شبيهسازي و دين : بشر فراهم كننده مقتضيات است
شبيهسازي و دين : بشر فراهم كننده مقتضيات است
شبيهسازي و دين : بشر فراهم كننده مقتضيات است
نويسنده:حسن سالاري
منبع:http://www.jazirehdanesh.com
منبع:http://www.jazirehdanesh.com
گفت و گو با آيت الله موسوي بجنوردي درباره شبيه سازي انسان
اين كارها ديدگاه ما را نسبت به خودمان تغيير داده اند. فرود آمدن بشر بر كره ماه، ديدگاه فرازميني را به زندگي بشر وارد كرد. آيا انسان مي تواند در سيارات ديگر سكني گزيند؟ آيا در سيارات ديگر جانداران توانمندي وجود دارد؟ آيا امكان ندارد روزي آنها سياره ما را مورد تاخت و تاز خود قرار دهند؟ اين پرسش هاي آميخته به ترس، در نخستين فرود بشر بر سطح كره اي ديگر ريشه دارند. به همين نحو، انفجار اتمي نيز ديدگاه ما را نسبت به خودمان تغيير داد. انفجار اتمي توان بهره برداري از ذخاير بسيار عظيم انرژي و در عين حال امكان براندازي تمام زندگي را از كره خاكي به ما عطا كرد.
اكنون امكان كلون سازي انسان بيم ها و اميدهاي تازه اي را به زندگي بشر وارد كرده است. برخي اين كار را دخالت در كار خدا، اهانت به ذات بشري و بدترين گناهي خوانده اند كه تا كنون بشر مرتكب شده است و گروهي از آن به عنوان شيوه اي براي به تاريخ سپردن ناباروري و براورده كردن نياز بيماران به بافت هاي پيوندي ياد كرده اند.
اما بايد دانست كلون سازي مانند ساير فناوري ها و دستاوردهاي بشري به خودي خود حالت خنثي دارد. به اين معنا كه مانند چاقوي تيز و برنده اي است كه به خودي خودي نه خوب و نه بد است. چاقو مي تواند ابزار جنايت باشد يا براي كار هاي سودمندي مانند عمل جراحي به كار گرفته شود. بسياري از موضع گيري هايي كه در قبال كلون سازي انسان ابراز شده است، ناشي از در نظر نگرفتن اين نكته و درك نادرست اين فن و قابليت هاي آن است.
گفت و گو بسياري از اين برداشت هاي نادرست را برطرف مي كند. به قول گوستافسون: " امكان كلون سازي انسان فرصتي براي دانشمندان و حكيمان الهي فراهم كرده است تا با يگديگر به گفت و گوي اساسي بپردازند. كنكاش در فصول مشترك اخلاق، علم و الهيات مي تواند باعث غني شدن موضوع ها و مطالب همه آنها شود. دانشمندان مي توانند ببينند كه چگونه تحقيق در زمينه ژنتيك و زيست شناسي، پرسش هاي اعتقادي به وجود مي آورد و حكيمان الهي مي توانند ببينند كه چگونه اعتقادات مذهبي مي توانند به دانش هاي جديد ياري رسانند."
گفت و گويي كه مي خوانيد حدود دو هفته پيش از انتشار خبر نخستين كلون سازي موفق انسان( در تاريخ يكشنبه 8 دي ماه 1381) با آيت الله موسوي بجنوردي- فقيه، پژوهشگر و استاد دانشگاه- و در همين راستا انجام شد. گفت و گو هايي از اين دست مي تواند بسياري از ابهامات اعتقادي كه پيرامون اين موضوع مطرح شده است را برطرف ، تصميم گيري هاي مسوولان را آگاهانه تر و راه را براي پيشرفت اين فن هموار تر كند.
• كلون سازي يك جاندار به مفهوم توليد آن جاندار از طريق غير جنسي است. براي مثال، كلون سازي انسان به مفهوم توليد انساني بدون لقاح اسپرم و تخمك است. از اين رو، كلون با والد خود تفاوت ژنتيكي ندارد، اما انسان هاي فعلي نيمي از ماده ژنتيك خود را از مادر و نيم ديگر را از پدر به ارث مي برند. به همين خاطر ما شبيه والدين خود مي شويم اما كلون ها شبيه والدي مي شوند كه ماده ژنتيك را از او به ارث برده اند. با وجود اين، كلون ها عين والد خود نمي شوند و از لحاظ جسمي و روحي تفاوت هايي با او خواهند داشت. دوقلوهاي همسان كه از لحاظ ژنتيكي با هم تفاوت ندارند، اثر انگشت متفاوتي دارند و شخصيت هاي مجزايي محسوب مي شوند. تفاوت كلون با والدش از تفاوت دوقلوهاي همسان با يكديگر بيشتر خواهد بود. زيرا اين دوقلوها در يك رحم و در يك زمان پرورش مي يابند حال آن كه كلون و والدش در دو رحم و در دو زمان متفاوت تكوين مي يابند. بنابر اين، تصويري كه از كلون ها در ذهن بيشتر مردم نقش بسته، يعني كلون ها كپي برابر اصل والد خود هستند، نادرست است.
كلون سازي در طبيعت رخ مي دهد. وقتي شاخه اي از شمعداني را قلمه مي زنيم، در واقع كلون آن را توليد مي كنيم. بنابراين بشر پيش از آن كه واژه كلون را به كار ببرد، گياهان را كلون سازي مي كرده است و حتي پيش از اين كه فن كلون سازي گياهان را بياموزد، گياهان و بعضي جانداران ديگر با اين روش تكثير مي يافته اند. كلون سازي در گونه هايي از بي مهرگان ساده از جمله بعضي كرم ها، شقايق دريايي و حشرات اجتماعي مانند زنبورها و موريانه ها نيز ديده مي شود.
اما كلون سازي جانوران به دست انسان اندكي بيش از نيم قرن قدمت دارد. كلون سازي ابتدا در سال1952 روي قورباغه و سپس روي حشرات و ماهي ها تجربه شد و در سال 1997گوسفند معروف " دالي" با همين شيوه به وجود آمد. براي كلون سازي يك جاندار، سلول تخمك را از جنس ماده مي گيرند، ماده ژنتيك آن را تخليه مي كنند و ماده ژنتيك يكي از سلول هاي پيكري جنس ماده يا جنس نر را درون آن قرار مي دهند. از سلول حاصل، جانداري پديد مي آيد كه به والدي شباهت دارد كه ماده ژنتيك را از آن دريافت كرده است. اگر ماده ژنتيك را از جنس نر دريافت كرده باشد، شبيه آن و اگر از جنس ماده دريافت كرده باشد، شبيه آن مي شود.
آيا به نظر شما اجراي اين فن در مورد انسان با مفاهيم اسلامي ناسازگار است؟ آيا باورهاي مذهبي ما را زير سوال مي برد؟
بسم الله الرحمن الرحيم با توجه به قاعده "اصاله الحل در شبهات حكميه" به نظر مي رسد كلون سازي به نحوي كه بيان كرديد علي الظاهر اشكالي ندارد. برخي ممكن است باتوجه به آيه اي از قران كريم كه مي فرمايد" انا خلقناكم من ذكر و النثي" اين شبه برايشان پيش آيد كه كلون سازي خلاف آفرينش و اراده الهي است. اما معناي خلقت فقط اين نيست كه حتما بايد از طريق تركيب اسپرم و تخمك فرزندي پديد آيد. از طريق ديگري نيز ممكن است انساني پديد آيد كه در آفرينش او مرد و زن به نحو ديگري دخالت داشته باشند. براي مثال، همان طور كه شما گفتيد، تخمك را از زن بگيرند، ماده ژنتيك آن را بردارند، ماده ژنتيك مرد را درون آن جاگذاري كنند و از سلول حاصل، انساني پديد آيد. هيچ اشكالي ندارد. به هر حال، مرد و زن در مقتضيات آفرينش او دخالت دارند. بحث عمدتا بايد در موردي پيش آيد كه جنس مخالف در پديد آمدن فرزند دخالت نداشته باشد. براي مثال، همان طور كه شما گفتيد ، تخمك را از زن بگيرند ، ماده ژنتيك را از آن خارج كنند ، سپس ماده ژنتيك يكي از سلول هاي پيكر زن( مثلا پوستش) را درون تخمك گذارند و در نتيجه بدون دخالت مرد، زني صاحب فرزند شود . به نظر من اين مورد نيز علي الظاهر هيچ اشكالي ندارد. اگر در قرآن مجيد آمده كه " انا خلقناكم من ذكر و النثي " اين به روش معمول اشاره مي كند. يعني غالب مردم از طريق تركيب اسپرم و تخمك پديد مي آيند. حال با روشي ديگر ما از مخلوق خداوند سبحان، انسان ديگري پديد مي آوريم . اين انسان باز هم مخلوق خدا محسوب مي شود. در عالم خلقت، ما استقلال نداريم . ما از مخلوق خداوند سبحان استفاده مي كنيم . به نظر بنده علي الظاهر اين هم هيچ اشكالي ندارد. اگر هم بخواهيم بگوييم اين انسان پدر ندارد و مگر مي شود انسان بدون پدر باشد. خوب حضرت مسيح (ع) پدر نداشت . اين طور نيست كه حتما همه بايد پدر داشته باشند. مي شود انسان پديد بيايد و پدر هم نداشته باشد و اين معني امكان وقوع دارد.
• در حال حاضر براي كلون سازي انسان، تخمك زن ضروري است . اما به زودي بشر مي تواند بدون استفاده تخمك، مردي را كلون سازي كند. يعني مرد بدون دخالت زن صاحب فرزند شود. البته براي رشد و نمو جنين به رحم نياز هست ، اما روزي ممكن است رحم نياز نباشد. به نظر شما اين شيوه اشكالي دارد؟
اين هم علي الظاهر اشكال ندارد . باز هم از مخلوق خداوند سبحان ، مخلوقي پديد مي آيد . باز هم هر چه هست ، اين همه آوازها از خدا بود. يعني همه اين ها به مبدا خالقيت خداوند سبحان برمي گردد. انسان در خالقيت استقلال ندارد. وقتي زن و مرد با هم تقارب مي كنند، اين ها كه خالق نيستند . قرآن مجيد مي فرمايد:" افرايتم ماتمنون ، اانتم تخلقونه ام نحن الخالقون " شما تقارب مي كنيد ، شما شرايط را فراهم مي سازيد، و فعل شما معد است . خالق خداوند سبحان است. در اين مورد باز انسان شرايط را فراهم مي سازد، خلقت و آفرينش مخصوص خداست و اين دخالت در آفرينش نيست.
يك مساله را به شما بگويم. انسان دو حيات دارد. حيات حيواني و حيات انساني. قران مي فرمايد:" و لقد خلقنا الانسان من سلاله من طين، ثم جعلناه نطفه في قرار مكين، ثم خلقنا النطفه علقه، فخلقنا العلقه مضغه، فخلقنا المضغه عظاما، فكسونا العظام لحما، ثم انشاناه خلقا اخر، فتبارك الله احسن الخالقين" خلقت اول مراحل خلقت حيواني را مي گويد و منظور از خلقت آخر، خلقت انساني است كه همان نفس ناطقه يا روح است. انسان نمي تواند روح توليد كند. با كلون سازي يا هر شيوه ديگري مقتضيات حيات حيواني فراهم مي شود، اما روح را نفس ناطقه را خداوند سبحان مي دهد. بنابر اين، كلون سازي دخالت در كار خدا نيست. ديدگاه افرادي مانند قدسي مآب پاپ اعظم كه كلون سازي را دخالت در كار خدا مي دانند، از منظر اسلامي صحيح نيست. واقعيت آن است كه روح و نفس ناطقه را خداوند سبحان مي دهد. انسان تمام هنرش اين است كه به هر شكل، مقتضيات حيات حيواني را پديد آورد. شما اسپرم را از مرد مي گيريد، تخمك را از زن مي گيريد، آنها را در لوله آزمايش باهم آميزش مي دهيد، چند سلول مشخص كه شد، آن را درون رحم زن ديگري مي گذاريد، آيا در اين جا من در كار خداوند سبحان دخالت كرده ام؟ نه. اين عبارت اخراي روش معمول است. ما الان راجع به رحم اجاره اي بحث داريم كه علي الظاهر اشكالي ندارد. كلون سازي نيز شكل ديگري از همين روش است. حالا به جاي اسپرم و تخمك، تخمك و ژن را استفاده مي كنيم. بازهم شرايط را فراهم مي كنيم.
• پيش از انقلاب اين بحث ها به شيوه ديگري مطرح شده بود. آيا بشر قادر خواهد بود كه موجود زنده بسازد؟ آيا خواهد توانست، مثلا نطفه مصنوعي انسان بسازد كه پس از قرار گرفتن در رحم يا محيط مناسب ديگري به صورت يك انسان كامل درآيد؟ آيا اگر بشر روزي موفق شد وقانون خلقت جانداران را كشف كرد و تمام شرايط و اجزاي مادي تركيب موجود زنده را به دست آورد و عينا نظير ماده زنده طبيعي را ساخت، آيا موجود مصنوعي حيات پيدا مي كند يا نمي كند ؟ شهيد بزرگوار استاد مطهري به اين پرسش ها اين گونه پاسخ مي دهند: " بشر اگر روزي چنين توفيقي حاصل كند ، از نظر كشف علمي كار مهمي كرده، ولي از نظر دخالت در ايجاد حيات ، همان مقدار دخالت دارد كه پدر و مادر از طريق تناسل در ايجاد حيات فرزند دخالت دارند و يا كشاورز در ايجاد حيات دانه هاي گندم دخالت دارد . در هيچ يك از اين موارد، انسان خلق كننده حيات نيست، فراهم كننده شرايط قابليت يك ماده براي حيات است." ايشان به آياتي از سوره واقعه اشاره مي كنند كه شما اشاره كرديد.
من اطلاعي از اين سخنان استاد شهيد مطهري نداشتم . به هر حال بسيار عالي است . بشر مقتضيات را فراهم مي كند. گاهيشرايط از طريق تقارب فراهم مي شود و گاهي از مخلوق خدا اسپرم و تخمك مي گيريم و مخلوق خدا درست مي كنيم . گاهي نيز از مخلوق خدا تخمك و ژن مي گيريم و مخلوق خدا مي سازيم . اين كارها دخالت در كار خلقت خداوند سبحان نيست . سه سال پيش در دانشگاه لندن اين بحث خيلي داغ شده بود. مسئولان دانشگاه گفتند كه پاپ اعظم كلون سازي را تحريم كرده است، نظر شما چيست؟ من گفتم اين هيچ دخالت در كار خدا نيست . از مخلوق خدا استفاده مي شود تا مخلوق خدا پديد آيد . روح را خدا مي دهد و ما فقط مقتضيات حيات حيواني را فراهم مي سازيم . همان طور كه شما مقتضيات حيات نباتي را فراهم مي سازيد. خداوند مي فرمايد:" افرايتم ما تحرثون، اانتم تزرعونه ام نحن الزارعون" شما شخم مي زنيد، تخم را مي كاريد، آبياري مي كنيد، آيا شما كشاورزيد؟ نه ،كشاورز واقعي خداست . شما مقتضيات را فراهم مي سازيد . اين آيه خيلي به درد ما مي خورد.
• استاد مطهري نيز به همين آيه اشاره كرده اند و مي گويند:" بشر حيات نمي دهد ، قابليت ماده را براي افاضه حيات كامل مي كند."
بله، من هم به همين آيه تمسك مي كنم. زماني تنها راه فراهم آوردن مقتضي براي توليد انسان، اسپرم و تخمك بود. حال مقتضي به نحو ديگري فراهم مي شود. بازهم خالق خداست. به نظر من خيلي روشن است. نبايد جلو پيشرفت علم را گرفت. البته اگر مفسده اي بر آن مترتب شود، به عنوان ثانوي اين عمل مبغوض شارع مقدس قرار مي گيرد و حرام است. مثلا اگر به اين انسان ها به عنوان "بانك اعضا" نظر شود و از اعضاي بدن آنان براي پيوند ديگران استفاده شود، قطعا قتل نفس محترمه و خلاف شرع است.
• علامه فضل الله نيز مشابه شما موضع گيري كرده اند. ايشان گفته اند:" كلون سازي با مفهوم آفرينش منافاتي ندارد و انسان را در جايگاه آفريدگار قرار نمي دهد. زيرا انسان از قوانين خداوند در زمينه آفرينش بهره مي گيرد. محققان قانون جديدي كشف كرده اند. همان طور كه قوانين مربوط به لقاح در لوله آزمايش و پيوند اعضا را كشف كرده اند. آنان به اين كشفيات دست پيدا كردند، زيرا خداوند اجازه آن را داده است. ما نبايد مانند قرون وسطا علم را تكفير كنيم. به هر حال مانند ساير كشفيات علمي مزاياي اين امر بايد از معايبش بيشتر باشد." همچنين در نشستي كه با عنوان "فقه اسلامي" در سال 1997 در كازابلانكا برگزار شد، شركت كنندگان به اين توافق رسيدند: " كلون سازي به هيچ وجه باورهاي اسلامي را زير سوال نمي برد. خدا آفريدگار جهان است، اما نظام علت و معلول را در جهان بنيان نهاده است. كاشتن بذر در خاك علت است، اما خداوند گياه را از دانه پديد مي آورد. به همين نحو كلون سازي يك علت است، اما تنها به خواست خدا مي توان معلول را به وجود آورد. درست همان طور كه كشاورز را خالق گياه نمي دانيم، متخصصان كلون سازي نيز آفريدگار جانداري كه پديد مي آيد نيستند."
احسنت. اين در واقع ترجمه آيه قران است:" افرايتم ما تحرثون، اانتم تزرعونه ام نحن الزارعون" البته اين علت كه گفته شده ، علت تامه نيست، علت معد است. علت تامه اراده خداوند سبحان است.
• يكي از مفتي هاي عربستان به نام شيخ محمد صالح موضع گيري شديدي در برابر كلون سازي ابراز كرده است. مي گويد:" من فكر مي كنم كمترين مجازاتي كه براي مخترعان كلون سازي مي توان در نظر گرفت، قطع دست و پاي آنان است. در غير اين صورت آنان را بايد اعدام كرد. اين كار به معناي دست كاري نوع بشر و بدترين نوع فساد روي زمين است."
امان از خشونت! به نظر من حرف عوامانه اي زده است.
اين تغيير خلق خدانيست. احتمالا موضوع را براي ايشان به طور روشن توضيح نداده اند. شما در مقدمه اي كه براي من گفتيد، به اصطلاح من را "شير فهم" كرديد. من توانستم تعقل بكنم و موضوع را كاملا بشناسم و اشكالي در آن نديدم. به نظر من امروز براي يك فقيه، فقط فقه و اصول كفايت نمي كند. فقيه در موضوعاتي كه ارتباط مستقيم با روانشناسي ، جامعه شناسي يا حتي فيزيولوژي دارد، بايد با كارشناسان فن مشورت كند. من بايد بدانم ژن يعني چه؟ يك فقيه اگر اين ها را به نحو مناسب بداند، مي تواند آنها را درك كند و فتواي خود را در مورد آن به نحو شايسته صادر كند.
• مساله ديگري كه درباره شبيه سازي انسان مطرح است، رابطه بين كودك حاصل از كلون سازي و زوجي است كه با اين روش صاحب فرزند مي شوند. براي مثال، خانواده اي را در نظر بگيريد كه مرد توان توليد اسپرم ندارد و از يكي از سلول هاي زن ، كلوني تهيه مي شود كه شبيه مادر خويش است و پدر در ايجاد او دخالت ندارد. رابطه شرعي مرد با كودك حاصله چگونه است؟
اگر پدر در ايجاد او هيچ دخالتي نداشته باشد، آن فرزند بچه زن او محسوب مي شود و بچه زن چنان چه دختر باشد، به او محرم است و ربيبه او محسوب مي شود. در قران آمده است ، بچه هاي زن هايي كه با آنان همبستر مي شويد، بر شما حرام است.
• اگر كلون سازي از مرد صورت گيرد و زن در ايجاد فرزند دخالت نداشته باشد، چه طور؟
بچه شوهر محسوب مي شود و بر زن حرام است.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}