نویسنده: اسماعیل شفیعی سروستانی




 
پس از چند سال حرکت خزنده، امّا فراگیر فرقه‌های نوظهور و فرقه‌های تجدید حیات یافته در « ایران »، درج تدریجی اخبار و مقالات در مطبوعات و سخنرانی‌های مردان اهل درد و هوشیار در اقصا نقاط کشور موجب شد تا موجی فراگیر در میان گروه‌های اجتماعی، به ویژه جوانان متدّین، علیه این جریان خطرناک و طرّاحی شده از سوی غرب، به عنوان استراتژی انهدام از درون، علیه شیعه خانه‌ی امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، به راه بیافتد. متأسّفانه، به رغم انتشار اخبار و اطّلاعات مفصّل و حتّی وظایف تعریف شده برای بسیاری از سازمان‌ها و نهادهای مسئول فرهنگی، اقدامات جدّی و برنامه ریزی شده‌ای برای مقابله با این جریانات معاند و جبران مافات صورت نپذیرفته؛ امّا از پرده بیرون افتادن راز طرّاحان این پروژه، نوعی بازدارندگی مقطعی را در پی داشته است.
آنچه که بیش از همه دل را می‌آزارد، دل بستگی بیش از حدّ برخی از مدیران ارشد به اقدامات و تحلیل‌های کارشناسان حقوق بگیر و کارمند خود است که هماره از ضعف اطّلاعات دقیق و به روز و تحلیل‌های جامع و قدرت طرّاحی استراتژیک رنج می‌برند.
حسب وقایع مشاهده شده در گوشه گوشه‌ی ایران، زمینه‌های تخته قاپو کردن (1) و تمرکز پیروان فرقه‌های سابق الذّکر در مناطق مهم، فراهم شده است.
این عمل به منظور اجرای استراتژی ایجاد مجمع الجزایر فرقه‌ها در « ایران » صورت می‌گیرد. نباید فراموش کرد که عموم فرقه‌ها - چه فرقه‌های نوظهور و چه تجدید حیات یافته، مانند بهائیّت - از یک آبشخور سیراب، هدایت و حمایت می‌شوند.
اجرای این استراتژی، که در واقع صورت نوین محلّه‌های سابق یهودیان یا همان گتوها است، این امکان را به وجود می‌آورد تا هر یک از فرقه‌ها در نقاط مهم واستراتژیک کشور، صاحب پایگاه شوند.
خرید زمین در شهرهای مهمّی چون « اهواز »، « اصفهان »، « مشهد »، « شیراز »، « زاهدان » و ایجاد شهرک‌های مسکونی، موقعیّت‌های تجاری یا صنعتی و حتّی تأسیس مساجد، بی‌شباهت به خرید و تملّک تدریجی زمین‌های ملّت « فلسطین » و تصرّف شهرها و شهرک‌های آنان نیست.
نتایج حاصله از تحقّق این استراتژی، عبارتند از:

1. متمرکز شدن هواداران و پیروان فرقه‌ها در مناطقی خاص و امن که امکان ارتباط از درون را برایشان به وجود می‌آورد. ( دالان‌های به هم پیوسته‌ی خانه‌های یهودیان در محله‌ها )؛
2. تسهیل در ایجاد جلسات و محفل‌ها به دور از چشم مردم متدّین و عوامل امنیّتی و انتظامی و ایجاد پناهگاه متّهمان و فراریان؛
3. ایجاد نوعی حق (ادّعای ملکیّت) در انظار عمومی و مجامع جهانی مورد نظر دستگاه استعماری غربی؛
4. ایجاد امکان لازم برای جاسوسی از تأسیسات صنعتی، نظامی و...؛
5. ایجاد پایگاه امن برای خروج از کشور، نگهداری ادوات مخابراتی و حتّی اسلحه؛
6. ایجاد پایگاه برای جلب هوادار، تبلیغات مسلکی، تربیت نیروهای عمل کننده و...؛
7. برهم زدن تعادل جمعیّتی در مناطق مهم، به ویژه مناطق مرزی و حاشیه‌ای؛
8. اخذ برخی امتیازات ( تجاری، صنعتی، تولیدی، یا واردات کالایی استراتژیک و خاص ) و سوء استفاده از آن امتیازات در مواقع ضروری و حسّاس؛
9. و...

بر هیچ کس پوشیده نیست که نحله‌های ساخته و جعلی استعمار، همچون وهّابیت و بهائیّت از طریق زایشگاه و پرورشگاه خود، « انگلیس » به همزیستی مسالمت آمیزی در نظر و عمل با یهودیّت صهیونیستی رسیده‌اند و از همین رو، بدل به عامل اجرای طرح‌ها و اهداف آن جرثومه‌ی پلیدی در کشورهای اسلامی شده‌اند.
خصومت آنها با جریان فکری و فرهنگی جهادی شیعی در همین راستا قابل شناسایی است. از همین رو، به هیچ وجه به عنوان یک جریان مذهبی مانند اهل تسنّن قابل شناسایی و تأیید نیستند.
ضمن آنکه عملکرد آنان از گذشته و هم اکنون نیز مؤیّد این عناد و جدایی هست.
تأسیس آشکار یا مخفیانه‌ی هر پایگاه اعمّ از مسجد، شهرک و... از سوی فرقه‌های نوظهور و سابق الذّکر - به تبع استراتژی تخته قاپو کردن پیروان فریب خورده‌ی فرقه‌ها - شیعه خانه‌ی امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را با مشکلات جدّی بی‌شماری رو به رو خواهد ساخت.
تنها عامل بازدارنده، هوشیاری حافظان جغرافیای فرهنگی و خاکی این سرزمین در برابر طرح‌ها و پروژه‌های خصم است.
نباید از نظر دور داشت که اشتغال گسترده‌ی مدیران ارشد به امور جاری، آنان را بیش از هر زمان، نیازمند مشاوران مطّلع و هوشیار می‌سازد. مطالعه‌ی مستمّر اخبار و تحلیل‌های منتشر شده در شبکه‌های اطّلاع رسانی و مطبوعات و دسته بندی اطّلاعات و تحلیل‌های ارائه شده، می‌تواند جلوی بسیاری از خطرات، تصمیمات عجولانه و حتّی اعلام وعده‌ها و صدور موافقت نامه‌های احتمالی را سد کند.

پی‌نوشت‌:

1. تخته قاپو کردن: چادرنشینی را در مسکنی جای دادن و او را از بادیه‌گری و جای به جای شدن به حضارت کشیدن.

منبع مقاله :
شفیعی سروستانی، اسماعیل؛ (1391)، زنجیرهای نامرئی، تهران: هلال، چاپ اول