نویسنده: شارل دو لاندلن
برگردان: احمد بهمنش



 

استعمال آهن در مشرق، از قرن هجدهم پیش از میلاد یعنی در بحبوحه‌ی دوره‌ی تاریخی شروع شد و حال آنکه در غرب، تا سال هزار پیش از میلاد از این فلز استفاده نمی‌کردند و گذشته از این اسناد و مدارک نوشته شده نیز از این قسمت دنیا در دست نیست.
آهن سخت‌تر از مس ولی به صورت طبیعی یافت نمی‌شد و شرط استفاده از آهن جدا کردن آن از سایر موادی که در کلوخه معدنی وجود داشت و همچنین زایل کردن اکسیژن از آن به وسیله‌ی حرارت و زغال بود. به این منظور کوره‌های بلندی از سنگ و گل، به ارتفاع دو تا سه متر می‌ساختند که داخل آن از گل رس پوشیده شده و دارای دو سوراخ بود. کلوخه‌ها را در داخل این کوره‌ها می‌گذاشتند، به طوری که یک طبقه کلوخه و یک طبقه چوب یا زغال چوب بود و به این ترتیب چندین طبقه بر روی هم قرار می‌گرفت و سپس کوره را روشن می‌کردند. با این عمل تقریباً آهنی خالص به دست می‌آمد ولی در باقیمانده‌ی آن باز هم مقداری آهن وجود داشت که از بین می‌رفت.
عصر آهن به دو دوره‌ی متمایز از هم تقسیم شده، یکی دوره‌ی هالشتات (1) و دوره‌ی تن (2). در دوره‌ی هالشتات (هزار تا پانصد پیش از میلاد)، ساخت شمشیر، کارد، تبر، نوک نیزه، کلاه خود، قزن قفلی، دستبندهای آهنی یا مفرغی معمول بوده و باید دانست که از مفرغ تا مدت‌ها بعد هم استفاده می‌شده. در دوره تن همین لوازم سلاح تهیه می‌شد و بعلاوه ساخت سپر و کلید و سکه نیز معمول گشت و آهن بیش از پیش جای مفرغ را گرفت.
در سایر صنایع تغییر عمده‌ای بروز نکرد و تهیه زینت آلات از طلا یا شیشه، ظروف گلی الوان به رنگ‌های قرمز، سفید یا سیاه و همچنین بافت پارچه‌های پشمی و کتانی رواج داشت.
شهرهای دریاچه‌ای اهمیت خود را از دست داد و بتدریج از بین رفت. دهکده‌ها و روستاها معمولاً بر فراز بلندی‌ها ساخته می‌شد و اطراف آنها خندق‌هائی قرار داشت و به وسیله نرده یا دیوارهائی سنگی محصور و محفوظ می‌شد. کلبه‌هائی را که از شاخه‌های به هم تابیده درختان یا به وسیله‌ی قرار دادن تخته سنگ‌ها (بدون ملات) بر روی هم می‌ساختند با کاه گل می‌پوشاندند و شکل این کلبه‌ها معمولاً گرد یا مستطیل بود.
استفاده از اسب رواج گرفت و خر نیز اهلی شد. کشاورزی در نتیجه استعمال لوازم آهنی توسعه یافت و کشت درخت میوه معمول گشت.
در بازرگانی و تجارت نیز پیشرفت‌هائی صورت گرفت؛ شیشه، مرجان، ظروف منقوش، روغن و شراب از جنوب وارد می‌شد و مردم شمال کهربا و خز و غلام به بازارهای خارج می‌فرستادند.
هنرهای ظریف شامل زینت کاری سلاح یعنی ایجاد نقوش به وسیله‌ی حکاکی یا رنگارنگ کردن آنها و نقاشی روی ظروف و تهیه‌ی مجسمه‌های کوچک از انسان یا حیوانات بود.
سوزاندن یا به خاک سپردن اجساد معمول بود؛ در مقبره‌ها هنوز هم سلاح و زینت آلات و مقداری غذا می‌گذاشتند. در مقبره بزرگان و فرماندهان علاوه بر آنچه گفته شد یک ارابه جنگی و اغلب غلامانی که قربانی شده بودند قرار می‌دادند.

پی‌نوشت‌ها:

1- در اتریش Hallstatt
2- در سویس Tène

منبع مقاله :
لاندلن، شارل دو، (1392) تاریخ جهانی (جلد اول)، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، چاپ چهاردهم