گردآوری و تدوین: موسسه‌ فرهنگی هنری قدر ولایت




 

برداشت‌هایی از بیانات امام خمینی (رحمه‌الله)

کارتر گاهی ما را از نظامی، گاهی ما را از جهات اقتصادی می‌ترساند. و خودش هم می‌داند که این طبل میان تهی است که دارد می‌زند. و نه همچو عرضه نظامی دارد و نه از او گوش می‌کنند. باز این اشتباه روی همان بیماری که این ابر قدرتها دارند، این باز یک اشتباه است که گمان می‌کند که تمام کشورها مثل یک انگشتر در دست اوست که اگر یک وقت گفت که مثلاً گندم نفروشید به ایران، تمام کشورها دستشان را به سینه می‌گذارند و تعظیم می‌کنند و می‌گویند چشم! و ایشان فهمید این را که حتی در کشور خودش هم از او اطاعت نکردند. وزیر کشاورزی خودش هم گفت که امری است غیر صحیح. و ما چه احتیاجی داریم به گندم آمریکا. ما نفت داریم. ما آن را داریم که آن سیاستمدار بزرگ انگلستان در زمان جنگ - چرچیل - وقتی که مواجه بودند با آلمان، و تقریباً از ترس این که حالا دیگر ... ما چه شدیم، چه شدیم، کجا شکست خوردیم [تشریح کرد] آخرش گفت که اما پیروزی مال آن است که روی موجهای نفت نشسته است! (1)
در این نزاعی که، مبارزه‌ای که الآن بین کفر و اسلام است، این منازعه بین ما و آمریکا نیست، بین اسلام است و کفر. چنانچه غلبه کنند خدای نخواسته اینها بر نهضت ما - که نخواهند کرد - این غلبه، غلبه بر اسلام است. غلبه بر مسلمین است. باید همه مسلمین بدانند که مقدرات ما الآن تنها نیست که بین وجود و عدم است. مقدرات اسلام، مقدرات همه مسلمین است. همه مسلمین در این مسأله با هم باید شرکت کنند. که اگر این نهضت خدای نخواسته به سستی گراید یا از بین برود، حساب شرق، حساب تمام شرق و خصوصاً مسلمین [را] به تباهی خواهند کشید. من از همه ملتهای اسلامی، از همه مسلمین، از همه ارتشهای اسلامی، از همه قوای انتظامی اسلامی، از همه رؤسای جمهور ممالک اسلامی می‌خواهم که با این نهضت ما همراه باشند. با این مقابله‌ای که مابین کفر و اسلام است، نه مابین ایران و آمریکا. مابین تمام کفر و تمام اسلام است. مسلمین به پا خیزند. (2)
آنها ما را از مردن می‌ترسانند؟ مردن برای آنها ترس دارد که قائل نیستند به ماورای طبیعت. کسی که خدا را می‌شناسد، کسی که قیامت را اطلاع دارد...، کسی که اعتقاد دارد به ماورای طبیعت، این از چه می‌ترسد؟ آمریکا اشتباه می‌کند. آقای کارتر اشتباه می‌کند که خیال می‌کند که می‌تواند یک همچه کاری بکند. دنیا نمی‌گذارد که او همچه کاری بکند. خود ملت آمریکا نمی‌گذارد که او این کار را بکند. مگر یک کار آسانی است برای آمریکا که بیاید و ملت ما را قتل عام کند. یک کاری نیست که او بتواند این کار را بکند. بر فرض این که بتواند، ملت ما با چنگ و دندان آنها را نابود خواهند کرد. و جوانهای ما الآن اعلام کرده‌اند که اگر اینها یک وقت بخواهند یک همچه کاری بکنند، ما سفارتخانه را با هر کس در آن هست منفجر می‌کنیم. و اگر یک همچو بشود ما نمی‌توانیم این جوانهایی که الآن در غرور جوانی هستند و ظلم دیدند، آنها را کنترل کنیم. ما نمی‌توانیم جلوی یک ملتی را که پنجاه سال ظلم دیده است و پنجاه سال و بیش از سی و چند سال از یک آدمی ظلم دیده است، از یک آدمی قتل عامها دیده است، برادرها را کشته‌اند، پدرها را کشته‌اند، زنها و شوهرهایشان از بین رفته است، یک همچو ملتی را ما نمی‌توانیم کنترل کنیم، که اگر آمریکا بخواهد یک غلطی بکند، مردم بنشینند همین طور نگاه کنند که آقا بیایند و چتربازهایشان بیایند. امتحان کنند، بیایند ببینند چطور می‌توانند این کار را بکنند؟ تمامشان را از بین خواهیم برد. و خودمان هم کشته می‌شویم. آنها را هم از بین می‌بریم. (3)
ما مصممیم. ملت ما مصمم است که این راهی را که رفته است به آخر برسد. من در چهره‌های نورانی، دوست داشتنی شما نگاه می‌کنم تصمیم را می‌فهمم. شما مصممید. ما هم مصممیم. ما از نظامی آمریکا و از حصر اقتصادی‌اش هیچ باکی نداریم. و گمان نکنید که موفق بشود آن به این که یک دخالت نظامی بکند. و اجازه بدهد ملت آمریکا و مجلس آمریکا به این که دخالت نظامی بکند. برای این که می‌داند ملت آمریکا که دخالت نظامی به ضرر ملت آمریکاست و به ضرر دولت آمریکا است و از حصر اقتصادی هم ابداً خوفی نداشته باشید. برای این که ملتهای دیگر و دولتهای دیگر تابع آمریکا نیستند. درِ دنیا به روی ما بسته نخواهد شد. ما خدا را داریم. درِ دنیا به روی ما بسته بشود، در رحمت خدا به روی ما باز است. ما برای خدا می‌خواهیم اقدام کنیم. ما قیام کردیم برای خدای تبارک و تعالی. ما دیدیم که ظلم در این مملکت هست. ما دیدیم که چپاولگری در این مملکت هست. ما دیدیم که مستکبران، مستضعفان را دارند از بین می‌برند. قیام کردیم. ما برای خدا قیام کردیم. درِ همه ممالک هم به روی ما بسته بشود، درِ رحمت خدا به روی ما باز است. و ما اتکال به رحمت خدا و اتکال به قدرت خدا می‌کنیم. و شما قدرتمند باشید و به پیش بروید. (4)
ما آمریکا را خوب می‌شناسیم و می‌دانیم که می‌توانیم در برابرش مقاومت کرده و از شرفمان دفاع کنیم. ما نشان داده‌ایم که در برابر بی‌عدالتی بزرگ او که پناه دادن شاه است می‌توانیم مقاومت کنیم. ما باید بر آمریکا غلبه کنیم و او را در هر منطقه شکست دهیم. (5)
ما با کمونیسم بین الملل به همان اندازه در ستیزیم که با جهانخواران غرب به سرکردگی آمریکا؛ و با صهیونیزم و اسرائیل شدیداً مبارزه می‌کنیم. دوستان عزیزم! بدانید که خطر قدرتهای کمونیستی از آمریکا کمتر نیست؛ و خطر آمریکا به حدی است که اگر کوچکترین غفلتی کنید نابود می‌شوید. هر دو ابرقدرت، کمر به نابودی ملل مستضعف بسته‌اند و ما باید از مستضعفین جهان پشتیبانی کنیم. ما باید در صدور انقلابمان به جهان کوشش کنیم و تفکر این که ما انقلابمان را صادر نمی‌کنیم کنار بگذاریم؛ زیرا اسلام بین کشورهای مسلمان فرقی قائل نمی‌باشد و پشتیبان تمام مستضعفین جهان است. از طرفی دیگر تمام قدرتها و ابرقدرتها کمر به نابودی‌مان بسته‌اند، و اگر ما در محیطی دربسته بمانیم قطعاً با شکست مواجه خواهیم شد. ما باید حسابمان را صریحاً با قدرتها و ابرقدرتها یکسره کنیم و به آنها نشان دهیم که با تمام گرفتاریهای مشقت‌باری که داریم، با جهان، برخوردی مکتبی می‌نماییم. (6)
چنانچه گفته می‌شود که دولت آمریکا می‌خواهد نظامی بیاورد و این مملکت را به خاک و خون بکشد، باور نکنید اوّلاً و ثانیاً اگر بیاید، خواهد سزای خودش را ببیند. ما از محاصرات اقتصادی و محاصرات نظامی و دخالتهای نظامی ابرقدرتها نمی‌ترسیم. فرضاً که آنها وارد بشوند و در این‌جا، ما با قدرت در مقابلشان ایستادگی می‌کنیم، و سایر ملتهای اسلامی هم در مقابلشان هستند. با قدرت، ما باید به پیش برویم، تا این که احکام اسلام را در مملکتمان بلکه در منطقه، بلکه در دنیا پیاده کنیم. (7)
همه عالمدرهای ممالک‌شان را به ما ببندند همه و ما باشیم، این عده‌ای که، سی و چند میلیونی که در این ایران زندگی می‌کنیم، یک دیواری دور ایران بکشند و ما را در همین ایران حبس بکنند، ما این را ترجیح می‌دهیم به این که درها باز باشد و چپاولگرها بریزند به مملکت ما، ما می‌خواهیم چه بکنیم که به این تمدنی که حیوانات بیابان در رفتارشان از آنها بهتر است، ما می‌خواهیم چه بکنیم به این تمدن برسیم. این دروازه تمدنی که شاه مخلوع می‌خواست به روی ما باز بکند، یعنی قدرتها را بر ما مسلط کند، و همه دارایی ما را ببرد و چند تا عروسک برای ما بفرستد، نفت ما را ببرند و برای ما پایگاه برای خودشان درست بکنند، ما این تمدن بزرگ را می‌خواهیم چه بکنیم؟ این تمدن است؟ این پدر و پسر و خصوصاً این پسر کشور ما را به عقب راند و همه چیز ما را به باد داد، به طوری که اگر الآن همه ملت دست‌شان را به هم بدهند و دست‌شان را به هم داده‌اند بحمدالله، و بخواهند تعمیر کنند آن چیزی که در این قریب پنجاه سال بر ما گذشته است، و آن چیزی که از بیست و چند سال پیش از این به وسیله آمریکا بر مملکت ما گذشته است، سالهای طولانی لازم است تا ما ترمیم کنیم اینها را. ما می‌خواهیم چه کنیم روابط داشته باشیم با آنهایی که می‌‌خواهند ما را بچاپند؟ رابطه ما با آنها غیر از این است که رابطه چپاولگر و چپاول بشو است؟ برای چه ما می‌خواهیم این را؟ درها را همه ببندند و ما را محاصره اقتصادی بکنند. ما خودمان در این جا مملکت وسیعی داریم، آب هم داریم، خدا باران هم به ما می‌دهد، خودمان می‌کاریم و می‌خوریم و هیچ احتیاجی به این مسائل نداریم. آنها نترسانند یک ملتی را که می‌خواهد خودش را به کشتن بدهد تا استقلالش را حفظ بکند. این استقلالی که ما پیدا کردیم و این آزادی که ما پیدا کردیم یک هدیه آسمانی است، یک هدیه الهی است به ما رسیده، و ما مکلفیم این را حفظش کنیم. اگر ما این را حفظش نکنیم به نعمت خدا، قدردانی از نعمت خدا نکرده‌ایم،... ما از این تهدیدهایی که می‌کنند و کشتیهای‌شان را می‌آورند در مثلاً خلیج و امثال این جا، و از این طرف و از آن طرف و اینها، حالا دیگر این حرفها کهنه شده. پیشتر بله، در زمان سابق این طور بود که تا یک قراردادی را می‌خواستند تحمیل کنند، و یکی یک مثلاً ناله‌ای می‌زد، یک کشتی از انگلستان می‌آمد در آبهای خلیج، تمام می‌شد مسأله. (8)
چند وقت است که الآن ما را حصر اقتصادی کرده‌اند، چه شد - مثلاً؟ ما کجایمان گیر کرده است که حصر اقتصادی، حصر اقتصادی؟ خیال می‌کنند اشخاص که ما اگر چنانچه از آمریکا - مثلاً فرض کنید که - فلان چیز را نخریم، دیگر نمی‌توانیم. نخیر، ما داریم زیاد، آمریکا این جا برایمان ذخیره کرده اینها را! بدانید کارهای خدایی است اینها، کارهای خدایی است که پنجاه سال آن یا کمتر یا قدری، این مرد بیست و چند سال - این دومی - زحمت کشید و آمریکا هم به خیال این که خوب، مملکت خودش است دیگر، هر چه هست مال خودش است - نفتهای ما را البته گرفتند و خوردند و بردند و - اسلحه‌های زیاد آوردند برای ما. این کوههایی که در ایران هست بسیاری‌اش زیرش اسلحه و مهمّات است و اینها همانهایی بود که دشمن ما، دشمن فعلی و همیشگی ما برای خودش تهیه کرده بود و حالا مال ماست. عمده این است که ما خودمان، خودمان را بشناسیم و قوای مسلّحه‌ ما و ملت ما یکپارچه بشود. اگر اینها همه با هم یکپارچه باشند، پشت به پشت هم بدهند، هیچ قدرتی نمی‌تواند اینها را بشکند. (9)
مسائل این طور نیست که به گوش ما می‌خوانند که ای اگر آمریکا چه بشود، چه. خوب، یک سال تمام است که این جوانهای عزیز ما رفته‌اند و البته رنج کشیده‌اند، زحمت کشیده‌اند و مأجورند در این امر پیش خدای تبارک و تعالی - من نباید تشکر کنم از آنها، عمل آنها پیش خدا ارزش دارد - یک سال است که اینها رفته‌اند و آن جا را گرفته‌اند. آنها جز، هی حرف آنها زدند، آن ور ایستادند و حرف زدند و چه کردند و خوب، حصر اقتصادی کردند و چه کردند، لکن ملت سر جای خودش ایستاده و هیچ نقصی در خودش نمی‌بیند. ده سال دیگر هم که بشود، همین است. عمده ارزش این عملها این است که از ذهن توده‌های ضعیف مردم در سرتاسر دنیا، مستضعفین جهان در سرتاسر دنیا، از ذهن اینها این رعبها را خارج می‌کند، به خود می‌آیند. الآن هم آمده‌اند، هی می گویند که ماها در انزوا هستیم. آن وقت که در انزوا نبودیم چه بودیم؟! یک ملت زیردست ضعیف بیچاره! یک پاسبان در بازار بزرگ تهران حکومت می‌کرد بر بازار! این آن وقت بود که ما منزوی نبودیم! منزوی نبودیم؛ یعنی، روابطمان با آمریکا و با شوروی و با کذا و کذا سرجایش بود! (10)
اگر ما تسلیم آمریکا و ابرقدرتها می‌شدیم، ممکن بود امنیت و رفاه ظاهری درست می‌شد و قبرستانهای ما پر از شهدای عزیز ما نمی‌گردید، ولی مسلماً استقلال و آزادی و شرافتمان از بین می‌رفت. آیا ما می‌توانیم نوکر و اسیر آمریکا و دولتهای کافر شویم تا بعضی چیزها ارزان شود و شهید و مجروح ندهیم؟! هرگز، ملت زیربار این ننگ نخواهد رفت و تن به این ذلت نخواهد داد. ملت ایران در مقابل آمریکا می‌ایستد و به امید خداوند پیروز است. خداوند آن قدر تأکید کرده است که ما با آنها موالات نداشته باشیم، آن وقت برای ارزانی اجناس، ما خودمان را بفروشیم؟! شما توقع نداشته باشید که آنها از ما تعریف کنند. اگر آنها از من طلبه و شما تعریف می‌کردند، ساقط می‌شدیم. ملتها با شما هستند و این سازمانها دستاورد ابرقدرتهای هستند که می‌خواهند مردم مستضعف جهان را چپاول کنند و به همین جهت، با شما مخالف‌اند. خداوند همه شما را موفق کند. (11)
این یکی از خاصیتهای حکومتی محرومین و مستضعفین است. یکی از خاصیتهای بزرگش این است که اینها دیگر از قدرتها نمی‌ترسند. خاصیت اعیانیت و اشرافیت به اصطلاح و رفاه این است که چون همیشه خوف این مطلب که نبادا از این مقام، پایین بیایم و نبادا یک لطمه‌ای به اشرافیت من بخورد، این خوف، اسباب این می‌شد که نسبت به زیردستها ظالم و نسبت به بالادستها توسری خور باشد. یک نفر که نخست‌وزیر بود، وزیر بود و در تاریخ، در طول تاریخ از کسانی بود که متکفل امور کشور بود، نسبت به زیردستان با تمام معنا ظلم می‌کرد - به حسب نوع البته - ولی وقتی مواجه می‌شد با یک سفارتخانه خارجی، کمال ذلّت را داشت. این خاصیت اشرافیت، به اصطلاح اشرافیت آن معناست که آنها داشتند، و خاصیت حکومت رفاه طلبان است که در مقابل سفارتخانه‌های خارجی ذلیل بودند و در مقابل رعیت خودشان و قشر محرومین با کمال قلدری رفتار می‌کردند. از قراری که من شنیدم همین محمدرضا در اواخر سال جنایاتش وقتی که ایران قیام کرد و آن بساط را و آن نهضت را، انقلاب را به پا کرد و دیدند خارجیها که نمی‌توانند این را دیگر این جا نگه دارند، دیگر این عروسک به درد نمی‌‌خورد، گفتند - از بعضی اشخاصی که نقل کردند که از خود آنها بودند و حاضر قضیه بودند - که وقتی از طرف آمریکا با او آمدند و گفتند که شما باید دیگر بروید، او که نشسته بود یک قلم دستش بود لرزید و قلم از دستش افتاد، این قدر عاجز بود؛ اما نسبت به ملت دیدید که چه کرد، حکومت محرومان این خاصیت را دارد که امروز اگر رئیس جمهور آمریکا بیاید این جا بخواهد به یک نفر از کارمندی‌های اداره، دولت ما یک درشتی بکند یک سیلی می‌خورد. در حکومت، حکومتهای سابق تعقل نمی‌کردند که می‌شود یک سفارتخانه امریکایی با یک سفارتخانه شوروی را باهاش این رفتاری بکنند که در حکومت محرومین شد، تعقل این مطلب را برای آنها امکان نداشت. امروز خاصیت حکومت محرومین این است که خوف به دلشان راه نمی‌دهند. (12)
آمریکا از آن طرف دریاها نشسته و فرمان می‌دهد بر حکومتهای قلدری، همه فرمان می‌برند، حکومت ایران که حکومت مستضعفین است هیچ اعتنا به او نمی‌کند. در این قضیه‌ای که راجع به نفت ایران صدام یا یکی از وزرای او گفته بودند که ما نفت ایران را می‌زنیم و طیاره‌هایی از فرانسه مثلاً می‌گیریم و نفت ایران را می‌زنیم، ایران و کارفرمایان ایران ایستادند و گفتند اگر یک همچو غلطی بکنید ما نفت را به روی همه کشورهای خارجی می‌بندیم، و این یک واقعیت است. آمریکا از آن طرف دنیا نشسته می‌گوید که ما حفظ امنیت این خلیج را می‌کنیم، تا آمده او تخیل بکند، این کار شده است در ایران. باید آمریکا فکر این معنا باشد که امثال نوکرهای خودش مثل صدام و امثال اینها را به جای خودشان بنشانند، به فکر این نباشد که به ایران می‌توانند یک ضرب شستی وارد کنند. (13)

راهبردهای تصریحی:

1- ملت ایران ترسی از تهدیدهای آمریکا ندارد.
2- نزاع بین ایران و آمریکا نزاع بین اسلام و کفر است.
3- ملت ایران می‌تواند در مقابل آمریکا بایستد و او را در ایران و منطقه شکست بدهد.
4- محاصره اقتصادی و پیاده کردن نیروی نظامی هیچ کدام در روحیه و انگیزه‌ی ملت ایران اثر سوء ندارد.

نکته استنباطی:

1- تهدیدهای آمریکا نشان از عجز آمریکا در برابر ملت ایران است.

پی‌نوشت‌ها:

1- صحیفه امام (رحمه‌الله)، ج 11، ص 91.
2- صحیفه امام (رحمه‌الله)، ج 11، صص 105 و 106.
3- صحیفه امام (رحمه‌الله)، ج 11، صص 107 و 108.
4- صحیفه امام (رحمه‌الله)، ج 11، صص 357 و 358.
5- صحیفه امام (رحمه‌الله)، ج 12، صص 35 و 36.
6- صحیفه امام (رحمه‌الله)، ج 12، صص 202 و 203.
7- صحیفه امام (رحمه‌الله)، ج 12، صص 305 و 306.
8- صحیفه امام (رحمه‌الله)، ج 12، صص 378 و 379.
9- صحیفه امام (رحمه‌الله)، ج 13، ص 310.
10- صحیفه امام (رحمه‌الله)، ج 13، ص 311.
11- صحیفه امام (رحمه‌الله)، ج 17، ص 35.
12- صحیفه امام (رحمه‌الله)، ج 18، صص 29 و 30.
13- صحیفه امام (رحمه‌الله)، ج 18، صص 30 و 31.

منبع مقاله :
گردآوری و تدوین مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت؛ (1390)، سیره‌ سیاسی حضرت امام خمینی (رحمه‌الله)، تهران: مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت، چاپ اول