دستاوردهاي حكومت امام مهدي عليه السلام (قسمت دوم)

منبع:نگین آفرینش

6. ريشه كن شدن فقر

وقتي همه منابع زميني براي امام مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) آشكار گردد و بركات آسمان و زمين بر مردم زمان او بي دريغ جريان يابد و به عدالت تقسيم گردد جايي براي فقر و تهيدستي نمي‌ماند و بشريت در دولت امام مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) براي هميشه از چنگال فقر و نداري رها مي‌شود.1
در روزگار او روابط اقتصادي بر اساس برادري و برابري شكل مي‌گيرد و اصل سودجوئي و منفعت طلبي شخصي، جاي خود را به حسّ دلسوزي و غمخواري و مواسات با برادران ديني مي‌دهد و در اين حال همه به يكديگر به عنوان اعضاي يك خانواده نگاه مي‌كنند و بنابراين همه، ديگران را از خود مي‌دانند و بوي يگانگي و يكرنگي در همه جا به مشام مي‌رسد.
امام باقر(عليه السلام) فرمود:
«... (امام مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) هر سال دو بار به مردم مي‌بخشد و در هر ماه دوبار به آنها روزي (و نياز زندگي) عطا مي‌كند و ]در اين كار[ به مساوات بين مردم عمل مي‌نمايد تا اينكه ]چنان مردم بي نياز مي‌شوند كه[ هيچ نيازمندي به زكات پيدا نمي‌شود...!»2
از روايات استفاده مي‌شود كه عدم نيازمندي مردم به جهت روحيه قناعت و بي نيازي روحي است. به بيان ديگر پيش از آنكه مردم از بيرون، صاحب مال فراوان شوند و بي نياز گردند از درون، روح بي نيازي در آنها پيدا مي‌شود و به آنچه خداوند از فضل خويش به آنها عطا كرده راضي و خشنود مي‌گردند و بنابراين چشمي به اموال ديگران ندارند.
پيامبر اسلام(صلي الله عليه و آله وسلم) در توصيف روزگار دولت مهدوي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) فرموده است:
«... خداوند ]روح[ بي نيازي را در دل‌هاي بندگان قرار مي‌دهد.»3
اين در حالي است كه پيش از ظهور روحيه آزمندي و زياده طلبي عامل مؤثري در رقابت‌هاي غلط و انباشتن اموال بر روي هم و انفاق نكردن آنها به نيازمندان بوده است.
خلاصه اينكه در زمان امام مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) بي نيازي از بيرون و درون خواهد بود. از سوئي ثروت سرشار به عدالت تقسيم مي‌گردد و از سوي ديگر قناعت، ويژگي اخلاقي مردمان مي‌شود.
پيامبر اكرم(صلي الله عليه و آله وسلم) پس از اينكه درباره بخشش امام مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) به مردم بياناتي فرموده است مي‌افزايد: «و خداوند دل‌هاي امت محمّد(صلي الله عليه و آله وسلم) را از بي نيازي پُر مي‌كند و عدالت مهدوي همه آنها را در بر مي‌گيرد به گونه‌اي كه ]حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) [ امر مي‌كند تا ندا دهنده‌اي اعلام كند:
چه كسي نيازمند مال است؟ پس كسي در ميان مردم بر نخيزد مگر يك نفر!
پس امام ]به او[ مي‌فرمايد: نزد خزانه دار برو و به او بگو: مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) به تو فرمان مي‌دهد كه به من مالي بدهي. پس خزانه دار به او مي‌گويد: جامه ات را بياور، تا اينكه وسط جامه اش را پُر مي‌كند و چون آن را بر دوش مي‌كشد پشيمان مي‌شود و مي‌گويد: چرا در ميان امت محمد(صلي الله عليه و آله وسلم) من از همه حريص‌تر باشم... پس مال را بر مي‌گرداند ولي از او قبول نمي‌شود و به او گفته مي‌شود: ما آنچه عطا كرديم باز پس نمي‌گيريم.»4

7. حاكميت اسلام و نابودي كفر

قرآن كريم در سه مورد وعده داده است كه خداوند متعال دين مقدس اسلام را جهان گير خواهد كرد:
او خدائي است كه پيامبرش را با هدايت و دين حق فرستاد تا آن دين را بر همه اديان پيروز گرداند...
و شكي نيست كه وعده خداوند انجام شدني و تخلف ناپذير است چنانكه قرآن فرموده است:
ولي روشن است كه با وجود همه مجاهدت‌ها و تلاش‌هاي بي دريغ پيامبر(صلي الله عليه و آله وسلم) و اولياء خدا(عليهم السلام) تا كنون چنين رويداد مباركي به وقوع نپيوسته است7و همه مسلمانان اميد دارند كه اين روزگار فرا رسد و البتّه اين آرزويي حقيقي است كه ريشه در بيانات پيشوايان معصوم(عليهم السلام) دارد.
بنابراين در سايه حاكميت آن ولي پروردگار بانگ اشهدان لااله الاّ اللّه كه پرچم توحيد است و نواي اشهد ان محمّداً رسول اللّه كه علم اسلام است همه جا را فرا خواهد گرفت و اثري از شرك و كفر باقي نخواهد ماند.
امام باقر(عليه السلام) در توضيح آيه
فرمود:
«تأويل9اين آيه هنوز نيامده است و هرگاه قائم ما قيام كند آنكس كه زمان او را در يابد، تأويل اين آيه را خواهد ديد و هر آينه ]در آن زمان [دين محمّد(صلي الله عليه و آله وسلم) به هركجا كه شب مي‌رسد خواهد رسيد (و عالم گير خواهد شد) به گونه‌اي كه بر سطح زمين، اثري از شرك نخواهد ماند همانگونه كه خداوند فرموده ]وعده نموده[ است؟!»10
و البتّه اين جهان شمولي اسلام به سبب حقّانيت و واقعيت «اسلام» است كه در روزگار مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) هر چه بيشتر و بهتر آشكار خواهد شد و همگان را به خود جلب خواهد كرد مگر آنانكه از روي عِناد و سركشي سر به طغيان بردارند كه با شمشير عدل مهدوي كه دست انتقام پروردگار است رو به رو خواهند شد.
آخرين نكته در اين بخش آنست كه اين وحدت عقيدتي كه در پرتو حكومت امام مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) به دست مي‌آيد زمينه بسيار مناسبي براي تشكيل جامعه واحد جهاني است و جهان به دنبال همين اتحاد و يگانگي در اعتقاد، به يك قانون و نظام توحيدي تن مي‌دهد و آن را مي‌پذيرد و سپس در سايه آن، روابط فردي و اجتماعي خود را بر اساس معيارهايي كه از يك عقيده و مرام گرفته شده است، تنظيم مي‌كند و طبق اين بيان، وحدتِ عقيدتي و جمع شدن همه مردم در زير يك پرچم و دينِ واحد، يك ضرورت و نياز جدي است كه در حكومت امام مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) حاصل خواهد شد.

8. امنيّت عمومي

در حاكميت امام مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) كه دوران فراگيري همه خوبي‌ها در همه عرصه‌هاي زندگي است، امنيّت كه از بزرگترين نعمت‌هاي الهي و از عالي ترين آرزوهاي انسان است، به دست مي‌آيد.
وقتي مردم از عقيده و مرامي واحد پيروي كنند و در روابط اجتماعي خود به اصول بلند اخلاقي پاي بند باشند و عدالت در تمام مويرگهاي حيات فردي و جمعي بشر جاري گردد، بهانه‌اي براي ناامني و ترس در هيچ بخشي از زندگي باقي نمي‌ماند. در جامعه‌اي كه هر كسي به حقوق الهي و انساني خود مي‌رسد و با تجاوز و حق كُشي ـ گرچه در طبقه حاكمان و در كمترين مقدار آن باشد ـ برخورد قانوني مي‌شود، امنيّت عمومي و اجتماعي شكل مي‌گيرد.
امام علي(عليه السلام) فرمود:
«به دست ما ]و در حكومت ما[ روزگار سختي‌ها سپري مي‌گردد... و چون قائم ما قيام كند كينه‌ها از دل‌ها بيرون رود، حيوانات نيز با هم سازگاري كنند. ]در آن روزگار چنان محيط امني ايجاد شود[ كه زن، با همه زيب و زيور خود، از عراق تا شام برود... و چيزي او را نترساند.»11
و البتّه براي ما كه در روزگار بي عدالتي‌ها و آزمندي‌ها و كينه توزيها بسر مي‌بريم تصور چنان دورانِ سبزي، بسيار دشوار است ولي چنانكه گفته شد اگر به عوامل آن همه بدي و زشتي بنگريم و بينديشيم كه اين عوامل در حاكميت حكومت حق ريشه كن خواهد شد خواهيم دانست كه وعده الهي در تحقق جامعه امن و آرام، حتمي است.
خداوند متعال در قرآن كريم فرموده است:
«خدا به كساني از شما كه ايمان آورده‌اند... وعده داده كه به يقين در روي زمين، ايشان را خليفه (و حاكم) گرداند... و پس از اينكه در ترس و نگراني قرار داشتند، امنيّت و آرامش را به ايشان عطا فرمايد...».12
و امام صادق(عليه السلام) در معني اين آيه فرمود:
«اين آيه درباره قائم(عجل الله تعالي فرجه الشريف) و يارانش نازل شده است.»13

9. گسترش دانش

در دوران حكومت حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) اسرار علمي فراوان در علوم اسلامي و انساني آشكار مي‌شود و دانش بشري به گونه‌اي غير قابل تصوّر توسعه مي‌يابد.
امام صادق(عليه السلام) فرمود:
«علم و دانش، بيست و هفت حرف است و همه آنچه پيامبران آورده اند، تنها دو حرف آن است و مردم تا كنون جز با آن دو حرف آشنايي ندارند و هنگامي كه قائم ما قيام كند، بيست و پنج حرف ديگر را بيرون آورده و در ميان مردم گسترش دهد و آن دو حرف را نيز به آنها ضميمه ساخته و مجموع بيست و هفت حرف را منتشر خواهد كرد.»14
بديهي است كه رشد و توسعه علمي در همه زمينه‌ها براي انسان روي مي‌دهد و در روايات متعدد اشاراتي آمده كه نشان مي‌دهد فاصله دانش صنعتي در آن زمان، با صنعت كنوني، بسيار زياد خواهد بود.15
همانگونه كه صنعت كنوني با قرن‌هاي پيشين تفاوت چشمگيري دارد.
در اينجا به بعضي از روايات اشاره مي‌كنيم:
امام صادق(عليه السلام) درباره چگونگي ارتباطات در حكومت امام مهدي فرمود:
«در روزگار قائم(عليه السلام) مؤمن در مشرق زمين، برادرش را كه در مغرب زمين است مي‌بيند...».16
و نيز فرمود:
«هنگامي كه قائم ما قيام كند، خداوند قدرت شنوايي و بينايي شيعيان ما را افزايش مي‌دهد به گونه‌اي كه آن حضرت از فاصله يك بريد (چهار فرسنگ) با شيعيان خود سخن مي‌گويد و آنان سخن او را مي‌شنوند و او را مي‌بينند در حالي كه حضرت در جايگاه خود قرار دارد.17
و درباره ميزان آگاهي حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) از احوال مردم به عنوان رئيس حكومت و مركز تصميم گيري و فرماندهي، در روايت آمده است كه:
«اگر كسي در خانه خودش سخني بگويد، بيم آن دارد كه مبادا ديوارهاي خانه اش گزارش دهند.»18
با توجه به وسايل پيشرفته ارتباطي درك اين روايات آسانتر است ولي روشن نيست كه آيا همين وسائل به صورت پيشرفته‌تر به كار گرفته مي‌شود يا سيستم ديگري كه پيچيدگي بيشتري دارد جايگزين وسائل امروزي خواهد شد.

پي نوشت ها:

1. ر.ك: منتخب الاثر، فصل 7، باب 3، 4، صص 589 ـ 593.
2. بحارالانوار، ج 52، ح 212، ص 390.
3. بحارالانوار، ج 51، ص 84.
4. همان، ص 92.
5. سوره توبه، آيه 33؛ سوره فتح، آيه 28 و سوره صف، آيه 9.
6. سوره آل عمران، آيه 9.
7. اين سخن نه يك ادعا بلكه يك واقعيت تاريخى است و مفسرين بزرگ از شيعه و سنى از آن سخن گفته‌اند. مثل فخر رازى در «التفسير الكبير»، ج16، ص40 و قرطبى در «تفسير القرطبى» ج8، ص121 و طبرسى در «مجمع البيان»، ج5، ص35.
8. «و با آنان (مشركان) بجنگيد تا اينكه (در زمين) فتنه و فسادى نماند و آئين همه، دين خدا گردد.» (سوره انفال، آيه39)
9. براي تأويل معاني مختلفي گفته‌اند و يكي از آنها معاني موجود در آيات است.
10. بحارالانوار، ج 51، ص 55.
11. خصال، ج 2، ص 418.
12. سوره نور، آيه 55.
13. الغيبة نعمانى، ح 35، ص 240.
14. بحارالانوار، ج 52، ص 326.
15. البته ممكن است كه روايات مذكور اشاره به اعجاز هم داشته باشد.
16. بحارالانوار، ج 52، ص 391.
17. بحارالانوار، ج52، ص 336.
18. همان، ص 390.