نهضت حقوقي پيامبر(صلی الله علیه و آله) فصلي جديد در زندگي زنان
نويسنده:حامد گيلاني
منبع: روزنامه قدس
گذار از زندگي جاهلي و ورود به عصر علم، با بعثت نبي مكرم(ص)، اتفاق افتاد. آنچه به عنوان عصر جاهليت در تاريخ از آن ياد شده، تنها به بخش خاصي از زندگي اعراب و بشر آن روز برنمي گشت، در اين ميان، زنان از محروميتها و كاستيهاي بي اندازه اي در زندگي نسبت به ديگران برخوردار بودند. ظهور اسلام و آغاز تغييرات فرهنگي در جهان آن روز، اولين بارقه اميد را در بهبود وضعيت زندگي زنان رقم زد و زن ديگر تنها براي رفع نيازهاي مرد به شمار نمي آمد. آنچه اسلام براي زن به ارمغان آورد، مقامي الهي و شأني والا بود. هديه اي كه واسطه آن پيامبر خدا(ص) بود ... فريبا علاسوند، محقق، پژوهشگر و كارشناس مسايل زنان و عضو مركز مطالعات و تحقيقات زنان حوزه علميه قم در گفت و گو با قدس، به بررسي تغييرات زندگي زنان پس از ظهور اسلام و توسط پيامبر(ص) پرداخته است كه در آستانه ميلاد ايشان تقديم مي گردد.

با نگاه به برنامه الهي و پيامبري حضرت رسول اكرم(ص) مي توان دريافت كه زنان، جايگاه بخصوصي را در اين برنامه به خود اختصاص داده اند. اگر مايليد، بحثمان را با تبيين اين جايگاه آغاز كنيم ...

از نحوه رفتار و منش پيامبر(ص) قبل از رسالت مي توان نگرش متفاوت ايشان را در مورد زنان نسبت به مردم عصرشان به خوبي دريافت. ازدواج حضرت خديجه(س) با ايشان، نمود اين نگرش است. پيامبر خدا(ص) در آن محيط اجتماعي كه زن بارگي و ظاهر پسندي، نشان دهنده لعبت بودن زن بود، زني را به همسري برگزيد كه داراي خصايص و كمالات معنوي منحصر به فردي بود. خديجه كبري(س)، زني اديب از خانداني پاك و موحد بود، كه منزلش همواره محل تجمع سخنرانان و ادباي آن روزگار بود. دختر كشي كه رسم منحوس آن زمان بود. ابداً در تفكر پيامبر(ص) جايگاهي نداشت. رفتار مهربانانه و احترام آميز او با همسر و دخترانش، اعتنا كردن به خديجه به عنوان همراه زندگي و هميار ايماني اش، واقعاً ستودني است. تاريخ، مراسم عبادت پيامبر(ص) را با علي(ع) و خديجه (س) در كنار كعبه، بارها نقل كرده است. پس از رسالت نيز مي توان گفت كه پيامبر(ص) نهضتي را در دفاع از زنان شروع كردند كه هم صبغه فرهنگي داشت و هم صبغه حقوقي.خداوند متعال در سوره "تكوير" به عنوان يكي از سوره هاي مكي كه مربوط به زمانهاي آغازين بعثت است، مسؤوليت در مقابل دختران و زندگي آنان را گوشزد كرده و مردم را متوجه عواقب خطرناك اخروي دختركشي مي كند.منشور مسلماني رسول خدا(ص) كه آخرين سخنراني عمومي حضرت در مدينه بود نيز حاوي سفارشهاي فراواني در مراعات حقوق زنان است.

راهبردها و اهداف اين نهضت كه در دفاع از حقوق و شخصيت زنان شكل گرفته بود، چگونه تعريف مي شود؟

اصولاً نهضت دفاعي پيامبر(ص) از زنان، نهضتي منسجم بود. يعني در تمام ابعاد لازم صورت گرفت. زنان قبل از هر چيز با فرهنگ رايج آن دوره مشكل داشتند كه به شدت براي آنان تحقيرآميز بود.زنان در اين تحقير به دنيا مي آمدند و بزرگ مي شدند. قرآن از اين واقعيت با مضامين مختلفي پرده برداشته و مي فرمايد: "ورود دختران به فرهنگ جاهلي و دنياي آن روز، دنيايي از خشم و نفرت و روسياهي را براي مردان به بار مي آورد." آنان در اين نفرت و خشم اگر زنده مي ماندند، رشد مي كردند با حداقل حيات، و حداكثر دامنه حضور و مفيد بودن آنان هم براي اجتماع، تسهيل زندگي براي مردان و از بين بردن شهوت آنان بود. طبيعي بود كه تغيير در چنين فرهنگي، بايد در تمام ابعاد آن صورت گيرد. اولين گام، اجراي سنت الهي بود كه تنها واسطه نسل نبي اكرم(ص) را دختري قرار داد كه پاكترين بندگان خدا از دامان او پيدا شدند. مردم پيوسته شاهد تكريم بي حد رسول خدا(ص)، به فاطمه زهرا(س) بودند. فقط كسي مي تواند تأثير اين رفتار را بفهمد كه آن را با رفتار خشونت بار مردان روزگار پيامبر(ص) با زنان و دخترانشان در ترازو قرار داده و مقايسه كند. مردم به اخلاق پيامبر(ص) توجه داشتند و مايل بودند كه از وي پيروي كنند. پيامبر(ص) براي تغيير رفتار اخلاق مردم با زنان، ادبياتي ايجاد كرد كه در آن، زنان و دختران به عنوان نعمت و محبوب معرفي مي شدند كه آزار و كتك زدن آنان، كاري است كه از انسانهاي فرومايه سر مي زند. پيامبر(ص) مرداني را مي ستود كه در انفاق و اقتصاد منزل بر زنان سخت نمي گيرند و براي راحتي و آسايش آنان مانند مجاهدان در راه خدا، تلاش مي كنند. سعي مي كنند خود را در مواردي كه مانعي ندارد، با زنان و خانواده شان هماهنگ كنند و مطابق ميل آنان غذا بخورند.

در بعد حقوقي، چه تغييراتي نسبت به مبحث زنان در عصر پيامبر(ص) ايجاد گرديد؟

اين تغييرات بسيار مهم و چشمگير بود، به گونه اي كه مي توان از آن به عنوان باز كردن و گشودن فصلي جديد در زندگي زنان ياد كرد. اين تغييرات با ارايه يك سري برنامه هاي حقوقي كه تا آن زمان در هيچ كجاي دنيا سابقه نداشت، محقق گرديد. پيامبر(ص) در مرحله اول، با تحولي كه در تعريف انسان شناختي زن ايجاد كرد، بر تفكرات باطل آن زمان خط بطلان كشيد. قرآن، به عنوان بزرگترين معجزه رسول ا...(ص)، زنان را در آفرينش نسبت به مردان، از يك حقيقت و نفس دانست. در چنين شرايطي كه پيامبر(ص) فراهم كرد، طبعاً بايد زنان هم از حقوق انساني برخوردار باشند.

اين برنامه حقوقي چه خصايصي داشت؟ عده اي گمان مي كنند كه در برنامه پيامبر(ص) هم زنان تحت سيطره مردان قرار دارند و تكاليف آنان به مراتب از تكاليف مردان بيشتر است ...

اين برنامه حقوقي البته شاخصهايي دارد كه يك سري معيارهاي كلي بر آن حاكم است. در اين برنامه حقوقي، مزد زن و حقوق او در خانواده، هر دو ملاحظه شده است. شعار قرآن در اين باره اين است: "زنان حقوقي دارند كه با تكاليف آنها مماثل است. " اين مماثلت، طبعاً مثليت و مماثلت حقيقي نيست. چون جنس حقوق با جنس تكاليف مختلف است. بلكه مراد اين است كه در رعايت جانب زنان، كه در تلقي اجتماعي آن روزگار همواره موجوداتي وظيفه مند به شمار مي آمدند؛ حقوقي قرار داده ايم، همان طور كه تكاليفي دارند، حقوق هم دارند؛ يعني نقطه ثقل شعار فوق، حقوق است. اين حرف جديد را خداوند در آيه مزبور تأكيد مي كند. پيامبر(ص) مي كوشيد به زنان در جامعه آن روز تشخص ببخشد و آنان را مؤثر قرار دهد. مثلاً زنان حق داشتند در تعيين سرنوشت خود دخالت داشته باشند، مي توانستند در تعيين مسير تاريخ اسلام و انسان نقش اساسي ايفا كنند براي همين است كه در بيعتها و هجرتها، زنان هم حضور دارند و ديده مي شوند.
پيامبر (ص) زنان را به بيعت فرا مي خواندند. آنان در اين حركتهاي مهم، در حاشيه نبودند. از سوي ديگر، زنان توانمند نيز زمينه فعاليتشان بيشتر بود.زنان حق دارند از مزاياي احكام اجتماعي پيامبر (ص) برخوردار شوند؛ لذا شخص اوست كه مسجد و محل منبر و در ورودي را طوري طراحي مي كند كه زنان بتوانند پس از نمازجمعه و جماعت، زودتر از مسجد خارج شوند و به خانه و فرزندان برسند. يعني رسول ا... (ص) به عنوان حاكم جامعه، زنان را مي بيند و براي رفع تناقض بين فعاليتهاي خانوادگي و اجتماعي زنان (متناسب با فضا و شرايط آن روز) اموري را طراحي و برنامه ريزي مي كند.

به موضوع خوبي اشاره كرديد. مسأله نقش زنان در عرصه اجتماع، يكي از مسايل مهم امروز ماست. طبعاً دو نگرش نسبت به اين مسأله وجود دارد. يك نگرش آن است كه زنان را شتاب آلود به اجتماع فرا مي خواند و نگرش ديگر اينكه بهترين مكان را براي زنان، خانه و بهترين فعاليت را خانه داري مي داند. از نظر شما، كدام يك از اين دو را مي توان به رسول خدا (ص) نسبت داد؟

هيچ كدام! در واقع راه سومي در كار است. به نظر بنده، به هيچ وجه نمي شود بين آنچه در عرف جامعه به عنوان وظايف و مسؤوليتهاي خانگي زنان وجود دارد و فعاليتهاي اجتماعي آنان، جمع كرد. اشتباه نشود. نمي خواهم بگويم كه ما فقط يك انتخاب داريم: يا خانه يا اجتماع! بلكه تفكر موجود را عرض مي كنم كه متأسفانه عرفي درباره وظايف زنان وجود دارد كه به اين غلظت در تفكر ديني ريشه ندارد.همچنانكه انديشه هايي راجع به حضور زن در اجتماع وجود دارد كه از يك الگوي اشباع شده ليبرالي تبعيت مي كند كه آن هم صحيح نبوده و مورد تأييد دين نيست. در خاستگاه آن انديشه كه زن، ديوانه وار وارد اجتماع شود، زناني كه پايبند خانواده اند، دچار مشقت فراوان و مشكلات مضاعف هستند؛ يعني از زنان سنتي هم مشكلاتي به مراتب بيشتر دارند. طبق تعاليم نبي اكرم (ص)، زنان يك وظيفه مهم و غيرقابل انعطاف دارند كه همسري است. دستورات دين راجع به زناشويي و تمكين زنان، وجهه حقوقي دارد.
در كنار آن، قرآن زنان شايسته را به زنان محترم و مطيعي توصيف مي كند كه خود را با "قنوت" و تواضع در قبال همسران، آراسته اند. تواضع و قنوت و فرمانبرداري از حق، براي همه زنان و مردان، يك تكليف انساني است ولي در محدوده خانواده اين يك دستورالعمل است كه براي زنان تشديد شده و صبغه اخلاقي دارد. زنان صرف نظر از وظيفه همسرداري وظيفه ديگري هم دارند كه طبيعت بر دوش آنان نهاده و آن، وظيفه مادري است. مادري نيز نقشي غيرقابل واگذاري است؛ يعني هيچ كس به اندازه مادر يك فرزند، براي آن فرزند نمي تواند مادري كند. مادر به نظر من، واسطه انتقال فرهنگ است كه با روش گفتاري خلاق خود و با تماس مداوم خويش مي تواند قولاً و عملاً درستي ها و هنجارها را به نسل فردا منتقل كند. خانه داري البته جزو وظايف زن نيست، ولي در قاموس دين، زن در وهله اول در خانه داري خود با خداوند طرف است نه همسر. خداوند براي زحمات زن در خانه داري، اجري بي پايان قرار داده است و البته كار منزل قابل واگذاري (در صورت داشتن توان مالي)، قابل ارزيابي اقتصادي و قابل مشاركت است. بنابراين، اگر بشود كار خانگي زنان با روشهاي ديني از جمله مشاركت و همياري اعضاي خانواده سبك شود، بسياري از زنان مي توانند به فعاليتهاي اجتماعي بپردازند.
در روايت دارد كه روزي رسول خدا (ص) وارد خانه فاطمه زهرا (س) شدند و مشاهده فرمودند كه فاطمه (س) مشغول پختن نان است و علي (ع) هم عدس پاك مي كند. حضرت، علي (ع) را ستودند و تشويق كرده و فرمودند: "علي جان! اگر مردي در كار خانه ساعتي به همسرش كمك كند، خداوند ثواب نماز و روزه و حج و تلاوت قرآن را به او عطا مي كند."

با وجود همه اين توضيحات، آيا به صراحت مي توان گفت و پذيرفت كه رسول خدا (ص)، براي فعاليتهاي اجتماعي زنان هم ارزش قايل بودند؟

به طور كلي، در اسلام، توجه به اجتماع و احساس مسؤوليت در مقابل آن، يك ارزش است. اگر فعاليت اجتماعي بر محور انجام وظيفه و به عنوان راهي براي تقرب به خداوند باشد، گاهي براي زنان واجب و گاهي مستحب است. حضور زنان در مقاطع حساس اسلام نظير بيعت، هجرت، شركت در جنگها براي امداد و پرستاري و از آن قبيل بود. حضور آنان براي شركت در عبادات، بخصوص آنجا كه به شوكت و ابهت اسلام مي افزود، همواره در سنت نبي اكرم (ص) و ائمه اهل بيت (ع) ستوده مي شد. به عنوان مثال، اسماء مي گويد: زماني كه عده اي از زنان از رفتار ناصحيح عده اي جوان شكايت كردند كه موقع خروج زنان از منزل براي شركت در نماز جماعت مغرب و يا عشاء مزاحم آنها مي شوند، بر پيامبر(ص) آيه جلباب نازل شد. يعني اين حضور را با تعيين ضابطه اي ، قانونمند و ايمن تر كردند و به زنان نفرمودند كه اصلاً در نماز شركت نكنيد تا صورت مسأله پاك شود. با اين آيه، پيامبر(ص) فرمودند كه شما با برگرفتن حجابي محكمتر و اتخاذ اخلاقي كه عفت آميزتر باشد، مي توانيد از بركات چنان حضوري بهره مند شويد. از سوي ديگر، پيامبر(ص) را مي بينيم كه به مردان گلايه كردند كه زنان شما وسط راهها ايستاده و سخنان بيهوده مي گويند. آنها را از اين خروج منع كنيد. يعني حضوري كه بر تباهي آنان و جامعه مي افزايد، در سنت نبي اكرم(ص) جاي ندارد.در فرهنگ غني اسلام، بانويي كه دانش و آگاهي را رسم خود قرار داده و از اين دانش، محبت به خدا را بهره مي برد، با بالاترين معيار ارزيابي كه در عرف انسانها رايج است، تعبير مي شود.

براي الگوگيري از روش و سيره پيامبر(ص) و اهل بيت(ع) در خانواده، مايليم اندكي هم از نوع رفتار آن بزرگواران با زنان اهل منزل بشنويم...

به نكته خوبي تصريح كرديد. ما مجموعه اي داريم به نام "سنت".
سنت، همان كلمات و افعالي است كه از معصومين (ع) صادر شده است.ما نبايد از افعال معصومين(ع) كه همان سيره عملي آنهاست، غفلت كنيم. پيامبر (ص)، در اجتماع براي زنان احترام قايل بودند، به سؤالهاي آنان جواب مي دادند و برايشان معارف را تبيين مي كردند به تحصيل و سواد همسران خود اعتنا داشتند و از خطاهاي احتمالي آنها در مي گذشتند.ما رابطه معصومانه دو طرفه بين دو همسر را تنها در خانه حضرت امير(ع) مي يابيم. كسي راجع به آن بزرگوار نشنيده كه حرمت همسر و دخترانش را ناديده گرفته باشد. زنان عصر معصومين(ع)، خاطره اي از رفتار آنها كه حاكي از پست انگاري يا تحقير زنان باشد، در ذهن تاريخ ثبت نكرده اند.حال كه سخن از خانواده به ميان آمده، البته تأكيد بر اين مسأله هم خالي از لطف نيست كه در سيره آنان ، زن به عنوان مادر، جايگاهي والا دارد.در سيره آنان و در كنار نكات فوق، زنان نخبه نيز جايگاهي بس والا دارند و دامنه حضور مفيد زنان در عرصه اجتماع، گسترده و مهم است .