امام مهدي عليه السلام در آيينه ي روايات شريفه

منبع: نگین آفرینش
موضوع امام مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) از موضوعاتي است كه روايات بسياري درباره آن در اختيار ماست به گونه‌اي كه درباره مراحل مختلف زندگي آن حضرت همچون ولادت، دوران كودكي، غيبت صغري و كبري، علائم ظهور و روزگار ظهور و حكومت جهاني، به طور جداگانه احاديثي از پيشوايان ديني موجود است. چنانكه درباره خصوصيات ظاهري و اخلاقي آن بزرگوار، ويژگي‌هاي دوران غيبت او و فضيلت و پاداش منتظران ظهورش مجموعه ارزشمندي از روايات داريم و جالب اينكه بسياري از اين روايات هم در كتاب‌هاي شيعه و هم در آثار اهل سنّت نقل شده است. برخي از اين احاديث «متواتر»1 است.
گفتني است كه يكي از ويژگي‌هاي قابل توجه امام مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) آن است كه همه معصومان(عليهم السلام) درباره آن حضرت سخنان نغزي ايراد فرموده‌اند كه مجموعه‌اي از معارف آگاهي بخش را فراهم كرده است و از اهميت فوق العاده قيام و انقلاب آن پرچمدار عدالت حكايت مي‌كند. مناسب است در اينجا از هر يك از آن پيشوايان بزرگ روايتي را نقل كنيم:
پيامبر گرامي اسلام(صلي الله عليه و آله وسلم) فرمود:
امام علي(عليه السلام) فرمود:
در لوح فاطمه زهرا(عليها السلام) 4آمده است:
امام حسن مجتبي(عليه السلام) در ضمن روايتي، پس از بيان برخي از مشكلات زمان بعد از رسول‌خدا(صلي الله عليه و آله وسلم) فرمود:
امام حسين(عليه السلام) فرمود:
امام سجاد(عليه السلام) فرمود:
امام باقر(عليه السلام) فرمود:
امام صادق(عليه السلام) فرمود:
امام كاظم(عليه السلام) فرمود:
امام رضا(عليه السلام) فرمود:
امام جواد(عليه السلام) فرمود:
امام هادي(عليه السلام) فرمود:
امام حسن عسكري(عليه السلام) فرمود:

پي نوشت ها:

1. متواتر به رواياتي گفته مي‌شود كه تعداد راويان آن به حدّي زياد است كه توافق آنها بر دروغ، ممكن نيست. و اين چنين روايات، در درجه بالاي اعتبار است.
2. بحارالانوار، ج 52، ص 309.
3. همان، ص 123.
4. در روايت مذكور آمده كه جابر انصارى مي‌گويد: در زمان رسول خدا براى تهنيت ولادت امام حسين(عليه السلام) نزد حضرت فاطمه(عليها السلام) رفتم. در دست ايشان لوح (صفحه) سبز رنگى ديدم و در آن نوشته اى نورانى مانند آفتاب ديدم. گفتم، اين لوح چيست؟ فرمود: «اين لوح را خداوند به رسولش هديه كرده و در آن اسم پدر و شوهر و دو فرزندم و نامهاى جانشينان فرزندانم ثبت شده. رسول خدا آن را به من عطا فرموده تا بدان مسرور گردم».
5. كمال الدين، ج 1، باب 28، ح 1، ص 569.
6. احتجاج، ج 2، ص 70.
7. كمال الدين، ج 1، باب 30، ح 3، ص 584.
8. همان، ج 1، باب 31، ص 592.
9. همان، ج 1، باب 32، ح 15، ص 602.
10. الغيبة نعمانى، باب 10، فصل 4، ح 5، ص 176.
11. همان، باب 34، ح 6، ص 57.
12. همان، باب 35، ح 5، ص 60.
13. همان، باب 36، ح 1، ص 70.
14. الغيبة نعمانى، ، باب 37، ح 10، ص 79.
15. همان، باب 37، ح 7، ص 118.