شیوههای برخورد با نوجوانان و جوانان
نويسنده:محمد فولادی
منبع:ديدار آشنا
در بخش نخست این مقال، نیمنگاهی به شیوههای برخورد با نوجوانان و جوانان داشتیم . اینك قسمت آخر این مقال را پی میگیریم . برای حسن برخورد با مخاطب، به ویژه نوجوانان و جوانان، از منظر روانشناسی عمدتا به سه شیوه میتوان عمل كرد:
الف . رعایت نكات شكلی و صوری
یكی از قالبها و سبكهای برخورد با مخاطب این است كه از لحاظ شكلی، ظاهری و صوری به نكات ذیل توجه نمود:
1 . رعایت جاذبههای صوری:در برخورد با نوجوانان و جوانان، به ویژه كسانی كه از موضع یك مربی و یا مبلغ برخورد میكنند، باید جاذبههای صوری از جمله رعایت روانشناسی برخورد، رعایت نوع رنگ پوشاك و به كارگیری رنگهای شاد و دلنشین را مراعات نمود . طبیعی است كسانی كه از موضع یك مربی و معلم در برخورد با مخاطب از نوع پوشش با وقار، سنگین، پاكیزه، دارای رنگ جذاب و شاد استفاده میكنند، به مراتب تاثیرگذارتر از افرادی هستند كه از پوشش مناسب و یا از نوع رنگ شاد استفاده نمیكنند .
2 . برخورد با نشاط و گشادهرویی:اساسا بهترین نوع برخورد با مخاطب، بویژه در نوع برخوردهایی كه جنبه تربیتی داشته و از موضع مربی و معلم و مبلغ صورت میگیرد، علاوه بر داشتن هنر مخاطبشناسی و برخورداری از جواذب ظاهری و شكلی، میبایستبا نشاط و شادی و با گشادهرویی با مخاطب برخورد نمود . روشن است كه تاثیر سخن و رفتار چنین افرادی به مراتب بیش از افرادی است كه از جواذب ظاهری برخوردار نبوده، از هنر مخاطبشناسی بیبهرهاند و نیز در نوع برخورد رعایت ادب، وقار، نشاط و گشادهرویی را نمیكنند . البته، كسانی كه از چنین هنرهایی بیبهرهاند، فاقد نفوذ كلام نیز خواهند بود .
3 . به كارگیری ادبیات دلنشین به فراخور حال مخاطب:از دیگر نكات لازمالرعایت و از جهت صوری و شكلی در برخورد با مخاطب، به ویژه جوانان و نوجوانان، به كارگیری زبان و ادبیات شیرین و دلنشین به تناسب فهم و درك مخاطب است . قطعا نوع زبان، ادبیات و برخوردی كه با یك كودك، نوجوان و جوان و یا فرد میانسال به كار میرود، باید متفاوت باشد . مربیان و معلمانی كه در برخورد با افراد مختلف و مخاطبین متفاوت، به تناسب سطح فهم و درك مخاطب و با شناخت درست مخاطب، از شعر، استعاره و ادبیات زیبا و دلنشین استفاده كنند، صد البته كلامی نافذتر از دیگرانی دارند كه از این هنر بیبهرهاند و اینها حتما موفقترند .
ب . رعایت اصول تكوینی و باطنی
مراد از اصول باطنی و تكوینی، اصولی است كه فرد باید بدون فریب، اغوا، ظاهری ساده، دورویی و تصنع بدان معتقد بوده و عملا بدان ملتزم و پایبند باشد . اجمالا، محورهای زیر را میتوان در قالب این اصول تكوینی و باطنی مطرح كرد .
1 . خیرخواهی و خلوص نیت در برخورد:اساسا از جمله رمز و راز موفقیت در زندگی و در هر كاری، خلوص نیت است . آنگاه كه مخاطب احساس كند كه مربی در بیان و رفتار خود جز خلوص نیت و خیرخواهی ندارد، با جان و دل سخنان او را پذیرفته و وی را به عنوان الگو میپذیرد .
2 . صداقت در گفتار: اگر جوان یا نوجوان احساس كند كه مربی در گفتار خود صادق است و بدون كمترین چشمداشت و به درستی و راستی قصد راهنمایی جوان یا نوجوان را دارد، البته، با جان و دل و صمیمانه كلام او را میپذیرد .
3 . ایمان و باور حقیقی به شایستگیهای جوان و نوجوان:از دیگر اصول لازم الرعایت این است كه مربی باید قابلیت، استعداد و ظرفیتها و شایستگیهای جوان و نوجوان را باور داشته باشد و او را بپذیرد تا بتواند در او تاثیرگذار باشد . اگر حقیقتا مربی به شایستگیها و ظرفیتهای جوان معتقد نباشد، چگونه میتواند او را هدایت و یا ارشاد نماید؟ لازمه تاثیرگذاری بر فرد، علاوه بر پذیرش، باور داشتن به ظرفیتهای اوست .
4 . دوری و اجتناب از برخورد از موضع قدرت:از دیگر رمز و راز موفقیتیك مربی این است كه به عنوان یك دوست و رفیق با جوان و نوجوان برخورد نماید . دوستانه و صمیمانه مسائل و مشكلات وی را به او متذكر شده و راه چارهای برای آن بیابد . طبیعی است كه برخورد از موضع قدرت و قوت، با لجاجت و عدم پذیرش نوجوان و جوان مواجه خواهد شد و بهترین راه موفقیت و تاثیرگذاری بر مخاطب این است كه از در دوستی با او وارد شده و صمیمانه با او برخورد كرد، نه از موضع قدرت .
5 . پایبندی عملی بدانچه توصیه میكند:از دیگر رموز موفقیت مربی این است كه بدانچه توصیه، راهنمایی و ارشاد میكند، خود عملا پایبند باشد . طبیعی است، كسی كه خود به صفتی پایبند نیست و عمل نمیكند، در صورتی كه آن را به دیگری توصیه كند، مورد پذیرش و مقبول واقع نمیشود . با رعایت اصول تكوینی و باطنی فوق، كلام و رفتار مربی میتواند به خوبی در جوان و نوجوان تاثیرگذار باشد .
ج . شیوهها و اصول رفتاری
مربی در برخورد با نوجوان و جوان علاوه بر رعایت اصول و قواعد شكلی و صوری و نیز اصول تكوینی و باطنی، كه خود باید بدان متصف باشد، شیوهها و اصولی را رعایت نماید تا با برخورداری از روانشناسی برخورد، بتواند بهتر و بیشتر تاثیرگذار باشد . غالبا این اصول را میتوان در محورها و شاخصهای زیر بیان نمود:
1 . سعه صدر، صبوری و مواجهه فراجریانی: صبر و استقامت، سعه صدر و برخورد فراجریانی در مواجهه با مسائل و مشكلات جوانان و نوجوانان از جمله اصول رفتاری مورد توصیه است .
2 . طمانینه در رفتار و اعتماد به نفس در گفتار: مربی و فرد تاثیرگذار باید از اعتماد به نفس كافی در گفتار و وقار و طمانینه لازم در رفتار برخوردار باشد .
3 . استخدام و به كارگیری علایق و سلیقههای مقبول و انگیزههای فطری نسل جوان: باید با شناخت ویژگی و خصوصیات رفتاری و گفتاری نوجوانان و جوانان و در واقع با مخاطبشناسی درست، دانست كه از جمله ویژگیهای این قشر، تجدد و نوگرایی، تحرك، تلاش، امید، آرمانخواهی، آرمانگرایی، آزادی خواهی، نشاط و طراوت، لطافت، غرور، احساس خوشبختی، منزلتطلبی، جسارت و . . . میباشد . میبایستبا به كارگیری و استخدام علایق و سلیقههای معقول و متناسب با این ویژگیها با او برخورد و رفتار كرد .
4 . التزام به توصیه و برخورد و تبلیغ غیرمستیقم:بهترین شیوه تاثیرگذاری، برخورد و رفتار وتبلیغ غیرمستقیم است . البته، نوع تبلیغ و برخورد بیواسطه و غیرمستقیم و غیرزبانی به مراتب مؤثرتر، كارآمدتر و تاثیرگذارتر از شیوه برخورد مستقیم و زبانی است .
5 . تاكید بر عزت نفس، تقویتخودباوری، وقار و اعطای شخصیتبه مخاطب:از دیگر شیوههای رفتاری موردنظر در برخورد با نوجوانان و جوانان است . مخاطب نوجوان و جوان وقتی احساس میكند كه مربی ضمن احترام گذاشتن به وی و تاكید بر عزت نفس وی، او را به عنوان یك شخصیتحقیقی و واقعی پذیرفته است و او را محترم میشمارد، به راحتی نه تنها سخنان او را میپذیرد كه مجذوب و شیفته رفتار او میگردد .
6 . تحریك احساسات و عواطف: برای حسن تاثیر بر مخاطب، به ویژه نوجوان و جوان و با هدف تاثیر بیشتر و بهتر، ضمن شناخت روحیات و خلقیات مخاطب، با تحریك عواطف و احساسات وی میتوان بیش از پیش بر او تاثیرگذار بود .
7 . استفاده همزمان از اهرم تشویق و تنبیه: یكی از شیوههای صحیح تربیت و نیز برخورد شایسته و مناسب با مخاطب، تذكار صفات شایسته و بایسته و مناسب و مثبت و نیز صفات منفی مخاطب است . به عبارت دیگر، همانگونه كه ترغیب، تحریك و تشویق مخاطب به كارهای شایسته و خوب لازم و ضروری است، منع، ردع و توبیخ و سرزنش وی در خصوص كارهای ناشایست نیز ضروری است . صرفا استفاده از اهرم تنبیه و یا تشویق مسیر و فرایند تربیت را دچار انحراف و افراط و تفریط خواهد نمود .
د . اصول حاكم بر طرز گفتار
از دیگر نكات لازم الرعایت و ضروری در برخورد با مخاطب، اصول حاكم بر گفتاراست كه میتوان آن را در چند محور بیان كرد:
1 . معلومات سنجی، گرایش فهمی و نیازسنجی مخاطب:باید ابتدا دانست كه مخاطب به چه نوع مطالب، با چه زبانی و در چه قالبی و در چه سطحی نیاز دارد . به عبارت دیگر، معلومات سنجی، گرایش فهمی و نیاز سنجی پیش از القاء هر نوع مطلبی به مخاطب لازم و ضروری است تا نیاز سنجی درست صورت نگیرد و سطح فهم و نیاز مخاطب شناخته نشود، قطعا انتخاب نوع مطالب و نیز قالب ارائه و سطح مطالب بیمعنا خواهد بود .
2 . پرهیز از افراط و تفریط در گفتار و رفتار: از دیگر اصول حاكم بر طرز گفتار است . در واقع، از یك سو، بیانات و سخنان طولانی، خسته كننده و بدون به كارگیری ظرفیتهای گفتاری و كلامی و از سوی دیگر، بیانات و كلام كوتاه، مبهم و مجمل هر دو ناكارآمد و غیر كافی بود و وافی به مقصود نمیباشد .
3 . شروع سخن از بدیهیات و مسلمات:بیان و آغاز سخن از مشتركات طرفین بویژه اصول مسلم و بدیهی میان طرفین از دیگر ضروریات و اصول حاكم بر طرز گفتار میباشد .
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}