نویسنده: کلاید لی میلر
مترجم: محمّدعلی شامخی



 

شواهد مؤید این مطلبند که مهم‌ترین متفکر آلمانی قرن پانزدهم، نیکولاس کوزای [نیکولاوس کوسانوس] (1401-1464)، درعین حال از متولیان و اصلاحگران کلیسا و یکی از کاردینال‌ها بوده است. تلاش مادام‌العمر او اصلاح کلیسای جهانی و کلیسای رم و وحدت بخشیدن به آن‌ها بود، چه آن هنگام که در مقام متخصص شریعت مسیحی (1) در شورای بازل خدمت می‌کرد و چه بعدها که از طرف پاپ به قسطنطنیه و سپس به اسقف‌نشین‌ها و کلیساهای آلمان فرستاده شد؛ چه آن هنگام که خود اسقف بریکسن (2) گردید و چه آن هنگام که مشاور شورای پاپی بود. زندگی فعال او در مقام متولی کلیسا و اسقف را می‌توان در چند صد موعظه‌ی لاتینی، و اندوخته‌ی نظری‌تر وی را در نوشته‌هایش در زمینه‌ی کلیساشناسی، (3) وحدت‌گرایی کلیسایی،(4) ریاضیات، فلسفه و الهیات مشاهده کرد. کوسانوس دارای ذهنی باز و کنجکاو بود. او در سنت نوافلاطونی تعلیم یافت و در آن غوطه خورد؛ درعین حال هم به دانش مدرسی و هم به دانش ادبی-فلسفی غیركلیسایی [یا اومانیستی] وقوف داشت، اما در حوزه‌ی الهیات و فلسفه بیشتر فردی خود آموخته بود. کوسانوس در هنگام بنا کردن نظام نوافلاطونی بدیع مختص به خود، گوی سبقت را در طرح بسیاری از اندیشه‌هایی که بعدها در ریاضیات، کیهان‌شناسی، نجوم و علم تجربی مطرح شدند، ربود. طیف گسترده‌ای از نویسندگان پیشین قرون وسطایی همچون تیری اهل شارتر، (5) رامون لول، (6) و آلبرت کبیر (7) بر نیکولاس تأثیر گذاشتند، اما بنیادهای مهم تفکر او را بیش از همه باید در پروکلوس (8) و دیونوسیوس آرئوپاگی (9) یافت. علی‌رغم اهمیت کوسانوس، تا اواخر قرن نوزدهم، جدا از جوردانو برونو، (10) تنها تعداد انگشت شماری از متفکران بعدی به فهم او نایل آمدند یا از او تأثیر پذیرفتند.

پی‌نوشت‌ها:

1- canon law
2- Brixen
3- ecclesiology
4- ecumenism
5- Thierry of Chartre
6- Ramon Llull
7- Albert the Great
8- Proclus
9- Dionysius the Areopagite (دیونوسیوس مجعول).- م.
10- Giordano Bruno

منبع مقاله :
میلر، کلاید لی؛ (1394)، نیکولاس کوزایی، ترجمه‌ی سید محمدعلی شامخی. تهران: نشر ققنوس، چاپ اول