نویسنده: شارل دو لاندلن
برگردان: احمد بهمنش



 

وضع اقتصادی:

مساعی اگوست برای احیای کشاورزی ایتالیا که در وضع بدی بود به نتیجه نرسید. دهات و مزارع اطراف از سکنه خالی می‌شد و غلامان در این نواحی به زراعت می‌پرداختند و دهقانان آزاد به رم که از بزرگترین شهرهای دنیا به شمار می‌آمد، می‌رفتند؛ این شهر ظاهراً در حدود یک میلیون و نیم نفر جمعیت داشت، جمعیت تمام امپراتوری هشتاد میلیون نفر بود و از این عده فقط هفده میلیون نفر از حقوق و امتیازات مدنی برخوردار بودند.
صنعت در دست پیشه وران بود، با این حال کارخانه‌هائی برای اسلحه سازی دایر گشت که متعلق به دولت و مقدمه‌ی ایجاد صنایع بزرگ محسوب می‌شد. استخراج اغلب معادن نیز در دست دولت بود.
بازرگانی بر اثر رواج صلح و آرامش در امپراتوری در حال پیشرفت بود. رم صادرات کم (اشیاء تجملی) و واردات زبادی داشت و همه محصولات شهرستانها برای فروش به رم می‌رسید.
گندم و چارپایان از سیسیل، گل و اسپانیا، قلع از بریتانیا، آهن و مس از اسپانیا، مرمر و انوع شراب از یونان و آسیا ارغوان و شیشه از فنیقی، پاپیروس از مصر، غلام و عاج از افریقا وارد می‌شد. این تجارت محدود به امپراتوری نبود و کشورهای خارجی نیز کالاهای خود را به رم می‌فرستادند: کهربا، خز، غلام از ژرمانی، عطریات از عربستان، ادویه و سنگهای قیمتی از هند، فرش از ایران، ابریشم از چین.
از بین بردن راهزنان و دزدان موجب امنیت راههای زمینی و دریائی شد و نتیجه‌ی همه‌ی این اقدامات بهبود کلی و رفاهی بود که تا این تاریخ بشریت از آن محروم مانده بود.

هنرهای زیبا:

رم در این موقع بناهای متعددی داشت که اغلب آنها بر اثر آتش سوزی‌ها یا جنگ‌های داخلی از بین رفته بود. اگوست با بنای ساختمانهائی از مرمر به زینت رم پرداخت. رم توسعه یافته و محله‌های وابسته به شهر در خارج حصار قرار داشتند. خانه‌ها بدون نقشه و بی‌نظم ساخته شده و در خود شهر فضای میان تپه‌ها را خانه‌های کرایه‌ای که به وسیله کوچه‌های باریکی از هم جدا می‌شدند فرا گرفته بود. اگوست کوچه‌های تازه و وسیع‌تری باز کرد، یک بازیلیک (محل دادخواهی) ساخت و یک قصر بر فراز پالاتن بنا کرد. بسیاری از این بناها از بین رفته یا خرابه‌هائی از آنها بجا مانده. عظیم‌ترین بنائی که از این دوره باقی است مقبره‌های سستیوس (1) (به شکل هرم)، کسیلیامتلا (2) (به شکل برج) و بخصوص پانتئون (3) متعلق به آگریپا می‌باشد. بنای اخیر معبد باشکوهی است و دارای گنبدی می‌باشد، در مدخل آن راهرو و سرسرای باشکوهی قرار دارد که چندین بار خراب و تعمیر شده است.
در این زمان هنر حجاری و مجسمه سازی در رم به حد کمال رسید و نمونه‌های یونانی و ابتکار رومی را با هم آمیخته جنبه رئالیست‌تری به خود گرفت و صحنه‌های جدیدتر را به جای موضوع‌های اساطیری مورد استفاده قرار داد. این روش بخصوص در حجاری‌های برجسته که در تزیین بناها معمول بود به کار می‌رفت و نقوش معمول آن زمان صحنه‌های جنگ، تشریفات مذهبی و زندگی روستاها بود.

ادبیات:

دوره زمامداری اگوست را عصر طلائی ادبیات لاتن نام گذاشته‌اند. در این دوره همان طور که در سایر هنرها دیدیم، تقلید و پیروی از یونانیان کمتر مورد توجه بود و نویسندگان لاتن به تکمیل قواعد و آئین نگارش توفیق یافتند، منتهی به پایه‌ی نویسندگان هلنی نرسیدند. در زمان سزار نثرنویسان از حیث تعداد بر شعرا فزونی داشتند ولی در عصر اگوست این وضع ادامه نیافت و شعرای توانائی از قبیل ویرژیل، هوراس، اووید، تیبول (4) و پروپرس (5) موجب افتخار ایتالیا شدند.
ویرژیل، که در نزدیکی مانتو (6) به دنیا آمد، مجموعه‌ای تحت عنوان بوکولیک (7) تنظیم کرد مشتمل بر منظومه‌های کوتاه و عاشقانه و مربوط به زندگی چوپانها؛ این اشعار با آنکه جنبه تصنعی مختصری دارند ولی مشحون از تأثر و جذبه و عشق به طبیعت می‌باشند؛ اثر دیگر وی معروف به ژئورژیک (8)، منظومه‌ای است علمی که کار و کوشش دهقانان با دقت و روش وطن پرستانه در آن توصیف شده و موضوع بازگشت به روستا، که طرف توجه امپراتور بود مورد ستایش و تحسین قرار گرفته و سرانجام انئید (9) داستانی است حماسی در دوازده قسمت که به تقلید همر تنظیم یافته است. ویرژیل در این کتاب به شرح حوادثی که بر انه (10)، اهل تروا، گذشت، فرار او از تروا، ورود او به ایتالیا، جنگها و پیروزیهائی که موجب استقرار وی در لاسیوم شد و ملت رم او را جد اعلای خود شناخت، پرداخته است. این اثر که جنبه‌ی ملی، اخلاقی و مذهبی دارد با قریحه‌ای عالی، رقیق و حزن انگیز، ولی خیالی و قراردادی تدوین شده، اساطیر و افسانه‌های آن حالت طبیعی آثار همر را ندارند و صفات و مختصات اخلاقی آن فاقد حالت حیات و نیرو می‌باشند. در تقریر مطالب کتاب هماهنگی مؤثری جلب نظر می‌کند.
هوراس، اهل آپولی، شاعری غزل سراست و آثار او به نام اپود (11) و ساتیر (12) معروف می‌باشد. این اشعار منظومه‌های کوتاه و واقعی و دارای جنبه طبیعی و مضحک می‌باشند؛ وی از اپیکوری‌ها الهام گرفته مطالب او گاهی به علت ابتذال ناقص و نارسا به نظر می‌رسند. دیگر از آثار او غزلهائی (13) است که برای خوش آیند امپراتور سروده و به ستایش از میهن پرستی، اخلاق و مذهب پرداخته است. مکتوب‌های منظوم (14) او جنبه‌ی فلسفی یا ادبی دارند. هوراس ابیات و قطعات خود را از یونانیان اقتباس کرده ولی با ابتکاری خاص اصالت و ظاهر رومی به آنها داده است.
اووید که ایام آخر عمر را در تبعید گذراند آثاری به این شرح داشته است: عشق‌ها (15) که جنبه‌ی روحانیت و معنویت آن بیش از جنبه هوسبازی بوده، منظومه‌های قهرمانی (16) که حکایاتی است عاشقانه و افسانه‌ای، هنر دوست داشتن (17) که از لحاظ توصیف آداب و رسوم آن زمان جالب می‌باشد، تغییر شکل‌ها (18) مجموعه‌ای است از افسانه‌های یونانی که با مهارت فراوان جمع آوری شده ولی ساختگی و دور از حقیقت به نظر می‌رسد، سالنما (19) که اثری است ملی و ارزنده ولی نویسنده توفیق کامل در تدوین آن نداشته است، غمگین‌ها (20) و پونتیک‌ها (21) یعنی اشعاری که در ایام تبعید سروده یکنواخت و حزن آور می‌باشند. اووید با وجود معایب و نقص‌هائی که داشت شاعری جذاب و شیرین بیان محسوب می‌شد.
تیبول اشعاری عاشقانه و پرسوز و گداز که اغلب افسانه‌ای و به تقلید از یونانیان بوده است سروده. با این حال هنگامی که وی به بیان عواطف شخصی، شیفتگی عشق به طبیعت و خوشبختی خانوادگی می‌پردازد ابتکار و اصالتی از خود نشان می‌دهد. پروپرس از لحاظ علاقه ای که به سبک اسکندریه‌ای، ظاهرسازی و تفنن داشته است شباهت زیادی با وی دارد ولی در اشعار او هم در مواردی که از عشق خود به سنتی (22) سخن می‌گوید حرارت و هیجان زیادی به چشم می‌خورد. اشعار پروپرس فاقد شوریدگی و تأثر واقعی و آمیخته با جزئیاتی بدیع و جالب است.
فدر (23) به تدوین حکایات و قصه‌هائی به تقلید ازوپ (24) پرداخته لیکن هنر و مهارت بیشتری در آنها به کار برده. وی گاهی موضوع‌های تازه‌ای ابدع کرده و گاه قصه‌های قدیم را سر و صورت و آرایشی داده توصیفی دقیق‌تر و نفسانی‌تر از آنها می‌کند. ارزش آثار او بیشتر به دلیل مطالب اخلاقی سودمند، توأم با بدبینی آن می‌باشد.
بزرگترین مورخ این دوره تیت لیو (25) است که در پادو (26) چشم به جهان گشود. اثر معروف او، تاریخ رم، از آغاز بنای رم تا زمان اگوست می‌باشد که قسمتی از آن از بین رفته. در ذکر این حوادث دقتی دیده نمی‌شود چون حکایات و داستانها با حقیقت درآمیخته یا آنکه تیت لیو تعصب به خرج داده، رومی‌ها را ستوده، خطاها یا شکست‌های آنها را مکتوم داشته است. با این حال او نیز دارای صفات عالی، مهارت در ذکر حکایات و مکالمات، تنوع، قدرت دراماتیک، شور وطن پرستی، بیانی روشن و موزون می‌باشد.
امپراتور اگوست حامی هنرمندان و نویسندگان بود و به این ترتیب تأثیر فراوانی در ادبیات زمان خود داشت و این رفتار مورد تقلید دیگران، بخصوص مسن قرار گرفت. در عین اینکه در مسائل تاریخی و اشعار حماسی و غنائی آثار گرانبهائی تنظیم یافت، تئاتر رو به انحطاط گذاشت و هنر فصاحت، از موقعی که آزادی سیاسی از بین رفت، به فرا گرفتن علم مبانی و بیان منحصر شد.
ادبیات یونانی در این موقع هم در حال پیشرفت و توسعه بود و کسانی که در این زمینه آثاری داشته‌اند عبارتند از: دنیس هالیکارناسی، مؤلف تاریخ قدیم رم، که تاریخی است مستند ولی کم ارج‌تر از تاریخ تیت لو؛ دیودور سیسیلی که یک تاربخ جهانی تحت عنوان کتابخانه تاریخی(27) تدوین کرد. این کتاب اقتباس و تألیفی سودمند ولی بدون ارزش ادبی می‌باشد؛ استرابون، جغرافیدان که به توصیف تمام قسمت‌های دنیای معروف در نظر قدما پرداخت و جزئیات مفید و جالبی در کتاب خود ذکر کرد.

ژرمانی:

رومی‌ها سرزمینی را که میان رَن و ویستول، کوههای آلپ و دریای شمال و دریای بالتیک قرار داشت ژرمانی می‌خواندند. جنوب این کشور کوهستانی و پوشیده از جنگل و دره‌هائی است که مسیر رودخانه‌ها می‌باشند. هر قدر به طرف شمال پیش رویم کوهها کوتاهترند و به صورت تپه‌هائی درمی‌آیند و سپس زمین بکلی صاف و هموار شده جلگه وسیعی را تشکیل می‌دهند که مستور از جنگل و باتلاق است و رودخانه‌های بزرگی در آن جریان دارند. آب و هوای این منطقه سخت و با آنچه در نواحی مدیترانه دیدیم شباهتی ندارد. بادهای غربی موجب بارندگی‌های زیاد و ریزش برف در زمستان است. سرمای این نواحی شدید است و ماههای متوالی طول می‌کشد و بر اثر رطوبت زیاد هوا اغلب مه آلود می‌باشد.
سابقاً جنگل‌های انبوه قسمت اعظم ژرمانی را پوشانده بود. در جنوب بیشتر درختهائی می‌روید که برگ آنها در پائیز می‌ریزد (درخت قان، چنار، بید و غیره). دامنه جنگل‌ها تا نقاطی که آب در سطح زمین گسترده شده و باتلاقهای وسیعی تشکیل می‌داد گسترده شده بود و به این ترتیب وصول به این کشور به علت نبودن راه و موانع سه گانه دیگر یعنی کوهها، جنگل‌ها و باتلاق‌ها بسیار دشوار بود؛ حیواناتی که در این سرزمین صعب الوصول زندگی می‌کردند عبارت بودند از: خرس، گرگ، سگ آبی، گاو وحشی کوهان دار، گاو یالدار (28)، بزکوهی، گاو کوهی، گراز و غیره.

ژومن‌ها:

ژرمن‌ها از نژاد شمالی و به زبان هند و اروپائی تکلم می‌کردند و سلت‌ها در مغرب و جنوب و اسلاوها در مشرق کشور آنها به سر می‌بردند. ژرمن‌ها با خط و کتابت آشنا نبودند و به همین دلیل از تاریخ اولیه آنها اطلاعی در دست نیست. آنها مانند سلت‌ها ملت واحدی نبودند و به تعداد زیادی قبیله‌ها که اغلب دشمن همدیگر بودند وگاه اتحادیه‌هائی تشکیل می‌دادند تقسیم می‌شدند. رومی‌ها نام کهن‌ترین این اقوام را ضبط کرده‌اند و این اقوام عبارتند از: سمبرها (29) و توتون‌ها (30) که در ضمن هجوم به جمهوری رم در اواخر قرن اول پیش از میلاد از بین رفتند؛ و دیگر سوئوها (31)، مارکومان‌ها (32)، شروسک‌ها (33)، شات‌ها (34)، سیکامبرها (35)، باتاوها (36) که همه در نواحی واقع میان رَن و الب زندگی می‌کردند.
ژرمن‌ها هم مانند گلواها جنگجو و نافرمان و مانند آنها دائم در حرکت و همچنین همیشه آماده تغییر مملکت بودند، اسلحه آنها شمشیر، نیزه و سپر بود و دائم در حال جنگ و تمرین با سلاح به سر می‌بردند. آنها پادشاهانی داشتند ولی چندان اطاعتی از آنها نمی‌کردند و طبقه نجبا و بزرگان ژرمن به استقلال خود سخت پای بند بودند؛ در روزهائی معین همه افراد یک قوم در انجمنی فراهم می‌آمدند. زندگی آنها از شکار و گله داری می‌گذشت، با این حال در پاره‌ای نقاط به کشت و زرع نیز پرداختند. ژرمن‌ها که با صنعت آشنائی نداشتند، سلاح و ظروف گلی و حتی لباس خود را مانند ازمنه‌ی پیش از تاریخ خود تهیه می‌کردند. لباس آنها از پوست حیوانات یا پارچه‌های کتانی تهیه می‌شد. ژرمن‌ها در شهر زندگی نمی‌کردند چون اصولاً شهری در دیار آنها وجود نداشت و همه در دهات یا خانه‌های دور از هم که از چوب و گل و نی ساخته می‌شد به سر می‌بردند.
مذهب آنها پرستش مظاهر طبیعت و ارباب انواع بود. آنها معبدی نداشنند و خدایان خود را به شکل بت نمی‌ساختند. خدایان عمده آنها عبارت بود از وتان (37) (آسمان) تور (38) (رعد، تندر)، تیر (39) (جنگ)، فریا (40) (عشق)، بالدور (41) (خورشید و شعر) و غیره. بعدها درباره‌ی این خدایان، اساطیری متعدد و بسیار زیبا شایع شد که فاقد لطف و دلربائی اساطیر یونانی بودند ولی در عین حال سرودهائی حزن انگیز و نافذ داشتند. از آن جمله است افسانه خلقت دنیا، جنگ خدایان علیه دیوها و علیه گرگ فنریس (42) خطرها و سفرهای تور، بدعهدهای لوک (43) خدای بدی و انهدام دنیا. ژرمن‌ها به فناناپذیری روح عقیده داشتند. جنگجویانی که در میدان‌های جنگ جان می‌سپردند به وسیله پیک‌های مخصوص (44) وتان به وال هالا (45)، بهشتی که در آن از لذات مادی و پلید بهره مند می‌شدند، انتقال می‌یافتند. کاهنان و روحانیان ژرمنی از آینده خبر می‌دادند، به خدایان توسل می‌جستند و تقدیم قربانی‌ها توسط آنها انجام می‌گرفت.

جنگهای اگوست:

اگوست نه هنر نظامی سزار را داشت و نه خوی جنگی وی را، با این حال درصدد استقرار امنیت در مرزهای امپراتوری و توسعه خاک رم برآمد و به تسخیر مصر، قسمتهای داخلی ایلیری، گالاسی، شهرستان آستوری (46) و نواحی کوههای آلپ پرداخت. وی نفوذ رم را در ارمنستان برقرار کرد و پارت‌ها را به رعایت صلح واداشت. سپس تصمیم گرفت کشورهای ساحل راست دانوب را به تصرف درآورد و این تصمیم مخصوصاً به دست دروزوس (47) و تیبر (48) دو پسرخوانده اگوست که به فتح مزی (49)، پانونی(50)، نوریک (51)، رتی (52)، وندلیسی (53) اقدام کردند، عملی شد.
جنگهای دشوار زمان اگوست جنگهائی بود که علیه ژرمن‌ها صورت گرفت. رم چندین بار اردوهائی به آن سوی رَن فرستاد و سرانجام تمام سرزمینهائی که میان رن و الب قرار داشت به اطاعت درآمد. دروزوس در ضمن یکی از این اردوکشی‌ها به قتل رسید و تیبر جانشین او شد لیکن بر اثر شورس‌ها و یورش‌هائی که در سواحل دانوب انجام می‌گرفت به آن حدود احضار و فرماندهی سپاه ژرمانی به واروس (54) تفویض گشت؛ واروس در جنگهای توتوبورگ (55) توسط آرمی نیوس (56)، فرمانده شروسک ما غافلگیر شد و لژیون‌های او از بین رفت (9 بعد از میلاد). اگوست از این فاجعه سخت متأثر شد و از آن پس از کشورگشائی و جنگ دست کشید. رومی‌ها ساحل راست رَن را به استثنای باتاوی وشان دکومات (57) به حال خود واگذاشتند.

خانواده اگوست:

اگوست از همسر دوم خود فقط یک دختر به نام ژولی (58) داشت. این دختر را مارسلوس به زنی گرفت و اگوست می‌خواست او را به جانشینی خود برگزیند لیکن مارسلوس درگذشت؛ ژولی پس از این واقعه با آگریپا وصلت کرد، اتفاقاً او هم مرد. دو پسر آگریپا یعنی کایوس و لوسیوس نامزد جانشینی امپراتور شدند؛ این دو نیز از دنیا رفتند. اگوست با لیوی که از شوهر اول خود دو پسر، دروزوس و تیبر، داشت ازدواج کرد و این دو از سرداران لایق و کاردان اگوست محسوب می‌شدند. پس از مرگ دروزوس، اگوست تیبر را به فرزند خواندگی پذیرفت و سالهای آخر عمر او در غم و اندوه ناکامی‌ها و عزای خویشان و نزدیکان گذشت.
اگوست در سال 14 بعد از میلاد، در هفتاد و شش سالگی چشم از جهان فروبست. وی سلطنت افتخارآمیزی داشت و صلح و آرامش را در دنیا برقرار کرد ولی چون این صلح اساس محکم و استواری نداشت، امپراتوری آلت دست جاه طلبان و قدرت ارتش شد.

پی‌نوشت‌ها:

1- Cestius
2- Caecilia Metella
3- Panthéon
4-Tibule
5- Properce
6- Mantoue
7-(اشعار چوپانی) Bucoliques
8- (اشعار روستائی) Géorgiques
9- Enéides
10- Enée
11- (منظومه‌های هجوآمیز) Epodes
12- Satires
13- Odes
14- Epitres
15- Les Amours
16- Les Heroïdes
17- L’Art d’Aimer
18- Les Métamorphoses
19- Les Fastes
20- Les Tristes
21- (منسوب به ایالت Pont) Les Pontiques
22- Cynthie
23- Phèdre
24- Esope
25- Tite- live
26- Padoue
27- Bibliothèque Historique
28- Aurochs
29- Cimbers
30- Teutons
31- Suèves
32- Marcomans
33- Chérusques
34- Chattes
35- Sicambers
36- Bataves
37- Odin یا Wotan
38- Thor
39- Tyr
40- Fréya
41- Baldur
42- Fenris
43- Loke
44- Valkyries
45- Walhalla
46- Ler Asturies
47- Drusus
48- Tibère
49- Mésie
50- Pannonie
51- Norique
52- Rhétie
53- Vindélicie
54- Varus
55- Teutobourg
56- Arminius
57- قسمتی از زمینهای ژرمانی که در دست رومی‌ها بود و سکنه‌ی آن عشریه‌ای از درآمد خود به رم می‌پرداختند.
58- Julie

منبع مقاله :
لاندلن، شارل دو، (1392) تاریخ جهانی (جلد اول)، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، چاپ چهاردهم