عاشورا بهانه انقلاب

نويسنده:غلام‌رضا گلي‌زواره
منبع:نشریه دیدار آشنا

تحليلي از عاشورا و نقش آن در حركت‌هاي خودجوش مردمي

حماسه پرشكوه عاشورا، تداعي بخش نهضت خونين امام حسين(ع) و يارانش بر ضد استبداد، فساد و تباهي است؛ قيامي كه ماهيت و محتوايي مقدس و معنوي دارد و تبلور ستيز همه جانبه و گسترده تمامي حق‌طلبان تاريخ عليه جفا پيشگان و قدرت‌هاي طاغوتي است. اين قيام، چراغي فروزان فراروي همه آزادي‌خواهان جهان و انسان‌هاي بي‌شماري است كه در صدد ترتيب دادن قيام‌هايي براي محو جهالت‌ها، تبعيض‌ها و زورگويي‌ها بوده‌اند؛ البته بايد اين واقعيت را در نظر داشت كه قيام عاشورا، سنت عملي و مسلّم امام معصوم به شمار مي‌آيد و ائمه هدي بر لزوم بزرگ‌داشت آن تأكيد كرده‌اند؛ بنابراين هم خود نهضت و هم تعظيم شعائرش ريشه‌دار و با اصالت است؛ به همين دليل بر پايي مراسم سوگواري براي حماسه آفرينان عاشورا، يك مكتب همگاني و كلاسي تربيتي است.
شرق‌شناس فرانسوي، دكتر رينو مي‌گويد: شيعيان، با برپاداشتن مراسم محرم، به صورتي داوطلبانه و عاشقانه توانسته‌اند مكتب خويش را به جهان معرفي كنند و نيز افرادي حق‌جو را از نقاط گوناگون جهان، با خويش همراه سازند، زيرا هركس با هر گرايشي به لحاظ سرشت دروني، حامي مظلوم است.

هراس ستمگران از برپايي مجالس محرم

عاشورا هم‌چون خورشيدي فروزان، بر اثر مرور زمان، درخشندگي افزون‌تري مي‌يابد، كاروان اسيران نينوا كه طلايه‌داران تأثيرگستري عاشورا بودند، به هرجا رفتند، بذرهاي قيام كربلا را افشاندند؛ تا جايي كه دربار جنايتكار شام از آن در وحشت افتاد. از آن هنگام هر وقت كه مردماني عاشق و شجاع، خواسته‌اند از عاشورا الهام بگيرند و آتش در خرمن ستمگران افكنند، دشمنان را به رغم قدرت و توانايي‌هايي فراوان، به سوي زوال سوق داده‌اند.
رضاخان كه از تأثير شگفت مجالس حسيني وحشت داشت، تمامي آداب و رسوم عزاداري را كه مركز تجمع و حركت بود و نيروگاه قيام‌ها به شمار مي‌رفت، ممنوع كرد. روشن‌فكران خود باخته نيز درصدد تخريب و تخطئه كردن عزاداري‌هاي محرم بوده‌اند. ميرزا فتحعلي‌آخوند زاده(1295 ـ 1228) كه داعي و ناشر مدنيّت غربي است و قصد سنت شكني و دور ساختن ديانت از عرصه‌هاي سياسي و اجتماعي دارد، در مقام مخالفت با عزاداري‌هاي عاشورا بر مي‌خيزد و تأكيد مي‌كند: «چه لزومي دارد آدمي به خاطر نقل حادثه‌اي كه چندين قرن از آن مي‌گذرد، اوقات خود را دائماً تلخ كند و به دليل عملي بي‌خاصيت، از كسب و كار باز بماند، اين عزاداري‌ها، نه براي ما فايده دارد و نه براي امام حسين(ع)؟!»1
قيام پانزده خرداد 1342 كه طليعه حركت مقدس امام خميني(ره) عليه رژيم پهلوي در شكلي گسترده به شمار مي‌آيد، با دوازدهم محرم 1383 هـ .ق مصادف بود،‌ همين تقارن مي‌توانست توان قيام را بالا ببرد و به استبداد و استعمار ضربه‌اي سهمگين وارد كند. محرم، ماه ايثار و دل‌كندن از دنيا، ذكر و عزاداري براي فداكاران نينواست، اعلاميه‌ها و بيانيه‌هاي امام نيز در جهت بهره‌مند شدن از چشمه حسيني براي نابودي باتلاق يزيدي بود و به همين دليل در ابتدا خطاب به دسته‌ها و هيأت‌هاي مذهبي است. رژيم از اين‌كه تظاهرات مردم با ايام محرم هم‌زمان گرديده است، اظهار نگراني مي‌كند و براي كنترل حركات احتمالي بخشنامه‌اي محرمانه به كلانتري‌ها صادر مي‌كند كه در مجالس عاشورايي جز مسايل مذهبي و ذكر مصيبت چيزي ديگري مطرح نشود، شاه نيز در اين ايام، با دست زدن به يك تبليغ رواني خود را نظركرده معصومان مي‌شمارد و مي‌كوشد خود را به حربه مخالفان مجهز كند، اما اين حركت منافقانه، از خيزش نهضت جلوگيري نمي‌كند و دسته‌هاي عزاداري در ايام محرم در چندين شهر كشور ـ كه مركز ثقل آن‌ها قم و تهران است ـ در خيابان‌ها به حركت در مي‌آيند و جنبشي بزرگ را سامان مي‌دهند. امام در قم به مقايسه بين سردمداران اموي و رژيم پهلوي مي‌پردازد و نتيجه مي‌گيرد كه هر دو با اساس اسلام مخالفند. ايشان در مدرسه فيضيه قم، فرياد زد: «عصر، عصر روز عاشورا است»، مردم با تأثيرپذيري از عاشورا و نيز به دليل بيانات روح بخش امام، از خود هيجان افزون‌تري بروز مي‌دهند و عوامل رژيم، سراسيمه و آشفته، ناگزير براي حفظ تشكيلات سلطنتي، به سركوبي نهضت مي‌پردازند و پيوند خود را با يزيديان و امويان به اثبات مي‌رسانند.
در اواسط سال 1357 هـ . ش يكي از مسايلي كه رژيم شاه را به شدت نگران كرد، فرا رسيدن ماه محرم بود. شاه در مذاكرات خصوصي گفته بود: اگر بتوان اين ماه را با آرامش پشت سرنهاد، مي‌توان به بقاي رژيم اميدوار بود، اما محرم با شعار «پيروزي خون بر شمشير» كه از حلقوم ميليون‌ها نفر بر مي‌آمد،‌ حضور خود را اعلام ‌كرد و با تابش خود انقلاب را به پيروزي رساند و رژيم جبار پهلوي را نابود ساخت.

خورشيد درخشان

در دوران رژيم طاغوتي، اگرچه مراسم عاشورا به طور گسترده در سراسر ايران برگزار مي‌گرديد، اما بيش‌تر عزاداري‌ها خالي از هرگونه حماسه و پيامي بود. در حالي كه در تمامي مراحل انقلاب عاشورا سخن از ديانت، عدالت، آشتي‌ناپذيري با ستم و يورش به دشمن ضد ارزش‌هاست، با شروع نهضت امام خميني(ره) كه خود تأثيرپذيرفته از عاشوراي حسيني بود، عزاداري‌ها شكل‌ديگري به خود گرفت؛ كانون اصلي خيانت و فساد معرفي شد و نيروي محركه انقلاب مراسم عاشورا گرديد و بدين سان همه سرزمين ايران به يك‌باره كربلا شد. از رژيم شاه به عنوان يزيد زمان و از امام خميني به عنوان حسين عصر، سخن گفته شد؛ محرم سال 57 هـ . ق حيات ديگري را به جامعه انقلابي تزريق كرد و به قول سايروس برام، نويسنده ايرلندي، تظاهرات سراپا سياسي تاسوعا و عاشوراي سال 57، به جاي سوگواري مذهبي،‌ يه يك رفراندوم پرجوش و خروش تبديل گشت، آشكارترين اثر اين حركت، محكوميت رژيم شاه و انكار ناپذيري نقش رهبري انقلاب بود. در اين ايام، مسلمانان ايراني همه فريادهايي را كه طي قرون و اعصار گذشته در گلوي خود، فرو خورده بودند و تمام نيرويي را كه پادشاهان ستم‌پيشه در هم كوبيده بودند، در يك مبارزه سترگ و مقاومتي جانانه، متراكم ساختند ويكي از سفاك‌ترين ستمگران تاريخ را از تخت طاغوتي به زير آوردند. ابتكار شگفت مردم با فريادهاي الله اكبرشان بر بام‌ها ‌آغاز شد و در همان شب با ياد شهيدان كربلا به خيابان‌ها ريختند و پيكر به خون خفته آنان مشعلي براي استمرار حركت در شبي تاريك و رسيدن به صبح صادق ‌گرديد. فردايش نيز هم‌چنان با شعارهاي كوبنده: «توپ، تانك، مسلسل ديگر اثر ندارد» پيروزي خون بر شمشير را ندا دادند.
تقارن محرم با ايام حساس مبارزه، باز هم شكوهي خاص آفريد. تظاهرات و درگيري با رژيم، هم‌چنان در تمام كشور با شدت ادامه يافت. دولت نظامي، با شكست روبه‌رو شد. وقتي بختيار بر سر كارآمد، عقب‌نشيني رژيم كاملاً مشخص گرديد، مردم با خودآگاهي انقلابي از همان روزهاي آغازين روي كارآمدن بختيار،‌ وي را نوكري بي‌اختيار خواندند و امام خميني، طي اطلاعيه‌اي حكومتش را دست نشانده و غيرقانوني اعلام كرد. شاه در 26 دي‌ماه 1357 فرار مي‌كند و اين در حالي است كه امام، سه روز قبل از آن، تشكيل شوراي انقلاب را اعلام مي‌كنند. سرانجام در زمستاني سرد،‌ رودخانه‌اي كه از سينه عاشورا سرچشمه گرفته بود، ضمن آن‌كه بساط استبداد را درهم پيچيد، با صفا و طراوت خود، ‌آزادگي و رهايي از يوغ سلطه را براي امت ايراني به ارمغان آورد. اميد آن‌كه به فرموده امام خميني، پرچم پرافتخار اسلام بر فراز قله جهان به اهتزاز درآيد و به بركت خورشيد عاشورا، سياهي‌ها و خاموشي‌ها از آسمان انسانيت كنار رود و ملت‌هاي محروم و صالح و رنج ديده سرنوشت خود را به دست گيرند و از شر استبداد و استكبار، رهايي يابند.

پي‌نوشت‌ها

1. فريدون آدميت، انديشه‌هاي ميرزا فتحعلي‌آخوندزاده، ص 191