زندگینامه فرماندهان شهید عملیات محرم (1)
زندگینامه سردار شهید مهدی نصر اصفهانی، فرمانده محور در عملیات محرم
شهید مهدی نصر اصفهانی در سال 1336 در نصر آباد اصفهان دیده به جهان گشود و پس از سپری کردن دوران کودکی در امر تحصیل، موفق به اخذ دیپلم ریاضی گردید و در دادگستری شیراز مشغول به کار شد. حضور او در دادگستری مصادف بود با اوج نهضت امام خمینی رحمت الله علیه. او تعلیمات دینی را در محیط مذهبی خانواده و محله دیده بود. بنیانهای فکری و اعتقادی او قوی بود و همه جا برای اجرای احکام دین تلاش میکرد. در سال 1359 در کرمانشاه آموزش نظامی دید و برای مقابله با گروهکهای ضد انقلاب عازم کردستان شد؛ سپس به جنوب آمد و در مهرماه سال 1360 مجروح گردید. به علت جراحتی که داشت، مدتی به عنوان مرّبی پرورشی به تربیت دانش آموزان مدرسه راهنمایی رضوی همّت گماشت و در کنار تدریس به فراگیری علوم اسلامی در مدرسه امام صادق علیهالسلام پرداخت. او از مؤسّسین بسیج در محله «سرلت» بود و به نیروهای آن پایگاه آموزش نظامی میداد. مهدی مجدد عازم مناطق عملیاتی شد و به علت رشادتها و شایستگیهایی که داشت، برای مدتی فرماندهی گردان امام محمّد باقر علیهالسلام به او سپرده شد و سرانجام در عملیات محرم در حالی که فرماندهی یکی از محورهای عملیاتی را بر عهده داشت، بر اثراصابت ترکش به شهادت رسید.
فرازی از وصیت نامه سردارشهید مهدی نصر اصفهانی:
...این خون امام حسین است که در هر زمان و مکان می جوشد و مسلمانان را به حرکت درمیآورد و طاغوتها و طاغوتچهها را در مسیر خود له میکند و باعث حرکت به تمام مسلمانان جهان میشود. و ما دنباله این خون به آن جویبار پیوستیم برای این که [این راه] راهی است رفتنی و هر کس باید این راه را برود چه بهتر که در راه خدا برویم [چرا که] شهادت فوز عظیمی است و آرزوی تک تک مسلمانان است...
زندگینامه سردار شهید محمود ریاحی، فرمانده گردان از تیپ قمر بنی هاشم علیهالسلام
در سال 1337 در اصفهان چشم به جهان گشود. سایه شوم فقر اقتصادی قبل از انقلاب، بسیاری را از تحصیل باز داشت؛ محمود نیز از جمله کسانی بود که نتوانست ادامه تحصیل بدهد و شغلهای متفاوتی را تجربه کرد و در نهایت در رشته برق مشغول کار شد و تخصص لازم را پیدا کرد. در سال 1357 عازم خدمت سربازی شد و به فرمان امام از پادگان فرار کرد و پس از انقلاب، خدمتش را ادامه داد. پس از سربازی به عضویت بسیج درآمد و عازم جبهههای نبرد شد. او یکی از فرماندهان شجاع تیپ قمر بنی هاشم علیهالسلام بود که در اولین مرحله عملیات شربت شهادت را نوشید.
فرازی از وصیت نامه سردار شهید محمود ریاحی:
برادران و خواهران حزب الله! اکنون که انقلاب اسلامی ما مانند کشتی در میان اقیانوس بزرگ قرار گرفته و از هر طرف موجها و طوفانها را خرد میکند و راه خود را با ثبات ادامه میدهد و این ثبات به این دلیل است که قانون این کشتی اسلام است و هدایتکنندهاش ولایت فقیه و محافظش الله. پس گوش به ولایت فقیه زمان بدهید تا هیچ وقت شکست نخورید...
زندگینامه سردار شهید منصور رییسی، فرمانده گردان امام حسین علیهالسلام
در مردادماه سال 1337 در آبادان چشم به جهان گشود. از همان کودکی دست تقدیر او را یتیم کرد و باعث شد تا طعم تلخ سختی را با تمام وجود حس کند. به همراه مادرش به اصفهان آمد. بعد ازدیپلم به خدمت سربازی رفت. زمان خدمتش همزمان با شروع نهضت امام خمینی بود. او که در زندگی سختیهای زیادی متحمل شده بود ، در اندیشه رهایی از ظلم و ستم شاهی بود، لحظهای آرام و قرار نداشت. برای پخش اعلامیههای انقلابی پادگان نظامی، خیابانهای شهر، مسجد و محله برای او فرقی نداشت. فعالیتهایش در پادگان دور از چشم فرماندهان نبود به همین دلیل به او مشکوک شدند و به او هشدار دادند اما او از فعالیتهای خود دست نکشید. پس از خدمت سربازی در انسیتو تکنولوژی شهید مهاجر اصفهان ادامه تحصیل داد. انقلاب پیروز شد و او همگام با انقلاب در تمام صحنهها حضور فعّال داشت. با شروع جنگ تحمیلی عازم آبادان شد و مدتی هم به کردستان رفت. او در عملیات ثامن الائمه علیهالسلام نقش ویژهای داشت. در طول حیات جهادیش دو بار مجروح گردید، ولی همچنان جهاد را به خود واجب میدانست. منصور در عملیات محرم در حالی که فرماندهی گردان امام حسین علیهالسلام را بر عهده داشت، در مرحله دوم عملیات مورد اصابت گلوله قرار گرفت و به شهادت رسید.
فرازی از وصیت نامه سردار شهید منصور رییسی:
...به حسین فکر میکنم و به ایثارش. به عاشورا میاندیشم و دشت بیکرانش و به بزرگی تمام کره زمین. حسین میدانست اگر عاشورا است فردا عاشوراها خواهد بود. اگر سرزمین کوچک کربلاست، فردا تمام کره زمین کربلا خواهد شد. میدانست کسانی هستند که از پیروان مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشریف کربلاها خواهند ساخت و عاشورا به پا خواهند کرد و میدانست که خمینیها خواهند آمد تا اسلام از خونشان آبیاری گردد...
زندگینامه سردار شهید اکبر عباسی، فرمانده گردان از تیپ قمر بنی هاشم
اصفهان زادگاه او بود. او همان نوزادی بود که مصداق فرموده امام خمینی گردید: «یاران من در گهواره هستند». او متولد سال 1342 بود و جوانی پر شور و حرارت و معتقد به ارزشهای دینی و از فعالان انقلابی قبل از انقلاب بود و در پخش اعلامیه و برگزاری جلسات سخنرانی نقش بهسزایی داشت. کردستان خاستگاه همه جوانان انقلابی بود و او نیز برا ی دفاع غائله کردستان به غرب عزیمت نمود. او نیز در جبهههای جنوب طعم مجروحیت را چشید. اکبر در عملیات محرم به عنوان فرمانده گردان در تیپ قمر بنی هاشم علیهالسلام انجام وظیفه کرد و در این عملیات ندای حق را لبیک گفت.
فرازی از وصت نامه سردار شهید اکبر عباسی:
...بندگی خدا را به شما وصیت میکنم. آنان که عاشقانه برای خدایشان زندگی میکنند، عاشقانه برای او خواهند مرد. آنچه مسلم است با آگاهی و شناخت و با یقین میروم به سوی جهاد در راه خدا و به سوی شهادت...
زندگینامه سردار شهید محمّد رضا گوسفند شناس، فرمانده گردان لشکر 8 نجف اشرف
در فضای پاک و عالم خیز نجف آباد به دنیا آمد و رشد کرد. مذهب و تدیّن با گوشت و پوست او آمیخته شد. همیشه حتی از نوجوانی نسبت به ارزشهای دینی تعصّب خاصی داشت. در سال 1358 موفق به اخذ دیپلم فنی شد و عملاً وارد جریان انقلاب گردید. او از عناصر فعاّل انقلاب در نجف آباد بود و با شروع اوّلین درگیری در کردستان با جمعی از دوستان، عازم غرب کشور شد و در یک درگیری به اسارت گروه دموکرات در آمد؛ اما با زیرکی فرار کرد. به جبهه جنوب رفت. وی در بیشتر عملیاتها حضور داشت و در عملیات بیت المقدس مجروح شد. به خاطر فعالیتهای انقلابیش یک بار مورد سوء قصد منافقین قرار گرفت که جان سالم به در برد؛ اما تقدیر بر این بود که در مرحله دوم عملیات محرم، در حالی که از پیروزیهای به دست آمده لبخند بر لب داشت، جام شهادت را بنوشد و به سر منزل مقصود برسد.
زندگینامه سردار شهید حسین شریفی ولدانی، فرمانده گردان از تیپ قمر بنی هاشم
حسین در سال 1336 در خمینی شهر اصفهان به دنیا آمد و پس از گذراندن دوره تحصیلات ابتدایی به کار خیاطی مشغول شد. 17 ساله بود که فعالیت مذهبی و سیاسی خود را آغاز کرد و یکی از اعضای جلسات سخنرانی مذهبی و سیاسی شد. وی بارها مورد تعقیب ساواک قرار گرفت، ولی از دست آنها فرار کرد و در چنگال دژخیمان دچار نشد. پس از پیروزی انقلاب جزء اولین محافظان امام شد. او به عضویت سپاه پاسداران درآمد و جنگ را از کردستان آغاز کرد. زمانی که امام عزیز به علّت کسالت در بیمارستان بستری بودند، حسین برای حفاظت از ایشان به بیمارستان تهران رفت، سپس به اصفهان آمد و در یک درگیری با منافقین در سمیرم شرکت کرد. او در عملیات محرم، یکی از گردانهای تیپ قمر بنی هاشم علیهالسلام را هدایت میکرد که به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
فرازی از وصیت نامه سردار شهید حسین شریفی ولدانی:
...ما به خواست خدا میمانیم و از حریم انسانیت دفاع میکنیم و به نسلهای آینده وصیت میکنم که بمانند و از این هدف مقدس حمایت کنند و دماغ اخلالگران داخلی و خارجی را که در کشور ما فساد میکنند به خاک بمالند این است آرزوی ما و اسلام...
زندگینامه سردار شهید محمّد خدّامی، فرمانده گردان از لشکر14 امام حسین علیهالسلام
محمّد در سال 1337 در روستای سین برخوار دیده به جهان گشود. او از نوجوانی مشغول کار کشاورزی بود و با پیروزی انقلاب به عضویت سپاه درآمد. صداقت و راستی و صفا و صمیمیت در وجود او موج میزد. با آغاز جنگ تحمیلی عازم جبهههای نبرد شد. تنگه چزابه از شجاعتهای او خاطراتی دارد. وی در دو سال اول جنگ همیشه در منطقه حضور داشت و به خاطر شجاعت و فعالیتش او را به عنوان فرمانده گردان امام حسن علیهالسلام معرفی کردند. محمد در آخرین مرحله عملیات محرم ندای حق را لبیک گفت و به دیدار معبود شتافت.
فرازی از وصیت نامه سردار شهید محمّد خدّامی:
...بدانید راهی که انتخاب کردم با شناخت و به خاطر خدا رفتم. هدفم اسلام و پیروی از قرآن و رهبرم روح الله [بوده است] قدر امام را بدانید. امام را بهتر و بیشتر بشناسید. پیرو خط امام باشید و از او اطاعت کنید. قدر انقلاب را داشته باشید. انقلابی که هزاران شهید و معلول و مجروح داده است و شما هستید که باید پاسدار خون آنها باشید...
زندگینامه سردار شهید جواد کمالی، فرمانده گردان امام جواد علیهالسلام
در سال 13339 او در کربلا به دنیا آمد. از نوجوانی فعّال و دارای پشتکار زیاد بود شش ساله بود که با خانواده به ایران آمد. اواسط سال 1356 فعالیتهای انقلابی خود را آغاز کرد و به پخش اعلامیههای حضرت امام مبادرت ورزید. بارها تحت تعقیب بود و یک بار هم توسط ساواک دستگیر شد که موفق به فرار شد.
جواد به همراه تعدای از جوانان مذهبی بر علیه مظاهر فساد مبارزه میکرد. اکثر بچههای گروهش شهید شدند و همین گروه بودند که هنگام پیروزی انقلاب به زندان شهربانی حمله کردند و مدتی خود از زندان حفاظت نمودند. با پیروزی انقلاب و به وجود آمدن غائله غرب کشور، عازم کردستان شد و در درگیری با دمکرات مجروح گردید. با آغاز حمله تجاوزگرانه عراق به دارخویین رفت؛ سپس به عضویت سپاه درآمد و در مهرماه سال 1360 ازدواج کرد و حنظلهوار عازم جبهههای نبرد شد. او عملیاتهای مختلفی را تجربه کرد و در عملیات محرم، گردان امام جواد علیهالسلام را هدایت میکرد و در اولین مرحله عملیات به شهادت رسید.
فرازی از وصیت نامه سردار شهید جواد کمالی:
..در جبهههای داخل کشور و در سنگرهای مساجد و محافل و نماز جمعه و خلاصه در صحنههای انقلاب حاضر بوده و در برابر دشمنان داخلی از قبیل مستکبران زالوصفت و مستکبرین و منافقین مبارزه نموده و نگذارید کوچکترین خلل و آسیبی به این انقلاب و اسلام گرانبهای ما وارد سازند...
زندگینامه سردار شهید مصطفی الله بخشی، فرمانده گردان امام حسن علیهالسلام
متولد 1341 بود در اصفهان نشو و نما یافت و موفق شد تا پایان مقطع هنرستان درسش را ادامه دهد او ضمن تحصیل در فعالیتهای انقلابی در محیط زندگی و مدرسه نقش متمایزی داشت. پس از پیروزی انقلاب در سرکوب گروهک و احزاب ضد انقلاب جانانه مبارزه کرد. وی روز به روز بر اندوختههای نظامی و سیاسیش میافزود و آموختن را هنری میدانست. هرجا معلمی میدید زانوی شاگردی به زمین میزد. مصطفی در روشنگری خیانت بنی صدر و منافقین تلاش زیادی کرد. عملیات فرمانده کل قوا و دفاع طاقت فرسای چزابه از او مبارزی نستوه ساخت. وی مدیریت را از فرماندهی دسته آغاز کرد تا فرماندهی گردان که در عملیات محرم در این سمت، گردان امام حسن علیهالسلام را هدایت مینمود و در آغاز عملیات به ندای حق لبیک گفت.
فرازی از وصیت نامه سردار شهید مصطفی الله بخشی:
...ای منافقان فکر نکنید ما مردهایم، ای ابر قدرتها فکر نکنید ما مردهایم، بلکه ما زندهایم و ناظریم که در راه خدا قتال میکنیم و کشته میشویم چه بهتر که با خدا به معامله بنشینیم و جان خود را در راه او تقدیم کنیم...
/ج
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}