چرا نارس به دنيا بيايند؟

نويسنده:پونه شيرازي

با طراح نرم افزار پيش بيني وزن کم نوزادان هنگام تولد

نبايد نارس به دنيا بيايند. نبايد هر سال از زندگي شان را با کوهي از عوارض و بيماري هاي جسمي و روحي بگذرانند. نوزاداني را مي گويم که مي خواهند مردان و زنان سالم و فعال فردا باشند.
اين مساله از آن نظر اهميت دارد که عامل اوليه تعيين ميزان مرگ و مير و بيماري نوزادان در سراسر دنيا وزن زمان تولد است و وزن کم زمان تولد و زايمان زودرس ، عامل بسياري از مرگ و ميرهاي دوران شيرخوارگي است ، به طوري که 70تا 80درصد از مرگ هاي شيرخواران به اين علت رخ مي دهد.
آنچه گفتيم بهانه اي شد تا با يکي از پژوهشگران دانشگاه صنعتي اميرکبير به گفتگو بنشينيم که با گردآوري عوامل مختلف تاثيرگذاري در کم وزني نوزادان هنگام تولد، موفق به طراحي مدلي براي پيش بيني اين عارضه شده که مدعي است با دقت بيش از 96درصد، توانايي پيش بيني وزن نوزاد را هنگام تولد دارد. گفتگوي ما را با شيما طباطبايي ، دانشجوي دوره دکتري مهندسي پزشکي و مجري اين طرح بخوانيد:
وزن طبيعي نوزاد از 2500تا 4000گرم در نظر گرفته مي شود که به طور متوسط وزن نوزادان طبيعي و با وزن مناسب در ايران از 3200تا 3600گرم است. با اين تفاسير، نوزادان با وزن تولد بيشتر از 4000گرم بزرگ ناميده مي شوند.
چنانچه وزن نوزاد پس از تولد کمتر از 2500گرم باشد، نوزاد با وزن کم هنگام تولد (L.B.W) ناميده مي شود. در ايران تولد نوزادان L.B.Wعامل اصلي مرگ و مير دوران نوزادي (I.M.R) محسوب مي شود.
وزن کم هنگام تولد با مدت زمان حاملگي رابطه مستقيم دارد، چراکه هر چه تعداد هفته هاي بارداري نسبت به مدت طبيعي کمتر باشد، وزن کم هنگام تولد در نوزادان شايع تر و با مرگ و مير بالاي نوزادان همراه است.
در عين حال ، نوزادان با وزن تولد بسيار پايين که VLBWناميده مي شوند، وزن کمتر از 1500گرم دارند و غالبا پره ماچور (نارس) هستند. در واقع پره ماچور به نوزادي گفته مي شود که پيش از هفته 37بارداري به طور زنده متولد شود. پره ماچور اغلب براي اشاره به واژه نارسي (immaturity) نيز به کار مي رود. ميزان بقاي اين نوزادان دقيقا با وزن زمان تولدشان در ارتباط است.
در مقايسه با نوزادان بالاتر از 37هفته ، نوزادان با وزن تولد بسيار پايين احتمال بيشتري براي بستري شدن هاي مکرر در بيمارستان طي سال اول زندگي به علت نارس بودن و عفونت ها و در سال هاي بعد به دليل عوارض نورولوژيک و اختلالات رواني اجتماعي دارند.
عامل اوليه تعيين ميزان مرگ و مير (مورتاليته) و بيماري (موربيديته) وزن زمان تولد است. شايع ترين يافته نامطلوب حين تولد، اختلالات ضربان قلب جنين است. از طرفي ميزان نياز به احيا و مشکلات زمان تولد در اين نوزادان بيش از ديگر نوزادان است.
در نوزادن کم وزن نسبت به نوزادان طبيعي خطر ابتلا به بيماري هاي سلسله اعصاب بيشتر است ؛ همچنين وزن نوزاد مهم ترين عامل بقا و رشد و نمو طبيعي اوست. وزن نوزاد و عوارض ناشي از عدم رشد کافي ، مهم ترين عامل مرگ و مير در 28روز اول تولد است.
وزن کم نوزاد از موثرترين عوامل در مرگ و مير پس از 28روز اول زندگي و بيماري ها و ناتواني هاي دوران کودکي است.
نوزادان کم وزن هنگام تولد، خطر بيشتري براي ابتلا به بيماري فلج مغزي در مقايسه با نوزادان طبيعي دارند، در صورتي که نوزاد کم وزن ، نارس هم باشد اين بيماري بيشتر آنها را تهديد مي کند.
وزن نوزاد در زمان تولد مهم ترين عامل بقا در طول دوران نوزادي و همچنين پيش بيني کننده توانايي جسمي و تکاملي وي در آينده است.
دوره نوزادي 4هفته اول پس از تولد در نظر گرفته مي شود و زندگي جنيني و خارج رحمي هر دو تداومي را تشکيل مي دهند که طي رشد و تکامل انسان توسط عوامل ژنتيکي ، اقتصادي ، اجتماعي و محيطي تحت تاثير قرار مي گيرد؛ براي مثال وضعيت بد اقتصادي و تغذيه نامناسب به طور شايعي با پره ماچوريتي (نارس بودن نوزاد) همراه است که خود با ميزان هاي بالاي مرگ و مير و ناتواني نه تنها در دوران نوزادي بلکه در خلال شيرخوارگي همراه است.
از آنجا که کم وزني در سنين بالاتر موجب مي شود کودکان به لحاظ جسمي ناتوان و در برابر بيماري ها آسيب پذير شوند، بنابراين گام نخست در پيشگيري از اين مشکل ، شناخت علل ، پيش بيني کم وزني و اتخاذ روش و راهبرد پيشگيري براي رفع عوامل خطرساز مي شود.
از روش هايي که امروزه براي ارزيابي وزن و سلامت نوزاد صورت مي گيرد، مي توان به اولتراسوند و بيوفيزيکال پروفايل اشاره کرد. سونوگرافي از وسايل تشخيصي قابل قبول در اين زمينه است که با خطاي کمتري نسبت به روش باليني وزن جنين را تعيين مي کند، هرچند که سونوگرافي نيز روشي بدون خطا نيست.
اسکرين کردن (غربالگري) روتين با اولتراسوند براي تعيين سن حاملگي و رشد جنين انجام مي گيرد. ترکيب اندازه گيري ابعاد سر، فمور و شکم جنين به طور تئوريک مي تواند دقت پيش بيني اندازه جنين را افزايش دهد ولي متاسفانه هر مزيت بالقوه توسط خطاي تجمعي در اندازه گيري هر يک از ابعاد جنيني از بين مي رود. در اين روش ، اندازه گيري دور شکم جنين قابل اعتمادترين شيوه براي تعيين اندازه هاي جنين است و همچنين اندازه گيري دور شکم جنين نشانگر مهمي از محدوديت رشد است. با تمام اين توصيفات با اولتراسوند هم محدوديت رشد جنين ممکن است تشخيص داده نشود (معمولا 30درصد موارد چنين است).
اگرچه عوامل اجتماعي ، اقتصادي ، فرهنگي و احتمالا جغرافيايي تولد نوزادان کم وزن را تحت تاثير قرار مي دهند، اقدامات پيشگيري کننده نظير آموزش بهداشت ، مراقبت پره ناتال ، تغذيه ، حمايت اجتماعي و تعيين موارد در معرض خطر مي توانند به طور موثري تولد نوزادان کم وزن را کاهش دهند. زناني که توصيه هاي بهداشتي و مراقبت هاي دوران پره ناتال را دريافت کرده اند بروز کمتري از تولدهاي LBW دارند.
فاکتورها عبارتند از: بيماري هاي طبي مادر قبل از شروع بارداري ، بيماري هاي مادر در دوران بارداري ، وضعيت تغذيه (تامين نياز آهن ، کلسيم ، پروتئين) و اضافه وزن مادر در بارداري ، تولد زودرس ، سابقه تولد نوزاد کم وزن ، استعمال دخانيات ، ابتلا به بيماري هاي عفوني ، پره اکلامپسي (مسموميت حاملگي)، وضعيت روحي و رواني مادر و همچنين عوامل اقتصادي ، اجتماعي (سطح سواد، شغل مادر، ميزان درآمد خانواده و...) حائز اهميت هستند.
هدف از پروژه تحقيقاتي انجام شده توسط اينجانب ، پيش بيني اثرات متغيرهاي متعدد با روابط پيچيده روي يکي از مهم ترين متغيرهاي سلامت نوزادان يعني وزن و زمان تولد بوده است. در اين پژوهش علاوه بر بررسي عوامل موثر بر ارزيابي وضعيت جنين در دوران بارداري و سلامت و وزن نوزادان به مدلسازي و کمي ساختن اين متغيرها پرداخته شده است.
الگوريتم پيش بيني کننده مورد استفاده در اين پروژه بر اساس شواهد کلينيکي و اطلاعات حاصل از مانيتورينگ دقيق زنان در دوران بارداري و آناليز دقيق روي اطلاعات حاصل ، بنا نهاده شده است. الگوريتم پيش بيني ارائه شده (با راحتي در استفاده) به متخصصان زنان و کادر پزشکي بهداشتي و در تشخيص گروه هاي با ريسک بالا کمک مي کند.
آنچه بايد مورد توجه قرار گيرد، اين که در اکثر تحقيقات قبلي معمولا يک متغير يا فاکتور خطر در رابطه با وزن کم زمان تولد مورد بررسي قرار گرفته است ؛ ولي در پژوهش حاضر فاکتورهاي متعدد و اغلب فاکتورهاي خطر وزن کم زمان تولد نوزاد از قبيل بيماري هاي طبي مادر قبل از شروع بارداري ، بيماري هاي مادر در دوران بارداري ، وضعيت تغذيه (تامين نياز آهن ، کلسيم ، پروتئين ) و اضافه وزن مادر در بارداري تولد زودرس ، پره اکلامپسي (مسموميت حاملگي )، ابتلا به بيماري هاي عفوني ، وضعيت روحي و رواني مادر، استعمال دخانيات ، فاکتورهاي مختلف دموگرافيکي (وزن ، قد و سن مادر و...) و همچنين عوامل اقتصادي اجتماعي (سطح سواد، شغل مادر، ميزان درآمد خانواده و...) مورد بررسي قرار گرفته شد که با توجه به تعداد زياد متغيرهاي ورودي ، به پيش بيني اثرات متغيرهاي متعدد با روابط پيچيده روي يکي از (مهم ترين) متغيرهاي خاص سلامت نوزادان يعني وزن کم تولد نوزاد پرداخته شد.
نتايج پژوهش نشانگر قدرت مدل ارائه شده در پيش بيني وضعيت سلامت نوزادان با استفاده از عوامل و متغيرهاي مختلف موثر بر آن است و مدل ارائه شده در مرحله ارزيابي با صحت و دقت صددرصد و در مرحله آزمون با صحت بالاي 96درصد قادر به پيش بيني وزن تولد نوزاد است.