صحت و تواتر احادیث مهدوی از نگاه اهل تسنن
1. ترمذی (م297) درباره سه حدیث مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) می گوید: «این حدیث نیکو وصحیح است».1 در بارة چهارمین حدیث نیز می گوید: «این حدیثی نیکو است».2
2. حاکم نیشابوری (م405) در بارة هر یک از چهار حدیث چنین میگوید: «اسناد این حدیث صحیح است؛ ولی بخاری و مسلم آن را نقل نکرده اند».3 در مورد سه حدیث دیگر
می گوید: «اسناد این حدیث صحیح است با شرط مسلم؛ ولی بخاری و مسلم نقل نکرده اند».4 نظرش در باره هشت حدیث دیگر این چنین است: «این حدیث صحیحی است با شرط شیخین(مسلم و بخاری)، ولی آن را نقل نکرده اند».5
3. بیهقی(م458) گوید: «حدیثهای مربوط به خروج مهدی، صحیحترین اسناد را دارد».6
4. بغوی (م510 یا 516) در کتابش مصابیح السنة در فصل «الصحاح» یک حدیث و در فصل «الحسان» پنج حدیث نقل کرده است.
5. قرطبی مالکی (م671) از معتقدان به متواتر بودن حدیثهای مربوط به حضرت مهدی(علیه السلام) است. نکته مهم، اینکه وی ذیل حدیث ابن ماجه در مورد مهدی گوید: «اسنادش صحیح است» و تصریح میکند: حدیث «مهدی از عترت من، از فرزندان فاطمه است»، از حدیث محمّد بن خالد الجندی صحیح تر است.7
علاوه بر موارد یاد شده، دانشمندان فراوانی از اهل سنّت به صحیح بودن روایات مربوط به حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) تصریح کرده اند.8
چهار. تواتر9 احادیث مهدی
احادیث پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم)، در بارة حضرت مهدی(علیه السلام)، در کتابهای مذاهب اسلامی، به اندازهای فراوان است که کمتر در بارة موضوعی به این میزان، حدیث رسیده است. همین واقعیت باعث شده، تا دانشمندان علم حدیث، در موارد فراوانی، به «متواتر» بودن احادیث مهدی، تصریح کنند.
احمد بن محمّد بن صدیق، ابو الفیض غماری حسنی شافعی مغربی، در کتاب ارزشمند ابراز الوهم المکنون من کلام ابن خلدون متواتر بودن حدیثهای مربوط به حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) را به شیوه ای بی نظیر و بی سابقه ثابت می کند و بی اساس بودن تضعیفهای ابن خلدون را در باره این حدیث ها به خوبی نشان می دهد. در برابر، افرادی چون احمد امین مصری، محمّد فرید وجدی و امثال آنها، اظهار نظرهای ابن خلدون را مستندی برای گفتههای ناصحیح خود برگزیده اند!!
غماری مغربی، به تفصیل حدیثهای مربوط به حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) را با تحقیق گسترده از کتاب های اهل سنّت، استخراج و روایت کرده، راویان آنها را به ترتیب برشمرده است: نخست اصحاب پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله وسلم)، سپس تابعین و تابعین تابعین و بالاخره محدثان.
ابوالفیض در بخشی از کتابش گوید: «بر کسی پوشیده نیست که به طور طبیعی و معمولی، غیرممکن است گروهی بیش از سی نفر از طبقات مختلف اجتماعی ـ و بدون آشنایی با یکدیگرـ بر یک سخن متفق شوند. البته این تعدادی است که تا امروز توانسته ایم از آن آگاه شویم. ما روایات مربوط به حضرت مهدی را از برخی صحابه روایت می کنیم؛ مانند: ابو سعید خدری، عبدالله بن مسعود، علی بن ابیطالب(علیه السلام)، ام سلمه، ثوبان عبد الله بن جزء بن حارث زبیدی، ابوهریره، انس بن مالک، جابر بن عبدالله انصاری، قرة بن ایاس مزنی، ابن عباس، ام حبیبه، ابوامامه، عبد الله بن عمرو بن عاص، عمار بن یاسر، عباس بن عبد المطلب، حسین بن علی(علیهما السلام)، تمیم داری، عبد الرحمن بن عوف، عبد الله بن عمر بن الخطاب، طلحه، علی هلالی، عمران بن حصین، عمرو بن مرّه جهنی، معاذ بن جبل و مرسله شهر بن حوشب. البته خبرش مرفوعه است، نه موقوفه و مقطوعه؛ هر چند که احادیث موقوفه و مقطوعه در این مبحث بسان احادیث مرفوع به شمار می آیند و با پی گیری می توانیم تعداد بسیاری از آنها را ذکر کنیم؛ ولی معتقدیم که حدیث های مرفوع، ما و شما را بسنده باشد».10
ابوالفیض غماری شافعی، حدیثهای مربوط به حضرت مهدی(علیه السلام) را از بیش از سی صحابی پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله وسلم) روایت و سلسله راویان و محدثان آنها را با دقت و تفصیل بیان کرده است.11
برخی دیگر از کسانی که به تواتر احادیث مربوط به حضرت مهدی تصریح کرده اند، بدین قرارند:
1. حافظ ابوعبدالله گنجی شافعی(م 658 ق)، در کتاب البیان، مینویسد: »؛ «احادیث پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله وسلم) درباره مهدی به دلیل راویان بسیاری که دارد، به حد تواتر رسیده است».
2. ابن حجر عسقلانی (م 852 ق) که او را «حافظِ عصر» خوانده اند، در کتاب فتح الباری در شرح صحیح بخاری می گوید : »؛12 «اخبار متواتر رسیده است که مهدی از این امت است و عیسی فرود خواهد آمد و پشت سر او نماز خواهد خواند».
3. ابن حجر هیتمی ( م 974 ق) درباره این احادیث گفته است: »احادیثی که در آنها مهدی ذکر شده است، فراوان و متواتر میباشند.»13 به جز موارد یاد شده، دانشمندان دیگری نیز به متواتر بودن روایات حضرت مهدی(علیه السلام) تصریح کرده اند.14
پی نوشت ها:
1 . سنن ترمذی، ج4، ص505، ح2230و2231و2233.
2 . همان، ح2232.
3 . مستدرک حاکم، ج4، ص429 و 465و 553 و 558.
4 . همان، ص450و 557 و 558.
5 . همان، ص429 و 442 و 457 و 464 و 502 و 520 و 554 و 557.
6 . الاعتقاد و الهدایة الی سبیل الرشاد، ص127.
7 . کتاب التذکرة، ص704.
8 . ر.ک: مهدی منتظر در اندیشه اسلامی، صص54 ـ60.
9 . «حدیث یا متواتر است یا آحاد. متواتر، در لغت، آمدن یکی پس از دیگری بلا فاصله است و در اصطلاح علم الحدیث، منظور خبر جماعتی است که فی حد نفسه، نه به ضمیمه قرائن، اتفاق آنان بر دروغ محال، و در نتیجه، موجب علم به مضمون خبر باشد»: کاظم مدیر شانه چی، علم الحدیث، ص144.
10 . ابراز الوهم المکنون، ص437.
11 . سید ثامر هاشم العمیدی، مهدی منتظر در اندیشه اسلامی، ص50.
12 . فتح الباری، 5، ص 362 .
13 . الاشاعة فی اشراط الساعة، ص87.
14 . ر. ک: لطف الله صافی گلپایگانی، منتخب الاثر، ص5، پانوشت؛ و نیز ر. ک: مهدی منتظر(علیه السلام) در اندیشه اسلامی، صص60 ـ 67 .
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}