چگونه آيت الله خميني جهان را تغيير داد

مترجم: محمد صرفي
منبع:امريكن هريتيج
هرچند كه جهانيان پس از گذشت چند دهه به اهميت بازگشت اين قهرمان(امام خميني) پي برده اند اما ايرانيان در همان زمان هم بر اين اهميت واقف بودند و دلايل خوبي براي جشن گرفتن داشتند.
پرواز خميني از پاريس هنگامي در تهران به زمين نشست كه چند روز از فرار شاه مي گذشت؛ محمدرضا شاه پهلوي پس از حكومت طولاني بر ايران، پادشاهي وحشي خود را رها كرده بود.
زندگي تحت حكومت شاه -رژيمي پليسي با روكش غربي- اميد اندكي براي ايرانيان باقي گذاشته بود و آيت الله خميني در تبعيد، كانون مسيحايي اميد آنان بود. شاعران در شعرهاي خود پيش بيني مي كردند؛ «وقتي امام باز گردد، ايران -اين مادر زخمي و شكسته- براي هميشه آزاد مي شود.»
«آيت الله خميني» با تحمل سختي ها به مردم آزادي بخشيد، چيزي كه به شدت به آن احتياج داشتند.
«روح الله خميني» در سال 1900 به دنيا آمد و نيمه اول عمر خود را صرف تحصيل كرد. وي محققي جدي در روحانيت شيعه بود. در جواني به مقام آيت اللهي -يكي از بزرگ ترين مقام هاي روحاني در شيعه- دست يافت مدت زيادي از جنگ جهاني دوم نگذشته بود كه وي به عنوان اسلام گراي سرسخت ظاهر شد.
برخي تغييرات ناگهاني سياسي و اجتماعي، باعث خروش سياسي آيت الله خميني شد. طي دهه 1950 شاه كه خود را آتاتورك ايران تصور مي كرد، اصلاح رژيم فرتوت خود را براساس سكولاريسم و در راستاي غرب آغاز كرد، اما او از حمايت مردمي برخوردار نبود. او براي تحميل اصلاحات خود، به شكل فزاينده اي به «ساواك» - پليس مخفي بي رحم ايران- وابسته بود. پيش از آن كه شاه حكومت مستبد خود را با ليبراليسم غربي درآميزد، شروع به برانگيختن خشم رهبران مذهبي به عنوان مخالفان چنين تغييراتي در جامعه اسلامي و سنتي ايران، كرد. در سال 1963 شاه تصميم گرفت به زنان و اقليت هاي مذهبي حق شركت در انتخابات محلي را بدهد. آيت الله خميني كه از حمايت روحانيت و بازار برخوردار بود، سخنراني خشم آلودي عليه اين موضوع كرد. هنگامي كه ساواك با حربه تهديد و ميانه روها با تطميع از وي خواستند، موضع ملايم تري اتخاذ كند، وي فرياد زد: «ريختن آب پاك در چاه فاضلاب، تنها اتلاف وقت است.»
زيركي آيت الله خميني او را تبديل به بزرگ ترين مشكل شاه كرد. آيت الله ضداسلامي بودن رژيم را آشكار كرد و با طراحي راهپيمايي هاي گسترده در روزهاي مقدس، اهميت شهادت در تشيع را نشان داد.
ساواك صدها تن را كشت و هزاران نفر شكنجه شدند و آيت الله اطمينان داد قربانيان مانند شهداي صدراسلام هستند.
شاه كه از فعاليت هاي وي به ستوه آمده بود، در سال 1964 وي را به خارج از كشور تبعيد كرد. اين مي توانست پايان داستان آيت الله خميني باشد. او دهه بعدي را در تركيه، عراق و فرانسه گذراند.
اما ناگهان كنترل شاه بر جامعه ايران متزلزل شد. افزايش بي سابقه قيمت نفت كه از سال 1973 شروع شد، براي طبقه متوسط ايران سودي نداشت. بسياري از محصلان، شهرنشينان به خصوص دانشگاهيان، خواستار تغيير اوضاع بودند.

سياست هوشمندانه

آيت الله خميني از سركوب شديد اعتراضات توسط شاه باعث شد همه گروه هاي معترض در دهه 1970 متحد شوند. تبعيد، به شدت جايگاه آيت الله را تقويت كرد. او با استفاده از رسانه ها تصوير خود را به عنوان رهبر انقلاب منتشر كرد. محاسن، عمامه مشكي و نگاه نافذ و سازش ناپذير، ابهت او را كامل مي كرد. زهد شديد و ماورايي، او را در برابر رژيم فوق العاده مادي شاه در جايگاه بالايي قرار داده بود و طرفدارانش بيشتر شدند.
مهم تر اين كه وي علي رغم عملش با زباني ساده عقايدش را عرضه و مخاطبان بيشتري جذب كرد. اتحاد مردم، رژيم شاه را متزلزل كرد. شكنجه گاه هاي ساواك در اتحاد مبارزان سهم عمده اي داشت. قيام عمومي در سال 1978 آغاز شد شاه به شكل احمقانه اي هم سعي داشت جنبش را سركوب كند و هم با پذيرش فساد و بي رحمي حكومتش، شورش ها را آرام كند. اين اشتباهي بزرگ بود. محمدرضا شاه پهلوي در ژانويه سال 1979 فرار كرد.
و درحالي كه منفور، منزوي و نااميد بود، مرد.
سال ها پيش در چنين روزي (اول فوريه 1979) امام بازگشت و مورد استقبال تمام گروه هاي ايراني قرار گرفت. ارتش به سرعت اعلام بي طرفي كرد. آنچه از حكومت شاه باقي مانده بود از هم پاشيد و انقلاب به پيروزي رسيد.
حضور گسترده هواداران آيت الله خميني در خيابان ها، چهره جديدي از ايران به نمايش گذاشت. سال بعد، ايران يك «جمهوري اسلامي» بود.
بسياري «جيمي كارتر» رئيس جمهور وقت آمريكا را به دليل پيروزي اين انقلاب سرزنش كردند. آنان سياست هاي او را در حمايت از شاه و تربيت عوامل ساواك نكوهش مي كردند.
كارتر سياست گيج كننده اي اتخاذ كرده بود و با كمك «سايروس ونس» و «زبيگنيو برژينسكي» (مشاور امنيت ملي رئيس جمهور) اهداف متناقضي را در ايران دنبال مي كرد.
سياست هاي آمريكا در ايران بين سال هاي 1954 تا 1979 ]فاصله زماني ميان كودتاي 28 مرداد 1332 تا پيروزي انقلاب[ دليل خوبي براي قيام ايرانيان بود. آيت الله خميني اين قيام را با هوش خود رهبري و آن را تبديل به حركتي ضدآمريكايي كرد و در پايان سال 1979با اشغال سفارت آمريكا در تهران، افكار وي در ميان مردم جهان نفوذ كرد.
تداوم بحران گروگان ها تا سال 1980، رهبر ايران را به مهم ترين دشمن آمريكا در خاورميانه و قدرتمندترين چهره منطقه تبديل كرد هنوز هم پس از گذشت سه دهه از انقلاب مي توان رد پاي افكار وي را در منطقه ديد. افكار او را به روشني مي توان در گروه هاي شيعي عراق و حزب الله لبنان مشاهده كرد. او به گروه هاي طرفدار خود آموخت چگونه پشتيباني مردمي را به دست آورند. به عنوان مثال مي توان به حزب الله اشاره كرد كه جرياني فرهنگي - سياسي است اما در برابر آن «القاعده» تنها يك باند كوچك قبيله اي و خويشاوندي است هنگامي كه هواپيماي آيت الله روح الله خميني در سال 1979 در تهران به زمين نشست، زلزله اي به وقوع پيوست كه در تاريخ دگرگوني هاي كره زمين كم سابقه است.