ارزیابی دستگاهها و سازمانهای اجرایی و فرهنگی کشور
محمدرضا اسماعیلی , مسعود اکبری
مبانی ارزیابی در حوزه علوم انسانی و جامعه شناسی
کمّی سازی، سنجش موضوعات و مفاهیم علوم انسانی و جامعه شناسی به وسیله اعداد، نتیجه تمایلی بود که سعی در تدوین و ارائه مفاهیم دقیق در زمینه علوم اجتماعی داشت. در علوم ریاضی با استفاده از روش اثباتی که ویژه آن است، سعی میشود روابط عددی یا کمی اثبات شود. اما در علوم اجتماعی سعی میشود موضوعات از راه تفسیر معانی اثبات شود. لذا باید توجه داشت که صِرف وجود دادههای کمی به تنهایی برای تبیین یک موضوع در حوزه علوم اجتماعی کافی نیست و بایستی سایر عواملی که موضوع موردنظر را تحت تأثیر قرار میدهند نیز در نظر گرفته شود.با توجه به حیطههای گوناگون فعالیتهای بشری به نظر میرسد شاخصها و نحوه ارزیابی آنها نیز بایستی تفاوتهای عمدهای داشته باشند. توجه به این تفاوتها در فرایند ارزیابی و برنامه ریزی برای توسعه فرهنگی اهمیت بسیار زیادی دارد، زیرا تکیه بر آمار و ارقام در این زمینه عمل گرایی و عمل زدگی را نتیجه خواهد داد که مناسب این حیطه نیست. ارزیابی وضعیت و موقعیت در فاصلههای زمانی معین و همچنین مقایسه روند در تغییرات فرهنگی مستلزم بررسی و ارزیابیهای کارشناسانه است، زیرا اعداد و ارقام و روند آنها در تغییرات اجتماعی، با قوانین و احکام موجود در علوم طبیعی، تفاوت فاحش دارد (1).
تعریف سازمانهای فرهنگی (2)
بخش فرهنگ، مجموعه فعالیتهایی از سیاست گذاری و برنامه ریزی تا تولید و عرضه کالا و خدمات خاص این حوزه را شامل میشود. در اصطلاحات دولتی نیز، به مجموعه ساختار و برنامههای دولت در زمینه فرهنگ، بخش فرهنگ گفته میشود. مفهوم بخش فرهنگ از یک سو به برآیند اجتناب ناپذیر برنامههای جامع توسعه توجه دارد و از سوی دیگر معلول گسترش وظایف دولت در قبال شهروندان است.دولتها برای مدیریت، کنترل این بخش، حفظ انسجام اجتماعی و جهت دار کردن فعالیتهای فرهنگی ناگزیرند امور فرهنگی و زندگی اجتماعی را به واحدهای کوچکتر تجزیه کنند و اداره امور مربوط به آنها را به یک یا چند سازمان دولتی بسپارند. در خصوص مجموعه سازمانهای فعال در حوزه فرهنگ، اشاره به چند نکته لازم به نظر میرسد:
1. سازمانهای فرهنگی، در سطوح مدیریتی متفاوتی فعالیت مینمایند.
2. با وجود گسترهی وسیع فعالیتهای فرهنگی و طبقه بندیهای گوناگونی که از این موضوع به عمل آمده است، سازمانهای فرهنگی در ایران را به علت تعدد و تشابه رسالتهای آنها نمیتوان در انطباق با این طبقه بندیها، دسته بندی و ارزیابی کرد.
3. سازمانهای فرهنگی لزوماً دولتی نیستند. در واقع با توجه به جایگاه فرهنگ، انقلاب و ارزشها در جامعه ما، سازمانهای متنوع نیمه دولتی و غیردولتی فرهنگی نیز شکل گرفتهاند (3).
طبقه بندی دستگاههای فرهنگی کشور
دستگاههای بخش فرهنگ کشور در ابعاد ذیل طبقه بندی شدهاند:الف) سطوح مدیریت فرهنگی
ب) تخصیص بودجه
ج) زمینه فعالیت و یا مأموریت اصلی در بخش فرهنگ
د) حوزههای فرهنگی کشور
طبقه بندی بر مبنای سطوح مدیریت فرهنگی
بر پایه مواد 1 و 2 قانون برنامه سوم توسعه، میتوان سطوح مدیریت سازمانهای دولتی را به دو دسته کلی تقسیم کرد:الف)- امور راهبردی؛
که شامل فعالیتهای سیاست گذاری، برنامه ریزی کلان، هدایت و نظارت است و انجام این امور در حیطه وظایف دستگاههای ملی و حوزه ستادی وزارتخانهها میباشد.ب- امور اجرایی؛
مسئولیت انجام امور اجرایی به عهده واحدها و سازمانهای استانی و شهرستانی (منطقهای و محلی) است.با توجه به مواردی که به آنها اشاره شد، مدیریت سازمانهای فرهنگی کشور را میتوان بر این اساس به دو سطح کلی زیر تقسیم کرد:
مدیریت امور راهبردی بخش فرهنگ
مدیریت امور اجرایی بخش فرهنگ
در ادامه در مورد دو سطحِ اشاره شده، توضیحاتی ارائه میگردد.
مدیریت امور راهبردی بخش فرهنگ
با توجه به توضیحات ارائه شده در مورد امور راهبردی، مسئولیت انجام این گونه فعالیتهای بخش فرهنگی کشور بر عهده نهادهای ذیل است:شورای عالی انقلاب فرهنگی
که سیاست گذاری کلیه زمینههای فرهنگی، هنری، تربیت بدنی و آموزشی را بر عهده دارد.وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
که برنامه ریزی کلان و هدایت فعالیتهای فرهنگی- هنری را به عهده دارد.کمیسیون فرهنگی مجلس
که تدوین قوانین و لوایح مورد نیاز و اصلاح آنها و همچنین نظارت بر عملکرد دستگاههای فرهنگی را برعهده دارد.سازمان تربیت بدنی؛
این سازمان، برنامه ریزی کلان فعالیتهای ورزشی و هدایت آنها را برعهده دارد.سازمان تربیت بدنی؛
این سازمان، برنامه ریزی کلان فعالیتهای ورزشی و هدایت آنها را بر عهده دارد.معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی رئیس جمهور؛
تدوین برنامههای میان مدت توسعه کشور، از جمله بخش فرهنگ، هنر و تربیت بدنی، و نظارت کلان بر پیشرفت آنها بر پایه همکاری مستمر این سازمان و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را برعهده دارد.لازم به ذکر است که شورای فرهنگ عمومی را که شورایی مشترک بین شورای عالی انقلاب فرهنگی و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است میتوان در این سطح قرار داد.
مدیریت امور اجرایی بخش فرهنگ
این سطح از مدیریت، توسط سازمانهای زیرمجموعه هر یک از نهادهای فوق الذکر در زمینه فرهنگ، شوراهای اقماری آنها، سازمانهای استانی، شهرداریها، بخش خصوصی، تعاونیها و نهادها قابل انجام میباشد. به عنوان نمونه به موارد ذیل میتوان اشاره کرد:- مراکز استانی وزارت ارشاد
- فدراسیونهای ورزشی
- سازمان ملی جوانان
- سازمان میراث فرهنگی و گردشگری
البته، تفکیک سازمانها بر اساس امور راهبردی و اجرایی قدری مشکل به نظر میرسد، زیرا تعدادی از دستگاههای راهبر، به دلایلی درگیر فعالیتهای اجرایی در حوزه فرهنگ میشوند و از طرف دیگر، تعدادی از سازمانهای اجرایی- به دلیل عدم شفافیت در سیاستها و برنامهها- نسبت به سیاست گذاری و برنامه ریزیهایی که ممکن است با سیاستهای کلان تداخل داشته باشند، اقدام میکنند (قانون دوم و سوم برنامه توسعه کشور).
طبقه بندی بر مبنای تخصیص بودجه
در گزارشی از سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور، ساختار مدیریت فرهنگی کشور بر حسب منابع مالی و گستره وظایف و مأموریتها به سه طبقه تقسیم شده است و در هر طبقه تعدادی از دستگاههای رسمی فعال در بخش فرهنگ و هنر قرار دارد. در ادامه به تعریف و تبیین این طبقه بندی میپردازیم:الف- طبقه اول:
این طبقه شامل کلیه دستگاههایی است که وظیفه یا مأموریت آنها به طور کامل در حوزه فرهنگ قرار داشته و بودجه سالانه آنها تقریباً به طور کامل از محل اعتبارات فصلهای فرهنگ و هنر، اطلاعات و ارتباطات جمعی، جهانگردی، تربیت بدنی و امور جوانان و زنان در قوانین بودجه سنواتی تأمین میشود. در ذیل به نام دستگاههایی که در این طبقه قرار میگیرند اشاره میشود.- ستاد اقامه نماز
- سازمان ملی جوانان
- سازمان حج و زیارت
- شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی
- سازمان میراث فرهنگی کشور
- سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران
- سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (شامل مجمع جهانی اهل بیت (علیهم السلام) و مجمع جهانی تقریب مذاهب)
- سازمان تبلیغات اسلامی (شامل حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، مرکز رسیدگی به امور مساجد و ...)
- سازمان خبرگزاری جمهوری اسلامی
- شورای عالی حوزههای علمیه
- سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی
- پژوهشگاه مطالعات علوم انسانی و فرهنگی
ب- طبقه دوم:
این طبقه شامل مراکزی است که وظیفه و مأموریت آنها در حوزهای جز فرهنگ، هنر و تربیت بدنی است اما بخشی از ساختار آنها (معمولاً در سطح معاونت یا اداره کل) در حوزه فرهنگ و هنر فعال است. بر اساس یک رویکرد، بودجه این بخش از محل اعتبارات فصلهای فرهنگ و هنر، اطلاعات و ارتباطات جمعی، جهانگردی، تربیت بدنی و امور جوانان و زنان در قوانین بودجه سنواتی تأمین میشود و طبق رویکردی دیگر تأمین بودجه این طبقه، از محل بودجه سنواتی سازمان تأمین میگردد. برخی از این سازمانها عبارتند از:- وزارت علوم، تحقیقات و فناوری
- وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی
- فعالیتهای ورزشی دانشجویان پزشکی و پیراپزشکی
- وزارت آموزش و پرورش
- تشکیلات دانش آموزی
- معاونت پرورشی
- وزارت آموزش و پرورش
- فعالیتهای ورزشی مدارس و معاونت پرورشی
ج- طبقه سوم:
این طبقه شامل سازمانهایی است که تمام یا بخشی (معاونت یا اداره کل) از وظایف آنها به فعالیت فرهنگی اختصاص دارد، اما منبع مالی آنها خارج از بودجه عمومی دولت است و اگر هم از بودجه عمومی دولت تأمین اعتبار شوند، از منابع اعتباری غیر از فصول فرهنگ و هنر، اطلاعات و ارتباطات جمعی، جهانگردی، تربیت بدنی و امور جوانان و زنان در قوانین بودجه سنواتی تأمین میشود. عمده این سازمانها، در سطح امور اجرایی فرهنگ فعالیت میکنند.مهمترین این سازمانها عبارتند از:
- شهرداری تهران
- بنیاد مستضعفان
- بنیاد شهید
- سازمان فرهنگی، هنری شهرداری تهران
- کمیته امداد امام خمینی (قدس) (4).
طبقه بندی بر مبنای زمینه فعالیت (مأموریت)
روش دیگر طبقه بندی سازمانهای فرهنگی، استفاده از زمینه فعالیت یا مأموریت دستگاههای فرهنگی کشور است. بدین منظور، مجموعه سازمانهایی که تحت پوشش دفتر امور فرهنگ، جوانان و تربیت بدنی سازمان مدیریت و برنامه ریزی بودهاند، نسبت به دریافت بودجه اقدام کرده و با مجموعه فعالیتهای فرهنگی مقایسه شدهاند. در تعدادی از موضوعات، سازمان اختصاصی وجود ندارد و بالعکس، برخی از سازمانها چندین زمینه را پوشش میدهند. در نهایت، سازمانها و مراکز در شش زمینه دسته بندی میشوند:1. مطلق فرهنگ و هنر:
سازمانها دارای وجه غالب فرهنگی (دربرگیرنده اکثر فعالیتهای فرهنگی و هنری)- وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
- صدا و سیما
- سازمان ملی جوانان
- میراث فرهنگی و گردشگری
- کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
2. تربیت بدنی:
مراکز خاص فعالیتهای تربیت بدنی و ورزش3. مذهبی و انقلابی:
سازمانهایی که در این دسته قرار میگیرند عبارتند از:- سازمان اوقاف و امور خیریه
- سازمان حج و زیارت
- سازمان تبلیغات اسلامی
- حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی
- سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی
- دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیهی قم
- مجمع جهانی اهل بیت
- مرکز مدیریت حوزه خواهران
- آستان مقدس امام خمینی (رحمه الله)
- مؤسسهی نشر آثار امام خمینی
- مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی
- شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی
4. مراکز مشورتی- نظارتی:
شوراهایی که جهت اظهارنظر در موضوعات فرهنگی و امور نظارتی تشکیل شدهاند. تعدادی از این سازمانها عبارتند از:- شورای نظارت بر صدا و سیما
- مرکز امور مشارکت زنان
- فرهنگستان هنر
- شورای فرهنگی اجتماعی زنان
5. خدمات فرهنگی سازمانها:
مراکزی هستند که در سطوح اجرایی خاصی از فرهنگ فعالیت کرده و در سطح و حوزه موارد فوق الذکر نیستند. در ذیل به تعدادی از آنها اشاره میشود:- کتابخانهها
- موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی
- خبرگزاری جمهوری اسلامی
- کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی
- سازمان اسناد و کتابخانه ملی
6. پشتیبانی:
شرکتها و مراکزی که در زمینه فعالیتهای خدماتی و پشتیبانی از فرهنگ فعالیت میکنند مانند:- مرکز خدمات حوزه علمیه
- شرکت تکفا
- شرکت تجهیز و نگهداری تأسیسات ساختمانهای ورزشی
- شرکت صبا
- شرکت سیما فیلم
- مصلای تهران
- شرکت گروه هتلهای هما
- شرکت سروش
- سازمان چاپ و انتشارات (5)
طبقه بندی بر مبنای حوزههای فرهنگی کشور
با توجه به ساختار سازمانهای فرهنگی، نحوه تشکیل، نظارت و تأمین بودجه سازمانها، میتوان حوزههای خاصی برای سازمانها و مراکز فرهنگی تعریف کرد. انواع سازمانها، مراکز و نهادهای فرهنگی کشور (اعم از دولتی، نیمه دولتی، غیردولتی) در شش حوزه ذیل دسته بندی شده است:1. حوزه رهبری
2. حوزه ریاست جمهوری
3. حوزه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
4. حوزه آموزش عالی
5. حوزه آموزش و پرورش (آموزش پیش دانشگاهی)
6. نهادهای نیمه دولتی
در ادامه سازمانها و شوراهای اقماری مرتبط با هر یک از حوزهها معرفی میشود.
1. حوزه رهبری
الف- سازمانهای مرتبط
1. شورای عالی انقلاب فرهنگی2. سازمان تبلیغات اسلامی
3. سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران
ب- دفاتر یا شوراهای اقماری
1. هیئت نظارت و بازرسی2. شورای فرهنگی
3. شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی
4. شورای علمی و پژوهشی
5. شورای تعلیم و تربیت
6. هیئت نظارت و ارزیابی فرهنگی و علمی
7. شورای اجتماعی
8. شورای نظارت بر صدا و سیما
2. حوزه ریاست جمهوری
الف- سازمانهای مرتبط
1. سازمان ملی جوانان2. مرکز گفتگوی تمدنها
3. سازمان میراث فرهنگی و گردشگری
4. وزارت امور خارجه (رایزنیهای فرهنگی خارج از کشور)
5. کتابخانه ملی و مرکز اسناد جمهوری اسلامی
6. سازمان تربیت بدنی
ب- دفاتر یا شوراهای اقماری
- دفتر امور مشارکت زنان3. حوزه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
الف- سازمانهای مرتبط
1. سازمان حج و زیارت2. سازمان اوقاف و امور خیریه
3. سازمان چاپ و انتشارات
4. سازمان خبرگزاری جمهوری اسلامی
5. سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی
ب- دفاتر یا شوراهای اقماری
1. انجمن آثار و مفاخر فرهنگی2. کتابخانه آیت الله مرعشی
3. هیئت امنای کتابخانههای عمومی
4. شورای فرهنگ عمومی
6. ستاد عالی نظارت بر کانونهای فرهنگی و هنری مساجد
7. مجمع جهانی اهل بیت (علیهم السلام) و مجمع جهانی تقریب مذاهب
4. حوزه آموزش عالی
الف- سازمانهای مرتبط
1. دانشگاهها و مراکز آموزش عالی2. دانشگاههای وابسته به وزارت بهداشت
3. مرکز نشر دانشگاهی
4. سازمان سنجش
5. مؤسسات آموزش عالی و پژوهشی
6. فرهنگستانها
7. پارکهای علم و فناوری
8. نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری
9. مؤسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی
10. سازمان تهیه و تدوین کتب علوم اسلامی و انسانی دانشگاهها (سمت)
11. صندوق رفاه دانشجویی
12. سازمان پژوهشهای علمی و صنعتی ایران
ب- دفاتر یا شوراهای اقماری
1. دفتر جذب نخبگان2. کمیته مرکزی انضباطی دانشجویان
3. هیئت مرکزی گزینش دانشجو
4. هیئتهای امنا
5. کمیته مطالعه و برنامه ریزی آزمون ورودی دانشگاه
6. کمیته بررسی و ارزیابی دائمی وضع آموزش در کشور
7. هیئت مرکزی گزینش استاد
8. شورای جذب خبرگان بدون مدرک دانشگاهی
5. حوزه آموزش و پرورش (آموزش پیش دانشگاهی)
الف- سازمانهای مرتبط
1. سازمان آموزش و پرورش2. نهضت سواد آموزی
3. کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
4. سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس
5. سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی
6. سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان
7. سازمان مدارس غیرانتفاعی و مشارکتهای مردمی
8. سازمان دانش آموزی جمهوری اسلامی ایران
ب- دفاتر یا شوراهای اقماری
1. شورای عالی آموزش و پرورش2. انجمن اولیا و مربیان.
6. سازمانهای نیمه دولتی
الف- سازمانهای مرتبط
1. حوزههای علمیه2. جهاد دانشگاهی
3. سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران
ب- دفاتر یا شوراهای اقماری
1. شورای عالی آموزش و پرورش2. انجمن اولیا و مربیان (6)
ارزیابی فرهنگی
تلاش برای دستیابی به توسعه در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی مهمترین مسئله و دل مشغولی مردم، مسئولین و صاحب نظران به ویژه در کشورهای در حال توسعه میباشد. توسعه فرهنگی یکی از ابعاد مهم توسعه است و پیشرفت در سایر ابعاد وابسته به آن میباشد. با توجه به ماهیت فرهنگی انقلاب اسلامی، توسعه فرهنگی پس از پیروزی انقلاب اسلامی مورد تأکید بوده و به همین دلیل سازمانها، تشکیلات و نهادهای مختلفی در خصوص آن در کشور شکل گرفته است.توسعه فرهنگی و تحقق اهداف، سیاستها و خط مشیهای کلان فرهنگی کشور، مستلزم ارزیابی و سنجش فعالیتهای فرهنگی از یک طرف و عملکرد سازمانها و نهادهای مسئول از طرف دیگر است. همچنین این مهم از طریق یکپارچه سازی، هماهنگی و هدایت اقدامات، فعالیتها و برنامههای کلیه نهادها و مراکز دست اندرکار اعم از دولتی، عمومی و خصوصی در راستای اهداف و سیاستهای فرهنگی کشور میسر خواهد شد. سنجش و اندازه گیری تغییرات و تحولات فرهنگی و میزان موافقت در فرایند توسعه فرهنگی، مستلزم ارزیابی مداوم اهداف، سیاستها و خط مشیها، اقدامات و برنامههای اجرایی است.
با توجه به آرمانها، اهداف، سیاستها و برنامههای فرهنگی، گردآوری دادههای مربوط به آنها از اقدامات اساسی و اولیه در این فرایند است.
مسیر ارزیابی سازمانهای فرهنگی
امروزه، اندازه گیری یکی از پایهای ترین مبانی علوم مختلف در عرصه دستاوردهای بشری است. بی شک، علم از زمانی آغاز میشود که اندازه گیری پا به میدان میگذارد. شاید بتوان یکی از مؤلفههای اصلی پیشرفته بودن جوامع را همین جنبش اندازه گیری دانست.اندازه گیری عملکرد، خود به عنوان یک موضوع عمومی، عملکردهای مختلف موجود در صحنه کسب و کار را شامل میشود. عملکردهایی که هم مربوط به سازمان و هم مربوط به واحدها، فرایندها، افراد، مشتریان و یا پیمانکاران آن است. اندازه گیری عملکرد به عنوان چراغ راه و هدایتگر کلیه فعالیتهای مدیریتی مطرح است و رشد و توسعه پایدار سازمانها و مؤسسات کشور و پیامد آن یعنی رشد اقتصاد ملی مرهون سنجش، اندازه گیری، تجزیه و تحلیل، مقایسه و انجام اقدامات لازم در این زمینه است.
در این میان، اندازه گیری عملکرد شرکتها، فرایندها، واحدها و پرسنل آن قدر اهمیت دارد که یکی از وظایف و مسئولیتهای اصلی مدیریت هر سازمان را میتوان پرداختن به این موضوع بسیار مهم دانست.
در خصوص ارزیابی در حوزه فرهنگ بایستی اذعان کرد که با توجه به ماهیت و جوهره فرهنگ که نوعاً به ارزشها، مفروضات، باورها، نمادها، سمبلها، معانی و مفاهیم بازمیگردد اساساً نگرش نوین، با رویکرد بهبود و رشد مستمر کمیت و کیفیت برنامهها، اقدامات و فعالیتهای فرهنگی همواره باید مدنظر مسئولین، سیاست گذاران و برنامه ریزان فرهنگی باشد. بنابراین در ارزیابی سیاستها، برنامهها و فعالیتهای فرهنگی همواره بایستی نگرش نوین سرلوحه کار مدیران عالی، سیاست گذاران، برنامه ریزان و به طور کلی جامعه و دولت قرار گیرد، زیرا در نگرش نوین نگاه به آینده معطوف است و همواره رشد، توسعه و بهبود ظرفیت ارزیابی میشود و اعم از فرد یا سازمان را در کانون توجه خود قرار داده است.
فرایند به مجموعه اقداماتی که باید با ترتیب و توالی خاصی صورت گیرد اشاره دارد. نگاه به ارزیابی به عنوان یک فرایند، اشاره به این واقعیت دارد که برای ارزیابی برنامهها و فعالیتهای سازمان، واحدها و افراد، بایستی مجموعهای از اقدامات با ترتیب و تقدم خاصی صورت پذیرد تا امکان ارزیابی فراهم شود. به عبارت دیگر یک نظام ارزیابی پویا و منطقی اولاً بایستی عناصر درونی آن دارای هماهنگی باشد و دیگر اینکه مراحل و اقداماتی که برای ارزیابی برنامهها و فعالیتها بایستی طی شود شفاف و دارای پیوستگی منطقی باشد. به طور کلی در خصوص فرایند ارزیابی عملکرد چنین میتوان استنباط کرد که تعیین اهداف، برقراری استانداردها، مقایسه عملکرد واقعی در برابر استاندارد، قضاوت نسبت به عملکرد ارزیابی شونده و استفاده از سازوکار بازخورد به منظور بهبود و توانمندسازی فرد، جوهره و ماهیت نظام ارزیابی را در سطح فردی، گروهی و سازمانی تشکیل میدهد. در هر حال چنین به نظر میرسد که برای طراحی فرایند ارزیابی عملکرد در سطح فردی و سازمانی، دانش و آگاهی نسبت به موارد زیر تا حدود زیادی میتواند به اثربخشی این نظام کمک کند:
1. آشنایی کامل با رسالتها، مأموریتها، اهداف و راهبردهای فرهنگی دستگاه فرهنگی
2. برقراری پیوند پویا بین نظام ارزیابی، رسالتها و اهداف حوزه فرهنگ
3. شناسایی و تعیین شاخصهای کلیدی ارزیابی
4. تدوین چک لیستهای هر شاخص با رویکرد تجزیه شاخصها در قالب معیارهای قابل اندازه گیری.
5. ابلاغ انتظارات با رویکرد فضای مذاکره و همدلی در باب انجام تعدیلات لازم در انتظارات با توافق.
6. کمک به افراد برای توسعه و بهبود عملکرد در راستای افزایش ضریب تحقق اهداف عملکرد
7. طراحی و استقرار نظام بازخورد برای اطلاع رسانی به دستگاه مورد ارزیابی در رابطه با عملکرد و چگونگی بهبود آن
8. شناسایی و تعیین منابع ارزیابی (ارزیابی کنندگان و منابع جمع آوری اطلاعات)
9. تعیین دوره ارزیابی (فواصل زمان انجام ارزیابی)
10. شناسایی انحرافات احتمالی نسبت به اهداف و اتخاذ تدابیر لازم برای رفع آنها و ارتقاء عملکرد
11. ارائه بازخورد به سیاست گذاران و برنامه ریزان و مدیران نسبت به کارکرد سیستم با رویکرد بهبود آن.
با این توضیح فرایند ارزیابی را میتوان به صورت شکل 1 نشان داد.
همان طور که در شکل 1 نشان داده شد، فرایند ارزیابی در سه مرحله صورت میگیرد، که در ادامه به طور مختصر در مورد هر یک از مراحل توضیحاتی ارائه میشود.
مرحله اول: ارزیابی ورودیها
در این مرحله باید ورودیهای سیستم ارزیابی شود؛ یا به عبارت دیگر نیروهای وارده به سازمانها، میزان خلاقیتها و نوآوریهای مورد نظر سازمان و نوع بینش و نگرشی که بر سازمان حاکم است ارزیابی گردد.مرحله دوم: ارزیابی درونی
در این مرحله باید فرایندهای داخلی سازمان از طریق ارتباط بین شاخصههایی مانند فرایندهای بودجه بندی، اجرایی و تکنولوژی مورد استفاده و ... مورد ارزیابی قرار گرفته و تناسب و همخوانی آنها با یکدیگر بررسی شود.مرحله سوم: ارزیابی خروجی (اثربخش)
این مرحله نمایانگر نتیجه فعالیتهای یک سازمان است، بدین معنا که ورودیها، سیاستها، اهداف، مأموریتها، خط مشیهای تعریف شده و ... در قالب خدمات ارائه شده یا محصولات (خروجیها) مشاهده میشود.البته در بین تمامی مراحل بیان شده، ارزیابی ارتباطات موجود بین بخشها و فرایندها در سازمان و بازخورد بین این سه مرحله ارزیابی نیز یکی از مهمترین اقدامات است.
تمامی سازمانها و نهادهای فرهنگی باید به ارزیابی فعالیتهای متعدد و بیشمار خود اقدام کنند و برای این کار به یک سری دادههای کلیدی نیاز است که باید تمام مدیران سازمان از مدیریت عالی سازمان تا مدیریت عملیاتی، آنها را قبول داشته باشند. بنابراین ارزیابی عملکرد باید بر اساس سه موضوع زیر بررسی شود:
ورودیها:
منابعی که مؤسسات فرهنگی برای ادامه فعالیت خود نیاز دارند (اعم از مادی، نظیر دریافت پول از محلهای مختلف مثل دولت، فعالیتهای اقتصادی و سایر نهادها یا منابع غیرمادی مانند نیروی انسانی مورد نیاز و متخصص یا تجهیزات خریداری شده).خروجیها (فعالیتها):
فعالیتهایی هستند که سازمان با استفاده از ورودیهای خود انجام میدهد، مانند برگزاری نمایشگاهها، برنامههای عمومی و فعالیتهایی نظیر آنها.پیامدها:
نتایج کوتاه مدت و بلندمدت به دست آمده از خروجیهای سازمان هستند. پیامدهای به دست آمده از فعالیتهای مؤسسات فرهنگی میتواند به طور مثال به میزان تأثیرپذیری مردم از شرکت در نمایشگاههای مختلف برگزار شده یا سایر برنامههای عمومی و یا یادگیری آنها از دیدن این فعالیتها در نظر گرفته شود.معمولاً ارزیابی عملکرد در مؤسسات فرهنگی در دورههای زمانی مختلفی نظیر ماهانه یا سالانه صورت میگیرد و نتایج آن در قالب گزارش عملکرد سالانه بازتاب پیدا میکند و بدین ترتیب مشخص میشود که فعالیتهای سازمان تا چه میزان با اهداف و استراتژیهای تعیین شده مطابقت دارد. لازم به ذکر است که این گزارشها به صورت آماری هر دو جنبه مالی و غیرمالی را باید دربرگیرد.
همچنین ارزیابی عملکرد نهادها و سازمانهای فرهنگی نباید تنها معطوف به داخل سازمان و گزارش دهی داخلی باشد بلکه باید میزان تأثیر فعالیتهای سازمان فرهنگی را در ارتقاء فرهنگ جامعه و تأثیرات فرهنگی و اجتماعی که بر جامعه دارد نیز دربرگیرد.
البته با توجه به اینکه فعالیتهای فرهنگی در دورههای کوتاه مدت و بلندمدت بر جامعه تأثیر میگذارند، محدودیتهایی در مورد اینکه چطور و چگونه این فعالیتها بر جامعه تأثیر گذاشتهاند و همچنین چگونگی و نحوه اندازه گیری آنها وجود دارد. به نظر بریسون و آشروود «آگاهی نسبت به اینکه فعالیتهای مؤسسات فرهنگی چقدر بر جامعه تأثیر میگذارند به صورت دانش کمّی تنها کافی نیست بلکه این مسئله در جایی دچار ابهام میشود که تلاش کنیم مفهومی کیفی را به صورت کمّی و دقیق اندازه گیری کنیم».
به طور خلاصه در ارزیابی سازمانهای فرهنگی باید از دیدگاه «عکس بزرگ» استفاده کرد. یعنی تمامی جنبههای اندازه گیری و ارزیابی ما باید شامل هر دو داده کمّی و کیفی شود، همچنین نتایج و پیامدهای به دست آمده از ارزیابی تنها در برخی از شاخصها و معیارها قابلیت مقایسه با دیگر سازمانهای فرهنگی را خواهد داشت. علی رغم این محدودیتها، برای ارزیابی میزان منافع اجتماعی و فرهنگی به دست آمده از سازمانهای فرهنگی باید یک تصویر کلی و فراسازمانی داشته باشیم (7).
برای انجام فرایند ارزیابی در سازمانهای فرهنگی با توجه به اهمیت و موقعیت ویژهای که این سازمانها در اشاعه فرهنگ دارند باید سه عامل را مدنظر قرار داد که این سه عامل عبارتند از:
- اصول و ارزشهای حاکمیت
- تکنیکهای هنری
- علایق مخاطبان
یکی از مهمترین مأموریتها و رسالتهای سازمانهای فرهنگی کشور تولید و نشر آثار فرهنگی و هنری مطابق با ارزشهای دینی و حاکمیت است، بدین معنا که در کلیه فعالیتهای صورت گرفته در سازمانهای فرهنگی باید به اصول و ارزشهای حاکمیت توجه شود، که اهمیت بیشتر این عوامل در سازمانهای فرهنگی، به علت رسالت ویژه و منحصر به فرد آنهاست، چون از طریق این سازمانهاست که فرهنگ جامعه آن چنان که بوده و هست به تصویر کشیده میشود و عدم توجه به آنها میتواند آثار مخرب و جبران ناپذیری را به همراه داشته باشد.
دومین عاملی که باید در ارزیابیها به آن توجه کرد، موضوع تکنیکهای هنری به کار رفته در فعالیتهاست، بدین معنا که ارائه و تولید آثار فرهنگی با کیفیت بالا و بهره مندی از جدیدترین تکنیکهای روز میتواند خود عاملی مهم در زمینه ارزیابی عملکرد باشد. به عبارت دیگر کلیه فعالیتهای فرهنگی انجام شده توسط این سازمانها باید بر اساس فنون، ابزار و تکنیکهای هنری (اعم از سخت افزاری و نرم افزاری) مربوط به هر فعالیت باشد.
سومین عامل، توجه به علایق، دیدگاهها و نظرات مخاطبان است. بدین معنا که خروجیهای سازمانهای فرهنگی نباید بدون درنظر گرفتن نظرات مخاطبانِ فعالیتهای فرهنگی باشد، چون اگر خروجیهای سازمانهای فرهنگی مطابق با سلیقه و انتظارات مخاطبان نباشد، میتوان ادعا کرد که کلیه هزینههای صورت گرفته اعم از مادی و معنوی توسط سازمانها بیهوده بوده است.
در مورد اهمیت نظرات مخاطبان و اعمال آن در ارزیابی عملکرد سازمانهای فرهنگی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
1. کسب اطلاعات، شناخت افکار عمومی و طبقه بندی آنها به منظور استفاده در تنظیم خط مشی سازمان و طراحی فعالیتها و برنامهها
2. آشنایی با نظرات و عقاید مخاطبان سازمان و مردم دربارهی برنامهها و عملکرد سازمان
3. نظرات و عقاید مخاطبان سازمان، وسیله کسب خبر و اطلاعات برای مدیران است.
4. نظرات و عقاید مخاطبان سازمان، زمینه شناخت بهتر افکار عمومی را فراهم میکند.
5. به سازمان این امکان را میدهد که فعالیتهای خود را بر اساس سلیقه مخاطبان و فعالیتهای مورد علاقه آنها تهیه کند.
6. استفاده از نتایج سنجش افکار عمومی در سیاست گذاریهای ارتباطی سازمان
7. کمک به ایجاد ارتباط مستمر و مداوم با مخاطب
8. کمک به طراحی برنامههای ویژه برای مخاطبان مطلوب سازمان
9. افزایش نقش مخاطب در تعادل بخشیدن و بهتر شدن نتایج ارزیابی
10. نقاط ضعف و قوت فعالیتها را مشخص میکند.
11. فرصتها و تهدیدهای موجود در سطح سازمان و جامعه را مشخص میکند.
12. به وسیله فعالیتهای سازمان به قالب گیری افکار و عقایدی که در حال شکل گیری است کمک میکند.
در پایان باید به این نکته توجه داشت که برای ارزیابی عملکرد سازمان فرهنگی همان طور که در شکل 2 نشان داده شده است، باید فصل مشترک نتایج به دست آمده از هر یک از سه موضوع توضیح داده شده را مورد توجه قرار داد (8).
با توجه به توضیحات ارائه شده میتوان از مدلی که جیل هپسی ارائه کرده، برای شروع ارزیابی سازمانهای فرهنگی استفاده کرد.
تعریف هدف وجودی: تعیین رسالت سازمان
تعیین اهداف: تعیین مأموریت، اهداف و سیاستهای سازمان
تجزیه و تحلیل محیطی: شناسایی تهدیدهای محیطی در راه رسیدن به هدف با استفاده از ارزیابی ریسکها
انتخاب استراتژیک: انتخابهایی که ما را در راه رسیدن به هدف کمک میکنند، باید دارای وزن باشند.
انتخاب استراتژیک: انتخاب شاخصهایی برای اندازه گیری عملکرد: شاخصهای عملکرد تهیه شده باید بتوانند میزان دستیابی به اهداف جزئی، کلی و رسالت و مأموریت سازمان را اندازه گیری کنند.
انتخاب استراتژیک: هدف گذاری برای عملکرد: پیش بینی و تعیین میزان دستاوردهای مورد انتظار
ارزیابی استراتژیک: ارزیابی میزان دستیابی به اهداف عملکردی و کلی را از فعالیتهای انجام شده نشان میدهد؛ به عبارت دیگر:
ارزیابی دقیق نشان میدهد تا چه میزان انتظارات برآورده شده است یا تا چه میزان به اهداف تعیین شده دست یافتهایم.
ارقام واقعی را با ارقام استاندارد مقایسه میکند.
ارزیابی مشخص میکند که تا چه میزان دستاوردهای سازمان بر محیط خارجی سازمان تأثیر گذاشته است.
ارزیابی عملکرد همچنین عملکرد مدیریت را نشان میدهد.
کنترل استراتژیک: ارائه اطلاعات به دست آمده در مرحله انتخاب استراتژیک، برای بررسی صحت استانداردها و معیارهای تعیین شده
ارزیابی خروجیها: اطلاعاتی را فراهم میآورد که میتواند به انتخاب صحیحتر، دقیقتر و به روزتر استراتژیها کمک کند (9).
شکل 3 مدل جیل هپسی برای ارزیابی سازمانهای فرهنگی را نشان داده است.
پینوشتها:
1. رجب زاده، احمد (1378)، شاخص سازی فرهنگی، زمینههای نظری و محدودیتهای آن، مقالات برگزیده همایش نقش و جایگاه دولت در توسعه فرهنگی، جهاد دانشگاهی تهران- پژوهشکده علوم انسانی و اجتماعی.
2. Culutural Organization of Institute
3. معیدفر، سعید (1382)، طرح تدوین شاخصهای فرهنگی، کتابخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی.
4. سازمان مدیریت صنعتی (1378)، سیاست فرهنگی و الگوی ارائه گزارش در فعالیتهای فرهنگی، به سفارش معاونت پژوهشی و آموزشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
5. طرح ساماندهی امور فرهنگی (1380)، تعیین معیارهای تفکیک و مدیریت فعالیتهای فرهنگی، آرشیو گزارشهای کتابخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی.
6. اولیاء، محمدصالح (1383)، طرح تدوین مبانی ارزیابی عملکرد سازمانهای فرهنگی، آرشیو گزارشهای کتابخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی.
7. Gifford, Brenda, Sartori, Helen, Penna, Rebecca, D"Addio, Sally, (2009), "Defining and measuring performance in the cultural sector", Cultural Management Development Program.
8. حقیقی کفاش، مهدی و محمدرضا اسماعیلی، (1388)، عوامل مؤثر بر ارزیای سازمانهای فرهنگی، فصلنامه سوره مهر.
9. Gilhespy, L. (1999). "Measuring the Performance of Cultural Organisation: A Model". International Journal of Arts Management, vol. 2, No. 1, pp. 38-51.
حقیقی کفاش، مهدی، اسماعیلی، محمدرضا، اکبری، مسعود؛ (1391)، ارزیابی عملکرد در سازمانهای فرهنگی، تهران: مؤسسهی انتشارات امیرکبیر، چاپ اول
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}