دربارى از جنس ذلت

نويسنده:على شاه صيدي
وابستگى دربار پهلوى به ايالات متحده آمريکا بر هيچ کس پوشيده نيست.اين وابستگى در سقوط حکومت منحوس پهلوى نقشى بلاانکار داشت.محمدرضا پهلوى ،امير عباس هويدا،شريف امامى ،حسنعلى منصور ،جمشيد آموزگار وديگر رجال دربار تصور مى کردند که در سايه وابستگى به غرب و پياده سازى فرهنگ منحط آمريکايى مى توان کشور را اداره نمود.اين در حالى بود که ملت ايران همچنان به اصول و ريشه هاى دينى و فرهنگى خود پايبند بودند.از اين رو زمانى که فساد سرتاسر دربار پهلوى را فرا گرفته بود،شاهد تلاش مردم آگاه ،متعهد و مومن در راستاى براندازى حکومت فاسد شاه بوديم.
دربار ايران در راستاى تامين اهداف ايالات متحده آمريکا از هيچ گونه اقدامى فروگذار نمى کرد.يکى از اين اقدامات مسئله کاپيتولاسيون بود که در زمان نخست وزيرى حسنعلى منصور به تصويب مجلس ملى رسيد.منصور اولين دبيرکل حزب ايران نوين بود و پس از احراز پست نخست وزيرى به جاى امير اسدالله علم، قصد انجام اصلاحات و تغييراتى را داشت. او با ارائه و دفاع از لايحه معاف بودن مستشاران آمريکايى از محاکمه در ايران، که به لايحه کاپيتولاسيون معروف شد با مخالفت شديد ملت و روحانيون ايران ، بويژه امام خمينى (ره) روبرو شد.رژيم شاه که به خوبى مى دانست بازتاب عمومى اين لايحه ننگين تا چه حد خطرناک خواهد بود، سانسور شديدى بر رسانه هاى گروهى حاکم کرد تا هيچ گونه خبرى در مورد لايحه کاپيتولاسيون به بيرون درز پيدا نکند. ولى چند روزى از تصويب اين لايحه نگذشته بود که مجله داخلى مجلس شوراى ملى که متن کامل مذاکرات مجلس را در برداشت به دست امام خمينى (ره) رسيد.
امام خمينى (ره) به منظور افشاى اين خيانت تصميم گرفتند که طى ايراد نطقي، اين عمل رژيم شاه را به اطلاع عموم برسانند. قبل از هر چيز، ايشان براى آگاه ساختن علما و روحانيون مرکز و شهرستانها، پيک هايى همراه با نامه به اطراف و اکناف کشور روانه نمودند و خود نيز با مقامات روحانى قم به گفتگو نشستند. به تدريج تعداد کثيرى از مردم ايران وارد قم شدند، تا خود شاهد اين سخنرانى باشند.از سوى ديگر،دربار ساواک جهت ممانعت از سخنرانى امام خميني(ره)نماينده اى را به قم اعزام نمود.اما اين نماينده نتوانست مانع از افشاگرى تاريخى و مقتدرانه امام خميني(ره)شود.
“قانون در مجلس بردند، در آن قانون اولا ما را ملحق کردند به پيمان وين و ثانيا الحاق کردند به پيمان وين که تمام مستشاران نظامى آمريکا با خانواده هايشان، با کارمندهاى فنى شان، با کارمندان اداريشان، با خدمه شان، با هر کس که بستگى به آنها دارد، اينها از هر جنايتى که در ايران بکنند مصون هستند؛ اگر يک خادم آمريکايي، اگر يک آشپز آمريکايى مرجع تقليد شما را در وسط بازار ترورکند، زيرپا منکوب کند، پليس ايران حق ندارد جلو او را بگيرد! دادگاههاى ايران حق ندارد محاکمه کنند! بازپرسى کنند! بايد برود آمريکا! آنجا در آمريکا اربابها تکليف را معين کنند! دولت سابق اين تصويب را کرده بود و به کسى نگفت. دولت حاضر اين تصويب نامه را در چند روز پيش از اين، برد به مجلس و در چند وقت پيش از اين به سنا بردند و با يک قيام وقعود، مطلب را تمام کردند و باز نفسشان در نيامد. در اين چند روز اين تصويب نامه را بردند به مجلس شورا و درآنجا صحبتهايى کردند، مخالفتهايى شد، بعضى از وکلا هم مخالفتهايى کردند، صحبتهايى کردند لکن مطلب را گذراندند، با کمال وقاحت گذراندند، دولت با کمال وقاحت از اين امر ننگين طرفدارى کرد.....بايد هياهو کنيد، بايد بريزيد وسط مجلس، به هم بايد بپريد که نگذرد اين مطلب، به صرف اينکه من مخالفم درست مى شود؟! ديديد که مى گذرد، پس نگذاريد يک همچو مجلسى وجود پيدا کند، از مجلس بيرونشان کنيد. ما اين قانون را که در مجلس واقع شد، قانون نمى دانيم. ما اين مجلس را مجلس نمى دانيم. ما اين دولت را دولت نمى دانيم، اينها خائنند به مملکت ايران، خائنند”
امام خمينى (ره) به ايراد سخنرانى اکتفا نکردند و در همان روز، اعلاميه اى روشن و غنى نيز عليه احياى کاپيتولاسيون صادر کردند. در نهايت،رژيم پهلوى که در مقابل ملت ايران رسوا شده بود،تصميم به تبعيد حضرت امام خمينى (ره)به ترکيه گرفت.اين در حالى بود که حسنعلى منصور مدتى کوتاه پس از تصويب کاپيتولاسيون توسط شهيد محمد بخارايي،عضو گروه فداييان اسلام هدف اصابت گلوله قرار گرفت و کشته شد.
افشاگرى تاريخى امام خميني(ره)در خصوص کاپيتولاسيون ،نشان دهنده بينش و درک عميق بنيانگذار جمهورى اسلامى ايران نسبت به حقايق جارى در آن زمان بود.در حقيقت همين افشاگريها موجب بيدارى بسيارى از مردم و به ثمر رسيدن انقلاب اسلامى ايران در سال 1357 شد.