گردآوری و تدوین: موسسه‌ فرهنگی هنری قدر ولایت




 

برداشت‌هایی از بیانات امام خمینی (رحمه‌الله)

آقای کارتر دارند منعکس می‌کنند در آمریکا که ملت ایران با ملت آمریکا مخالف است. و این هم یکی از جنایاتی است که دارد واقع می‌شود در تاریخ که ما فریاد می‌زنیم که ما با آقای کارتر مخالف هستیم برای این که او برده است جانی ما را و حمایت از او می‌کند. و او دارد منعکس می‌کند که با ملت آمریکا مخالف هستیم. و ملت آمریکا را وادار می‌کند که از ما عصبانی بشوند و با ما مخالفت کنند. در صورتی که این طور نیست. ما الآن هم فریاد می‌زنیم که ما با کارتر که جانی ما را برده و حفظ کرده است و هیاهو در دنیا به راه انداخته است و برخلاف واقع دارد مطالب را منعکس جلوه می‌دهد و تحت تأثیر این قدرتهای شیطانی صهیونیسم واقع شده است. ما از او فریاد می‌زنیم. ما با ملتها به هیچ وجه مخالفت نداریم. بلکه ما با مظلومها که ملتها هم از طبقه مظلومین هستند موافق هستیم. و با اشخاصی که ظلم می‌کنند. چه در مملکت خودشان و چه به ملت خودشان ظلم بکنند و چه به ملتهای ضعیف ظلم بکنند. با آنها ما مخالف هستیم. (1)
ما به هیچ وجه مقابل با ملت آمریکا نیستیم. آقای کارتر است که به این ناراحتی دامن می‌زند از طریق جنگ اعصاب و ممکن است به دخالت نظامی منجر شود. و ما به هیچ وجه ملت آمریکا را تحقیر نکرده‌ایم.
آقای کارتر است که دشمن ما و ملت را که غارتگر ما و ملت است نگه داشته و در دنیا برخلاف واقع هیاهو به پا کرده است. جوانان ما جاسوسان را نگه داشته‌اند تا ثابت کنند اینها چکاره‌اند. (2)
اما راجع به ضربه به افکار عمومی آمریکا، این اشتباه است. مسائل پیش عموم مردم نیست، زیرا دولت آمریکا نمی‌گذارد اخبارصحیح به آنها برسد. فقط این رویدادها به یک گروه معدودی رسیده است. ممکن است آن عده‌ای که طرفدار کارتر هستند یا جزو دستگاه او هستند یک ناراحتیهایی پیدا کنند. لکن ملت آمریکا این طور نیستند. ما این حرفها را زیاد شنیده‌ایم. شاه سابق اگر یک کاری می‌کرد که ملت مخالف آن بود می‌گفت که ملت همه موافق‌اند. حالا هم همین طور است. آقای کارتر پیش ملتش مطرود دارد می‌شود و آقای کارتر باید کاری غیر از ریاست جمهوری پیدا کند. چون به طوری که معلوم می‌شود، نمی‌تواند ریاست کند. کسی که اعصابش ضعیف است و برای یک امر جزئی هیاهو راه می‌اندازد، قابل این نیست که رئیس جمهور آمریکا شود و به ملت آمریکا حکومت کند. (3)
آمریکا باید کارتر را از صحنه سیاست خارج کند. کارتر بد سیاستمداری بود برای آمریکا. بد رئیس جمهوری بود برای آمریکا. آمریکا را بدنام کرد در دنیا. مسلمین را برضد آمریکا مجهز کرد کارتر. و این کارتر لایق این نیست که رئیس جمهور آمریکا باشد. ملت آمریکا باید بدانند که کارتر را نباید رأی به او بدهند. برای این که کارتر خیانت کرده است به آمریکا. والآن مشغول خیانت به آمریکاست. مشغول دسیسه است. و برخلاف مصالح آمریکا دارد عمل می‌کند. چنان که دانشمندان خود آمریکا این مطلب را دارند و بعدها هم خواهند گفت. (4)
اما این که، گفتید که در این جا احساسات ضدآمریکا هست این جا احساسات ضد دولت آمریکا هست. این جا آن وقت هم که می‌گویند آمریکا مقصودشان دولت آمریکاست و احساسات نسبت به ملت آمریکا نیست. حالا آن جا چه وضعی دارد نمی‌دانم و من احتمال می‌دهم که آنها تبلیغات دامنه‌داری که همه جا کردند و خصوصاً صهیونیستها تبلیغاتی به ضد ما کردند اسباب این شده است که یک مقدار از ملت آمریکا اذهانشان مشوب شده است و آنها گمان می‌کنند که حرفهای آنها صحیح هست. روی این مسأله ممکن است که احساسات آنها نسبت به ایران آن طوری است که گفته می‌شود که اگر حقایق فاش بشود و ما بتوانیم به وسیله اشخاص، به وسیله مطبوعات و رادیو و تلویزیون و اینها بتوانیم که برگردانیم و حقایق آن طوری که هست به آن جا منعکس بکنیم، آن وقت احتمال بسیار هست که ملت آمریکا نظرش برگردد و بشود نظیر نظر ما به آنها که نظر بد نیست، آنها هم نظرشان به ما آن طور بشود. البته امید این را نداریم که دولت آمریکا نظرش از ما برگردد و نظر خوب بشود برای این که دولت آمریکا منافع زیاد از دست داده است و بدتر از او آن جوّی که پیش آمده است، در بسیاری از جاها آن جوّ سیاسی که پیش آمده است، آن حیثیت سیاسی‌اش [را] هم آمریکا، دولت آمریکا از دست داده. (5)
حالا ما فرض هم می‌کنیم تو چهارسال دیگر هم، پنج سال دیگر هم بخواهی رئیس جمهور بشوی. آخر ارزش دارد که یک انسانی، یک ملتی را، ملت دویست و چند میلیون جمعیتی را در نظر مردم این طور جلوه بدهد. ارزش دارد؟ برای چهار پنج سال دیگر جنایت کردن. خوب، ریاست کردن اینها، همان جنایت کردن است. ارزش دارد برای ریاست کردن که مساوی با جنایتکاری است پنج سال. این که این قدر یک ملت آمریکا را که آنها تقصیری در این باب ندارند، این قدر آنها را آلوده کند. و مردم دنیا را به ملت آمریکا بدبین کند. تو خدمتگزار به ملت خود هستی! تو اگر خدمتگزار به ملتت بودی، می‌گفتی خوب این جنایت کرده، ما این جنایتکار را می‌دهیم دست کسانی که به آنها جنایت کرده است. این خدمتگزاری بود. این آبرویی بود. همه ملت ایران برای تو هورا می‌کشیدند. اما حالا چه شده؟ حالا تو را یک جنایتکار، بدتر از آن جنایتکار می‌دانند. حالا مشت باز شده دیگر. و تو را یک آدمی می‌دانند که دارای ملت خودت را هم به باد می‌دهی. ارزش دارد؟ اگر فرض کنیم تو رئیس جمهور هم بشوی. این ارزش دارد که انسان به این قدر جنایات خودش به پنج سال. حالا این شاه، شاه مخلوع از باب این که به قول خودش شاعر بود می‌گفت من تا آخر عمرم شاهم. جنایات که می‌کرد می‌گفت: ارزش دارد، من تا آخر عمرم هستم. نمی‌دانست که خدا نمی‌خواهد. اما شما رئیس جمهوری، رئیس‌جمهور پنج ساله‌اید، شش ساله، یک همچو چیزی نیست. (6)
احساسات ایرانیان علیه ملت آمریکا نبوده، بلکه دولت آمریکاست. ما سالها از بی‌عدالتی فریاد می‌زدیم و از اختناق شکایت داشتیم. اما آمریکا شاه را بر تخت نشاند یعنی در 1941 متفقین او را به جای رضا خان که نوکر انگلیس بود نشاندند و دولت آمریکا در برابر مخالفت مردم ایران پیوسته از او حمایت کرد. شاه همه منابع ما را غارت کرد، شرف ملی ما، سرمایه‌های ما، استعدادهای جوانان ما را بر باد داد، بدین ترتیب ایرانیان نمی‌توانند نظر خوبی به دولت آمریکا داشته باشند و اخیراً ملت ما به این نتیجه رسد که دولت کارتر، به اصطلاح سفارتخانه خود را به صورت پایگاهی برای جاسوسی و توطئه علیه ایران درآورده است. جاسوسان تحت عنوان مأموران سفارت فعالیت می‌کردند و اکنون که ملت ما این حقیقت را دریافته، آمریکا را دشمن شماره یک خود می‌شناسد. به عقیده ما، ملت آمریکا به خاطر رفتار دولتشان در ایران، به هیچ وجه قابل سرزنش نیستند. (7)

راهبردهای تصریحی:

1- منظور از دشمنی با آمریکا دولت آمریکاست نه ملت آمریکا.
2- ملت ایران مشکلی با ملت آمریکا ندارد.
3- ملت آمریکا زیربمباران تبلیغی دولت خود، از بسیاری حقایق مطلع نیست و ضد واقعیت را به خورد او می‌‌دهند.

نکته استنباطی:

1- سران کاخ سفید در صدد القای این مطلب به مردم آمریکا هستند که دشمنی ایران هم با دولت و هم با ملت آمریکاست در حالی که ملت ایران فقط سران آمریکا را دشمن خود می‌دانند.

پی‌نوشت‌ها:

1- صحیفه امام (رحمه‌الله)، ج 11، صص 124 و 125.
2- صحیفه امام (رحمه‌الله)، ج 11، ص 162.
3- صحیفه امام (رحمه‌الله)، ج 11، صص 162 و 163.
4- صحیفه امام (رحمه‌الله)، ج 11، ص 207.
5- صحیفه امام (رحمه‌الله)، ج 11، صص 240 و 241.
6- صحیفه امام (رحمه‌الله)، ج 11، ص 258.
7- صحیفه امام (رحمه‌الله)، ج 12، ص 34.

منبع مقاله :
گردآوری و تدوین مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت؛ (1390)، سیره‌ سیاسی حضرت امام خمینی (رحمه‌الله)، تهران: مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت، چاپ اول