علل و عوامل افت تحصیلی
نويسنده:محمد فولادی
منبع:ديدار آشنا

اهمیت مشاوره

آیا تاكنون به مشكلی برخورد كرده‏اید كه نیاز به كمك داشته باشید . برای هر یك از ما كم و بیش ممكن است چنین حادثه‏ای روی داده باشد . مسائل و مشكلات زیادی، اعم از روحی و جسمی، برای ما كم و بیش پیش آمده و می‏آید كه ما را وادار به عكس‏العمل در مقابل آن می‏كند . مردم معمولا حساسیت زیادی در مقابل مشكلات جسمی خود دارند و با بروز كوچك‏ترین مشكل جسمی، به پزشك مراجعه می‏كنند . اما در مورد بهداشت روان بسیار محتاط عمل می‏كنند . افراد در زندگی دوست ندارند دیگران از مسائل و مشكلات روحی آنان باخبر باشند و از این‏رو، این مشكلات را كم‏تر با مشاور یا حتی والدین خود در میان می‏گذارند . بی‏شك سلامت روح و روان رابطه نزدیك و مستقیمی با سلامت جسم آدمی دارد . در بسیاری از بیماری‏هایی كه مردم فقط به عوامل جسمی آن توجه دارند، مانند ناراحتی‏های گوارشی، قلبی و حتی مغزی و . . . عوامل روحی و روانی در آن دخیل هستند . از این‏رو، شناخت و توجه به بیماری‏های روحی نیز حائز اهمیت است .
آیا تاكنون احساس پوچی كرده‏اید؟ آیا تاكنون احساس نكرده‏اید كه بی‏دلیل احساس یاس و نومیدی یا ترس و اضطراب دارید؟ آیا تاكنون خودخوری نكرده‏اید كه چرا بی‏دلیل فلان حرف را زدم و ای كاش در پاسخ فرزند یا دانش‏آموز و یا همسر خود، فلان استدلال را به كار می‏بردم! آیا تاكنون احساس كرده‏اید كه بی‏دلیل از مشاهده تاریكی، برخی حشرات یا و . . . دچار ترسی بی‏دلیل می‏شوید؟ آیا احساس نكرده‏اید برای فهم مساله‏ای دچار كند ذهنی شده‏اید؟ آیا از این‏كه نمی‏توانید به دیگران «نه‏» بگویید دچار عذاب وجدان هستید؟ آیا در انجام كارهای روزانه احساس نكرده‏اید كه قدرت تصمیم‏گیری ندارید و از اعتماد به نفس كافی برخوردار نیستید؟ طبیعی‏ترین پیامد و عوارض چنین حالاتی، بی‏حوصلگی، بی‏خوابی، نوامیدی، بی تفاوتی، عدم انگیزه و رغبت‏ به زندگی و كار، تنهایی و . . . خواهد بود . گاهی اوقات برای حل مشكلاتی از این دست هیچ راه حلی به ذهنمان نمی‏رسد . گاهی به انزوا و گوشه‏نشینی پناه می‏بریم (بدترین حالت) . گاهی نیز به سراغ دیگران رفته تا از تجارب و راهنمایی‏ها و مشاوره آنان بهره‏مند شویم (بهترین حالت) . به نظر می‏رسد، عقل سلیم حكم می‏كند كه در حل مسائل و مشكلات روحی، همانند مسائل و مشكلات جسمی، نیازمند مشاوره و مراجعه به متخصصان فن هستیم تا از مشاوره و تجربیات آنان برای حل مشكلات روحی خود بهره‏مند شویم .
آنچه می‏خوانید، سؤالات یكی از خوانندگان محترم نشریه دیدارآشناست كه پیرامون علل و عوامل افت تحصیلی به دفتر نشریه واصل شده است و توسط كارشناس محترم پاسخ‏های آن را می‏خوانید .

لطفا بفرمایید افت تحصیلی به چه معناست؟

یكی از بحران‏های بزرگ نظام آموزشی در كشورهای مختلف، به ویژه كشورهای جهان سوم، مساله «افت و شكست تحصیلی‏» است كه از دیرباز مورد توجه مسؤولان آموزشی بوده است . امروزه نیز از مهم‏ترین مسائل آموزش و پرورش به شمار می‏رود . بسیاری از مربیان، جامعه‏شناسان، روان‏شناسان و . . . بر حسب دیدگاه‏های خاص خود به این مساله نگریسته‏اند و تعاریف گوناگونی نیز از آن به دست داده‏اند . مراد از افت تحصیلی این است كه افرادی استفاده از امكانات آموزشی را به دست نیاورند . در این‏جا منظور از شكست و افت تحصیلی این است كه اشخاصی فرصت استفاده از امكانات آموزشی را پیدا كنند ولی به عللی از مدرسه اخراج شوند، ترك تحصیل كنند، تجدید یا مردود شوند، یا این‏كه والدینشان آنان را از ادامه تحصیل بازدارند . به نظر ما، حتی كسانی كه كیفیت و میزان پیشرفت آنان در تحصیل نسبت‏به سال یا سال‏های قبل كاهش یافته باشد، دارای افت تحصیلی هستند .

به نظر شما چه عواملی در افت و شكست تحصیلی مؤثر هستند؟

اجمالا باید دانست عدم عنایت كافی به اهمیت و نقش بسزای مدرسه در رشد و شخصیت آینده‏سازان كشور، توالی فاسده فراوانی را به دنبال خواهد داشت . مسائلی از قبیل شرایط و امكانات تحصیل، محتوای كتاب‏های درسی و تطابق آن با نیازهای دانش‏آموزان، شرایط فیزیكی و جغرافیایی مدارس، امكانات سرگرمی و ورزش، ارتباط خانه و مدرسه، مشكلات روانی و خانوادگی دانش‏آموزان، سطح علمی معلمان، وضع معیشتی آنان، روش تدریس مدرسان، مدیریت و سازماندهی آموزش، كیفیت پرورش در كنار آموزش و ده‏ها مساله دیگر از این دست هر یك می‏توانند نقش مؤثری در افت و شكست تحصیلی دانش‏آموزان داشته باشند . به طور كلی، می‏توان عوامل مؤثر در افت تحصیلی را به دو دسته كلی تقسیم كرد:
كه مربوط است‏به معلم، دانش‏آموز، كیفیت و محتوای دروس، فضای آموزشی، مدیریت، ارزشیابی و سنجش، امتحان و نمره، محدودیت مالی كشور و . . .
كه عمدتاً ناظر به فقر اقتصادی خانواده‏ها، درگیری‏های والدین و دانش‏آموزان و . . . می‏باشد .
از عوامل مهم و تعیین‏كننده در افت تحصیلی یا پیشرفت تحصیلی دانش‏آموزان، كتاب‏های درسی است كه به دانش‏آموزان ارائه می‏شود . این مساله از دو جهت در نظام آموزشی حائز اهمیت است: اول آن‏كه ارزشیابی تحصیلی و استخدامی، تعیین صلاحت علمی افراد و نیز ملاك ورود به دانشگاه‏ها و مراكز عالی و . . . بر محور كتاب‏های درسی و فهم محتوای آن استوار است . دوم این‏كه، اگر بگوییم كتاب‏های درسی تنها وسیله آموزشی است كه در اختیار معلمان قرار می‏گیرد، سخنی به گزاف نگفته‏ایم .
در تهیه و تدوین كتاب‏های درسی توجه به این نكته ضروری است كه نه تنها در كتاب‏های مختلفی كه در یك پایه تحصیلی تدریس می‏شود هماهنگی میان اجرای آن، كه هر كدام هدف خاصی را برای گروه سنی ویژه‏ای تعقیب می‏كنند لازم است، بلكه هماهنگی برنامه مطالعه دانش‏آموزان و كوشش‏های تربیتی، آموزشی مدرسه با آن چه در منزل توسط والدین و در محیط زندگی توسط همسالان و دوستان، به دانش‏آموزان ارائه می‏شود، ضرورت دارد و اگر دوگانگی میان آن‏ها احساس شود برنامه تربیتی، آموزشی دچار اختلال می‏شود و احیانا اثر معكوسی بر جای خواهد گذاشت .
علاوه بر این، كتاب‏های درسی باید واجد ویژگی‏هایی باشند كه از آن جمله‏اند: مفید و سودمند بودن محتوا و تناسب داشتن آن با اهداف كلی نظام آموزشی، هماهنگی با ارزش‏های فرهنگ اسلامی، در برداشتن مسائل علمی روز با توجه به شرایط اقلیمی و جغرافیایی كشور، قابل هضم و فهم بودن محتوا كتاب‏ها با گروه سنی خاص خود، جذابیت محتوا، هماهنگی و همسطح بودن آن با دیگر كتاب‏ها، تناسب حجم كتاب با ساعات درسی و . . . . كتاب‏های درسی و محتوای آن اگر مطابق استاندارد و فنی تدوین نشود، می‏تواند از عوامل بی‏علاقگی دانش‏آموزان به مطالعه و در نتیجه، از عوامل افت تحصیلی محسوب شود . به عقیده یك دانش‏آموز «مدارس درس زندگی به ما نمی‏آموزند، كتاب‏های گذشته توسط همان معلمان تدریس می‏شود و اصلاحات اساسی در آن به عمل نیامده است . لازم بود مدارس روش صحیح حیات را به ما می‏آموختند و نیاز امروزی ما را درك می‏كردند و براساس آن برنامه می‏نوشتند .» (1)
مدیران در نظام آموزشی و بخصوص در مدارس، نقش اصلی را در اجرا و پیش برد اهداف نظام آموزشی بازی می‏كنند . در واقع، ایشان مجریان اصلی برنامه‏های نظام آموزشی هستند . مدیریت در این نظام‏ها از اهمیت ویژه‏ای برخوردار است چرا كه اداره یك مدرسه چه از نظر ماهیت و چه ازنظر نوع رابطه مانند اداره یك مملكت است، منتهی در مقیاس كوچك‏تر . برخی از مدیران یا معلمان برای حفظ كلاس یا محیط مدرسه از قدرت زور، اخراج، تنبیه، توبیخ و . . . استفاده می‏كنند . روشن است كه چنین محیطی برای مدت زیادی دوام نخواهد داشت; چرا كه دانش‏آموزان همواره از مدیران و معلمان در هراسند و در دلهره و ترس به سر می‏برند .
متاسفانه در بسیاری از مدارس، بسیارند مدیرانی كه تازه تحصیلات خود را به پایان رسانده و بر كرسی مدیریت نشسته‏اند و زمانی كه در برابر شرایط غیرمنتظره قرار می‏گیرند، دست و پای خود را گم كرده و تصمیماتی عجولانه می‏گیرند كه ممكن است‏خسارات جبران‏ناپذیری بر نظام آموزشی وارد كنند و موجبات دلسردی معلمان، دانش‏آموزان و نیز موجبات بی‏نظمی، بی‏برنامگی و . . . را فراهم آورند كه این خود موجب افت تحصیلی دانش‏آموزان وعدم موفقیت اهداف نظام آموزشی است . (2)
از دیگر عواملی كه موجب افت تحصیلی می‏شود، دیر رسیدن كتاب به دست دانش‏آموز است . مدتی از سال تحصیلی گذشته كه كتاب‏های درسی در اختیار دانش‏آموز قرار می‏گیرد . این مساله موجب ایجاد اختلال در برنامه تدریس می‏شود و معلم زمان كافی و لازم را برای تدریس نخواهد داشت و از زمان مفید تحصیل كاسته می‏شود . در كنار این مساله، تغییر پیاپی كتاب‏های درسی آن هم بدون برنامه‏ریزی درست و توام با شتاب‏زدگی، موجب به هدر رفتن تجارب گذشته معلم شده و موجبات افت تحصیلی دانش‏آموزان را فراهم می‏آورد .
در پایان به طور فهرست‏وار به عواملی چند كه ممكن است در افت تحصیلی دانش‏آموزان مؤثر واقع شوند اشاره می‏گردد:
    1 . نابرابری توزیع امكانات آموزشی در شهر و روستا;
    2 . تقلیدی بودن نظام آموزشی;
    3 . نقص برنامه‏ریزی‏های آموزشی;
    4 . پایین بودن ارزش واقعی تعلیم و تعلم در جامعه;
    5 . كمبود یا فقدان ارتباط لازم و كافی و صمیمانه بین معلمان و دانش‏آموزان;
    6 . ارفاق بی‏جای بعضی از معلمان به دانش‏آموزان;
    7 . ضعف هوش دانش‏آموزان;
    8 . محدودیت مالی كشورها و عدم امكان سرمایه‏گذاری آموزشی;
    9 . امتحان و نمره;
    10 . بعد مسافت .

آیا در افت تحصیلی، فقط دانش‏آموزان مقصر هستند؟

همان‏طور كه اشاره شد، طرف دیگر فرایند تعلیم، تعلم است . در یك قضاوت منصفانه، روا نیست كه علت تامه افت و شكست تحصیلی را در نظام آموزشی و در معلمان خلاصه كنیم . متعلم نیز یكی از عوامل و متغیرهایی است كه در این امر سهم بسزایی دارد . «معمولا وقتی شاگردی در تحصیل شكست می‏خورد، پدر و مادر می‏پندارد كه شاگرد كندذهن، سر به هوا، بی‏توجه، بازیگوش را باید رام كرد .»
پروفسور ترنس در این زمینه می‏نویسد: «همه جا دریغ می‏خورند كه شاگردان امروز مانند گذشته یاد نمی‏گیرند و از درجه هوش كم‏تری برخوردارند، اما تمام اشتباه در این است كه توجه ندارند كه ما امروزه نیازها، روش‏های آموزشی و اهداف تعلیم و تربیت‏مان تغییر كرده است .» (3) این مطلب بیانگر این نكته است كه دانش‏آموزان مشكلاتشان در «كند ذهنی‏» ، «بازیگوشی‏» و . . . خلاصه نمی‏شود .

آیا معلمان هم در افت تحصیلی دانش‏آموزان مؤثر هستند؟

كار تعلیم و تعلم از امور بسیار خطیر و باارزش است . هم از این‏روست كه امام خمینی‏قدس سره می‏فرمایند: «نقش معلم در جامعه نقش انبیاء است‏» و لذا هر معلمی باید وظیفه خود را وظیفه الهی تلقی كند . معلم موفق كسی است كه خود را تنها عهده‏دار تعلیم خواندن و نوشتن نبیند، بلكه پرورش روحی و روانی محصلان را نیز از اهم مقاصد خود به شمار آورد . معلم می‏تواند با یك برخورد كوتاه سرنوشت و آینده دانش‏آموزان را تغییر دهد . آشنایی با روان‏شناسی تعلیم و تربیت از ضروری‏ترین اموری است كه هر معلمی باید بدان توجه كند و عدم آشنایی معلمان با این مسائل از موجبات بزرگ افت و شكست تحصیلی تلقی می‏شود . توجه به مشكلات مادی معلمان از اهمیت ویژه‏ای برخوردار است; چرا كه اگر وضعیت مادی و معیشتی آنان متعادل نباشد، معلم مجبور است‏برای گذران زندگی خود با انتخاب شغل‏های مختلف، شغل معلمی را به عنوان یك كار جنبی به حساب آورد; یعنی در ساعاتی كه باید صرف بهبود كیفیت آموزشی خود كند و به ارتقاء سطح معلومات خود بپردازد، به كارهایی تن دهد كه با روحیه وی ناسازگار است . آیا ممكن است آن‏جا كه اندیشه و روان معلم در كلاس درس متوجه اجاره بهای عقب افتاده یا نگران عیشت‏خانواده خود است، شاهد افت تحصیلی نباشیم؟
ضعف علمی معلمان، عدم برنامه‏ریزی برای تدریس، كاستی‏ها در متد آموزش، عدم آشنایی لازم با روحیه متعلمان از عوامل مهم دیگری است كه موجب افت و شكست تحصیلی می‏شود . نكته‏ای كه معلمان باید بدان توجه كنند، این است كه فرض همگنی و همانندی دانش‏آموزان، فرض باطلی است . دانش‏آموزان با خواست‏ها، تمایلات و علایق متفاوت و از لحاظ هوشی نیز میان آنان تفاوت‏های آشكاری وجود دارد و نباید انتظار داشت كه همه آنان در یك سطح و به یك اندازه توان و قدرت یادگیری داشته باشند . متاسفانه بعضی از معلمان برای جبران این نقیصه سعی می‏كنند با دادن تكالیف مضاعف، نقائص یادگیری كلاس را جبران كنند و دانش‏آموزان نیز در خانه تمرین برای درس داشته باشند . این تكالیف بعضاً چون با نیازها و توانایی‏های آن‏ها تطابق ندارد نه تنها اثری ندارد كه موجب دلسردی و زدگی آنان از درس و و مدرسه می‏گردد و موجبات افت تحصیلی آنان را فراهم می‏آورد .

آیا پدر و مادرها نیز می‏توانند در افت‏یا شكست تحصیلی مقصر باشند؟ چه‏طور؟

از عوامل مهم برون سازمانی كه تاثیر مستقیم و زیادی روی تحصیل دانش‏آموزان دارد، فقر معیشتی خانواده است . در این رابطه اقتصادان آموزشی «جان سیموتر» می‏گوید: «. . . فقرا اولین گروهی هستند كه ترك تحصیل می‏كنند . زیرا مجبورند كار كنند . فقرا اولین گروهی هستند كه اخراج می‏شوند; زیرا در نتیجه سوء تغذیه سركلاس به خواب می‏روند و . . . زیرا كودكان طبقات دارای درآمد بالا امكانات بهتری برای یادگیری در منزل داشته‏اند . . . ولی فقرا تحصیل كافی پسرشان برای دست‏یافتن به شغلی ثابت، هرچند پست، به نظر می‏رسد ورای تصور آنان است، تا چه رسد به دخترانشان .» (4)
در همین رابطه مالكولم ادیسشیا می‏گوید: «اكثریت كسانی كه تحصیلات را به پایان می‏رسانند از خانواده‏های مرفه جامعه هستند; چون منحصرا كودكان فقیر هستند كه ترك تحصیل می‏كنند .» (5)
«. . . نوع تغدیه و بهداشت و مراقبت‏هایی كه از كودك می‏شود، مستقیما در رشد او اثر می‏گذارد . سوء تغذیه به خصوص كمبود پروتئین، موجب كندی رشد وزن و حجم مغز او می‏شود . به طور خلاصه می‏توان گفت كه نابرابری امكانات تربیتی و تحصیلی، در واقع از خانواده آغاز می‏شود .» (6)
شرایطی كه دانش‏آموزان در آن رشد می‏كنند، محیط خانواده، اجتماع، امكاناتی كه دانش‏آموزان از آن استفاده می‏كنند، هوش و استعداد آنان، معلمانی كه با آنان سر و كار دارند، مطالبی كه به دانش‏آموزان القا می‏شود، نوع ارتباط معلم و دانش‏آموز، تعداد دانش‏آموزان در كلاس، فاصله‏ای كه دانش‏آموز باید از خانه تا مدرسه بپیماید و . . . از عواملی است كه می‏تواند به عنوان مشكل و از عوامل افت و شكست تحصیلی دانش‏آموزان محسوب گردد .
دانش‏آموزانی كه در خانه شاهد درگیری والدین و بگومگوی آنان هستند و از تغذیه ناكافی برخوردارند، و از شلوغی خانه نیز رنج می‏برند، علاوه بر آن جای مناسبی كه بتواند با حواسی جمع در آن به مطالعه بپردازند نیز ندارند، به طوری كه «بیش‏تر اوقات در اتاق نشیمن، حیاط، پشت‏بام، زیرزمین، كوچه، خیابان و . . . به مطالعه می‏پردازند . (7) چگونه ما شاهد افت تحصیلی آن‏ها نباشیم .

پی‏نوشت:

1 - ر . ك: خمینو حوزه بلات، شكست تحصیلی در آموزش ابتدایی و راه‏های مقابله با آن، ترجمه محمدعلی امیری، ویرایش دوم، تهران، سازمان برنامه و بودجه، 1363، ص 15
2 - مایكل تودارو، توسعه اقتصادی در جهان سوم، ترجمه غلامعلی فرجادی، ج اول، چاپ دوم، ویرایش سوم، تهران، برنامه و بودجه 1366، ص 506
3 - مالكولم ادسیشیا، تفكر درباره تحولات آینده آموزش و پرورش، ترجمه محمدعلی امیری، چاپ دوم، تهران، برنامه و بودجه، 1368، ص 97
4 - حوزه بلات، پیشین، ص 18
5 - سید احمد احمدی، روان‏شناسی نوجوانان و جوانان، چاپ اول، 1368، ص 75
6 - علی قائمی، مسائل نوجوانان و جوانان، ص 232، به نقل از سید احمد احمدی، روان‏شناسی نوجوانان و جوانان، چ اول، ص 68
7 - مصطفی عسكریان، جامعه‏شناسی آموزش و پرورش، چ اول، تهران، 1368، چ حیدری، ص 106 - 107