نوجواني و اين همه خجالت
نوجواني و اين همه خجالت
نويسنده:زهرا زحمتكش
منبع:روزنامه قدس
منبع:روزنامه قدس
«هر موقع مريم به يك ميهماني دعوت مي شود به جاي اينكه خوشحال شود، ناراحت مي شود. او مرتب از خانواده خود خواهش مي كند كه از او نخواهند همراه آنان به ميهماني يا جلسه اي برود و وقتي خانواده اين اجازه را مي دهد، خيلي خوشحال مي شود و زماني كه از او مي خواهند حتماً بيرون برود، ناراحت مي شود. مريم در همه جا، به جز خانه و خانواده خودش، ناراحت و معذب است. او در ميهمانيها سعي مي كند جايي بنشيند كه كمتر در معرض نگاه ديگران باشد. در ميهمانيها يا مجالس صورتش قرمز مي شود، نفسش بند مي آيد، تمركزش را از دست مي دهد، وقتي اين حالتها به سراغش مي آيد، اضطرابش بدتر مي شود، چون احساس مي كند كه ديگران متوجه مي شوند كه او چقدر مضطرب و دست پاچه شده و حالا همه به او مي خندند. او از نگاه كردن به چشم ديگران ناراحت مي شود و به همين دليل سعي مي كند به چشم ديگران نگاه نكند. در ميهمانيها صداي او به سختي شنيده مي شود و وقتي از او سؤال مي كنند يا چيزي را به او تعارف مي كنند، نمي دانند چه كار بايد بكند يا چه چيز بايد بگويد، به همين دليل معمولاً سريع دست پاچه مي شود. از غذا خوردن جلوي ديگران ناراحت مي شود، احساس مي كند رفتارها و گفته هاي او اشتباهند و ديگران او را مسخره مي كنند يا در دلشان به او مي خندند.»
انسانها ممكن است در بعضي از موارد دچار خجالت و كم رويي شوند. عده اي از افراد موفق جامعه در دوره نوجواني خود دچار كم رويي و خجالت بوده اند و در دوران بزرگسالي هم ممكن است در بعضي موارد دچار كم رويي و خجالت شويم، اين عادي و طبيعي است.
قبل از هر چيز بهتر است با معني واقعي كم رويي و خجالت آشنا شويم. خجالت و كم رويي يك نوع اضطراب است، در اين نوع اضطراب، فرد نگران است كه ديگران درباره او چه فكر مي كنند. او نگران است كه نكند كاري كند كه ديگران او را مسخره كنند، نكند كارهايشان ايراد دارد و اين نوع افكارها ذهنش را به خود مشغول مي كند. ممكن است بپرسيد، چرا ما بايد در مورد خجالت مطالبي بياموزيم؟ چون افراد خجالتي رنج مي برند و آنان بي دليل دچار اضطراب و نگرانيهاي زيادي هستند كه اكثراً واقعيت ندارند.
وي مي افزايد: خجالت چند علت اصلي دارد، اول اينكه خجالت در اثر نياموختن مهارتهاي اصلي و اجتماعي ايجاد مي شود.
منظور از مهارتهاي ارتباطي و اجتماعي، نحوه برخورد، صحبت كردن و معاشرت با مردم ديگر است. خجالت و كم رويي يعني ضعف در معاشرت و ارتباط با مردم ديگر و ناتواني از گرفتن حقوق و امتيازات خود. گاهي اوقات در جامعه ما عده اي ممكن است كه فكر كنند خجالت و كم رويي يك صفت خوب براي دختران است و حقيقت آن است كه اين تصور چندان خوب نيست، يعني درست نيست، بلكه آنچه كه جامعه ما براي دختران مناسب مي داند، حياست. گاهي موارد خجالت و حيا با يكديگر اشتباه مي شود. حيا يك توانايي است، در حالي كه خجالتي بودن توانايي نيست.
تحقيق و مطالعات نشان داده كه افراد خجالتي فكر مي كنند كه از ديگران كمترند و خودشان را كمتر باور دارند و به همين دليل فكر مي كنند اگر حرفي بزنند، صحبت كنند و نظر دهند، حتماً كارشان نادرست خواهد بود و باعث مي شود ديگران به آنها بخندند، مسخره كنند و مواردي از اين قبيل. اين افراد فكر مي كنند ديگران در پي مسخره و ناراحت كردن آنها هستند.
عامل سوم خجالت كشيدن بر اثر انزوا يا گوشه گيري است كه به دليل كم بودن ارتباط و معاشرت با ديگران ايجاد مي شود.
نوجوانان به دليل اين كه تازه از دوران كودكي بيرون آمده اند، هنوز تواناييها و مهارتهاي ارتباط اجتماعي را به خوبي نياموخته اند. بنابراين، گاهي اوقات نمي دانند كه در مهمانيها، مجالس و مراسم چگونه عمل كنند و چون تا زماني كه كودك بودند كسي از آنها انتظار نداشته است برخورد اجتماعي خاصي از خود بروز دهند ولي بعد از ورود به دنياي نوجواني و تغييرات جسمي كه در اين دوره صورت مي گيرد يك نوجوان از نظر قد، وزن، اندام و خصوصيات ظاهري شبيه يك بزرگسال مي شود، جامعه و مردم از او انتظار دارند كه رفتارهاي او هم مانند يك بزرگسال باشد و اين در حالي است كه نوجوانها به زمان، آموزش و تمرين احتياج دارند تا بياموزند كه در هر مراسم و در هر ارتباط و برخورد اجتماعي چگونه عمل كنند. پس آنها احتياج به آموزش، فرصت و تمرين مهارتهاي اجتماعي و ارتباطي دارند تا رفتارهاي صحيح هر موقعيت را درك كرده و بياموزند هر چه بيشتر در مهمانيها، مراسم، مجالس و ارتباط با انسانهاي ديگر باشند بيشتر مهارتهاي اجتماعي را مي آموزند و هر چه بيشتر اين مهارتها را بياموزند، از خجالتشان كاسته مي شود.
البته اين نكته را هم بايد يادآور شد كه اين خصوصيت رفتاري در دوران نوجواني بسيار شايع است. به همين خاطر نه والدين و نه خود نوجوانان نبايد نگران خجالتي بودن فرد باشند. پس از اينكه نوجوان به قدرت تفكر انتزاعي رسيد، اغلب فكر مي كند كه همه مردم به او نگاه مي كنند و همه رفتارهايش را زير نظر دارند، همانطور كه يك تماشاچي به همه رفتارها و گفته هاي هنرپيشه ها دقيقاً توجه دارد. اين يك خطاي ذهن است كه در دوره نوجواني ايجاد مي شود و همه نوجوانها كما بيش آن را احساس مي كنند و بعد هم به تدريج از بين مي رود.
- بدانيد كه شما از هيچ انسان ديگري كمتر نيستيد و فقط فرصتهاي يادگيري معاشرت و ارتباط كمتري داشته ايد.
- خود را از مردم و ارتباط دور نسازيد، هر چه بيشتر با مردم باشيد، بيشتر ياد مي گيريد و زودتر بر خجالت خود مسلط مي شويد. - هر چه بيشتر خود را از ديگران دور كنيد، مشكل شما شديد و شديدتر مي شود.
انسانها ممكن است در بعضي از موارد دچار خجالت و كم رويي شوند. عده اي از افراد موفق جامعه در دوره نوجواني خود دچار كم رويي و خجالت بوده اند و در دوران بزرگسالي هم ممكن است در بعضي موارد دچار كم رويي و خجالت شويم، اين عادي و طبيعي است.
قبل از هر چيز بهتر است با معني واقعي كم رويي و خجالت آشنا شويم. خجالت و كم رويي يك نوع اضطراب است، در اين نوع اضطراب، فرد نگران است كه ديگران درباره او چه فكر مي كنند. او نگران است كه نكند كاري كند كه ديگران او را مسخره كنند، نكند كارهايشان ايراد دارد و اين نوع افكارها ذهنش را به خود مشغول مي كند. ممكن است بپرسيد، چرا ما بايد در مورد خجالت مطالبي بياموزيم؟ چون افراد خجالتي رنج مي برند و آنان بي دليل دچار اضطراب و نگرانيهاي زيادي هستند كه اكثراً واقعيت ندارند.
عوامل پديد آورنده
دكتر تورج ايرواني روانپزشك معتقد است: خجالت و كم رويي باعث مي شود افراد نتوانند به اندازه اي كه استعداد و توانايي دارند و يا به اندازه اي كه شايستگي دارند در كارهاي خود موفق شوند و گاهي اوقات خجالت باعث مي شود كه از فرد سوء استفاده شود و فرد نتواند از خود به درستي محافظت كند.وي مي افزايد: خجالت چند علت اصلي دارد، اول اينكه خجالت در اثر نياموختن مهارتهاي اصلي و اجتماعي ايجاد مي شود.
منظور از مهارتهاي ارتباطي و اجتماعي، نحوه برخورد، صحبت كردن و معاشرت با مردم ديگر است. خجالت و كم رويي يعني ضعف در معاشرت و ارتباط با مردم ديگر و ناتواني از گرفتن حقوق و امتيازات خود. گاهي اوقات در جامعه ما عده اي ممكن است كه فكر كنند خجالت و كم رويي يك صفت خوب براي دختران است و حقيقت آن است كه اين تصور چندان خوب نيست، يعني درست نيست، بلكه آنچه كه جامعه ما براي دختران مناسب مي داند، حياست. گاهي موارد خجالت و حيا با يكديگر اشتباه مي شود. حيا يك توانايي است، در حالي كه خجالتي بودن توانايي نيست.
تحقيق و مطالعات نشان داده كه افراد خجالتي فكر مي كنند كه از ديگران كمترند و خودشان را كمتر باور دارند و به همين دليل فكر مي كنند اگر حرفي بزنند، صحبت كنند و نظر دهند، حتماً كارشان نادرست خواهد بود و باعث مي شود ديگران به آنها بخندند، مسخره كنند و مواردي از اين قبيل. اين افراد فكر مي كنند ديگران در پي مسخره و ناراحت كردن آنها هستند.
عامل سوم خجالت كشيدن بر اثر انزوا يا گوشه گيري است كه به دليل كم بودن ارتباط و معاشرت با ديگران ايجاد مي شود.
نوجوانان به دليل اين كه تازه از دوران كودكي بيرون آمده اند، هنوز تواناييها و مهارتهاي ارتباط اجتماعي را به خوبي نياموخته اند. بنابراين، گاهي اوقات نمي دانند كه در مهمانيها، مجالس و مراسم چگونه عمل كنند و چون تا زماني كه كودك بودند كسي از آنها انتظار نداشته است برخورد اجتماعي خاصي از خود بروز دهند ولي بعد از ورود به دنياي نوجواني و تغييرات جسمي كه در اين دوره صورت مي گيرد يك نوجوان از نظر قد، وزن، اندام و خصوصيات ظاهري شبيه يك بزرگسال مي شود، جامعه و مردم از او انتظار دارند كه رفتارهاي او هم مانند يك بزرگسال باشد و اين در حالي است كه نوجوانها به زمان، آموزش و تمرين احتياج دارند تا بياموزند كه در هر مراسم و در هر ارتباط و برخورد اجتماعي چگونه عمل كنند. پس آنها احتياج به آموزش، فرصت و تمرين مهارتهاي اجتماعي و ارتباطي دارند تا رفتارهاي صحيح هر موقعيت را درك كرده و بياموزند هر چه بيشتر در مهمانيها، مراسم، مجالس و ارتباط با انسانهاي ديگر باشند بيشتر مهارتهاي اجتماعي را مي آموزند و هر چه بيشتر اين مهارتها را بياموزند، از خجالتشان كاسته مي شود.
البته اين نكته را هم بايد يادآور شد كه اين خصوصيت رفتاري در دوران نوجواني بسيار شايع است. به همين خاطر نه والدين و نه خود نوجوانان نبايد نگران خجالتي بودن فرد باشند. پس از اينكه نوجوان به قدرت تفكر انتزاعي رسيد، اغلب فكر مي كند كه همه مردم به او نگاه مي كنند و همه رفتارهايش را زير نظر دارند، همانطور كه يك تماشاچي به همه رفتارها و گفته هاي هنرپيشه ها دقيقاً توجه دارد. اين يك خطاي ذهن است كه در دوره نوجواني ايجاد مي شود و همه نوجوانها كما بيش آن را احساس مي كنند و بعد هم به تدريج از بين مي رود.
حضور در جمع و آموزش مهارت ارتباطي
مينا پورحسيني مشاور خانواده هم اعتقاد دارد: بعضي از نوجوانان ممكن است فكر كنند كه خجالتي بودن در ذات و خون يك انسان است و فردي كه خجالتي است هيچ وقت نمي تواند از اين حالت بيرون بيايد و اين اشتباه است. ارتباط و معاشرت با مردم آموختني است. هر چه بيشتر در محيطهاي عمومي و جمعي حضور داشته باشيد، و به برخوردها، صحبتها و رفتارهاي مردم دقت كنيد و رفتارهاي سالم را بياموزيد و از ديگران راهنمايي بگيريد، مهارتهاي ارتباطي و اجتماعي شما افزايش مي يابد. در بعضي موارد افراد خجالتي سعي مي كنند كه خود را از ديگران دور كنند و اين كار اشتباه است، چون باعث مي شود مشكلات آنان باقي بماند. بنابراين، لازم است به اين نكات توجه كنيد: - سعي كنيد ارتباطات و رفت و آمد و معاشرت خود را با ديگران بيشتر كنيد، چرا؟ چون هر چه بيشتر با ديگران ارتباط برقرار كنيد، زودتر مهارتهاي ارتباطي را مي آموزيد و در نتيجه زودتر خجالت شما برطرف مي شود.- بدانيد كه شما از هيچ انسان ديگري كمتر نيستيد و فقط فرصتهاي يادگيري معاشرت و ارتباط كمتري داشته ايد.
- خود را از مردم و ارتباط دور نسازيد، هر چه بيشتر با مردم باشيد، بيشتر ياد مي گيريد و زودتر بر خجالت خود مسلط مي شويد. - هر چه بيشتر خود را از ديگران دور كنيد، مشكل شما شديد و شديدتر مي شود.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}