شرایط مدیر خوب
هر تجارتی به افرادی با شرایط مدیریتی خوب در زمام خود نیاز دارد. در اوقات ضرر و زیان، چنین شرایطی هستند که میتوانند یک تجارت را حفظ کنند. برای بیشتر دانستن مقالهی زیر را بخوانید . . .
هر تجارتی به افرادی با شرایط مدیریتی خوب در زمام خود نیاز دارد. در اوقات ضرر و زیان، چنین شرایطی هستند که میتوانند یک تجارت را حفظ کنند. برای بیشتر دانستن مقالهی زیر را بخوانید . . .
مدیران خوب به مدیریت تجارت و حرفهی خود به روانی و سهولت، کمک میکنند. آنان در اداره کردن کارکنان شرکت و یا سازمان دهی و هماهنگ کردن فعالیتهای خود نسبت به دست یابی به اهداف حوزهی خود همانند شرکت، بسیار مفید هستند. دست یابی به اهداف و خواستههای تجارت به حیات آن و وجود امنیت شغلی کارکنانش مربوط است. مهمترین وظیفه مدیر به کار بستن ورودیهایی مثل نیروها و منابعی به شکل انسان و ماده است که در اختیار خود دارد و به دست آوردن حداکثر خروجی به شکل سود و منفعت است.
یک مدیر خوب مثل لنزی است که نور خورشید را بر روی هدف متمرکز میکند. او قدرت را به گروه خود میرساند و به عنوان مغز و ستون فقرات گروه عمل میکند. بیایید ببینیم چه شرایطی است که یک مدیر خوب را از بقیهی افراد جدا میکند.
ارتباط :
موفقیت هر تجارتی به کار گروهی کارمندان آن وابسته است. ارتباط موثر کلید رسیدن به اهداف و مقاصد سازمان برای هر کارمندی است. آن هم چنین کلیدی برای انرژی آماده به کار با کلمهی تشویق برای کارمندان در سطح فردی و تیمی است. از طرفی، او باید نسبت به بد رفتاری اعضای گروه محکم و استوار باشد و با استفاده از کلمات محکم و استوار هشدار بدهد و ارتباط برقرار کند.دانش و آگاهی :
به عنوان یک مدیر شما باید تلاش خیلی زیادی بکنید تا همه چیز را در مورد تجارتی که در آن درگیر هستید بدانید. شما باید اطلاعات جزئی و ویژهای در مورد فعالیتهای تجاری و رویههای سازمان خود داشته باشید. دانش و آگاهی شما ناقص است اگر شما استراتژی رقیبان خود را برای ارتقا خدمات و محصولاتشان ندانید. دانش تجاری بینقصتان شما را قادر میسازد که به هنگام تصمیم به موقع برسید و قاطعانه عمل کنید. آن هم چنین به برنامه ریزی برای اهداف، سازمان دهی وظایف و رسیدن به اهدافتان به شما کمک میکند.ادارهی کارکنان :
ویژگی حقیقی یک مدیر خوب، روشی است که او کارکنان و کارمندان خود را اداره و مدیریت میکند. هر فرد از فرد دیگر متفاوت است و لازم است که به روش متمایزی برخورد شود تا پرورش و انگیزه یابد و الهام پذیرد. یک مدیر خوب، نیاز به خود اجرایی، تصدیق، تقدیر و تشکر از هر کارمند را تشخیص میدهد. یک روش معقول و سنجیده در چنین موردی برای یک مدیر کار ساز است.قابل اعتماد بودن :
کلید این ویژگی، قول دادن به دلیلی و تحویل بیشتر است. اعتماد شکنندهترین چیز است. برای یک مدیر لازم است که اعتماد کارمندان خود را به دست آورد. هم چنین لازم است به آنها نشان دهید که شما در برخورد با همهی آنها منصف و عادل هستید. تمایل شما برای شنیدن مشکلات و شکایات آنها با صبر و شکیبایی، حسن نیت شما را نشان میدهد. قابل اعتماد بودن یکی از صفات خوب است. بدون این صفت، سخت است ببینید که کسی به عنوان یک مدیر، موفق شده است.محول کردن :
اگر چه شما تصمیم گیرنده هستید اما شما نمیتوانید همهی کارها را خودتان انجام دهید. لازم است که مسئولیتها را به زیر دستان خود محول کنید. مهم است که دستانی امن و ذهنی سالم را برای واگذاری بخشی از بار کاری خویش به او، انتخاب کنید. شما هم چنین باید آن را تا حدودی شفاف سازید که با استبداد و اقتدار، مسئولیت پذیری میآید.خویشتن نگری :
یک مدیر باید اهمیت خویشتن نگری و درون نگری را بداند. این کار کمک میکند که او کارآیی راهها و روشهای مدیریتی تجارت خویش را کشف کند. آن هم چنین کمک میکند که او درک کند کدام جنبه از تجارت و یا شخصیت خود او عامل محرک و جلو برنده است. برای او مهم است که بداند آیا او تأثیر خوب یا بدی روی توانایی تصمیم گیریش دارد یا نه و غیره.برخورد عادلانه :
هرگز غیر متعصب و غیر جانبدارانه بودن آسان نیست. وقتی دو فرد وجود دارند پس دو دیدگاه مختلف در مورد چگونگی تفسیر و یا اجرای یک کار وجود خواهد داشت. این منجر به اصطکاک (هر چند ناچیز اما مهم) در روابط میشود. اثرات مخرب نیز برای تصمیماتی که برای یک سازمان تجاری گرفته میشوند ممکن است. اگر چه چنین موضوعاتی فردی نیستند اما خویشتنها در درجهی اول هستند؛ خطها شکل گرفتهاند و دعواها آغاز شدهاند. این کاملاً موضوع در حال جریان را در ردهی دوم قرار میدهد و یا شخصیت مرکز میشود و تصمیماتی که گرفته میشوند بر پایهی احساسات هستند به جای این که بر پایهی شایستگیها و لیاقتها باشند. وقتی که زمان محول کردن مسئولیتها میرسد و یا وقت ترفیع و ارتقا و یا رسیدن به موفقیت میشود احتمال این وجود دارد که چنین فرد مخالفی توسط مدیر کم اهمیت دیده شود. به همین دلیل است که توانایی یک مدیر برای برخورد عادلانه و بدون غرض و تعصب نسبت به هر یک از کارکنان و کارمندان اهمیت خیلی شدیدی دارد.مدیر خوب یک فرد راه حل محور و نتیجه محور است و تلاش میکند که یک گروه خود - راهبر و با انگیزهای را کنار هم جمع کند. وقتی که گروه در رسیدن به اهداف لنگ بزند، مدیر، مناطق ضعف و روزنهها را در زنجیرهی اجرا معین میکند و تلاش میکند که راهحلی بیابد. این زمانی است که او باید تصمیم گیری و قدرت شخصیت خود را نشان دهد. یکی از این ویژگیها این است که اهمیتی ندارد چقدر وضعیت دشوار است، او دژ خود را محکم نگه میدارد و اجازه نمیدهد که استرس شغلی داوری و پاسخ او را، ابری و تیره کند.
/ج
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}