نویسنده: دکتر محمدحسن رجبی (1)




 
امام خمینی (رحمة الله علیه) شخصیت بزرگ و برجسته‌ای در تاریخ ایران و اسلام و حتی جهان به شمار می‌رود که به جرأت می‌توان گفت هنوز بسیاری از ابعاد شخصیت ایشان ناشناخته مانده است. تصوری که اغلب مردم کشور، مسلمانان و جهانیان از امام دارند، تصویر رهبری دینی - سیاسی، قاطع و سازش ناپذیر است که کشوری را به استقلال رساند و قدرت‌های غربی و شرقی را به چالش طلبید. این سخن، گر چه به نوبه‌ی خود درست است؛ اما معرف همه‌ی ابعاد وجودی شخصیت امام خمینی نیست. او فقیهی بلندمرتبه، متکلمی بزرگ، عارفی سالک، اخلاقی‌ای فروتن، سیاستمداری بصیر، ... بود که همه‌ی دانش‌های متنوع او، انسجامی درونی داشت و روح وجوهر آن‌ها، توحید و جهت آن‌ها، تقرب به خدا و بندگی و رسالت انسان در این جهان، یعنی « انجام تکلیف الهی » بود. به عبارت دیگر، دانش امام یا منظومه‌ی فکری او، کل پیوسته‌ای بود که ظواهر آن همان دانش‌های عقلی و نقلی، و باطن آن عرفان اسلامی بود که بدان دانش‌ها روح و جهت می‌بخشید. از این رو، آنچه که از آغاز نهضت اسلامی، به ویژه پس از پیروزی انقلاب مجال بروز و ظهور یافت، عمدتاً وجه سیاسی شخصیت امام بود که در فراز و نشیب‌های حساس سیاسی داخلی و خارجی، ناگزیر به اتخاذ مواضع آشکار و سرنوشت سازی گردید که همگان از آن آگاهند؛ هر چند امام در خلال سخنانشان و به ویژه « در تفسیر سوره‌ی حمد » - که در سال 1358 از سیمای جمهوری اسلامی ایران بخش شد - جلوه‌ی بارزی از نگرش عرفانی خود را به منصه‌ی ظهور رساند.
امروز پس از گذشت بیست سال از زمان رحلت آن فرزانه‌ی بزرگ، ضروری است که شخصیت امام را - که عصاره‌ی فرهنگ اصیل اسلامی است - مورد بازکاوی قرار دهیم.
بدون شک هر گونه آسیب شناسی فرهنگی، بدون شناخت ابعاد شخصیت امام ( امام شناسی ) میسر نیست. آن چه که در ذیل می‌آید، نگرشی است بر شخصیت امام از دو منظر متفاوت: نخست، در عرصه‌ی داخلی؛ بدین معنی که تحولاتی که امام در کشور ایجاد کرد؛ دوم، در عرصه‌ی جهانی، که ناظر به تحولاتی است که در جهان اسلام و جهان و نظامات بین المللی پدید آورد. طبعاً هر یک از این موارد می‌تواند خود موضوع تحقیقات مستقلی قرار گیرد. طرح زیر، مقدمه و پیشنهادی است که با کمک صاحب نظران می‌تواند به طرحی جامع‌تر تبدیل شود.

1- تحول در عرصه‌ی داخلی ( کشور )

- بازگرداندن هویت دینی و ملی اصیل فراموش شده به مردم که پس از استیلای تجدد در کشور، از جامعه و فرهنگ رسمی به حاشیه رانده شده بود؛
- دگرگونی در روابط تاریخی دولت - ملت با تأکید بر نقش خدمتگزاری حکومتگران به مردم و نقش مؤثر مردم بر سرنوشت کشور؛
- عبادی تلقی کردن خدمت به کشور و ملت و تأکید بر وجه اخلاص آن؛
- ارزش نهادن به طبقات فرودست و مستضعف و برائت و انزجار از طبقات مرفه و مستکبر جامعه و تأکید به مسئولان کشور در سپردن اداره‌ی امور به طبقات مستضعف؛
- اتکا به نیروی جوان در تصمیم‌گیری‌ها و اداره‌ی امور کشور جهت ایجاد تحول و پیشرفت؛
- امکان تحقق « انسان کامل » در جامعه‌ی اسلامی با ذکر نمونه‌های فراوان از رزمندگان دفاع مقدس و جهادگران؛
- پیوند معنوی میان دنیا و آخرت و دمیدن روح عرفانی و اخلاقی به جامعه و تهذیب آن از آفات بشری با اشاره به این که « عالم، محضر خداست، در محضر خدا گناه نکنید. »؛
- جرأت و جسارت بخشیدن به مردم در راه دستیابی به استقلال سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و طرد هر نوع وابستگی خارجی؛
- برچیدن استبداد سلطنتی دیرپای 2500 ساله از فرهنگ و تاریخ کشور؛
- اعلام خوداتکایی و عدم وابستگی به شرق و غرب در نظام دوقطبی و برهم زدن نظم نوین جهانی به رهبری امریکا و اثبات اقتدار اسلامی به عنوان رکن قدرتمند در نظام بین الملل؛
- ایجاد وحدت و هم دلی میان اقوام و پیروان ادیان رسمی کشور و بهره مندی آنان از حقوق برابر اجتماعی؛
- تصمیم و عزم جدی بر رفع عقب ماندگی تاریخی و محرومیت زدایی از کشور و گشودن افق پیشرفت در همه وجوه سیاسی، نظامی، فرهنگی و اقتصادی با تکیه بر استعدادها و امکانات داخلی.

2- تحول در عرصه خارجی

- به چالش کشیدن قدرت‌های استکباری و عدم سازش و آشتی میان جمهوری اسلامی ایران و استکبار جهانی؛
- برهم زدن نظام دو قطبی و به کرسی نشاندن اقتدار جمهوری اسلامی ایران در نظام بین الملل؛
- اعلام رژیم صهیونیستی به عنوان زاییده‌ی استکبار جهانی در منطقه و به عنوان بزرگ‌ترین خطر برای جهان اسلام و طرح مسأله‌ی فلسطین به عنوان مبرم‌ترین مسأله جهان اسلام؛
- مخاطب قرار دادن ملت‌های اسلامی و ایجاد بیداری و خودباوری اسلامی در میان مسلمانان جهان؛
- اعلام وحدت اسلامی میان ملل مسلمان با مذاهب گوناگون و پرهیز از هرگونه تفرقه‌ی مذهبی در جهت خواست دشمنان خارجی؛
- تلاش در جهت ایجاد نهضت جهانی مستضعفین در برابر استکبار جهانی؛
- اعلام شکست قریب الوقوع همه‌ی نظام‌های سیاسی استکباری که به دور از معنویت بنا نهاده شده‌اند؛
- شکست اندیشه‌ی پایان دین مداری در عصر مدرنیته نزد نخبگان و نظریه پردازان غربی؛
- ظهور اندیشه‌ی بازگشت به دین و معنویت در عصر پست مدرن در محافل و مجامع علمی غربی؛
- تأثیر انقلاب اسلامی ایران بر الهیات آزادی بخش مسیحی در امریکای لاتین؛
- ظهور فرقه‌های مذهبی رو به افزایش قائل به « منجی » و « موعود » در جهان، به دلیل ناکامی از دستاوردهای مدرنیته.
چنان که اشاره شد، هر کدام از موضوعات ذکر شده می‌تواند، موضوع پژوهش‌های فراوانی واقع شود. گرچه در سال‌های اخیر در همایش‌های داخلی و بین المللی، برخی موضوعات فوق، مورد پژوهش و کنکاش علمی صاحب نظران داخل و خار ج از کشور قرار گرفته، و بعضاً مقالات و سخنرانی‌های قابل توجهی ارائه گردیده است؛ اما برای استفاده بیشتر از این فرصت‌ها و امکانات، شاید بتوان راه کارهای تکمیلی دیگری پیشنهاد کرد:
1- هر همایش داخلی و بین المللی صرفاً به یک موضوع اختصاص یابد که طبعاً خود نیز زیرشاخه‌ها و یا موضوعات خاص‌تری را دربرمی‌گیرد. متناسب با موضوع، همایش را می‌توان در سایر نقاط جهان برگزار کرد. مثلاً برگزاری همایش « تأثیر انقلاب اسلامی ایران بر الهیات آزادی بخش امریکای لاتین »، در یکی از کشورهای امریکای لاتین مناسب‌تر است و امکان شرکت بیشتر صاحب نظران و علاقه‌مندان و نیز پوشش خبری بهتر و بیشتری را فراهم می‌آورد.
2- موضوعات فوق با زیرشاخه‌هایش، می‌تواند موضوع پایان نامه‌های دانشگاهی دانشجویان رشته‌های مختلف تاریخ، علوم سیاسی، جامعه شناسی سیاسی، الهیات و معارف اسلامی، اقتصاد سیاسی و... در مقطع کارشناسی ارشد و دکترا در داخل و خارج از کشور قرار گیرد و یکی از ارگان‌های فرهنگی کشور ( سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، وزارت فرهنگ و آموزش عالی و یا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ) هر سال به بهترین پایان نامه، جوایزی اعطا کند و این پایان نامه‌ها با حمایت مالی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، توسط ناشران خصوصی چاپ و نشر شوند.
3- سایت اینترنتی تشکیل شود تا همه‌ی مطالب مکتوب و نیز سخنرانی همایش‌ها به زبان‌های فارسی، عربی، انگلیسی، فرانسوی و اسپانیولی قابل دسترسی باشند.
4- و بالاخره وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی موظف شود تا در عرصه‌ی نقاشی، موسیقی، تأتر و سینما، آثار فاخری را هر سال مستقلاً و یا به صورت مشترک با برخی کشورها و یا هنرمندان کشورهای مرتبط تولید کرده و به نمایش گذارد.

پی‌نوشت‌:

1- نویسنده و پژوهشگر.

منبع مقاله :
کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، شماره 129، صص 10-11.