نویسنده: اَرنولت هیرتِه
برگرداننده: حسن چاوشیان
ویراستار: محمد منصور هاشمی
مترجم:حسن چاوشیان
 

Long Waves
رواج مبحث امواج بلند به مثابه یکی از موضوعات نظریه اقتصادی الگویی چرخه‌ای دارد. در مقایسه با سال‌های بعد از جنگ جهانی دوم، از آغاز دهه‌ی 1980 مطالعات تجربی و تحلیل‌های نظری بیش‌تری به مبحث امواج بلند اختصاص یافته است. این ترجه نه فقط به معنای برگشت به جنبه‌های مربوط به عرضه در اقتصاد است، تا حدی در واکنش به تأکید دیرپا بر دیدگاه‌های کینزی که بیش‌تر به تقاضا توجه می‌کند، بلکه در عین حال بیانگر رونق گرفتن نمایان فعالیت اقتصادی، نوآوری‌های انتروپرونری و تغییرات فنی است.
نقشی که نظریه امواج بلند امروزه در مباحث اقتصادی ایفا می‌کند به موازات چیزی پیش می‌رود که می‌توان آن را احیای شومپیتر نامید. با این که بخش اعظم قرن بیستم شاهد صدرنشینی کینز در دنیای علم اقتصاد بوده است، بخش پایانی این قرن با ارزیابی دوباره و درک عمیق‌تری از نوشته‌های یوزف شومپیتر و دستاوردهای او برای علم اقتصاد همراه بوده است. به ویژه، تأکید او بر نقش انتروپرونر همراه با فرایند نوآوری و ابتکار، بسیار بیش ازگذشته با توجه و تحسین مواجه است. از نظر او، ایده‌ی چرخه‌های اقتصادی با دوره‌هایی به طول 40 یا 50 سال، به پیدایش نوآوری‌های بزرگ در آغاز رونق بلندمدت زندگی اقتصادی مربوط می‌شود. امروزه می‌توان درباره‌ی فن‌آوری اطلاعات به همین نحو اندیشید و آن را منبعی برای اوج‌گیری پردوام اقتصاد از طریق فرایندهای درهم تنیده‌ی ‌اشاعه، نوآوری‌های بیش‌تر و تقلید در نظرگرفت (نظریه و فن‌آوری اطلاعات).
شومپیتر بحث امواج بلند را در دهه‌ی 1930 از نو زنده کرد. دو اقتصاددان هلندی به نام‌های وان گلدرن و دی ولف هر دو به دلیل کارهای نظری و آماری در مورد امواج بلند شهرت دارند. آن‌ها واقعاً کاشفان این پدیده بودند، ولی در آثار مربوط به‌ این مبحث اکثراً از کوندراتیف، اقتصاددان روس، به عنوان کاشف این پدیده نام می‌برند. مسلماً پرسش اصلی این است که آیا می‌توان علت واحدی برای ایجاد امواج بلند پیدا کرد یا خیر. در آغاز، نوسان‌های قیمت به تغییراتی ربط داده می‌شود که در کل ذخایر طلا به وجود می‌آمد. ولی هنگامی که کشف معادن جدید طلا بسته به بخت و اقبال است، این رهیافت نمی‌تواند چندان متقاعدکننده باشد. رهیافت پیشرفته‌تری را می‌توان در نظریه‌هایی پیدا کرد که ‌این امواج را به تغییرات سرمایه‌گذاری و خصوصاً سرمایه‌گذاری برای جابه‌جایی ربط می‌دهد. دی ولف اصل موسوم به پژواک را در همین زمینه مطرح کرد.
امروزه مهم‌ترین نظریه درباره‌ی امواج بلند براساس نوآوری‌ها بیان می‌شود. نویسندگان مدرنی که تمایل دارند نوسان‌های موج بلند را به نوآوری ربط دهند، عبارت‌اند از وان دویژن و فریمن. وان دویژن در کتاب خود (Van Duijen , 1983) طرحی برای امواج بلند ارائه می‌دهد. طبق این طرح، ما از آغاز دهه‌ی 1980 در دوره‌ی بهبود بوده‌ایم. از این جهت فن‌آوری اطلاعات نقش عمده‌ای ایفا کرده و هنوز هم می‌کند. فریمن بارها بر تعامل میان اشاعه‌ی فن‌آوری‌های نوین و تغییرات نهادی در جامعه تأکید کرده است. ایده‌ای که به شومپیتر باز می‌گردد این است که نوآوری‌ها به صورت سیل‌آسا و فورانی از راه می‌رسند و کل اقتصاد را در می‌نوردند و محرک تقلید و موجب مهیا شدن زمینه برای شکوفایی اقتصادی می‌شوند.
در نتیجه، از میان همه تبیین‌های ممکن برای امواج بلند، الگوی چرخه‌ای نوآوری‌ها ظاهراً ثمربخش‌تر از همه است، اما این که آیا حتی این عامل پایه و اساس الگویی سیستماتیک در چنین دوره‌ی بلند مدتی باشد، هنوز در معرض تردید است.

گاهشمار امواج بلند

کوندراتیف اول

کوندراتیف دوم

کوندراتیف سوم

کوندراتیف چهارم

رونق 1782 – 1892

رونق 1845 – 1857

رونق 1892-1903

رونق 1947 – 1957

رونق 1792 – 1802

رونق 1857 – 1866

رونق 1903-1913

رونق 1957 – 1966

(جنگ 1802- 1815)

 

(جنگ 1913 – 1920)

 

کسادی 1825 – 1836

کسادی 1866-1873

کسادی 1920 – 1929

کسادی 1966 – 1973

بهبود 1836 – 1845

رکود 1873 – 1883

رکود 1929 - 1937

 

بهبود 1883 - 1892

بهبود 1937 – 1947

 

 


منابع تحقیق:
J. J. van duijn, Chapter 20, in S. K. kuipers and G. J. Lanjouw, des, Prospects of Economic Growth (Amsterdam, North- Holland, 1980), pp. 223-33.
منبع مقاله :
آوتوِیت، ویلیام. باتامور، تام؛ (1392)، فرهنگ علوم‌اجتماعی قرن بیستم، ترجمه: حسن چاوشیان، تهران: نشر نی، چاپ اول