نویسنده: میرزا ملااحمد




 

شاهنامه‌ی ابوالقاسم فردوسی از زمره‌ی آن شاهکارهای ادبی جهان است که بیش از پیش توجه خوانندگان و محققان را از کشورهای گوناگون عالم به خود جلب می‌نمایند. درباره‌ی این شاه‌اثر آثار فراوان پژوهشی به زبان‌های مختلف دنیا نوشته شده‌اند و عناوین قسمتی از آن آثار که تا سال 1976 م. انتشار یافته‌اند (1) در کتاب شناسی فردوسی ایرج افشار به طبع رسیده‌اند. پس از آن تحقیق و بررسی شاهنامه‌ی فردوسی خیلی گسترش و رشد پیدا کرد و محقق تاجیک عبدالله جان یونسوف به گردآوری این آثار مشغول شد و کار ایرج افشار را ادامه داد و در دو مجلد فهرست نو آثار راجع به شاعر بزرگ و اثر بی‌زوال او را آماده نمود که متأسفانه هنوز نشر نشده است.
در اینجا ما از بررسی همه‌ی آثار نوشته شده پیرامون شاهنامه‌ی فردوسی خودداری نموده تنها به مهم‌ترین آثاری که مسائل اخلاقی را در این اثر مورد بحث قرار داده‌اند، اشاره خواهیم کرد. به ارزش والای اخلاقی شاهنامه‌ی فردوسی از قرن‌های پیشین تا امروز، سخنوران زیادی اشاره نموده‌اند. از جمله سعدی شیرازی که فقط همان بیتی را از شاهنامه مورد تأیید و تأکید قرار داده است که دارای مضمون والای اخلاقی است.

چه خوش گفت فردوسی پاکزاد *** که رحمت بر آن تربت پاک باد
«میازار موری که دانه کش است *** که جان دارد و جان شیرین خوش است» (2)

مؤلف تذکره‌ی معروف آتشکده لطف علی بیگ آذر بیگدلی هم به حکمت شاهنامه و سراینده‌ی آن اشاره کرده است: «حکیم ابوالقاسم فردوسی، و هو حسن بن اسحاق بن شرف شاه الطوسی... الحق شاهنامه بر وفور علم و حکمت او دلیلی است واضح». (3)
همان گونه که معلوم است پژوه علمی شاهنامه‌ی فردوسی از ابتدای قرن نوزدهم میلادی شروع می‌شود. اولین پژوهشگرانی که به بررسی ژرف این شاه‌اثر پرداختند، خاورشناسان اروپایی بودند، هم آنان بودند که همزمان نشر، ترجمه و پژوهش آن را ادامه داده‌اند. در دوره‌ی اول شاهنامه شناسی اثر دانشمند آلمانی تئودور نولد که حماسه ملی ایران بهترین و معتبرترین مجموعه‌ی تحقیقاتی است که خاورشناسان اروپایی... درباره‌ی فردوسی و شاهکار جاودانی او کرده‌اند». (4) هر چند در این اثر بیشتر به منابع شاهنامه و شرح حال فردوسی توجه شده است، اما بعضاً راجع به ارزش اخلاقی شاه‌اثر نیز اشاره‌های مختصری به نظر می‌رسند.
خاورشناس دیگر آلمانی گ. شدر به اندیشه‌های اخلاقی و بشردوستانه‌ی فردوسی توجه ظاهری نموده به نتیجه‌ای رسیده است که «ایده‌ی انسان دوستی در ادبیات کلاسیک فقط در شاهنامه به اوج قله‌ی فلسفی رسیده است». (5)
اندیشه‌های اخلاقی فردوسی در شاهنامه به ویژه توجه خاورشناسان فرانسوی را بیشتر جلب نموده است. از جمله شاعر رمانتیک و دانشمند معروف قرن نوزدهم میلادی فرانسه سنت بیاو تأکید کرده است که در سراسر شاه‌اثر فردوسی «روحیه‌ی حکمت، برتری عدالت و نیکی چون رشته‌ی سرخ می‌گذرد». (6) نویسنده و محقق دیگر فرانسوی اژن بووا نیز شاهنامه‌ی فردوسی را کتاب اخلاقی خوشبینانه‌ای می‌داند که در آن نیکی همیشه بر بدی غلبه می‌کند. (7) در خاورشناسی معاصر فرانسه این سنت را ایران شناس معروف فوشه کور ادامه می‌دهد. او در چند مقاله (8) و اثر مفصل پژوهشی خویش اخلاقیات، مفاهیم اخلاقی در ادبیات فارسی از سده‌ی چهارم تا سده‌ی هفتم هجری، مسائل اخلاقی را در ادبیات فارسی مورد تحقیق قرار داده به اندیشه‌های اخلاقی شاعران و نویسندگان توجه زیاد نشان نداده است. (9) درباره‌ی پند و ‌اندرزهای شاهنامه‌ی فردوسی نیز او در رابطه با رساله‌های اخلاقی توقف نموده است. مثلاً در فصل‌های جداگانه درباره‌ی ارتباط شاهنامه‌ی فردوسی با‌ اندرزهای نوشروان، بزرگمهر و اردشیر سخن رفته و تأثیر آن‌ها بر اثر نشان داده شده است. چنین اشارات در آثار خاورشناسان معروف اروپایی هرمان اته، ادوارد براون، پاول هرن، ژول مول. آ. آربری، یان ریپکا و امثال آن‌ها نیز به نظر می‌رسند.
از دانشمندان هند و پاکستان اولین پژوهشگری که به فردوسی و شاهنامه‌ی او توجه نشان داده است، شبلی نعمانی می‌باشد. او در قسمت‌های گوناگون شعرالعجم بر ارزش والای اخلاقی شاهنامه با دلیل تأکید نموده است: شاهنامه مشتمل است بر بسیاری از اخلاق و حکمت و موعظه. سخن اینجاست که او آن‌ها را بدین خوبی و لطافت بیان نموده که در طرز و اسلوب ادایی شاعرانه تغییری راه نیافته و لطمه‌ای به آن وارد نشده است. (10)
پژوهشگر پارسی هندوستان جهانگیر کویاجی نیز در کتاب خود پژوهش‌هایی در شاهنامه در خصوص فلسفه‌ی اخلاق در شاهنامه و مناسبت آن با فلسفه‌ی ایران باستان اندیشه‌های جالبی بیان نموده است.
اشاره به ارزش‌های اخلاقی شاهنامه‌ی فردوسی را در کتاب دانشمند پاکستانی حافظ محمودخان شیرانی در شناخت فردوسی هم می‌توان پیدا کرد. (11)
پژوهش در احوال و آثار فردوسی در ایران، از آخر قرن نوزدهم میلادی شروع شده است. در مقالات روزنامه‌ی ملت ایران و کتب درسی، پیرامون فردوسی و شاهنامه‌ی او معلومات مختصر درج می‌گردیدند. سپس دانشمندان معروف سید حسن تقی زاده، محمد قزوینی، محمدعلی فروغی، ملک الشعراء بهار و امثال آن‌ها به تحقیق شاهنامه‌ی فردوسی پرداخته یک سلسله مقالات چاپ نمودند و شاهنامه شناسی را در ایران بنیاد نهادند.
سال 1934 م. را می‌توان زمان جمع بندی دوره‌ی اول و آغاز مرحله‌ی نو شاهنامه شناسی نه تنها در ایران، بلکه در کل جهان دانست. (12) زیرا در آن سال به مناسبت بزرگداشت هزار سالگی فردوسی در بسیاری از کشورهای جهان کنفرانس و همایش‌های گوناگون علمی برگزار شدند. در کنگره‌ی بین المللی تهران که اولین همایش بزرگ علمی ایران نیز محسوب می‌شود از هفده کشور جهان بیش از چهل نفر، به همراه چهل دانشمند و ادیب ایرانی شرکت ورزیدند. دانشمندان معروفی چون سباستیان بک و فردریک زره از آلمان، دنیس راس از انگلستان، آرتور کریستنسن از دانمارک، آنتونینو پاگلئارو از ایتالیا، یان ریپکا از چک، اربلی، برتلس، روماسکویچ، فریمان، بولوتنیکوف از شوروی و امثال اینان از شرکت کنندگان در کنگره بودند. در اکثر سخنرانی‌های کنگره سخن از ارزش والای شاهنامه‌ی فردوسی رفته، ضمناً به اهمیت اخلاقی و تربیتی آن اشاره شده است. از جمله دانشمند مصری عبدالوهاب عظام در موضوع «مقام شاهنامه در ادبیات عالم» سخنرانی نموده به ارزش اخلاقی اثر و سراینده‌ی آن چنین اشاره کرده است: «فردوسی نیز شاعری است اخلاقی، چنان که می‌بینیم از دعوت به سوی خیر و نیکویی و نهی از شر و بدی فروگذاری نکرده.» (13)
از همان سال‌ها شاهنامه شناسی در اکثر کشورهای بزرگ عالم و به خصوص در ایران وسعت پیدا کرد و به مرحله‌ی تازه‌ای وارد گردید. در برابر تصحیح و نشر شاهنامه تحقیق و بررسی همه جانبه‌ی آن نیز رشد نمود و رساله‌ها و مقاله‌های زیادی در موضوع‌های گوناگون به وجود آمدند. افزون بر آثار عمومی که شامل اشاراتی به مسائل اخلاقی‌اند مقاله‌ها و رساله‌هایی نیز به طبع رسیده‌اند که به مسائل جداگانه‌ی اخلاقی اختصاص داشتند. در مقاله‌های دانشمندان معروف ایرانی رضازاده شفق و نصرالله فلسفی بار اول اندیشه‌های وطن دوستی فردوسی مورد پژوهشی ژرف قرار گرفت. (14) عبدالحسین میکده، شریف محمد حسین و ابراهیم صفائی مسائل عمومی اخلاقی و تربیتی را بررسی نموده‌اند. (15) محمود شفیعی در مقاله‌ی «دانش و خرد فردوسی» (16) به طور مختصر درباره‌ی ارزش‌های پند و‌ اندرز‌های فردوسی در شاهنامه سخن رانده سپس نمونه‌های پند و اندرزهای شاعر را در موضوع‌های گوناگون نقل می‌نماید. متأسفانه در مقاله، در خصوص مفهوم دانش و خرد در شاهنامه تکیه نشده است و به نظر ما محتوای مقاله با عنوان آن موافقت ندارد.
دوره‌ی سوم شاهنامه شناسی از ابتدای سال‌های 90 قرن بیستم میلادی آغاز می‌یابد. سال 1989 م. سازمان بین المللی علمی و فرهنگی یونسکو با بیانیه‌ی ویژه‌ای سال‌های 1990-1994 را پنج ساله‌ی بزرگداشت شاهنامه‌ی فردوسی اعلان نمود. تجلیل از شاهنامه با کنگره‌ی جهانی بزرگداشت فردوسی (هزاره‌ی تدوین شاهنامه) در تهران آغاز یافت و با سمپوزیوم بین المللی علمی «هزاره‌ی شاهنامه‌ی فردوسی» در دوشنبه به پایان رسید. این سال‌ها را در واقع می‌توان مرحله‌ی خیلی پربار شناخت شاهنامه و احوال و آثار فردوسی دانست.
تنها در همایش علمی تهران صد و بیست پژوهشگر از بیست و سه کشور جهان و صد و هفتاد دانشمند ایرانی شرکت ورزیدند. مجموعه‌ی مقالات کنگره‌ی مذکور که تحت عنوان نمیرم از این پس که من زنده ام چاپ شد، صد و دوازده مقاله را فرا می‌گیرد که به پژوهش جنبه‌های گوناگون زندگی فردوسی و شاهنامه‌ی بی‌زوال او اختصاص دارند. چندی از آن مقالات بررسی مسائل اخلاقی را در بر می‌گیرند. دانشمند روان شناس غلامعلی افروز در مقاله‌اش «ملاحظات روان شناختی در شاهنامه‌ی فردوسی» به ارزش والای اخلاقی و تربیتی اندیشه‌های شاعر و حکیم بزرگ روان شناس اشاره نموده، و تعدادی از آن‌ها را مورد تحلیل قرار می‌دهد: «اگرچه فردوسی روان شناس به معنی اصلی آن نبوده است، اما به خوبی به قوانین حاکم بر نفسانیات انسان، باورهای عامه و نظام ارزشی جامعه آگاه بوده و همانند یک جامعه شناس حاذق و روان شناس آگاه و معلم دلسوز با الهام از روش‌های تربیتی قرآن کریم به شیوه‌های مستقیم و غیرمستقیم با اندرزهای حکیمانه و اشارات و تمثیل‌های متفکرانه به تهذیب اخلاق، خودسازی، خودارزشمندی و عزت نفس، تقویت اراده و شجاعت اخلاقی جامعه پرداخته است». (17)
حمید فرزام نیز به جایگاه والای پند و‌ اندرزها در شاهنامه اشاره نموده، تأکید می‌کند که: «اگر تمام مواعظ و حکم و اشعار نغز اخلاقی و عبرت آمیز حکیم طوس که بر صدها بیت بالغ است، به همین شیوه مورد بحث و استقصا قرار گیرد، مجموعه‌ای به اندازه‌ی خود شاهنامه می‌شود.» (18) در مقاله، برخی از ابیات پندآمیز و نصیحت آمیز شاهنامه در مقایسه با آیات قرآن مجید و حکمت‌های نهج البلاغه علی (ع) شرح داده شده و بر داشتن منشأ اسلامی اندیشه‌های اخلاقی شاعر تأکید می‌گردد.
بدین منوال در مقاله‌های محمد علوی مقدم «اخلاق در شاهنامه‌ی فردوسی»، سید حسین جعفر حلیم و محمد عارف پژمان «عبرت و حکمت در شاهنامه»، محمد غلامرضایی «نام و ننگ در شاهنامه‌ی فردوسی»، میرزا ملا احمد «نیکی و نکوکاری از نظر فردوسی» و امثال آن‌ها جنبه‌های گوناگون اخلاقی شاهنامه مورد بررسی قرار گرفته‌اند.
سال‌های اخیر در ایران تحقیق همه جانبه‌ی شاهنامه بیش از پیش گسترش می‌یابد. آثار بزرگ و مفصل قدمعلی سرامی، از رنگ گل تا رنج خار (تهران، 1368)؛ رستگار فسائی، 21 گفتار درباره‌ی شاهنامه و فردوسی (شیراز، 1369)؛ منوچهر مرتضوی، فردوسی و شاهنامه (تهران، 1369)؛ محمد کرمی، حماسه‌ی حماسه‌ها (تهران، 1371)؛ مجموعه‌ی مقالات، فردوسی و شاهنامه (تهران، 1370)؛ محمدجعفر محجوب، آفرین فردوسی (تهران، 1371)؛ محمدعلی اسلامی ندوشن، داستان داستان‌ها (تهران، 1373)؛ عطاالله مهاجرانی، حماسه‌ی فردوسی (تهران، 1372)؛ مجتبی مینوی، فردوسی و شاهنامه‌ی او (تهران، 1372)؛ جلال خالقی مطلق، گل رنج‌های کهن (تهران، 1372)؛ باقر پرهام، با نگاه فردوسی (تهران، 1373)؛ حسین کریمان، پژوهشی در شاهنامه (تهران، 1375)؛ محمدامین ریاحی، فردوسی (تهران، 1375)؛ مرتضی ثاقب فر، شاهنامه‌ی فردوسی و فلسفه‌ی تاریخ ایران (تهران، 1377)؛ سجاد چوبینه، حکمت نظری و عملی در شاهنامه‌ی فردوسی (شیراز، 1377) وامثال این‌ها که در ده سال آخر به طبع رسیده‌اند، از رشد سریع شاهنامه شناسی و به مرکز واقعی شاهنامه شناسی تبدیل یافتن ایران گواهی می‌دهند. در اکثر آثار مذکور فصل و باب‌های جداگانه‌ای به مسائل اخلاقی اختصاص داده شده که آن‌ها دارای اندیشه و ملاحظات و پیشنهادها و بازیافت‌های تازه‌ی علمی می‌باشند. از جمله در حماسه‌ی فردوسی سید عطاالله مهاجرانی بار اول به مقدمه‌ی منظوم شاهنامه‌ی فردوسی توجه ویژه و ژرفی گردیده، آن بیانگر جوهر اصلی اندیشه‌های شاعر دانسته شده است، نویسنده با دلیل‌های قاطع به ثبوت رسانده است که دانشمندان معروفی چون نولد که و کویاچی در تعیین سرچشمه‌های اندیشه‌های فردوسی راجع به خرد، عقاید اسلامی را نادیده گرفته‌اند. او تأکید می‌کند که فردوسی در این مورد «سه جریان اندیشه‌ی اسلامی،‌ اندیشه‌ی یونانی و‌ اندیشه‌ی ایرانی را به یکدیگر پیوند زده است.» (19)

پی‌نوشت‌ها:

1. کتاب ایرج افشار کتاب شناسی فردوسی بار اول در سال 1347 به طبع رسیده که فهرست آثار و تحقیقات راجع به فردوسی و شاهنامه را تا آن سال در بر می‌گرفت. در سال 1354 چاپ دوم کتاب مذکور صورت گرفت که در آن علاوه بر موارد تازه‌ی سال‌های پسین به نشر اول نیز تجدید نظر شده است. برای نشر جلد دوم این اثر نیز قرار بوده علی میرانصاری با استاد افشار همکاری کند.
2. سعدی شیرازی، کلیات، از روی نسخه‌ی محمدعلی فروغی، تهران، ص 2780.
3. لطفعلی خان آذربیگدلی، تذکره‌ی آتشکده، چاپ سنگی بمبئی، 1277 ق.، ص 77.
4. تئودور نولدکه، حماسه‌ی ملی ایران، ترجمه‌ی بزرگ علوی، مقدمه‌ی سعید نفیسی، تهران، 1327، ص 6.
5. نقل از کتاب: صنوبر واحدوا، تاریخ ایران شناسی آلمان (آخر قرن 19-20 م.)، دوشنبه، 1998، ص 15.
6. ??????, ?????. ???????? ?? ???????. ???????, 1990. - 130 ?.
7. همان، ص 35.
8. فوشه کور، مفاهیم اخلاق در ادبیات فارسی تا قرن هفتم (مجموعه‌ی خطابه‌های نخستین گنگره‌ی تحقیقات ایرانی)، ج 2، به کوشش غلامرضا ستوده، تهران، 1353، ص 60-65.
C.H. de fouchecour. Une lecture du jiune des Rois de Ferdouesi, studia inranica, 5, 2 (1976), pp. 191-195.
9. Charles - Henri de Foucheceur. Moralia. Les nations morales dons la literature persane du 3e/se au 7e/ 13e siecle, paris, 1986.
10. شبلی نعمانی، شعرالعجم، ترجمه‌ی سید محمدتقی فخرداعی گیلانی، ج4، چاپ سوم، تهران، 1368، 4، ص 226.
11. حافظ محمودخان شیرانی، در شناخت فردوسی، ترجمه‌ی شاهد چوهدری، تهران، 1369، ص 24.
12. شاهنامه‌ی فردوسی برای مردم تاجیک خیلی عزیز و مقدس است. از اینجاست که این شاه‌اثر بیش از پیش توجه محققان تاجیک را جلب می‌نماید. صدرالدین عینی و عبدالرئوف فطرت اولین رساله‌های مفصل را راجع به فردوسی و شاهنامه تألیف کرده‌اند. سپس موسی رجبوف، ا. افصح زاده، کمال عینی، ظ. امراری، ا. محمد خواجه یف، ع. نصرالدین اف، ب. عابداف، پ. شیرمحمداف، ت. بایمتوا، س. حسنوا، شادی اسرار، ا. عطایف، م. محمداف، ش. بیرهوف وامثال آن‌ها رساله و مقاله‌ها نوشته ضمناً به مسائل اخلاقی شاه‌اثر اشاره‌ها کرده‌اند. با این همه اندیشه‌های اخلاقی فردوسی هنوز مورد بررسی عمیق همه جانبه قرار نگرفته است و دردانه‌های این اقیانوس بزرگ نظم منظور جهانیان نشده است.
13. عبدالوهاب عظام، «مقام شاهنامه در ادبیات عالم»، هزاره‌ی فردوسی، تهران، 1322، ص 210.
14. رضازاده شفق، «وطن پرستی فردوسی را چه طور باید فهمید؟»، مجله‌ی باختر، ش 1، 1313، ص 830-837؛ نصرالله فلسفی، «میهن پرستی فردوسی»، مجله‌ی مهر، ش 2، 1313، ص 406-424.
15. عبدالحسین میکده، «فردوسی خداوند اخلاق»، مجله‌ی مهر، ش 2، 1313، ص 566-568؛ شریف محمد حسین، «تعلیم و تربیت از نظر فردوسی»، تهران، 1319؛ ابراهیم صفائی، «اندرزگویی در شاهنامه»، جلسات شاهنامه‌ی فردوسی، ش 2، 1349، ص 143-151.
16. محمود شفیعی، «دانش و خرد فردوسی»، تهران، 1350.
17. غلامعلی افروز، «ملاحظات روان شناختی در شاهنامه‌ی فردوسی»، در نمیرم از این پس که من زنده ام، مجموعه‌ی مقالات کنگره جهانی بزرگداشت فردوسی (هزاره‌ی تدوین شاهنامه)، به کوشش غلامرضا ستوده، تهران، 1374، ص 1043.
18. حمید فرزام، «اخلاق اسلامی در شاهنامه‌ی فردوسی»، در نمیرم از این پس که من زنده ام، مجموعه‌ی مقالات کنگره‌ی جهانی بزرگداشت فردوسی (هزاره‌ی تدوین شاهنامه)، به کوش غلامرضا ستوده، تهران، 1374، ص 713.
19. در شرق شناسی روس و شوروی سابق نیز شاهنامه‌ی فردوسی مورد تحقیق و تصحیح و ترجمه و نشر قرار گرفته است. خاورشناسان معروف س. نظریانتس، ا. زینویف، و. ژکوفسکی، ا. برتلس، ا. اوربلی، م. دیاکونوف، ا. روماسکویچ، ک. ترور، پ. زاخودر، ا. استاریکوف، محمد نوری عثمانوف، ا. براگینسکی، م. علی زاده، ش. شامحمداف، در آثار خود به مسائل گوناگون مربوط به فردوسی و شاهنامه‌ی او توجه نموده‌اند.

منبع مقاله :
ملااحمد، میرزا؛ (1388)، بیا تا جهان را به بد نسپریم (پیام اخلاقی حکیم ابوالقاسم فردوسی)، تهران: انتشارات امیرکبیر، چاپ اول