مترجم: حمید وثیق زاده انصاری
منبع:راسخون




 

هدف تحصیل چیست؟ ما هرگز در این مورد فکر نمی‌کنیم. خوب، هدف تحصیل ایجاد رشد جسمانی، ذهنی و اجتماعی فرد است. برای داشتن بینشی نسبت به این عقاید، مقاله زیر را بخوانید.
تحصیل همان طور که به سادگی گفته می‌شود فرآیند کسب دانش و آگاهی، یادگیری شکل‌های صحیح انجام کار و کسب شایستگی فنی و تکنیکی در موضوع ویژه است. آن شامل پرورش ذهن و تلقین ارزش‌هایی است که فرد را توانا می‌سازد تا بین درست و غلط تمایز قائل شود. آن شامل گسترش مهارت‌های مربوط به موضوع ویژه و هم چنین هدف گذاری برای کسب پیشرفت کلی است. تخصیل رسمی به مراحلی تقسیم می‌شود که از مدرسه ابتدایی شروع شده و تا مقاطع بالاتر با تحصیل در یک موضوع ویژه (تخصص) ادامه پیدا می‌کند. اما تحصیل هرگز واقعاً خاتمه نمی‌یابد. شما تقریباً از هر پدیده‌ای که در معرض آن هستید، از هر تجربه‌ای که دارید و هر شخصی که ملاقات می‌کنید چیزی یاد می‌گیرید. گفته می‌شود که فرآیند تحصیل در رحم مادر شروع شده و در کل دوران زندگی فرد ادامه پیدا می‌کند.
ما به ندرت در مورد این که هدف واقعی تحصیل چیست، فکر می‌کنیم. ما به ندرت در مورد دلیل این که چرا تحصیل بسیار مهم است فکر می‌کنیم. دیگر ما بزرگ شده‌ایم تا درک کنیم که نقش تحصیل چیست و چگونه آن را در زندگی روزانه به کار ببندیم. ما شروع می‌کنیم که اهمیت تحصیل را فقط بعد از این که کاربردهای آن را در زندگی حرفه‌ای و فردی خود یافتیم، درک کنیم. اگر تحصیل فرآیند گردآوری دانش و آگاهی است پس نمی‌تواند واقعاً خاتمه یابد چون دانش نامحدود است و هیچ کس نمی‌تواند هرگز ادعا کند که تمام آن را کسب کرده است.
هدف اصلی تحصیل آموزش دادن خواندن و نوشتن به فرد است تا او را با سواد سازد. توانایی‌های خواندن که در مدرسه کسب می‌شوند مسیر زیادی طی می‌کنند تا فرد را توانا سازند که بیشتر و بیشتر بخواند و هر مقدار ذره‌ای که خوانده می‌شود درس تازه‌ای است که یاد گرفته می‌شود. اصول علم و ریاضی که شخص در طول دوران مدرسه کسب می‌کند، ستون‌هایی هستند که درک فرد از زندگی بر روی آن بنا شده است. چگونه شما فهمیدید که زمین گرد است؟ چه کسی به شما گفت که چرا آسمان، آبی به نظر می‌رسد؟ چگونه شما دانستید که 2 + 2 می‌شود 4 ؟ چگونه شما فهمیدید که 10 انگشت، 2 چشم و یک بینی دارید؟ از طریق تحصیل بود که شما در مورد خودتان و دنیای اطراف‌تان یاد گرفتید. این هدف اصلی تحصیل است – آگاه ساختن فرد.
گفته می‌شود که تحصیل مسئول ترویج و پرورش یک جامعه‌ی متمدن است. انتقال تحصیل به افراد امکان گسترش یک جامعه‌ی مسئول را ایجاد می‌کند. تحصیل به فرا گرفتن ارزش‌های اخلاقی توسط افراد و تحصیل آنها کمک می‌کند و در مقابل به ایجاد یک جامعه‌ی با فرهنگ کمک می‌کند. تحصیل یک درک عمیق از زندگی، به فرد می‌دهد و او را قادر به زندگی کردن می‌سازد.
تحصیل منجر به پیشرفت کلی جامعه می‌شود. تحصیل چشم اندازهای بهتری از کسب یک زندگی به فرد می‌دهد. آن باعث می‌شود که فرد برای خودش کافی باشد. تحصیل افرادی را می پرورد که نه تنها منبع هستند بلکه سرمایه و دارایی جامعه هستند. آن افرادی را پرورش می‌دهد که می‌توانند در خلق ثروت در کشور سهیم باشند. گرچه مردم در حال کسب برای خودشان هستند اما آنها ثروت را برای سازمانی که با آن کار می‌کنند نیز خلق می‌کنند. با هر سازمان ترقی کننده، دولت نیز سود حاصل می‌کند (به شکل مالیات‌هایی که پرداخت می‌شود و یا به طور مستقیم از طریق سازمان‌های دولتی سود به دست می‌آورد). در نتیجه هر سازمانی در مسئولیت کسب سودهای پولی کشور، اشتراک دارد. قشر تحصیل کرده در کشور به کسب پول آن کمک می‌کنند و وسیله‌ی زندگی هستند.
تحصیل به فرد کمک می‌کند مهارت‌های اجتماعی کسب کند که این مهارت‌ها او را قادر می‌سازند با مردم اطراف خود تعامل اجتماعی داشته باشد، روابط اجتماعی خود را حفظ کند و به خوبی با دیگران در جامعه ادغام شود. تحصیل یک ابزار فردی برای زندگی در جامعه است. به عنوان بخشی از سیستم تحصیلی، هر فرد با گروهی از افراد دیگر هم سن خود یاد می‌گیرد. از طریق تحصیل، او بخشی از یک گروه بزرگ‌تر است. این سالها او را در معرض رقابت قرار می‌دهند. این زمانی است که فرد هم طعم موفقیت و هم طعم شکست را می‌چشد. تحصیل هم چنین به ساختن مهارت‌های میان فردی کمک می‌کند. این چیزی است که تحصیل بر آن هدف گذاری کرده است – رشد مهارت‌های اجتماعی.
بیل بیتی، یک نویسنده‌ی مشهور معتقد است که تحصیل باید به ما آموزش دهد که چگونه فکر کنیم به جای این که به ما بگوید به چه چیزی فکر کنیم. تحصیل در رشد مهارت‌های تفکر خلاقانه یک فرد و قدرت تصور او نقش دارد. اریک هوفر، یک نویسنده اجتماعی آمریکایی، معتقد است که هدف اصلی تحصیل، ساختن عزم و اراده و توانایی یاد گرفتن است. او معتقد است که هدف تحصیل پرورش افراد آموزش دهنده و نه لزوماً آموزش دیده است. اسقف اعظم کریتون، در رابطه با همین موضوع بیان می‌کند که هدف تحصیل باید پرورش افرادی باشد که به طور پیوسته سوال می‌کنند. با این گفته منظور او این بوده است که تحصیل باید شعله اشتیاق فرد را برای دانش و آگاهی برافروزد.
بر اساس تحصیل است که فرد می‌تواند رویاهای خود را دنبال کند. تحصیل به فرد کمک می‌کند که به اهداف شغلی خود دست یابد و به رشد اقتصادی برسد. تحصیل از افراد بی‌سواد، انسان‌های کاردان می‌سازد. تخصیل حسی از ارضای فردی می‌دهد. یک فرد تحصیل کرده تأثیرات مثبت آن را تجربه کرده است و ایده‌ی تحصیل را حمایت می‌کند. یک فرد تحصیل کرده، تحصیل را در خانواده‌ی خود ترویج می‌دهد. در نتیجه او در گسترش تحصیل سهیم است و از یک واحد کوچک از جامعه یعنی حانواده‌ی خودش شروع می‌کند. ایده‌ی تحصیل و باور محکم در مورد فواید آن بر اشخاص و جامعه از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌شود. ثابت شده است که یک فرد تحصیل کرده می‌تواند در رشد تحصیلی خانواده‌ی خود، نسل‌های آینده و در کل، جامعه سودمند و مفید باشد. نشر و گسترش دانش یکی از اهداف آن است.
تحصیل به ایجاد معلمان خوب کمک می‌کند. چرا که نه؟ با کسب تحصیل، فرد این توانایی را کسب می‌کند که آنچه را یاد گرفته است با کسانی که کمتر یاد گرفته‌اند تقسیم کند. او توانایی انتقال دانش خود را به کسانی که دانش کمتری دارند کسب می‌کند؛ او توانایی تدریس به دست می‌آورد. گرچه، هر فرد تحصیل کرده‌ای یک معلم خوب نیست. اما تحصیل مسلماً دروازه‌ای است که منجر به موضوع تحصیل می‌شود – جایی که هر کس خودش یک سفیر تحصیل می‌شود.
هدف واقعی تحصیل ایجاد ژرفایی در بیان یک فرد، گستردن افق دید فرد و ایجاد یک دید بهتر، نسبت به زندگی در افراد است.