه و ناله‌های روزافزون بر انسانهای شرافتمند است، بر مسلمین پاکروان است، بر پیروان رسول اکرم (ص) و امیرمؤمنان - علیه الصلوة والسلام - است که برای نجات فرزندان اسلام به پا خیزند. بر ثروتمندان غیرتمند است که به پاس نعمتهای الهی از فرزندان قرآن محافظت نمایند و به خدمت آنها بشتابند، خدمتهای انسانی و محترمانه، بازماندگان فرزندان اسلام را چون اطفال خود بلکه بالاتر بدانند. سرپرستان محترم آنها شرافتمندانه از دین و عظمت خود دفاع کرده و مردانه جان دادند و نام خود را برای همیشه پایدار گذاشتند و اسلام و مسلمین را سرافراز نمودند؛ جزاهم الله عن الاسلام خیراً.
ما باید به جبران خدمت آنها، به بازماندگان و عزیزان آنها خدمت کنیم؛ خدمتی محترمانه و شرافتمندانه. ملّت اسلام خصوصاً ملّت شریف‌ ایران - ایّدهم الله تعالی - به آسانی می‌تواند جبران خساراتی که قابل جبران است بکند و با همّت عالی به زندگی بازماندگان برادران‌ ایمانی خود سر و سامان بدهد و روی خود را در پیشگاه خدای تعالی و انسانیت سفید کند. ‌اینجانب با حال ضعف و نقاهت از دوستان اسلامی‌ خود با کمال تواضع امید دارم که به اسرع وقت - بی‌درنگ - قبل از آنکه فرصت از دست برود، در‌ این امر اسلامی‌الهی بکوشند و [از] هم سبقت گیرند، و به مصایب بزرگ برادران خود تخفیف بخشند. (1)
اوضاع اسفناک لبنان و مصیبتهای وارده بر برادران‌ ایمانی مظلوم ما در ناحیه جنوب آن، کمال تأثر و تألّم است. اکنون دهها هزار لشکر جرار جنایت‌پیشه اسرائیل -‌ این جرثومه فساد - با اسلحه‌ها و توپها و تانکها و هواپیماها بر اراضی جنوب، مرکز برادران ‌ایمانی ما مسلط و اهالی مظلوم را از منازل خود رانده و خانه‌های آنها را خراب و مزارع را به آتش کشیده و دوَل اسلامی‌ غالباً در مقابل‌ این جنایات بی‌تفاوت و احیاناً کمک کار به جنایات و یا به نشست و برخاست و مذاکرات بی‌نتیجه سرگرم هستند، و مجاهدین شجاع فلسطین را که مردانه در مقابل اسرائیل مقاومت می‌نمایند تنها گذاشته و شاید ‌این نمایشگر توطئه‌ای بین ابرقدرتها باشد. اکنون برادران ما و فرزندان بی‌پناهشان در آتش می‌سوزند و مواجه با خطرهای بسیار هستند. لازم است مسلمین خیراندیش خصوصاً اهالی محترم‌ ایران، که در خیرات پیشقدم هستند، در ‌این امر حیاتی در اسرع وقت به نجات آوارگان بی‌پناه به پا خیزند و با هر وسیله ممکن به کمک آنها بشتابند، و با احساس مسؤولیت در پیشگاه خداوند تعالی از هیچگونه مساعدت محترمانه دریغ نکنند. و اگر بخواهند از سهم مبارک امام (ع) مصرف آوارگان و جنگ‌زدگان کنند، مجازند تا ثلث صرف نمایند.
امید است سران دوَل اسلامی ‌و خصوص دولتهای عربی، با وحدت کلمه، در دفع اسرائیل -‌ این مادّه فساد - کوشش کنند و اگر مسامحه کنند خوف آن است که خدای نخواسته‌ این جریان در سایر کشورهای مشابه عمل شود. (2)

من کلمه مبارکه‌ی استرجاع را نه برای جنایات اسرائیل و شهادت و آسیب بسیاری از مسلمانان مظلوم جنوب لبنان عزیز می‌گویم، گرچه آن هم استرجاع دارد؛ و نه برای شهرها و روستاهای آن کشور اسلامی ‌که به دست جنایتکار رژیم صهیونیستی کافر اسرائیل، اشغال و خراب شده است.

گرچه آن هم استرجاع دارد؛ و نه برای آواره شدن هزاران خواهران و برادران آن محیط مظلوم اسلامی، گرچه آن هم استرجاع دارد؛ و نه برای فلسطینیهای مظلوم زیر ستم اسرائیل، گرچه آن هم استرجاع دارد؛ و نه برای شهادت بیش از چهل نفر زن و مرد و کودک شیرخوار‌ ایلام که به دست جنایتکار صدامیان، در حال شعار بر ضد امریکا و اسرائیل خونخوار، هدف بمب واقع، و آسیب بیش از دویست نفر مسلمان عشایر بی‌گناه و خرابی مسجد، تکیه، بیمارستان و خانه‌های مظلومان است. گرچه آن هم استرجاع دارد؛ بلکه برای بی‌تفاوتی کشورهای اسلامی‌ یعنی حکومتهای آنها استرجاع می‌کنم و ‌ای کاش فقط بی‌تفاوتی بود. (3)

من استرجاع برای پشتیبانی بسیاری از حکومتها از اسرائیل و صدام، ‌این دو ولد نامشروع امریکا می‌کنم. من و هر مسلمانی در هر جا هست باید استرجاع کنیم برای کمکهای مادّی و معنوی دولتهای کشورهای اسلامی‌ به امریکا رأس جنایتکاران و اسرائیل و بعث عفلقی عراق، پیاده‌کننده منویّات شوم امریکا و صهیونیسم جهانی.

هر مسلمانی غیرتمند باید استرجاع کند برای پیشنهاد حکم جهاد با یک کشور مخالف اسرائیل به اتهام دروغین دریافت اسلحه از اسرائیل و کوشش در راه به رسمیت شناختن اسرائیل متجاوز به کشور اسلامی ‌لبنان و به شهادت رساندن هزاران مسلمان بی‌گناه جنوب آنجا. (4)

آیا حمله اسرائیل به لبنان و کشتار بی‌حد فاجعه نیست؟ برای اسلام فاجعه نیست؟ برای مسلمانها فاجعه نیست؟ آیا تصریح به ‌اینکه‌ این عمل با صوابدید امریکا واقع شده است، در گوش‌ اینها وارد نمی‌شود؟ اگر کر نیستند، چرا‌این فریاد و ناله عزیزان ما را در لبنان نمی‌شنوند؟ و اگر کور نیستند، چرا که ‌این کشته‌هایی که هر روز دارد در لبنان و‌ ایران روی هم می‌ریزد و جوانهای عزیزی [را] که در جبهه‌ها و زنها و بچه‌ها و مردهای پیر [را] که در خارج جبهه‌ها و در شهرها به هلاکت می‌رسند، نمی‌بینند؟

اگر می‌بینند و فاجعه می‌دانند، چرا صحبتی در کار نیست؟ اگر علاقه به کیان اسلام، علاقه به قرآن کریم، علاقه به حرمین شریفین دارند، چرا امروز که دارد‌ این معالم دینی زیر پا گذاشته می‌شود و تهدید می‌کند اسلام و قرآن و حرمین شریفین را، صحبتی نمی‌کنند؟ چرا باز کمک می‌کنند؟ چه شده است‌ اینها را که در حضور آنها ‌این مصایب واقع می‌شود و در محضر همه‌ اینطور جنایتها واقع می‌شود و علاوه بر‌ اینکه سکوت کرده‌اند تأیید می‌کنند، باز هم قرارداد کمپ دیوید را می‌خواهند تأیید کنند، با هم طرح فهد را می‌خواهند تأیید کنند، باز هم اسرائیل را می‌خواهند بشناسند؟‌ این فاجعه‌ها را باید ما با کی در میان بگذاریم؟ با دولتهایی که چشم و گوششان را بسته‌اند و بدون اراده تسلیم امریکا شده‌اند؟ با ملّتهای مظلومی ‌که تحت فشار ‌این دولتها دارند جان می‌دهند؟ (5)
در سالروز قدس سال 1361 غم‌انگیزترین و دردناکترین روزها را می‌گذرانیم و اسفناک‌ترین و مصیبت‌بارترین ‌ایام را پشت سر می‌گذاریم.

نه فقط غم و درد برای شهدای بی‌پناه و بی‌گناه لبنان مظلوم، و نه فقط أسف و مصیبت از حمله دامنه‌دار اسرائیل جانی با بمبهای خوشه‌ای و آتش‌زا به ساکنین عرب و مسلمانان بیروت، که موجب شهادت و آسیب هزاران پیر و جوان و زن و مرد و کودک و بی‌گناه پناه شده است،

و نه برای نقشه‌های شوم امریکای ابر جنایتکار، و نه برای هدم اساس اسلام در ‌ایران و سایر کشورها، و نه برای کمک‌های مادّی و معنوی مصر و اردن و دیگر هم‌قطارانشان به دو جنایتکار افسارگسیخته «بگین» و «صدام»، که‌ اینان خوی درندگی و جنایتکاری دارند و زندگی و حیات مادّی آنان بستگی به تجاوز به حقوق ملّتها و مستضعفان جهان دارد، و تحت ستم قرار دادن و سرکوبی ملّتهای مظلوم از افتخارات آنان است؛ و نه برای تجاوز بی‌رحمانه صدام عفلقی و حزب بعث عراق به کشور اسلامی‌ ایران و کشتار هزاران کودک، پیرزن و پیرمرد، و به ویرانه بدل کردن شهرهای آباد و سرسبز عرب‌نشین و فارس‌نشین ‌ایران، که ‌این حزب مشرک نمی‌تواند اسلام را تحمل کند و برنامه آن براندازی اسلام و هواداران آن است. مصیبت و تأسف و غم و درد برای ابتلای مسلمانان به ‌این حکومتهای خودفروخته و دلباخته به ابرقدرت امریکا و چشم بسته به فرمان دشمنان اسلام و مسلمانان است. ‌اینان برای مخالفت با جمهوری اسلامی‌ و کمکهای نظامی ‌و تسلیحاتی و مادّی و معنوی به صدام - که اسلام را دشمن خود می‌داند - عذرهایی می‌تراشیدند و مسأله فارس و عرب را برخلاف دستورات اسلام و قرآن مجید پیش می‌آوردند و در بوقهای تبلیغاتی و مطبوعات در خدمت ابرقدرتها پشتیبانی اسرائیل از‌ ایران را با دروغ شاخدار بهانه می‌کردند. (6)

امروز که اسرائیل به یک کشور مسلمان عربی حمله نموده و مسلمانان را به خاک و خون می‌کشد، چه عذری در خفقان مرگبار خود دارند؟ چه عذری در پیشگاه خدای قهار و ملّتهای اسلامی‌ در کمک به اسرائیل و ارباب جنایتکارش دارند؟ چه عذری در تعقیب پیشنهاد ذلّت‌بار «کمپ دیوید» و «طرح فهد» دارند؟

چه عذری در سازش با جانیان بالذات و خونخواران حرفه‌ای دارند؟ آیا امریکا با امریکای سابق که ما را به دروغ متهم به سازش با آن می‌کردند فرق کرده است؟ و یا اسرائیل با اسرائیلی که به بهانه دروغین دادن اسلحه به جمهوری اسلامی ‌به کمک صدام شتافتند و به دشمنی با ما برای نجات حزب بعث عفلقی یقه پاره می‌کردند، تفاوت کرده است؟ بارالها، مسلمانان منطقه گرفتار یک چنین حکمفرمایانی هستند، چنانچه مولای آنان علی‌بن‌ابی‌طالب گرفتار منافقانی ظاهرالصلاح بود و به دست آنان در مثل ‌این ‌ایام به لقای تو شتافت و از گرفتاریها نجات پیدا کرد. (7)
بارالها، امروز اسلام گرفتار منافقانی جنایتکارتر از «نهروانی»هاست که با نام اسلام، آن را می‌کوبند و با دشمنان اسلام به اسم اسلام و در حقیقت برای چپاول اموال ملّتهای مظلوم و محروم و دربند کشیدن آزادگان امّتها سازش می‌کنند. خداوندا، ‌این دولتمردان نادان، بار ذلّت اسرائیل را به دوش می‌کشند که چند روزی بر ملّتهای مسلمان حکومت کنند. خداوندا‌ این حکومتهای نادان با داشتن همه امکانات برای پیروزی بر ابرقدرتها، به جنایات امریکا و اسرائیل صحه می‌گذارند، و برای تحکیم پایه‌های کفر شب و روز خود را نمی‌فهمند. بارالها،‌ این خلق مسلمان و مظلوم را از چنگال آنان نجات ده. اما اکنون چه باید کرد؟ آیا راهپیمایی و فریادها و بیقراریها از دست دشمنان اسلام و مستضعفان جهان کافی است؟ یا آنکه ‌این وسیله است، نه هدف. گرچه دولتهای منطقه و عمال استعمارگران و ستم پیشگان همین فریادها را نیز تحمل نمی‌کنند؛ و مطمئن باشید که فریادها را در حلقوم ستمزدگان و محرومان خفه می‌کنند. هم آنان که از هم اکنون از فریاد مظلومانی که در هر سال یک مرتبه در حول کعبه آمال خود می‌گردند و ناله و فغان می‌کنند، و در مجمعی که اساسش بر امور سیاسی بنیان گذاشته شده به مخالفت برمی‌خیزند، خروش و پرخاش مسلمانان را برای رهایی قدس، به هر وسیله‌ای که باشد خفه خواهند کرد. (8)

راهبردهای تصریحی:

1- باید به ملّت مظلوم لبنان در مقابله‌ی با صهیونیستها کمک کرد.
2- دولتهای عربی، با وجود تصریح آمریکا در حمایت از تجاوز صهیونیستها به جنوب لبنان، از کمک به لبنان خودداری می‌کنند و سرسپردگی خود را به آمریکا نشان می‌دهند.

نکته استنباطی:

1- لبنان از جمله کشورهایی است که بیشترین تهاجم را از سوی صهیونیستها داشته است و بیشترین ضربات را از‌ این ناحیه دریافت داشته و ‌این مسأله به خاطر وجود فلسطینیان در‌ این کشور و حمایت از آزادی قدس است.

پی‌نوشت‌ها:

1. صحیفه امام (ره)، ج3، صص 192 و 193.
2. صحیفه امام (ره)، ج3، ص 358.
3. صحیفه امام (ره)، ج16، ص 308.
4. صحیفه امام (ره)، ج16، صص 308 و 309.
5. صحیفه امام (ره)، ج16، صص 324 و 325.
6. صحیفه امام (ره)، ج16، صص 378 و 379.
7. صحیفه امام (ره)، ج16، ص 379.
8. صحیفه امام (ره)، ج16، صص 379 و 380.

منبع مقاله :
گردآوری: مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت، (1390)، سیره سیاسی حضرت امام خمینی (ره) (12)، تهران: قدر ولایت، چاپ اول.