نویسنده: آیت‌الله حسن ممدوحی کرمانشاهی




 

در حالت جاذبه‌ی دایمی، دیگر انسان فقط به هنگام احساس اضطرار و درماندگی به درگاه خدا روی نمی‌آورد، بلکه کسانی که بدین مقام رسیده‌اند، در همه‌ی احوال پیوسته مشغول دعا هستند؛ به طوری که یک لحظه غفلت در وجود آنان راه ندارد و پیوسته در حال حضور هستند، زیرا هیچ مانعی، توانایی انصراف آنان را از آن جهت خاص ندارد. در اولین مرحله‌ی این مقام هم، شیطان رجیم راه نداشته و نمی‌تواند در کمین آنان بنشیند، چه رسد به عالی‌ترین مراتب معارف؛ چنان که در قرآن کریم آمده است:
(قَالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِینَّهُمْ أَجْمَعِینَ* إِلَّا عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ)؛ (1)
شیطان گفت: به عزّت تو سوگند! که همه را گمراه خواهم کرد، مگر آن دسته از بندگانت که دل از غیر بریده و با تمام وجود برای تو خالص شده‌اند.
و در این مرتبه، حالت جاذبه بین عبد و رب به عالی‌ترین مرتبه رسیده و دعای «وَ املَأَ قَلبِی حُبّاً لَکَ وَ خَشیَهً مِنکَ؛ (2) دلم را از دوستی و بیم خود آکنده ساز.» درباره‌ی آنان مستجاب شده و در ظرف دل آنان برای رخنه‌ی غیر، جایی نمانده است، زیرا آنان در زمره‌ی کسانی درآمده‌اند که امام سجاد (علیهِ السَّلام) آنان را چنین توصیف می فرماید:
إلهیِ، فَاجعَلنا مِنَ الَّذین تَوَشَّحَت [تَرَسَّخَت] أشجارُ الشَّوقِ إلَیکَ فی حَدائِقِ صُدُورِهِم، وَ أَخَذَت لوعَهُ مَحَبَّتِکَ بِمَجامِعِ قُلُوبِهِم، فَهُم إلی أوکارِ الأَفکارِ یَأُوونَ، وَ فِی ِریاضِ القُربِ وَ المُکاشِفَهِ یَرتَعُونِ وَ مِن حِیاضِ المَحَبَّهِ بِکَأسِ المُلاطَفَه یَکرَعون؛ (3)
خدایا! مرا از آن گروه از مردمان قرار ده که نهال‌های شوق دیدارت در باغ دل‌هایشان سبز و خرم گشته و سوز محبت تو سراسر قلب آنها را فرا گرفته است. از آن رو، آنان در آشیان‌های افکار عالیِ انس، نشیمن یافته و به باغ‌های مقام قرب و شهود می‌خرامند و از سرچشمه‌ی محبتت با جام لطف می‌آشامند.

خلاف طریقت بود که اولیا *** تمنّا کنند از خدا جز خدا (4)

در نظر این گروه از بندگان خدا، دعا یعنی جذب و انجذاب میان خالق و بنده که خود عبادتی عظیم است و اجابتی است که به طور مستقل از جانب حضرت ربوبی نازل شده است؛ از این رو، دیگر در انتظار اجابت نیستند. به همین دلیل، بسیاری از بزرگان در حال دعا به چیز دیگری نمی‌اندیشدند و چون خود را بنده‌ای می‌دانستند که به دعا امر شده‌اند، امتثال امر کرده و دعا می‌کردند و اگر دعایشان به اجابت می‌رسید، آن را نعمت و فضل دیگری می‌دیدند که خداوند متعال به آنان ارزانی فرموده است. امام صادق (علیهِ السَّلام) فرمود:
لَقَد دَعَوتُ اللهَ مَرَّهً فَاستَجابَ وَ نَسِیتُ الحاجَهَ، لِأَنَّ استِجابَتَهُ بِإِقبالِهِ عَلی عَبدِهِ عِندَ دَعوَتِهِ أَعظَمُ وَ أَجَلُ مِما یُریدُ مِنهُ العَبدُ؛ (5)
زمانی که از خداوند درخواستی داشتم و دعا کردم، دعایم مستجاب شد و من خواسته‌ی خود را فراموش کردم؛ زیرا استجابت دعا به واسطه‌ی روی آوردن خداوند بر بنده، بسیار بزرگ‌تر و مهم‌تر از آن چیزی است که بنده می‌خواهد.
پیامبر اکرم (صَلَّی اللهُ علیه و آله و) می‌فرمایند:
مَن شَغَلَهُ ذِکری عَن مَسأَلَتِی، أَعطَیتُهُ أَفضَلَ ما أُعطِی السّائِلینَ؛ (6)
بنده‌ای که یاد من او را از درخواستش باز دارد، به او بهتر از آن چیزی که به دیگران عنایت می‌کنم، خواهم داد.
و نیز در حدیث آمده است:
إِنَّ العَبدَ لَتَکوُنَ لَهُ الحاجَهُ إِلَی اللهِ فَیَبدَءُ بِالثَّناءِ عَلَی اللهِ وَ الصَّلاهِ عَلی مُحَمَدٍ وَ آلِهِ حَتّی یَنسی حاجَتَهُ فَیَقضِیها مِن غَیرِ أَن یَسأَلَهُ إِیاها!؛ (7)
گاهی بنده حاجتی دارد و آن را از خدا می‌خواهد. از این رو، به ستایش خداوند می‌پردازد و بر محمد و آل محمد درود می‌فرستد تا جایی که خواسته‌ی خود را فراموش می‌کند. پس خداوند حاجت او را برآورده می‌سازد بدون آن که او حاجتش را بیان کرده باشد.
نیز امام سجاد (علیهِ السَّلام) در مناجات «محبّین» به خداوند متعال عرض می‌کند:
إلهِی.. فَاجعَلنا ِممَّن... هَیَّمتَ قَلبَه لِإرادَتِکَ وَ اجتَبَیتَهُ لِمُشاهِدَتِکَ، وَ أخلَیتَ وَجهَهُ لَکَ، وَ فَرَّغتَ فُؤادَهُ لِحُبَّکَ، وَ رَغَّبتَه فِیما عِندَکَ... وَ قَطَعتَ عَنهُ کُلَّ شَی‌ءٍ یَقطَعُهُ عَنکَ؛ (8)
معبودا!... پس ما را از کسانی قرار ده... که دل‌هایشان را سرگشته‌ی خواست خود گردانیده و برای مشاهدات برگزیده و به تمام وجود متوجه خود نموده و دل ایشان را برای دوستی خود از هر چیز پاکیزه ساخته و به آنچه نزد تو است، راغب و متمایل گردانیدی... و از هر چیز که آنان را از تو دور می‌کند، قطع کرده‌ای.

پی‌نوشت‌ها:

1- ص، آیه‌ی 82 و 83.
2- کافی، ج2، ص 585؛ بحارالانوار، ج84، ص 249 و 271 و مصباح المتهجد، ص 143.
3- بحارالانوار، ج91، ص 150.
4- بوستان سعدی.
5- مصباح الشریعه، ص 132؛ بحارالانوار، ج90، ص 323 و مستدرک الوسائل، ج5، ص 271.
6- بحارالانوار، ج90، ص 323 و مصباح الشریعه، ص 132.
7- بحارالانوار، ج90، ص 312 و مستدرک الوسائل، ج5، ص 216.
8- بحارالانوار، ج91، ص 148.

منبع مقاله :
ممدوحی کرمانشاهی، حسن؛ (1389)، نیایش از دیدگاه عقل و نقل، قم: مؤسسه بوستان کتاب، چاپ اول