ما به هم محتاجيم

نويسنده:مهتاب خسروشاهي
منبع:http://www.nioc.org
براي همه ما اتفاق افتاده كه رابطه كاري يا دوستانه‌اي را با شوق و شور شروع كرده‌ايم اما بعد از مدتي، اين رابطه شيرين و گرم به دلايل مختلف سرد شده و در نهايت به جدايي رسيده است. اين شرايط در زندگي مشترك هم مي‌تواند به راحتي اتفاق بيفتد؛ با بي‌توجهي ما به نكاتي كه بسيار ساده به نظر مي‌رسند اما در واقع بسيار مهم‌اند. از نگاه شاعرانه، زن و مرد، زندگي را با عشق و علاقه شروع مي‌كنند اما نمي‌توانند يا گاهي نمي‌خواهند گل عشقشان را آبياري كنند تا مانند روزهاي اول آشنايي و ازدواج به همان طراوت و شادابي بماند. در رابطه دوستانه يا كاري شايد بتوان به راحتي از كنار ماجرا گذشت و به دنبال دوست و همكار بهتري گشت ـ هر چند اين هم اصلا ساده نيست ـ اما در زندگي زناشويي نمي‌توان و نبايد از كنار سردي روابط بي‌اهميت گذشت و زندگي را مثل 2 هم‌اتاقي ادامه داد. بيدار كردن و بيدار نگه داشتن 3 حس و پاسخ گفتن به آنها مي‌تواند زندگي و رابطه بين زن و مرد را بار ديگر عمق و معنا ببخشد. اما اين 3 كليد چه چيزهايي هستند؟
نيازمند هم باشيم
اولين گام براي تصميم به ازدواج، حس نياز به داشتن و بودن فردي در كنار ماست. اين حس زماني بيشتر تقويت مي‌شود كه الگويي را كه براي انتخاب شريك زندگي، سال‌ها در ذهنمان داشته‌ايم و ساخته‌‌ايم، در زندگي حقيقي ببينيم. پس از آن حس علاقه به بودن در كنار او، به حس نياز به بودن در كنار او تبديل مي‌شود. پاسخگويي به اين نياز، مقدمه آغاز زندگي مشترك است.
اما پس از گذشت مدتي، اگر زن و مرد نخواهند يا به دليل نداشتن مهارت كافي نتوانند حس نياز منطقي به يكديگر و بودن در كنار هم را تقويت كنند، احساس‌هاي مثبت طرفين كمرنگ مي‌شود و زندگي رو به سردي و خاموشي مي‌‌رود. توجه كنيم منظور از اين «نياز به يكديگر»، فقط نياز به روابط زناشويي نيست بلكه بيشتر نيازهاي روحي-رواني مدنظر است.
بنابراين زن و مرد بايد با فراگيري مهارت‌هاي لازم، حس نياز به بودن در كنار هم و داشتن يكديگر را در طرف مقابل برانگيزند ـ همواره برانگيزند ـ تا زندگي آنها گرماي خود را حفظ كند. براي تداوم حس نياز به هم، اين نكات را به خاطر بسپاريم:
ـ نقاط ضعف و قوت يكديگر را بشناسيم و سعي كنيم نقاط ضعف را همراه هم از بين ببريم و توانايي‌ها و نقاط قوت همسرمان را به شكوفايي برسانيم. به اين ترتيب هر دوي ما براي از بين بردن ضعف‌ها و شكوفايي توانايي‌ها به هم نيازمنديم.
ـ در جست‌وجوي راه‌هاي مناسبي براي نشان دادن احساس‌هايمان به طرف مقابل باشيم. از نظر ساختار رواني، زن‌ها بيشتر از طريق شنيدن كلمات محبت‌آميز، نيازهاي عاطفي‌شان تأمين مي‌شود و مردها به عكس با رفتارهاي ظاهري همسرشان پي به علاقه او مي‌برند.
اين نكته را نشنيده بگيريد اما واقعا مردها به حس حسادت همسرشان نياز دارند؛ به شرط اينكه از حد تعادل خارج نشود. انتقال حس حسادت، نوعي ابراز علاقه‌ زن به مرد است كه همه مردها به آن نيازمند هستند!
ـ از او تعريف كنيم: تعريف واقعي، بجا و منطقي از همسرمان را فراموش نكنيم. اين تعريف‌ها، احساس دلگرمي خاصي به طرف مقابل مي‌دهد؛ طوري كه به تدريج او را به اين تعريف‌ها نيازمند كرده و روز به روز به كسي كه اين تحسين‌ها را از او دريافت كرده، وابسته‌تر مي‌كند. يادمان باشد همه ما به تشويق نياز داريم، حتي اگر گاهي كاري را آن‌طور كه بايد انجام نداده باشيم.
- او را آن‌طور كه هست باور كنيم و دوست داشته باشيم؛ وقتي طرف مقابل حس كند واقعا به او و ويژگي‌ها و رفتارهايش اعتقاد داريم، به حضور و وجود ما نيازمند مي‌شود و دوست دارد براي انجام هر كاري با او مشورت كنيم. اين مشورت حس نزديكي و وابستگي زن و مرد را افزايش مي‌دهد.
- همراه و همقدم باشيم: اگر مانند روزهاي اول آشنايي با برنامه‌ها، خواسته‌ها و نيازهاي او همراه و همقدم باشيم، هميشه در كنار هم و نيازمند به وجود هم باقي مي‌مانيم. شك نكنيد زماني كه همسرمان با بي‌اعتنايي روبه‌رو شود، كم‌كم از ما فاصله مي‌گيرد و در مواردي ممكن است ديگري را براي همراه و همقدم شدن انتخاب ‌كند. روزهاي اول آشنايي را به ياد بياوريم كه چطور او را تحسين مي‌كرديم و همه جا همراهش بوديم.
- مطلع و به‌روز باشيم: همه ما دوست داريم با افرادي هم‌صحبت شويم كه نكته‌اي را به اطلاعات و آگاهي‌مان بيفزايند و هم پا با پيشرفت‌هاي اطرافشان حركت كنند. اگر دوست داريم مثل مشاوري آگاه همواره كنار هم باشيم، تلاش كنيم از نظر فكري هر روز آگاهي و شعورمان را بالا ببريم. آگاه و مطلع بودن، ويژگي‌اي است كه ناخودآگاه ديگران را به سوي ما جذب مي‌كند.
همديگر را ببينيم
دروغ گفته‌ايم اگر بگوييم از اينكه ما را ببينند و به ما توجه كنند، لذت نمي‌بريم. تا حالا چند بار اتفاق افتاده تلاش ما براي ديده شدن - به روش صحيح و منطقي - بي‌نتيجه بماند؟ بعد از بي‌توجهي چه حسي داشته‌ايم؟
پاسخ گفتن به نياز «ديده شدن» در زندگي مشترك حساس‌تر از پاسخگويي به هر حس ديگري است. اگر همديگر را خوب ببينيم، به تغييرات بد و خوب هم واكنش نشان بدهيم، تغييرات ظاهري يكديگر و به تغييراتي كه همسران در دكوراسيون منزل يا داخل خودروي شخصي‌مان ايجاد كرده، حساس باشيم و آنها را ببينيم، رابطه صميمي‌اي بين ما ايجاد خواهد شد.
روان‌شناسان معتقدند يكي از اصلي‌ترين دلايل بي‌توجهي زوج‌ها به هم يا همان «نديدن و ناديده گرفتن يكديگر»، اهميت دادن بيش از حد ضروري به فرزندان است. در واقع زماني كه فرزند در كانون توجه پدر و مادر قرار مي‌گيرد، والدين سعي مي‌كنند فقط او و نيازهايش را ببينند و همين امر آنها را هر لحظه از يكديگر دورتر مي‌كند. براي آنكه همديگر را ببينيم، اين تمرين‌ها را به خاطر بسپاريم.
- كمي از فرزندسالاري كم كنيم؛ البته كه در اين روزگار فرزندان حاكمان بي‌قيد و شرط خانه شده‌اند. اگر كمي كمتر به اين ديكتاتورهاي كوچك اهميت بدهيم؛ همديگر را بهتر خواهيم ديد.
- براي همسرمان يادداشت بگذاريم؛ مثلا كنار آينه بنويسيم: «امروز ديدمت، موهايت خيلي قشنگ است؛ مي‌داني؟» يا «روز بدي داشتم نگران و دلتنگ بودم و تو 2بار زنگ زدي؛ حالم خيلي بهتر شد، ممنون.»
- بيرون از خانه قرار بگذاريم؛ روان‌شناسان توصيه مي‌كنند هفته‌اي يك بار زن و مرد بايد با هم بيرون بروند و دور از هر دغدغه‌اي با هم خلوت كنند. در اين خلوت‌ها، نيازها و كمبودهاي همديگر را به خوبي مي‌بينيم و انگار از نو با هم پيمان مي‌بنديم.
- در روزهاي عادي، كارهاي غيرعادي بكنيم. روز تولد و سالگرد ازدواج و عيد به جاي خود؛ اما يك روز معمولي را با يك كادوي غيرمعمول مي‌شود به يك روز خاص و به يك خاطره به‌يادماندني تبديل كرد. نه؟
- تشكر كردن را به هيچ‌وجه فراموش نكنيم و حتي براي محبت‌هاي به‌ظاهر كوچك، همديگر را ببينيم. به هر تغييري - چه تغييرات ظاهري همسرمان و چه منزل- حساس باشيم. حتي به تغيير رفتارهاي او مثل تغيير در ساعت رفت و ‌آمد همسرمان و... حساسيت نشان بدهيم تا او به خوبي متوجه شود كه به او توجه مي‌كنيم. فقط مواظب باشيم اين حساسيت‌ها به عاملي آزاردهنده در زندگي تبديل نشود و دست و پاي طرف مقابل را نبندد.
بخواهيم و نخواهيم
گاهي وقت‌ها با نخواستن‌هايمان و گاهي با خواستن‌ها، مي‌توانيم رابطه را محكم‌تر كنيم. اگر ياد بگيريم كه هريك از ما به عنوان زن و مرد توانايي‌ها و ويژگي‌هاي منحصربه‌فردي داريم، راحت‌تر مي‌توانيم چيزي را بخواهيم يا نخواهيم.
به اين مثال توجه كنيم: حتما اتفاق افتاده توان جابه‌جايي ميز و صندلي‌اي را نداشته‌ايم اما بدون كمك‌خواستن از همسرمان اين كار را انجام داده‌ايم. اين يعني من به تو و كمك تو نياز ندارم و بودن يا نبودن تو فرقي به حال من ندارد. درست است كه نبايد براي انجام هر كاري از زن يا شوهرمان كمك بگيريم اما در مواردي به عمد تلاش مي‌كنيم تا حضور طرف مقابل را ناديده بگيريم.
گاهي هم خواستن‌ها و احساس ناتواني بي‌دليل، طرف مقابل را خسته و دلزده مي‌كند، چرا كه نوعي حس «اجبار» براي اطاعت از طرف مقابل در زن يا شوهر ايجاد مي‌شود و همين حس ناخوشايند، او را از خانه گريزان مي‌كند. براي اينكه بازي خواستن و نخواستن را با مهارت اداره كنيم، 3 نكته را به‌خاطر بسپاريم:
- نگران نشان‌دادن نقطه ضعف‌ها و ناتوانايي‌هاي به‌جا و منطقي‌مان نباشيم. اگر واقعا نمي‌توانيم كاري را به تنهايي انجام بدهيم، از همسرمان كمك بخواهيم. اين خواستن شيرين، ارتباط ما را صميمي‌تر مي‌كند.
- اگر به چيزي يا كمكي نياز نداريم، همسرمان را اسير نكنيم.
- همفكري را فراموش نكنيم و از همسرمان بخواهيم نقاط ضعف و قوتمان را يادآوري كند.
- گاهي بگذاريم طرف مقابل بدون اينكه از او كمكي يا چيزي بخواهيم، كاري را انجام بدهد؛ به اين ترتيب، بعضي از احساس‌ها و نيازهاي ما بدون گفتن، ‌انتقال مي‌يابند.
و در نهايت اينكه بخش مهمي از زندگي مشترك را نيازها و خواسته‌هاي روحي - رواني ما تشكيل مي‌دهد؛ نيازها و خواسته‌هايي كه اگر برآورده نشود يا بيجا و ناقص برآورده شود، چرخ زندگي را پنچر خواهد كرد؛ ‌هرچند به ظاهر، زندگي روي4 چرخ خود درحال حركت باشد.