شهر نراق
 
نویسنده:سید محمدرضا حسینی
نراق بناهای تاریخی بسیاری دارد از جمله آن بنای مسجد جامع، بنای ساختمان و بقعه امامزاده یحیی و امامزاده سلیمان که از فرزندان امیر المؤمنین علیه السلام به شمار می‏روند و ساختمان و بقعه امامزاده زبیده خاتون که دختر امام جواد علیه‏السلام می‏باشد و همچنین بنای ساختمان و بقعه امامزاده سلطان علی که فرزند امام محمدباقر علیه‏السلام می‏باشد در آن منطقه قرار دارد که در این مجال جای پرداختن به آنها نیست.
شهر کوچک و زیبای نراق از نظر تقسیمات کشوری بخشی از شهرستان دلیجان و در محدوده استان مرکزی است. این شهر، حد فاصل شهرستانهای قم، کاشان و دلیجان قرار دارد و از مناطق کوهستانی و سردسیر می‏باشد.
برخی می‏گویند: نراق به معنای «نر» یا «نره» که به معنای برآمدگی و بلندی زمین است. شاید به لحاظ اینکه سلطان‏آباد (اراک) را به نام عراق می‏شناختند و شهر نراق در بلندترین نقطه عراق (اراک) قرار داشت آن را «نر عراق» یا نره عراق» نام نهادند و به مرور زمان، «نر عراق» به «نراق» تغییر نام یافت.
این شهر کوچک در گذشته از موقعیتی خاص برخوردار بود، زیرا در مسیر جاده ابریشم قرار داشت و دارای موقعیت استراتژیک اقتصادی و تجاری بود و از دیرباز مورد توجه مردم شهرهای اطراف قرار گرفته بود.
نراق از شهرهای قدیمی و تاریخی کشور اسلامی ایران به شمار می‏رود. ابن بطوطه قدمت این شهر را به ۷۰۰ سال گفته است. صاحب «بستان السیاحه» یکصد و ده سال پیش درباره این شهر گفت: نراق بر وزن عراق قریه‏ای است قصبه مانند و محلی است خاطرپسند از توابع کاشان، آبش کم و باغاتش فراوان. آن قریه در دامن کوه اتفاق افتاد و سه طرفش فی الجمله گرفته و سمت مغربش به غایت گشتاده است. قرب هزار باب خانه در اوست و چند مزرعه مضافات اوست و مردمش شیعی مذهب و... مولانا مهدی صاحب تصانیف مفیده از آنجا بوده است. (۱)

● بناهای تاریخی

نراق بناهای تاریخی بسیاری دارد از جمله آن بنای مسجد جامع، بنای ساختمان و بقعه امامزاده یحیی و امامزاده سلیمان که از فرزندان امیر المؤمنین علیه السلام به شمار می‏روند و ساختمان و بقعه امامزاده زبیده خاتون که دختر امام جواد علیه‏السلام می‏باشد و همچنین بنای ساختمان و بقعه امامزاده سلطان علی که فرزند امام محمدباقر علیه‏السلام می‏باشد در آن منطقه قرار دارد که در این مجال جای پرداختن به آنها نیست.

● مردم این دیار

مردم این سامان از ابتدای گرایش ایرانیان به اسلام، دین حنیف را پذیرفته‏اند و مذهب تشیع را انتخاب کردند و بر آن استوار ماندند. مردم این شهر دارای ویژگیهای بسیار خوبی‏اند، از آن جمله: انفاق و کمک به همنوعان می‏باشد. آنان در سطح وسیعی به افراد کم درآمد کمک می‏کنند و آن را نیز پوشیده نگه می‏دارند. همچنین مهربانی، خونگرمی، صمیمیت و مهمان‏نوازی آنان است به طوری که هیچ تازه واردی احساس غریبی ندارد، بلکه خود را در محیطی کاملا دوستانه، صمیمی و باصفا می‏بیند.
مردم این دیار به مسائل اخلاقی و ارزشهای اسلامی بسیار اهمیت می‏دهند. شاید آن هم به برکت انفاس قدسیه عالمان دین آن منطقه و آثار معاشرت مردم با آنان باشد هرجا عالم دین، در بین مردم حضور داشت مردم آن محل با اسلام آشناتر و به مسائل ارزشی و احکام اسلام حساستر و پایبندتر بودند که مردم آن منطقه از این نعمت و توفیق همواره برخوردار بودند .

● مردم و انقلاب اسلامی

مردم این منطقه همانند سایر ملت مسلمان ایران در پیدایش و حرکت انقلاب اسلامی نقش درخور ستایشی داشتند و در صحنه‏های انقلاب اسلامی حضوری چشمگیر داشتند.
آنان در دوران دفاع مقدس بسیار فعال بودند جوانان سلحشور این دیار همانند سایر جوانان غیور اسلامی ایران در قالب کاروانهایی به مناطق عملیاتی اعزام می‏شدند و در جنگ حضوری فعال داشته و حماسه‏هایی از خود به یادگار گذاشتند و در این راستا تعدادی شهید، جانباز و آزاده به اسلام عزیز تقدیم کردند. کمکهای نقدی و جنسی آنان در هشت سال دفاع مقدس و شرافتمندانه ملت مسلمان ایران به جبهه‏ها، چشمگیر و درخور تقدیر بود.

● نراق، مهد عالمان بزرگ

بزرگان مذهبی بسیاری، از این منطقه برخاسته‏اند که شهرتشان مرزهای ایران را هم درنوردیده و در جهان اسلام نیز زبانزد عامه و خاصه است و از آثار به جای مانده از آنان بهره می‏برند . در این رهگذر ملا محمد مهدی و ملا احمد با عنوانهای محقق و فاضل از مفاخر حوزه‏های علمیه و نوابغ دهر و جامع علوم عقلی و نقلی بودند و کتابهای ارزنده‏ای به یادگار گذاشته‏اند . همچنین ملا محمد باقر و ملا ابو الحسن و میرزا ابو القاسم و ملا مهدی فرزندان ملا محمد مهدی نراقی و ملا محمد معروف به عبد الصاحب فرزند ملا احمد و میرزا ابو القاسم ملقب به نجم الدین و میرزا فخر الدین که این دو فرزندان ملا محمد و نوه ملا احمد نراقی بودند و بسیاری از عالمان، فضلا، نخبگان و پژوهشگران را می‏توان نام برد که از آن نام‏آوران، آثار بسیار گرانسنگی به یادگار مانده است.

پی‏نوشت:

۱) بستان السیاحه، زین العابدین شیروانی، ص‏۶۰۳ ، تألیف ۱۳۱۰ هجری قمری.