ساختار سازمانی عملکردی
ساختار سازمانی عملکردی که یکی از مؤثرترین ساختارهای سازمانی است که مبتنی بر عملکردهای سازمان می باشد، با وجود مزایایی که دارد دارای معایبی نیز میباشد.
مترجم: حمید وثیق زاده
منبع:راسخون
منبع:راسخون
ساختار سازمانی عملکردی که یکی از مؤثرترین ساختارهای سازمانی است که مبتنی بر عملکردهای سازمان می باشد، با وجود مزایایی که دارد دارای معایبی نیز میباشد.
هر سازمانی مبتنی بر یک سری اصول اساسی و ساختاری خاص در حال کار کردن است، کار کردن بر اساس همین اصول ساختاری است که سازمان را قادر میسازد به اهداف مشترک خود نائل آید، اهدافی که از رشد و توسعه سازمان و کارکنان تشکیل گردیده اند. تخصیص وظایف، تقسیم و اجرایی نمودن آنها و همکاری کارکنان برای رسیدن به اهداف سازمانی تنها در سایه فرهنگ سازمانی میتواند محقق گردد که متشکل از یک ساختار سلسسلهمراتبی مناسب باشد. انواع مختلفی از ساختارهای سازمانی یعنی، ساختار سازمانی مسطح ، ساختار سازمانی ماتریسی، ساختار سازمانی بخشی، پیش بوروکراتیک، اداری، ساختار پست بوروکراتیک و ساختار سازمانی عملکردی وجود دارند. ما در اینجا به بحث پیرامون ساختار سازمانی عملکردی میپردازیم.
طرح ساختار عملکردی
ساختار سازمانی عملکردی بر مبنای یک سلسلهمراتب شدید طراحی گردیده که در آن جایگاه، پست سازمانی و وظایف تکتک کارکنان به طور کاملا صریح و واضح تعیین گردیدهاست. سازمان ممکن است به واحدهای سازمانی مجزایی تقسیم شود که هر واحدی وظیفهای خاص دارد و تمامی واحدها به طور مجزا در جهت اجرای پروژه ها به فعالیت مشغول هستند. بر مبنای نیاز سازمان، در مورد واحدها و وظایف آنها تصمیمگیری میشود. بنابراین، هنگامی که یک کارمند در سازمان منصوب شد، بر اساس مهارتهایی که دارد به بخش مناسب خود میپیوندد. با گروهبندی کارکنان با مهارتهای مشابه، یک بخش تشکیل شده که خود شامل یک ساختار سازمانی عملکردی است. تمامی واحدها زیر نظر یک مقام مسئول، کنترل و هماهنگ میگردند. این ساختار سازمانی در مواردی که فعالیت سازمان محدود به یک پروژه یا خدمت خاص میباشد کاربردی است، برای نمونه میتوان به سازمانهایی با واحدهای مجزای عملیاتی همچون؛ منابع انسانی، بازاریابی و فروش، واحد خلاقیت و نوآوری، حسابداری و امور مالی، تبلیغات و غیره اشاره نمود. یک مغازه را در نظر بگیرید که کار طراحی و فروش لباس را بر عهده دارد، در اینجا واحدی برای طراحی لباسها وجود دارد، محاسبهی هزینههای یخش طراحی با واحد حسابداری و مالی است، واحد فروش وظیفه دارد برنامههایی برای فروش بیشتر لباسهای طراحی شده انجام دهد، واحد منابع انسانی وظیفه دارد از عملکرد مناسب کارکنان سازمان اطمینان حاصل نماید و واحد تبلیغات به دنبال ایجاد محرکهایی برای جذب مشتریان میباشد. تمامی این فعالیتها زیر نظر و کنترل مدیران میانی و ارشد سازمان انجام میپذیرند. هر واحد وظایف متعدد دیگری نیز دارد ولی اینها مهمترین وظایف آنها بود.ممکن است برخی از فعالیتها در یک ساختار وظیفهای به نهادهای بیرون از سازمان محول گردد. برای نمونه سازمان ممکن است به شکل نمودار زیر در بیاید.
مزایا:
• از آنجایی که مبنای این ساختار، تخصصگرایی شدید است، لذا این نوع ساختار میتواند بهترین عملکردها را از هر واحد سازمانی استخراج نماید.• زمانی که افراد با مهارتهای مشابه در قالب یک گروه گردهم میآیند بهرهوری آنان افزایش مییابد.
• اجرای پروژههای مختلف به دلیل ساختار خطی سادهتر است.
• هر کارمند دارای مسیر شغلی مشخصی است به طوری که میتواند در واحد سازمانی خود پیشرفت نماید.
معایب:
• بدلیل ساختار سفت و سخت سلسلهمراتبی در این نوع ساختار، تصمیمگیریها بسیار زمانبر خواهند بود.• ارتباطات میان واحدهای سازمانی مختلف بدلیل میزان متمایز بودن آنها بسیار مشکل است.
• در این نوع ساختار، افق دید افراد در گروههای مجزا بسیاد محدود است و نمیتوانند تصویر بزرگتری از اهداف داشته باشند.
به طور کل میتوان گفت ساختار سازمانی عملکردی برای سازمانهایی مناسب است که تمایل زیادی برای تغییر راه و رسم کسب و کار خود ندارند، همچنین مناسب کسب و کارهایی است که چندان رقابتی نیستند و نیاز به حرکات سریع و پاسخگویی زیاد نمیباشند. این ساختار نیازمند مدیران شایستهای است که بتواند تعارضات و مشکلات داخلی را حل و فصل نماید تا بتوانند در قالب تیمهای کاری به فعالیت بپردازند. بعلاوه این ساختار بیشتر برای سازمانهای کوچکی که محصول یا خدمات خاصی ارائه میدهند نسبت به سازمان های بزرگ مناسب تر است.
/ج
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}