ثمره‌ ازدواج‌

منبع:http://www.wsiri.org
و اين‌ رحمت‌ بين‌ زن‌ و مرد به‌ طور مساوي‌ تقسيم‌ شده‌ و نوعي‌ تساوي‌ در اين‌زمينه‌ بين‌ آنان‌ برقرار است‌ آنچه‌ از لسان‌ روايات‌ برمي‌آيد موّدت‌ و محبتي‌ است‌ كه‌طرفين‌ نسبت‌ به‌ يكديگر دارند كه‌ هم‌ به‌ زبان‌ باشد و هم‌ به‌ دل‌ اما نيروي‌ دروني‌ آن‌برتري‌ داشته‌ باشد آنچنان‌ دوستي‌ كه‌ در حضور و غياب‌ به‌ قوت‌ خود باقي‌ بوده‌ ودلشان‌ نسبت‌ به‌ يكديگر در سلامتي‌ باشد در واقع‌ مودت‌ مقدمه‌ رحمت‌ است‌همانگونه‌ كه‌ وضو مقدمه‌ نماز مي‌باشد.
و تا زمانيكه‌ زن‌ و مرد حضوراً و غياباً نسبت‌ به‌ يكديگر مملو از مهر و محبت‌نباشند محال‌ است‌ در منافع‌ عملي‌ و اجتماعي‌ پيوند خورند.
مودت‌ زمينه‌ كشت‌ بذر است‌ و محصول‌ آن‌ رحمت‌ مي‌باشد. همانگونه‌ كه‌ دراسلام‌ نبوت‌ به‌ شهر علم‌ و ولايت‌ به‌ در آن‌ شهر تشبيه‌ گرديده‌ ». و هر كس‌ خواستار نبوت‌ است‌ بايدولايت‌ را پذيرا گردد. رابطه‌ بين‌ مودت‌ و رحمت‌ نيز به‌ همين‌ صورت‌ مي‌باشد ورحمت‌ بدون‌ مودت‌ باور كردني‌ نيست‌ و اين‌ مودت‌ و رحمت‌ از وصلت‌ فرخنده‌دلهاي‌ زن‌ و مرد شروع‌ شده‌ و به‌ مودت‌ بين‌ خالق‌ و مخلوق‌ منجر مي‌گردد. البته‌لازمه‌ يك‌ چنين‌ مودتي‌ نخست‌ باور قلبي‌ و سپس‌ جاري‌ شدن‌ در مرحله‌ عمل‌ است‌.
بنابراين‌ ازدواجي‌ كه‌ بر مبناي‌ اسلام‌ صورت‌ گيرد نه‌ تنها به‌ خاطر دورانهاي‌عاشقانه‌ و آميزشي‌ است‌ بلكه‌ علاقه‌ زن‌ و شوهر را به‌ يكديگر ابدي‌ مي‌سازد و سبب‌رشد و تكامل‌ آن‌ بلكه‌ تكامل‌ جامعه‌اي‌ كه‌ يك‌ چنين‌ زوجي‌ در آن‌ زندگي‌ مي‌كنندمي‌گردد. يك‌ چنين‌ ازدواجي‌ وسيله‌ ادغام‌ زن‌ در اجتماع‌ مي‌گردد، كه‌ با جستجوي‌نقش‌ همسر در يك‌ مرد ثابت‌ كند نصف‌ اجتماع‌ است‌ و احساس‌ تنهايي‌ ننمايد.
اسلام‌ در مسئله‌ ازدواجبراي‌ مسائل‌ مادي‌ كمترين‌ توجه‌ را قائل‌ است‌ و آنچه‌ راحائز اهميت‌ مي‌داند و براي‌ آن‌ ارزش‌ منظور مي‌دارد مسائل‌ معنوي‌ است‌ كه‌ بايدنسل‌ اندر نسل‌ مورد توجه‌ قرار گيرد و مرتباً در افراد تقويت‌ گرديده‌ و هر روز از روزقبل‌ نسل‌ بهتري‌ وارد اجتماع‌ گردد.
اگر بلوغ‌ اولين‌ كلاس‌ زندگي‌ انسان‌ در برابر خدا باشد - كه‌ هست‌ - ازدواج‌مي‌تواند تجربيات‌ اين‌ دوران‌ را براي‌ زن‌ و مرد جهت‌ داده‌ تا هر يك‌ وظايف‌ وحقوقي‌ را كه‌ نسبت‌ به‌ يكديگر دارند شناخته‌ و آنرا مراعات‌ نمايند. قرآن‌ مي‌فرمايد:
. خود و خانواده‌ خود را از آتشي‌ كه‌ در كمينتان‌ است‌برحذر داريد و حفظ‌ نماييد. زيرا درون‌ خانه‌ مسئوليت‌شناسي‌ را به‌ زن‌ و مرد تفهيم‌مي‌كند و به‌ اداي‌ حقوق‌ اجتماعي‌ عادت‌ مي‌دهد.
در بررسي‌ بين‌ مردان‌ زاهدي‌ كه‌ تا آخر عمر تجرد را پيش‌ گرفته‌ و زير بار زندگي‌خانوادگي‌ نرفته‌ بودند مي‌بينيم‌ كه‌ در همان‌ مسئله‌ تهذيب‌ نفس‌ هم‌ كاملاً موفق‌ نبوده‌زيرا زندگي‌ خانوادگي‌ خود كلاس‌ خودسازي‌ و سازندگي‌ است‌.
جهانگيرخان‌ و ملا محمد كاشي‌ از زهادي‌ بوده‌اند كه‌ در عين‌ آنكه‌ تمام‌ عمرخود را وقف‌ تهذيب‌ نفس‌ نموده‌ بودند بازهم‌ نقايصي‌ در وحشان‌ وجود داشته‌ است‌.
در حديث‌ نبوي‌ است‌ كه‌ مي‌فرمايد:
«سه‌ چيز دنياي‌ شما براي‌ من‌دوست‌ داشتني‌ است‌ بوي‌ خوش‌ و زن‌ و روشني‌ چشم‌ من‌ در نماز است‌».
دنياي‌ مسيحيت‌ مي‌گويد: عبادت‌ آري‌ اما نظافت‌ نه‌، نماز آري‌ ولي‌ بوي‌ خوش‌نه‌، نماز آري‌، ولي‌ زن‌ هرگز حتّي‌ مي‌گويد ازدواج‌ دفع‌ افسد به‌ فاسد است‌ و براي‌جلوگيري‌ از زنا بايد ازدواج‌ نكرد ولي‌ پيامبر اسلام‌ همين‌ دو اصل‌ را كه‌ مسيحيت‌انحرافي‌ نفي‌ مي‌كنند اثبات‌ مي‌كند و با ايستادگي‌ كاملي‌ مي‌فرمايد روشني‌ چشم‌ من‌نماز است‌ يعني‌ زن‌ را هم‌ در كنار نماز وسيله‌ قريب‌ به‌ حق‌ دانسته‌ وجود را مانع‌پيشرفت‌ معنوي‌ نمي‌شناسد. لذا پيامبر از جهان‌ فيزيك‌ زن‌ و عطر را ذكر مي‌فرمايندو از عالم‌ متافيزيك‌ نماز را.
در عين‌ اينكه‌ ممكن‌ است‌ پيامبر از جهان‌ مادي‌ چيزهاي‌ بسياري‌ دوست‌ داشته‌باشند اما دوستي‌ همه‌ آن‌ دوستيها در دوستي‌ زن‌ براي‌ آن‌ حضرت‌ جمع‌ مي‌شود تاجبران‌ حقارت‌ زن‌ بلكه‌ احقاق‌ حق‌ او شده‌ باشد و نماز را به‌ عنوان‌ عطر مسائل‌متافيزيكي‌ دوست‌ داشته‌اند همانطور كه‌: «اگرنماز قبول‌ نشود ساير عبادات‌ هم‌ قبول‌ نمي‌شود و اگر قبول‌ شود همه‌ عبادات‌ قبول‌است‌».
همچنين‌ اگر محبت‌ و رأفت‌ و شفقت‌ نسبت‌ به‌ زن‌ نباشد محال‌ است‌ نسبت‌ به‌ديگران‌ باشد.