من يك انسان مؤدب هستم؟

منبع:ماهنامه پرسمان، شماره ي 50
. با توجه به تعارض ظاهري اين دو روش، الگوي مناسب براي يك جوان مسلمان كه هم بخواهد آداب اجتماعي را رعايت كند و هم به سيره معصومين(عليه السلام) عمل كند، كدام است؟
انسان در روابط اجتماعي رشد مي كند؛ البته بايد به گونه‌اي اين روابط را تنظيم كند كه آسيبي نبيند و نتيجه عكس نگيرد. براي اين كار، لازم است در روابط اجتماعي و گفت و گوها، هنجارهاي شرعي زير رعايت شود:
1. از گفت و گوهاي تحريك كننده پرهيز شود.
2. از نگاه هاي آلوده و شهواني، خودداري شود.
3. حجاب شرعي رعايت شود.
4. قصد تلذذ و ريبه، در كار نباشد.
5. دو نفرنامحرم، در محيط بسته، تنها نمانند. بنابراين، سعي شود خود را عادت دهيد كه در صحبت با نامحرم، به او نگاه نكنيد و درهمه حال ، خدا را ناظر بر اعمال و رفتار خود بدانيد و عفت و حيا را فراموش نكنيد. در مورد سلام كردن به نامحرم، به نظر همه ي مراجع، اگر بدون قصد لذت و ترس افتادن در حرام باشد، اشكال ندارد؛ 1 اما به دلايلي ، چنين كاري به ويژه از سوي دختران جوان، پسنديده نيست، زيرا آن افرادي كه قلبشان بيمار است تلقي نادرست از اين سلام پيدا مي‌كنند و فكر مي‌كنند كه شخص سلام كننده، آمادگي خود را براي ايجاد رابطه اعلام مي‌دارد. چنين برخورد و تصور نادرست، چه بسا زمينه ي مزاحمت را فراهم سازد. اصولاً ، شرع مقدس اسلام، به زنان با ايمان ، توصيه مي‌كند كه بدون ضرورت و دليل منطقي ، از ارتباط و سخن گفتن غير ضروري با نامحرمان اجتناب نمايند؛زيرا اين كار براي پاكي قلب آنان و ديگر افراد بهتر است.
آن چه به طور معمول پسنديده است. سلام به استاد و يا اقوام و خويشان مي‌باشد؛ ولي سلام به همكلاسي نامحرم، ممكن است زمينه‌هايي را فراهم كند و انحرافاتي را پديد آورد. از اين رو، اگر چه دانشجويان، قشر فرهيخته و برگزيده ي جامعه مي باشند، اما شيوه ي بزرگان و حتي معصومان ، رعايت حريم ها و دوري از زمينه هاست؛ چنان كه در داستان حضرت موسي(عليه السلام) مي خوانيم، آن هنگام كه دختر شعيب، حضرت موسي را به سوي منزل راهنمايي مي‌كرد، موسي تصميم گرفت جلوتر راه برود تاپشت سر آنان قرار نگيرد.
بنابراين ، در محيط هاي جمعي، سلام بر جمع مانعي ندارد؛ ولي بهتر است از سلام هاي خصوصي كه نوعاً زمينه ساز فتنه هاست، اجتناب شود. اميرالمؤنين (عليه السلام) مي فرمايد « من به زن جوان سلام نمي‌كنم ؛ زيرا مي‌ترسم در قلبم چيزي خلجان كند كه مطلوب پروردگار نباشد ». رعايت اين نوع رفتار، از سوي پسر و دختر، شايسته و بايسته است و مي‌تواند به عنوان فرهنگ اسلامي و حفظ هويت ملي، درداخل و خارج كشور ، شناخته شود و تصور بي احترامي يا گوشه‌گيري از آن نشود؛ بلكه نشانه ي وقار و پايبندي به آموزه‌هاي فرهنگي و مذهبي باشد.
براي اطلاعات بيشتر و دقيق تر، به دو كتاب معرفي شده زير ، مراجعه كنيد:
1. احكام روابط زن و مرد، سيد مسعود معصومي، انتشارات دفتر تبليغات حوزه ي علميه ي قم.
2. جوانان و روابط،ابوالقاسم مقيمي حاجي، مركز مطالعات پژوهش هاي فرهنگي حوزه ي علميه ي قم.
لازم به يادآوري است كه سلام كردن و يا سلام نكردن،در موقعيت هاي مختلف، شرايط متفاوت پيدا خواهد كرد؛ به طور مثال، اگر شخصي با همسر خودش بود و به يكي از خانم هاي فاميل و يا همكلاسي‌ها رسيد، طبيعي است كه سلام كردن ، هيچ مشكلي را به وجود نمي‌آورد؛ اما پسر و دختري كه هر دو مجرد هستند. به ويژه اگر به طورفردي به هم ديگر سلام كنند، خواه ناخواه احتمال ايجاد علاقه و يا برداشت هاي ديگر پيش مي آيد و چه بسا براي خود آن فرد، چنين تصوري پيش نيايد؛ اما براي شخص سومي، تصور خاصي پيش بيايد. از اين رو، حتي پيامبر (صلي الله عليه و آله) وقتي در كوچه‌اي باخواهرشان «صفيه» گفت و گو مي‌كردند و راه مي رفتند، هنگامي كه يك نفر ديگر، آنان را مشاهده كرد. حضرت با صداي بلند گفت: اين خواهر من است؛ تا آن شخص، فكر بدي نكند.

پي نوشت:

1. سيد محمد كاظم يزدي، ، العروه الوثقي ، ج 2، النكاح، م 39 و 41.