چرا امر ازدواج به رغم بعد شهواني بودنش از ديدگاه اسلام يك امر مقدس به حساب آمده به گونه اي كه به فرد متزوج گفته شده كه نصف دينش را احراز كرده است؟

منبع:تعليم و تربيت در اسلام

پاسخ:

. به بيان ديگر رسيدن به آرامش، مودت و رحمت براساس آموزه هاي قرآني، در بستر يك ازدواج موفق تحقق پيدا مي كند. كساني كه ازدواج نمي كنند يا در امر ازدواج شكست مي خورند قطعا در سير تكاملي خود دچار نقص و كمبود مي شوند. چرا كه مقوله ازدواج علاوه بر ارضاي بعد غريزي و شهواني انسان بعد معنوي و اخلاقي نيز پيدا مي كند. ساير غرايز انسان چنين ويژگي را ندارد. شهيد والامقام مرتضي مطهري(ره) قداست مقوله ازدواج را به نحو زيبايي تبيين نموده اند كه در اينجا با ذكر مطالب ارزنده اين شهيد بزرگوار مطلب را به پايان مي بريم: «ازدواج در اسلام، جنبه اخلاقي دارد، با اين كه يك امر شهواني است، و اين تنها امري است كه با وجود اين كه پايه طبيعي و شهواني دارد، جنبه اخلاقي نيز دارد؛ يعني مثلا هيچ وقت خوردن جنبه اخلاقي پيدا نمي كند، ولي ازدواج خودش جنبه اخلاقي دارد، و در ميان غرايز شهواني انسان، هر غريزه اي كه اشباع شود، اشباع آن تأثيري در معنويت انسان ندارد، جز غريزه جنسي. لذا ازدواج از نظر اسلام، سنت و مستحب تعبير شده است. يكي از علل آن، اين است كه ازدواج، اولين قدمي است كه انسان از خودپرستي و خوددوستي به سوي غيردوستي برمي دارد. تا قبل از ازدواج، فقط يك «من» وجود داشت و همه چيز براي «من» بود. اولين مرحله اي كه اين حصار شكسته مي شود، يعني يك موجود ديگري در كنار اين «من» قرار مي گيرد و براي او معنا پيدا مي كند، كار مي كند، زحمت مي كشد، خدمت مي كند و نه براي من، بلكه براي او، در ازدواج است. بعد كه داراي فرزنداني مي شود، ديگر «او»، «او»ها مي شود و اينها قدم هاي اولي است كه انسان از حالت مني و خودخواهي خارج مي شود و به سوي غيردوستي مي رود، و «او» هم مورد توجهش قرار مي گيرد.
تجربه نشان داده است افرادي كه در تمام عمر به خاطر هدف هاي معنوي، مجرد زندگي كرده و نخواسته اند زن و بچه داشته باشند كه مانع رسيدن آنها به معنويات شود در همه آنها يك نوع نقص ولو به صورت يك خامي وجود داشته است، و اين نشان مي دهد كه يك پختگي هست كه اين پختگي جز در پرتو ازدواج و تشكيل خانواده پيدا نمي شود، اين را فقط از همين جا بايد به دست آورد.(1)